آ.ائلیار گرامی سلام دوباره؛
نوشته اید:
میخواهم بگویم مسئولیت نیروهای چپ و دموکرات بیش از هر زمانی در تاریخ سنگین است. باید درک کرد.
بله، کاملا تأکید شما درست و استوار است. برپایه ی همه ی تجربه های گذشته و تاکنونی، و مواضع شناخته شده اغلب جریان های رنگین پوزیسیون و اپوزیسیون راست و میانه و چپ و کمونیست در داخل و خارج کشور، کنش ها و واکنش های پیشین انئلافی و احتمالا آتی هریک آنها، و همچنین سمتگیری های له و علیه اراده ی اجتماعی و پذیرش تعدیل قدرت سیاسی مورد نظر توسط هرکدام از آنها، آری به روشنی می توان اقرار کرد و گفت که:
اگر چنانچه دگرگونی مسالمت جویانه، ریشه ای، کلان و لازمی که فردای جامعه ی رنگین ما آنرا می جوید، ضرورتش را در اعماق و گستره ی کشور بیمار و بلازده ی شیعی و شاهی همچنان درک می کند، و بخواهد و بتواند روزی توسط تسخیر خیابان ها توسط توده های بجان آمده ی کشور روی دهد،
پس یقین دارم که چنین نگرشی مورد قبول هرکس بی طرفی هم هست که این تعهد و توان، تنها از "چپ ها و کمونیست ها و دمکرات های نوعدوست" بر می آید.
بنا بر این، چنان استعدادی، برای رسیدن به چنین هدف سازش ناپذیر و انسانی، متمدنانه و انقلابی، جای گمان ندارد که تنها در خورند و توان نیروهای چپ و دمکرات های مترقی ست که همکاری های ائتلافی امروز و فرداشان مشترک شان می تواند اراده ی بی انتهای توده ها را دلگرم و وارد نبرد با پاسداران حماقت و سرمایه و فساد کند؛ و نیروی سازنده ی اجتماعی را حرکت داده و آنان را به توان خودمدیریتی هرگز نداشته آشنا کند؛ و زندگی ویران گشته ی استبداد شاهی و شیخی ملت های ایرانی را تغییر داده، و سیاست و اقتصاد فردا را بسوی فرهنگ جامعه سکولار و آزاد و برابر رانده؛ هدفمندی کرده و تعدیل واقعی قدرت سیاسی و اقتصادی را همه جا (( توسط خود ملت ها و مردمان کار و زحمت آنها مهیا، هدایت و رهبری)) کند. به امید این بیداری و هوشیاری و همکاری های لازم!
آ.ائلیار عزیز، از پانویس های با ارزش ات بهره می برم!