Skip to main content

با احترام

با احترام
Anonymous

با احترام
دوست ناشناسی نوشتند که اگر اسماعیل شهامت دارد بگوید که کمونیست است.
دوست عزیز من هیچ وقت سوسیالیست یا کمونیست بودن خود را هرگز مخفی نکردم و اکنون 37 سال است سوسیالیست هستم و همیشه با افتخار تمام و با صدای بلند گفتم که من سوسیالیست آذربایجانی هستم و بیشتر نوشته ها یا مقالات را با شعار زنده باد استقلال ملی آذربایجان جنوبی، زنده باد سوسیالیسم تمام کردم
دوستمان آقای آلتین که درکامنتها بیش از همه به سخنگوی پانترکیسم تبدیل شده است در هر کامنتی آ. ائلیار و مرا مدافع و عامل فاشیسم فارس معرفی میکند که گویا ما از ایران یکپارچه دفاع میکنیم.
دوست عزیز شماها نمی توانید با تهدید به قتل، پرچسب و اتهامات سیاسی علیه ما پانترکیسم یا افراطی گری را تقویت کنید. من شخصا با شخص شما هیچ مشکلی ندارم و شکی ندارم که دلسوز آذربایجان هستید. من با ایدئولوژی پانتورکیستی مخالفت


دارم چون فکر میکنم با آذربایجانیگری در تضاد کامل قرار دارد و جنبش دمکراتیک و رهایی بخش آذربایجان را با تئوریها، سیاستها و عملکردهایش به انزوا و شکست می کشاند. درستی این ادعا در 5 - 6 گذشته اثبات شده است و بوزقوردهای پانترکیست جنبش رو به رشد آذربایجان را در دهسال گذشته به حالت افت و انفعال کنونی کشانده است. خودتان هم شاهد این قضیه هستید که به خاطر عملکردها و بی اعتمادیها حتی آب دو بوزقورد هم به یک جوی نمی رود و حتی جواب سلام همدیگر را هم نمی دهند
آلتین بئی، یکی از خصوصیات و فلسفه وجودی ناسیونالیستهای افراطی و بوزقورد ویژگی ضد کمونیستی آنهاست. ولی بهتر است بدانید که جنبش ملی و رهایی بخش آربایجان در 80 سال گذشته سرشار از فداکاریهای سوسیالیستها و کمونیستها بوده است. تاریخ جنبش ملی و دمکراتیک آذربایجان با خون کمونیستها نوشته شده است. در هر زمینه ای اثر و جای پای سوسیالیستها دیده میشود.
هرکسی اندکی نه خیلی زیاد به مطالعه تاریخ پانترکیسم به زبان انگلیسی (نه فارسی) بپردازد متوجه میشود که تاریخ پانتورکیسم با ترور، سرکوب، خرافات و جنایت آغشته است.
در 10- 15 سال گذشته پانترکیستها بخاطر بحران سوسیالیسم در آذربایجان بعنوان آلترناتیو جان گرفتند و کم و بیش جنبش اعتراضی مردم را زیر نفوذ خود گرفتند و تلاش کردند جنبش را دربست به انحصار خود درآورند. آنها تصور میکنند که صاحب و رهبر جنبش هستند و دور جنبش را با مین و سیم خاردار محصور کردند تا خودشان ببرند و خودشان بدوزند..
شما بخواهید یا نخواهید گرایشات مختلف از جمله چپ سوسیالیست در جنبش ملی و رهائئ بخش آذربایجان حضور و نفوذ دارند. شما سوسیالیستها را نه متحد و نه دلسوز آذربایجان بلکه آنها را مانقورت، ساتقین و دشمن میدانید. چون به نظر شما سوسیالیستها در برابر پانترکیسم و ناسیونالیسم افراطی تمکین نکرده و تسلیم، مرعوب و تواب نشده اند.
تاکنون جنبش چپ آذربایجان، فعالین غیر متشکل سوسیالیست (جه فدرالیست و چه استقلال طلب ) ضمن نقد افکار پانترکیستی، در هر کجا بی پرنسیبی، انحراف و ضعفی دیدند به آن برخورد انتقادی کردند. ولی جریان راست و بوزقورد جواب انتقاد را با فرهنگ ناشایست، توهین، تهدید و با شیوه های سرکوبگرانه ، اتهام زنی، شخصیت شکنی، پرونده سازی جواب داده است تا منتقدین را مرعوب و تواب سازند. آنها تلاش میکردند با شیوه ها منتقدان و دیگران را مجبور کنند بدون چون و چرا و کورکورانه از پانترکیستها و از رهبرانشان اطاعت مطلق بکنند
آلتین عزیز، حال به موضوع برگردیم. در اوایل خرداد 1385 مردم آذربایجان قیام نمودند. مردم شعارهایی دادند که بخشی متاثر از افکار عقب مانده، بخشی از بی تجربگی و غیر سیاسی بودن مردم و بخشا پانترکیستی بودند. همان موقع فعالین چپ آنها را نقد کردند. نوشته مربوط به شعارها همان موقع منتشر شد. بعدا همین شعارهای انحرافی دراعتراضات مختلف و قیام مردم شهرها در تاریخ 18 آبان 1394 در اعتراض به برنامه فتیله داده شدند.
مقاله نقد شعارهای پانترکیستی مجددا منتشر شد (البته سایتهای پانترکیستی از ابتدا مانع انتشارش شدند).
در این نوشته شعارهای زیادی نقد شدند و بعنوان آلترناتیو دهها شعار پیشنهادی به زبانهای تورکی، فارسی و انگلیسی که همگی در دفاع از استقلال ملی آذربایجان بوده و هستند ارائه شدند. (شعار زنده باد استقلال آذربایجان جنوبی 15 -16 سال پیش درست یا نادرست از طرف من طرح شد و در بیش از 15 ساعت این شعار را روی پارچه ای شش هفت متری نوشتم و دهها با ر در مقابل سفارت جمهوری اسلامی و جاهای دیگر نصب شد و این شعار داده شد و رادیو اسرائیل هم بر خلاف بی بی سی هر بار گزارش تظاهرات و شعار زنده باد استقلال تظاهرات کنندگان را همان روز پخش میکرد)
دوست عزیز تعصب کور به بوزقوردیسم

ادامه در کامنت بعدی