Skip to main content

از صفحەی فیس بوکی سامان رسول

از صفحەی فیس بوکی سامان رسول
Anonymous

از صفحەی فیس بوکی سامان رسول پور ،،،،،،،،،،
«یا مرگ یا دیاربکر»
همین امروز ترورش کردند. آخرین کلماتی که از زبانش جاری شده بود، در حمایت از گفتگو بود. دهانش بوی صلح می داد وقتی خونش را برسنگفرش خیابان های دیاربکرِ پیر ریختند. دیاربکرِ خسته.
«طاهر الچی» حقوق دان بود. چند دهه از حقوق آنانی دفاع کرد که قربانی تروریسم دولتی بودند. دهه ۹۰ را فراموش نکرده ایم. صدها فعال کرد در قلب ترکیه ترور شدند. قتل هایی که به «فاعل مجهول» شهرت پیدا کردند. کشته می شدند و کسی بازداشت نمی شد. کشته می شدند و کسی صدایش در نمی آمد. فاعل که بود؟ دولت. ارتش. ژیتم. ارگنکون. همه آنانی که شعور و عقلانیت آن را نداشتند که هم ترک باشند و هم فاشیست نباشند.


«طاهر الچی» اما کارش این بود که با زبان و منطق و حقوق به جدال آنانی برود که زبان نفهم بودند. آنانی که به فاشیست بودنشان می بالیدند. قاتل بودنشان را رسالتی ملی می دانستند. آنانی هرگز اجازه ندادند تاریخ ترکیه، بجای تاریخ قتل عام و انکار و فاشیسم، تاریخ صلح و آشتی و همزیستی عادلانه باشد.
«طاهر الچی» وکیل بود. و چه سخت است وکیل بودن در جهنمی که انسان ها به شکل جمعی اساسا انسان محسوب نمی شوند. در جایی که چندین دهه این منطق حاکم بود که: یک کرد خوب، یک کرد مرده است. آنها که را نکشتند؟ چریک ها بمباران می شوند. کودکان در تظاهرات خیابانی به رگبار بسته می شوند. حقوقدانان در روز روشن ترور می شوند. ماشین صلاح الدین دمیرتاش به رگبار بسته می شود. کردها و چپ ها در آتش بمب ها پودر می شوند. و باز فعالان زن در قلب پاریس توسط همان ذهنیت ترور می شوند.
امشب در شهرها و دشت ها، در کوچه ها و کوه های کردستان ترکیه، یک بار دیگر این سرود زمزمه می شود.
«اطرافش چشمه است دیاربکر
من و تو به هم قول دادیم: یا مرگ یا دیاربکر.
زنده باد دیاربکر!»