.... اگر تا پیش از انقلاب ابرویئ برای محمد بود با امدن نماینده بی وطنی ارتجاع سیاه به ایران طشت رسوائی محمد ازبام ان خانه سیاه سنگی به پائین افتاد. محمد که خود را ختمی مرتبت میداتد ....بیش نبود که هنوز هم باید روان کاوان در باره پریشان اندیشی و هزیان گوئی او که بشرینی را بیش از 15 قرن به خرافات و عقب مانده گی الوده کرده است به کاوش بپردازند. اگر امروز کسی ادعای پیامبر ی کند و خود را فرستاده الله بداند بدون شک به او خواهند خندید و در با ره محمد هم در ان زمان چنین بود و شمشیر حضرتش خنده اهل مدینه و مکه را به گریه مبدل ساخت. نظام اخوندی اسلامی همان تصور محمداز جهان و زندگی است . انچه داعش انجام میدهد بدون کم و کاست برگردان ارزوهای خود محمد است و صورت بزک شده اسلام انقلابی را ما در چهره مسعود رجوی و کشور اسلامی
مجاهدان را در پایگاه اشرف مشاهده میکنیم. در حقیقت اسلام ناب محمد ی چیزی جز بیان روح ناارام و جهنمی محمد نیست . محمد برای خود ارضائی روحی مجبور به ساختن دروغی بنام اسلام و قران و جهنم و بهشت شد.
مردم از باور ساده لوحانه خود از انسانی اندیشیدن خود و برای فرار از رنج زندگی و اسایش و ارامش به پندار های محمد باور دارند و مانند تشنه ای که سراب ر ا بجای اب میبیند. قران برسه محور است برای اثبات خود خواهی محمد .الله قران و خود محمد .اگر یکی از سه اصول بالا را نپذیری مشرک هستی و قتل تو واجب و ایات همه شاخ و برگ های مصنوعی هستند.یادمان باشد که محمد خود یهودی زاده بود و حضرت موسی علیه سلام پدر فکری رسول اکرم بودند. والله علم .