Skip to main content

درست است هر کدام از ما دیدگاه

درست است هر کدام از ما دیدگاه
آ. ائلیار

درست است عزیز ، هر کدام از ما دیدگاه خود را بیان میکند و انتخاب را به عهده دیگری میگذارد. این هم درست است که جهانهای ما در عین اشتراک خیلی متفاوت اند. منهم مثل شما جهان عینی را که در آن، بیشتر، چشم چپ به چشم راست دروغ میگوید می پذیرم. و کشتار و ویرانیها را که با کوچکترین چیزها میتواند آغاز شود یا میشود قبول دارم. باز صحیح تشخیص داده اید که جهان من از زاویه ای آنسوی دنیای موجود است. که شاید بتوان آنرا از منظری«جهان آلترناتیو» نامید. میدانم درک رفتار جهان من سخت دشوار است. خیلی دیده ام که تعجب برانگیخته است. در جهان من دشمن وجود ندارد بل به جای آن خطا کار وجود دارد. با همه تفاوتهای ظاهری آدمها، "انسان" وجود دارد. و حق و حقوق. شناخت دنیای موجود یا به عبارت واقعی تر، گنداب، را به همراه فریادهای جگر سوز زندیاد صادق هدایت در نوجوانی پشت سر نهاده ام.

او گنداب را برایم نشان داد و من توانستم به " آنسوی آن» بیاندیشم. ماهیت پرورش یافته آدمها را زیر چتر "نظام اقتصادی-اجتماعی" فرسوده که مثل "کرمهای سفید" درهم میلولند، بشناسم. آدمی را که نخاع بچه های هوی اش را هدف سوزنهای خود قرار داده، و یا لاتی که در کوچه و محلات دمار از روزگار مردم در میاورد، یا جاجی آقایی که اکنون هم بر همه چیز ما صاحب و مسلط است؛ یا زندگی انسانهایی را که بی شباهت به زندگی یک سگ ولگرد نبود و نیست عمیقاً زیر ذره بین ببرم. و در زندگی خود چگونگیش را بیازمایم. و به همراه او مویه کنم که « در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را در انزوا میخورد و می تراشد...» . او تاب گنداب را نیاورد و نتوانست به آنسویش بیندیشد. گره این کار خواه ناخواه به پای ما نشست...نه، زندگانی تنها زندگی در گنداب نیست. این زندگی سوی دیگری هم دارد و یا میتواند داشته باشد.نیاز داریم آن را پیدا کنیم و بیافرینیم. با پرسشهای خود، با دگر اندیشی ها و دگر رفتاریها. حتماً چهره زیباتری دارد این عجوزه. باید آنرا بیافرینیم. هیچکس این زیبایی را برای ما فراهم نخواهد، مگر اینکه خود گامهایی در جهت آن برداریم . گیرم که بعضی ها از شگفتی زهره ترک بشوند.