Skip to main content

نظر:

نظر:
Anonymous

نظر:

در کامنت ها دو چیز توجه مرا جلب کرد. در کامنت بالایی یک ناشناس می نویسد:
آ.ائلیار گرامی, هر چیز حدی دارد و عدم خشونت هم حدی دارد. در بعضی شرایط و دربرابر بعضی مسائل عدم خشونت نه تنها کار برد ندارد ,...........حرکت آذربایجان جریانی است که تحت نظر انبوهی از روشنفکران و استراتژیستهای خودی هدایت میشود و خیال نکنیم , یک در بی پیکر و یا بقول خودمان, حسن سوخدی دَیرمانی, دیر.
آقای ناشناس اقرار میکند که حرکت آذربایجان در انحصار یک تعداد روشنفکر و استراتژیست مشخص (افراطی و ترکیست) است. این آسیاب صاحب دارد مثل آسیاب یا دیرمان حسن سوخدی نیست که کسانی مثل ائلیار و اسماعیل وغیره وارد آن شوند. به نظر ایشان به جز این روشنفکران خودی بقیه غیر خودی و مانقورت هستند.

آ. ائلیار ماهیت استبدادی و انحصارگرانه جریان بوزقورد را خوب تشخیص داده و در کامنت بالا بخوبی و زیبایی نوشتند که : آقای محترم جنبش را که یک تلاش عمومی برای کسب زندگی بهتر است ، بر اساس « ایده لوژی » خود ملک خصوصی پدری اش حساب کرده و برایش « وردی-خروجی» گذاشته.

واقعا که ورودی و خروجی گذاشتند. اما به نظر من شرط ورود سخت تر هم هست چون در میان این جماعت اگر بنام ترکیه، بنام آلپ ارسلان ترکش، ایلچی بیک و محمد امین رسول زاده سوگند نخوری جایی نداری و با هیچ قیمتی نمی توانی بوزقورد شوی و وارد حرکت آذربایجان شوی.
بد بختی دیگر این است که این جماعت نه تنها با نیروهای دموکراتیک، نیروهای ملی گرای آذربایجانی و نیروهای سوسیالیست و کمونیست آذربایجان دارند و آنها مانقورت وغیر خودی میدانند بلکه این جماعت حتی با شاخه های دیگر بوزقورد و افراطی هم مشکل دارند و هیچ کدام بخاطر قدرت طلبی دیگری را قبول ندارد.
انحصار طلبی این جریان حد و مرزی نمی شناسد