قادآن آلم آ.ائلیار ارزشمند و
بهنام چنگائی
قادآن آلم آ.ائلیار ارزشمند و با سلام؛
بله گرامی درست است، جنگ های مذهبی ( شیعی و سنی )و تروریسم هولناکِ داعش های آن، بحران نوعدوستی و برتریجوئی ها، رشد نگران کننده ی ناسیونالیسم، شونیشم، راسیسم و نئوفاشیسم و...همگی کم و بیش بازتاب شکست های پیاپی جنبش های خودرأی چپِ سکتاریست، فرقه های بیمار کمونیستی، محفل های متخللِ سنتی چپ میانی، غیرمترقی و صدرنشین جو... بوداست؛ اردوگاهیانی که در پایان کارشان بی پناه و تنها ماندند و میدان جنگ، جنون و یکه تازی ناتو را با کوته فکری خود یکسر بازگذاشتند. بی هر اما و اگری، آن شکست ها نتیجه ی سستی باور چپ ها به اراده ی مردم و کارگران بود که ناگزیر در آخر حیات خود در اقصی نقاط جهان تنها و ناتوان ماند و ویران شد و رفرمیسم سازشکار چپ در برابر هجوم راست هار مصلوب ماند و چنین که می بینیم که در تمام دوران گذشته "چپ شرق" بدون توده ها در حالت تدافع نابود شد و
"راست ناتو" یگانه قدرت هجومی و خشونتجو بود و ماند و در عرصه ی گیتی همچنان در حال ویرانگری هاست.
لازم می دانم که اینجا از فقدان دانش اجتماعی تاریخی طبقاتی توده ها هم یادکنم که مزید بر سرعت از هم پاشی بلوک چپ شد. زیرا، تأثیر فرهنگ های پیشین راست و راست مذهبی بسیار ژرف و گسترده بود و چپ، فرصت کافی برای جابجائی های فرهنگ ارزشی و مردمی و زمینی و اصولا لازم علیه سنت های مضر، و تغییر و تبدیل مثبت، و مدرن و اجتماعی برای آنها در آن زمانه ی حساس به حد لازم و کافی نیافت و نداشت. هجوم و دسیسه های فراوان راست داخلی و خارجی، بی گمان نیروی شگرفی از چپ را در کام خود می کشید و امان از "چپ جوان و شکننده ی اردگاه شرق و شوروی نوپا" می برد و ابتکار عمل را از چپ ها به شدت می دزدید.
در کنار آن شایسته ی تأکید است که از دسیسه های سرمایه های داخلی و جهانی و یاران همیشگی او ادیان نیز آنچنان که بوده و هنوز هستند را روشن و شفاف همه چا نوشت و بازگفت و هیچگاه هم نباید از آن حقایق گذشته ها و از این وصلت و همکاری های مشترک کنونی علیه چپاول های نان مردم، که همه جا مشهود است کوتاه آمد و ساده لوحانه از ریاکاری های سران ادیان و مذاهب گذشت؛ این فراموشی می تواند خیانت به بشریت باشد. همانگونه که در ایران ویران و شیعی زده چنین شد!
ما مسئول هستیم همواره همراهی و خدمات آنها (دین و سرمایه) و پشتیبانی شان از همدیگر را همه گاه نشان دهیم و اهداف همسوی آنها را همیشه از دید قلم بی طرف و بینا دور نیندازیم. دو نیروی فوق متمول، بسیار مقتدر، تنگ به هم وابسته و همگام و هموند (دین و سرمایه) مانده اند.
سرمایه سالاران و دین مداران، نیروهائی که در طول تاریخ ِ خونین، پیوسته با هم و درکنار هم و با منافع مشترک، بارها جنگ ها و نسل کشی ها به راه انداخته، تا توانسته اند غارت کرده و تردید ندارد که ذات هردو با هم برای بهره کشی در هم تنیده شده است. گول بازتاب های ریاکارانه ی سران جاهطلب آنها را نخوریم، و با تلاش، اقشاگری و روشنگری مدلل اراده های آسیب پذیری ها و ناآگاه هائی های توده ای در برابر هردو را در برابر دید مردمان برجسته کرده و به بیداری عمومی یاری رسانیم تا از مسیر دادخواهی های دمکراسی سیاسی و اقتصادی مردم کار و زحمت را بیش از این دور نکرده و نکنیم.
برای این هدف و همزمان بخاطر سرکوب بی وقفه ی جنبش طبقاتی و به تبع آن سازمان نیافتگی کارگران در عرصه ملی و جهانی سزاواراست که به یاری همه ی جنبش هایی مترقی، نبرد برای نان و آزادیخواهی های ملی و مذهبی و استقلال نوعدوستانه ی آنها، تا می توانیم یاری و همرکاری رسانیم زیرا راست داخل و جهان از آنها بهره برداری ویرانگر می برد!
به آنها یاری رسانیم تا مگر زندگی بهتر را در برابری و آزادی و عدالت اجتماعی، خود توده ها و اراده ی مستقل و مشترک ملت ها بهتر و زنده تر و واقعی تر بتواند کشف کند و اختیاری و آگاهانه در یاری و همگامی با دیگر ملت ها در صف مشترک بایستد و با قدرت همگانی: نان و آزادی و حف تعین سرنوشت خود را از گلوی راست داخلی و جهانی و بازوی زورگوی او "نانو" توسط یاران اش بیرون درآورد.
