Skip to main content

ترک گرایی یا ترکیسم در عمل:

ترک گرایی یا ترکیسم در عمل:
آ. ائلیار

ترک گرایی یا ترکیسم در عمل:
فاکت اول:
نظر دهنده ی ترک گرایی در بالا نوشته:
1- به ترک بودن افتخار میکند.
هیتلر هم به دویچه ی واقعی بودن افتخار میکرد.
تولد شخص در یک خا نواده یا ملت یک تصادف است. و نمی تواند افتخاری تولید کند. افتخار در حفظ آزادی و امنیت و سعادت همگان است. در تلاش برای انسان بودن و انسانی زیستن ، در غم و شادی همگان شریک شدن است. طایفه و نژاد و تعلق به این یا آن ملت هیچ افتخاری ایجاد نمی کند. کسی که تعلق به تباری را افتخار بداند قدم اول نژاد گرایی را برداخته است. و قدم اول ترک گرایی را.
2- راه به روی دیگران می بندد
او مستبد و دیکتاتور است که راه میبندد و دیگری را دشمن میبیند.
دید دشمنی با دیگران قدم دیگر ترکگرایی ست.
3- کسی که ترک گرایی را افتخار میداند و دیگری را دشمن می بیند « آزادی هیچ مردمی را و هیچ محیط دموکراتیکی را » برنمی تابد. قدم دیگرترکگرایی.

فاکت دوم:
این دشمن بینی از خاصه های ترکیزم است و در اندیشه های آتسیز فرموله شده.
نيھال آتسيز ( ١٩٠۵ – ١٩٧۵) از رھبران و اندیشمندان ترکیسم:
او در زندان، در وصيت نامه خود به پسر یک ساله اش یاغمور آ تسيز چنين نوشت :
«یاغمور پسرم ،
با تمام کردن وصيت ام، نامه را به پایان ميرسانم . عکسی ھم برای یادگاربرایت می فرستم.
آموزشھا و درسھای مرا خوب یاد گرفته و پيش بگير .
کمونيسم دشمن مسلکی ما است. این را خوب بدان .
یھودیھا برای ھمه ملتھا دشمن مخفی ھستند .
روسھا، چينی ھا، عجمھا و یونانيھا دشمنان تاریخی ما ھستند .
بلغارھا، آلمانيھا، ایتاليایھا، انگليسی ھا، فرانسویھا، عربھا، صربھا، کراوتھا، رومن ھا،
اسپانيایيھا و پرتغالی ھا دشمنان تازه ما ھستند .
ژاپنی ھا، آمریکایيھا و افغانھا دشمن فردای ما ھستند .
ارمنی ھا، کوردھا، زازاھا، چرکسھا، آبازاھا، بوشناکھا، آرناوتھا، پوماکھا، لازھا ، لزگيھا،
کوماکھا، گرجيھا، چچن ھا، چنگنه ھا دشمنان داخلی ما ھستند .
برای مبارزه کردن با این ھمه دشمن باید بخوبی آماده بشوی .
خداوند کمک ات باشد ". (١٠٩)

وصيتنامه نھال آتسيز به یاغمور به تفکر، آموزش و تئوری مبارزه و راھنمای مبارزاتی جوانان
ملی گرا و فاشيست ترکيه تبدیل شد . وقتی یاغمور بزرگ شد، درسھا و آموزشھای
فاشيستی پدرش را یاد نگرفت و ھرگز پيش نگرفت و بر عکس او ملی گرایان افراطی و
فاشيست ترکيه را شدیدا به باد انتقاد گرفت .

نھال آتسيز ھمه ملل جھان را دشمن تورکھا ميدانست. این دیدگاه و افکار فاشيستی در
سالھای اخير در ميان قشری از جوانان آذربایجان جنوبی و تشکلھای سياسی آنھا جان گرفته
است و مبارزه دموکراتيک مردم آذربایجان را به ضعف و انزوا برده است.» منبع کتاب پان ترکیزم -نوشته ی اسماعیل آلبایراق.
--
فاکت سوم:
پیام یک ترکیست به آ. ائلیار . که سابقا در سایت منتشر شده :
« «اقای ایلیار: من خیلی وقت بود که به توالت عمومی ایران گلوبال سر نزده بودم. همین چند روز پیش که برای خنده بر قیافه مضحک .... خل و احمق و بی شعور ... سرزدم ...حق ات بود که تو احمق و بی شعور می خواستی در زیر سایه شوینست گندیده ای مانند ... دلقک، افکار مریض و مسموم ضد تورکی ات را تبلیغ کنید. ....هر که با آل تورک در افتاد بر افتاد. اما شانس آوردی که ....و گرنه بعد از استقلال ازربایجان افرادی مانند تو و...گه را در قفس هایی گذاشته و در کوی و بازار خواهیم گردانید که کودکان به هیکل شان بشاشند و بزرگتر ها به صورت کریه شان تف به اندازند. ....هله لیک ...»
این فرهنگ « انسانی و ترک گرایی» این افندی ترکیست است در عمل. که سمبل دیکتاتوری و زورگویی و تروریزم امروز و فردا ست.
---
نوشته های آ.ائلیار آزادی ست. آزادی برای همه. بدون استثنا.
اما مستبدان ، نژادگرایان، فاشیسم ، از هر نوع و در بین همه ملیتها، حتی فارسها
آنها را بر نمی تابند. چون معتقد اند « هرکه خودی نیست دشمن است». این است که نوشته های مرا هر کس در خدمت دشمن خود
ارزیابی میکند. در حالی که نوشته های آ.ائلیار دوست همه ی انسانهاست. تنها دشمن دیکتاتوری ست. و دوست آزادی.
نوشته های آ.ائلیار، نفی راسیسم و فاشیسم است . چه غیر خودی باشند و چه خودی. آزادی خودی و غیر خودی نمی شناسد.
--
اینها گوشته ای از ترک گرایی این افندیهاست. فاکتهای بسیار هست که من از ذکرشان در نمی گذرم.
عارفان را یک اشاره بس است.
نوک کوه یخ خیلی سالهاست بین زده است.
باقی در ادامه...