Skip to main content

جناب توکلی با تشکر از جواب

جناب توکلی با تشکر از جواب
Anonymous

جناب توکلی با تشکر از جواب شما. نمی دانم این از خصوصیات ایران گلوبال است، یا کمال همنشین در شما اثر کرده است!؟ ظاهرا شما و قلمزنان قومگرایتان علاقه عجیبی به روانکاوی از راه دور دور دارید و در نوشته ها و کامنتها بیشتر از اینکه بدنبال درک منظور نویسنده باشید، نگران حالات روحی و روانی او هستید! (آقای شاملی البته از متخصصین اینکار است) من نمی دانم شما در کدام دانشگاه درس "روانشناسی از راه دور" خوانده اید که می دانید من عصبی هستم [آقای شاملی هم دائما همین را می گوید، شما با هم تبانی کرده اید؟ :)] البته آقای برادری می تواند حرف مرا تأیید کند که یکی از ابزراهای دفاعی ناخودآگاه انسان پدیده ای بنام Projection است، یعنی آدمی برای گریز از آسیب روانی ای که رنجش می دهد، آنرا بدیگران منسوب می کند. ولی از آنجایی که من بر عکس شما روانشناسی نخوانده ام، وارد مطلبش نمی شوم. شما شاید نه چپ باشید و نه راست

ولی گذشته چپ دارید و اگر در آن سالهای چپگرایی و مارکسیست بودنتان مارکس را درست خوانده بودید، می دانستید که می گوید «خاکستر مردگان بر اذهان زندگان سنگینی می کند» اشاره درست مارکس، که از نوابغ بزرگ بشری است، به تأثیری است که گذشته بر اکنون و آینده می گذارد. واقعا چقدر خوب می بود اگر جهانبینی ها و ایدئولوژیها مثل یک لباس بر تن آدم می بودند و آدمی می توانست با کندن آن رخت، خودش را از شر تأثیرات آنها آزاد کند، ولی ظاهرا چنین نظری در میان شما ایران گلوبالی ها شدیدا رایج است. آ ائلیار هم فکر می کند چون به "ذاتگرایی" معتقد نیست، پس با هیچکس نمی تواند "همذات پنداری" کند، چون اساسا "ذات" را قبول ندارد! من به این دنیای ساده و بی آلایش شما واقعا حسادت می کنم و شما را انسانهای بسیار خوشبختی می دانم که می توانید به این راحتی به جنگ ناخودآگاه خودتان و رسوبات دهه ها تفکر جزمی و یکسونگرتان بروید و پیروز و سرافراز میدان را ترک کنید. البته صحرای کربلائی را که گویا به آن زده ام در نوشته ام پیدا نکردم. ولی اگر منظورتان اشاره من به گذشته ننگین چپ ایرانی در زمینه دشمنی با فرهنگ و هویت ایرانی است، فکر می کنم اینجا باید از فروید کمک بگیریم و ببینیم چرا این اشاره من به تاریخی که همه ما شاهد آن بوده ایم سر از صحرای کربلا در می آورد و چرا آنکه "عصبیت در نوشته اش موج می زند" من هستم؟ ولی شما هم اینهمه نوشتید که درست به یک نکته نپردازید. من هم با تأسی از شما، شما را به آن نکته ارجاع می دهم: «بخش بزرگی، اگر نگوییم اکثریت کسانی که زیر نقاب "هویت طلبی" مشغول فعالیت هستند، در واقع اعتقادی به حقوق بشر و برابری انسانها ندارند و افراطی ترین نژادپرستان هستند. به نظر من هرکسی که این رژیم را یک رژیم پانفارسیست یا دولت فارسی می داند، مشغول آماده کردن مقدمات جنگهای قومی/نژادی است» ظاهرا شدت عصبیت من بحدی بود که شما این بخش را ندیدید! یا دیدید و جوابش را به صرفه ندیدید؟ به هر حال شما از دست من دلگیر نشوید، اینها همه انتقاد سازنده و دوستانه ولی بی رحمانه است. من اگر در صداقت شما شکی داشتم، مسلما وقتم را صرف نوشتن برای سایت شما نمی کردم. ولی فراموش نکنید که اعضای حزب توده ایران هم "صادقانه" به منافع ملی کشورشان خیانت می کردند. بدنه سازمان اکثریت هم "صادقانه" اسباب بازی و عروسک جهنمی ترین رژیم سرکوب و شکنجه در کشورمان شد. آنروزها هم همه تذکرات و انتقادها با جوابهایی از قبیل همین جواب شما روبرو می شد، (عصبانی ها، تربچه های پوک، هواداران نظام پیشین و ...) برای همین است که می گویم شما چپها متأسفانه از گردش روزگار هیچ چیز یاد نگرفته اید ...