جستجوگران این راه انسانی، در کنار دیگر جنبش های مترقی و استقلال جویانه تا راست داخلی و جهانی و میلیتاریسم آن پابرجا باقی مانده است، همیشه با هم منافع بسیار کلان و نزدیکی بر علیه ستم سالاران سرمایه داخلی و جهانی و علیه کاپیتالیسم و میلیتاریسم با هم داشته و خواهند داشت و وحدت و تعهد آنها به رهائی و آزادی و دمکراسی سیاسی و اقتصادی هیچ مرز و مانعی نباید در میان شان ایجاد کرده و یا داشته باشد. آنها یا با هم پیروز می شوند و یا هیچکدام. راست بیش از توان ملت های هوشیار، خودخواه، آینده نگر و از همه ناگوارتر توانا و گردن کلفت است.
مهربان تندرست باشی
لازم می دانم که اینجا از فقدان دانش اجتماعی تاریخی طبقاتی توده ها هم یادکنم که مزید بر سرعت از هم پاشی بلوک چپ شد. زیرا، تأثیر فرهنگ های پیشین راست و راست مذهبی بسیار ژرف و گسترده بود و چپ، فرصت کافی برای جابجائی های فرهنگ ارزشی و مردمی و زمینی و اصولا لازم علیه سنت های مضر، و تغییر و تبدیل مثبت، و مدرن و اجتماعی برای آنها در آن زمانه ی حساس به حد لازم و کافی نیافت و نداشت. هجوم و دسیسه های فراوان راست داخلی و خارجی، بی گمان نیروی شگرفی از چپ را در کام خود می کشید و امان از "چپ جوان و شکننده ی اردگاه شرق و شوروی نوپا" می برد و ابتکار عمل را از چپ ها به شدت می دزدید.
در کنار آن شایسته ی تأکید است که از دسیسه های سرمایه های داخلی و جهانی و یاران همیشگی او ادیان نیز آنچنان که بوده و هنوز هستند را روشن و شفاف همه چا نوشت و بازگفت و هیچگاه هم نباید از آن حقایق گذشته ها و از این وصلت و همکاری های مشترک کنونی علیه چپاول های نان مردم، که همه جا مشهود است کوتاه آمد و ساده لوحانه از ریاکاری های سران ادیان و مذاهب گذشت؛ این فراموشی می تواند خیانت به بشریت باشد. همانگونه که در ایران ویران و شیعی زده چنین شد!
ما مسئول هستیم همواره همراهی و خدمات آنها (دین و سرمایه) و پشتیبانی شان از همدیگر را همه گاه نشان دهیم و اهداف همسوی آنها را همیشه از دید قلم بی طرف و بینا دور نیندازیم. دو نیروی فوق متمول، بسیار مقتدر، تنگ به هم وابسته و همگام و هموند (دین و سرمایه) مانده اند.
سرمایه سالاران و دین مداران، نیروهائی که در طول تاریخ ِ خونین، پیوسته با هم و درکنار هم و با منافع مشترک، بارها جنگ ها و نسل کشی ها به راه انداخته، تا توانسته اند غارت کرده و تردید ندارد که ذات هردو با هم برای بهره کشی در هم تنیده شده است. گول بازتاب های ریاکارانه ی سران جاهطلب آنها را نخوریم، و با تلاش، اقشاگری و روشنگری مدلل اراده های آسیب پذیری ها و ناآگاه هائی های توده ای در برابر هردو را در برابر دید مردمان برجسته کرده و به بیداری عمومی یاری رسانیم تا از مسیر دادخواهی های دمکراسی سیاسی و اقتصادی مردم کار و زحمت را بیش از این دور نکرده و نکنیم.
برای این هدف و همزمان بخاطر سرکوب بی وقفه ی جنبش طبقاتی و به تبع آن سازمان نیافتگی کارگران در عرصه ملی و جهانی سزاواراست که به یاری همه ی جنبش هایی مترقی، نبرد برای نان و آزادیخواهی های ملی و مذهبی و استقلال نوعدوستانه ی آنها، تا می توانیم یاری و همرکاری رسانیم زیرا راست داخل و جهان از آنها بهره برداری ویرانگر می برد!
به آنها یاری رسانیم تا مگر زندگی بهتر را در برابری و آزادی و عدالت اجتماعی، خود توده ها و اراده ی مستقل و مشترک ملت ها بهتر و زنده تر و واقعی تر بتواند کشف کند و اختیاری و آگاهانه در یاری و همگامی با دیگر ملت ها در صف مشترک بایستد و با قدرت همگانی: نان و آزادی و حف تعین سرنوشت خود را از گلوی راست داخلی و جهانی و بازوی زورگوی او "نانو" توسط یاران اش بیرون درآورد.
جستجوگران این راه انسانی، در کنار دیگر جنبش های مترقی و استقلال جویانه تا راست داخلی و جهانی و میلیتاریسم آن پابرجا باقی مانده است، همیشه با هم منافع بسیار کلان و نزدیکی بر علیه ستم سالاران سرمایه داخلی و جهانی و علیه کاپیتالیسم و میلیتاریسم با هم داشته و خواهند داشت و وحدت و تعهد آنها به رهائی و آزادی و دمکراسی سیاسی و اقتصادی هیچ مرز و مانعی نباید در میان شان ایجاد کرده و یا داشته باشد. آنها یا با هم پیروز می شوند و یا هیچکدام. راست بیش از توان ملت های هوشیار، خودخواه، آینده نگر و از همه ناگوارتر توانا و گردن کلفت است.
مهربان تندرست باشی