Skip to main content

رفیق مان ائلیار می نویسند:

رفیق مان ائلیار می نویسند:
Anonymous

رفیق مان ائلیار می نویسند: "اگر سیستم فدرال واقعا دموکراتیک باشد. چه متحد شوند کشور جدید تشکیل دهند و چه در یک اتحادیه قرار گیرند. همه چیز از راه دموکراتیک ممکن است. به شرطی که واقعا دموکراسی پیاده شود." ......"اختیاج ما حالا رفع حکومت و ایجاد دموکراسی ست."

خواستم فقط تجربه خود را بنویسم. راستش را بخواهید من هم سالها عین ائلیار فکر میکردم و هر گونه تغییر دمکراتیکی را به حاکمیت و برقراری دمکراسی در ایران گره میزدم. فکر میکردم که اگر رژیم پهلوی سرنگون شود در ایران حکومت دمکراتیک سر کار خواهد آمد و حقوق ملتها، حقوق مردم ستمدیده و زنان برآورده خواهد شد. بعد از سر کار آمدن جمهوری اسلامی باز هم سالهای زیادی فکر میکردم که لازمه تغیرات بنیادی و اجتماعی سرنگونی رژیم فاشیستی و اسلامی ایران و برقرای دمکراسی در ایران است. این تفکر سالها انرژی مرا به هدر داد.

بعد از مطالعات زیاد و تجربیات مبارزاتی متوجه شدم که برقراری دمکراسی در ایران غیرممکن، بعید و یا بسیار سخت است و یا حداقل چند قرن طول می کشد.
جواب به این سوال که آیا ممکن است بعد از 90 - 100 سال حاکمیت دیکتاتوری سرمایه داران فارس روزی ایران به کشور دمکراتیک تبدیل شود یا نه مهم است چون جواب به این آینده سیاسی و اهداف سیاسی ما را معین و مشخص میکند. کسانی که به ایران دمکراتیک بعد از جمهوری اسلامی اعتقاد دارند نتیجتا به سیستم فدرالی، سوسیالیسم در ایران، جمهوری دمکراتیک با حقوق شهروندی برابر در ایران اعتقاد دارند و بر تحقق آنها مبارزه میکنند. فعالین سیاسی فارس زبان همگی جزء این طیف هستند اما حدود دو دهه است که اکثر روشنفکران ملل غیر فارس از برقراری دمکراسی در ایران ناامید شده اند و راه تجزیه ایران و راه استقلال ملی را پیش گرفتند.
چرا برقراری دمکراسی در ایران بعید، غیرممکن و یا بسیار سخت است؟
در این رابطه سالها قبل هم در مقاله ای نظرات خود را نوشته بودم.
1 - به نظر من در کشورهایی که ملل مختلف زندگی میکنند همه نیروهای حاکم و حتی اپوزیسیون ملت حاکم تلاش می کنند حاکمیت خود را برسرنوشت ملل ضعیف با حفظ سیستم دیکتاتوری حفظ کنند. بنابر این تا وقتی که ملل عرب، ترک، بلوج و ترکمن و غیره در ایران هستند ، نیروهای حاکم و غیرحاکم ملت فارس اجازه نخواهند داد دمکراسی در ایران حاکم و نهادینه شود. آنها خواهان ایران واحد و قدرتمند هستند و مخالف تجزیه ایران و یا ضعف ملت فارس در جهان و منطقه هستند

2 - تمامی نیروهای اپوزیسیون ایران ضد دمکراتیک و یا برتری طلب هستند و نمی توانند دمکراسی را نمایندگی کنند. سلطنت طلبان، مجاهدین، جهبه ملی، اکثریتی ها، کمونیستهای کارگری، اسلامیها، اصلاح طلبان و غیره . آیا این نیروها و احراب می توانند نظام دمکراتیک در ایران ایجاد کنند؟

3 - در ایران نفت وجود دارد. طبقه و دولت حاکم انحصار نفت را بدست گرفته و درآمد عظیم حاصل از نفت را در تملک دارد. دولت نمیخواهد سهمی از آن به ملت عرب ایران و یا جناحهای دیگر در ایران بدهد. رقابت برای حفظ ثروت نفت در دستهای اقلیت حاکم نیاز به سیستم دیکتاتوری در ایران دارد.

4 - در ایران اسلام و افکار اسلامی حاکم هست. برقراری دمکراسی در کشورهای اسلامی کار حضرت فیل است. چون اسلام و فرهنگ اسلامی دشمن دمکراسی هستند.

5 - دولت و طبقه کاپیتالیست ملت فارس توان مالی، اقتصادی، نظامی و روابط بین المللی زیادی دارد . آنها حتی با تغییر دولت و حاکمیت در بحرانها و انقلابات، نظام دیکتاتوری را دست به دست کرده و یا بسرعت سیستم سرکوب و استبدادی را بازسازی میکنند.
6 -
از این رو بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی در ایران دمکراسی برقرار نخواهد شد. مشروطه و سرکوب قیام خیابانی را دیدیم. سرکوب جمهوری آذربایجان و فرقه دموکرات را دیدیم، انقلاب اسلامی 57 را دیدیم. از این همه جز سرکوب و اسمیلاسیون چیزی نصیب ملت ترک نشد. ملل غیر فارس هم چنین تجربیات تلخی را داشته اند
ملتهای ستمدیده همین امروز آزادی، رهایی ملی و دمکراسی میخواهند. ملل تحت ستم در ایران نمیتوانند 100 سال 200 سال بنشیند تا ببیند کی دموکراسی به ایران تشریف خواهند آورد.
نتیجه میگیریم که ملت ترک، کرد، عرب، بلوچ و ترکمن باید راهشان را از ایران جدا کند و برای کشور مستقل خودشان پیکار کنند و بیخود در انتظار "برقراری دمکراسی" در ایران ننشینند.
استقلال ملتها می تواند به ملل غیرفارس و به ملت حاکم فارس دمکراسی را به ارمغان بیاورد. یعنی ملت فارس زمانی می تواند به دمکراسی برسد و به دولت دمکراتیک دست یابد که ملل غیر فارس از ایران جدا شوند.
امیدوارم دوستان دیگری هم وقت خود را به امید برقراری دمکراسی در ایران بیش از این تلف نکنند.
شاد و سلامت باشید