Skip to main content

فردی بنام بهمن بامدادان

فردی بنام بهمن بامدادان
Anonymous

فردی بنام بهمن بامدادان مطالبی در رابطه با مقاله اینجانب تحت عنوان " به یاد فرقه دموکرات آذربایجان" در همین ستونها نوشته است آکنده از ضد و نقیض که خواستم نظرم را در این مورد بیان کنم. نخست باید تذکر دهم که رژیم حاکم در ایران رژیم جمهوری اسلامی است و نه رژیم آخوندی . از یک طرف تظاهر به سوسیالیست بودن میکنی از طرف دیگر رژیم را رژیم آخوندی قلمداد میکنی . امید که مطلبرا درک کرده باشی. وقتی به دوستی و نزدیکی بین حیدرخان عمو اوغلی رهبر " حزب کمونیست ایران" ومیرزا کوچک خان جنگلی اشاره میکنی از یادت میرود بنویسی که میرزا در کشته شدن حیدرخان بلا تردید دست داشته است. از صفر خان هم که یادی میکنی باز از یادت میرود بنویسی که صفر خان زندانی مقاوم و مبارز جرمش فعالیت در فرقه دموکرات آذربایجان بوده است. همچنان در مطالب کوتاهی که نوشته ای از کلمه " قوم" بجای عبارت " ملت"

استفاده کرده ای . این همان شیوه پان ایرانیست هاست که در نوشته های خود عناد جویانه از استفاده از عبارت ملت خود داری کرده و به جای آن عبارت قوم را به کار می بندند . گوئی هم اکنون ما در دوران سلجوقیان زندگی میکنیم . باید این واقعیت را همه قبول کنیم که در حال حاضر در ایران ملت های مختلف زندگی میکنند و نه اقوام گوناگون. ضمنا ، ادعای سوسیالیست بودن میکنی اما شعار " پاینده باد حکومت سوسیال دموکرات و ملی " سر میدهی و فراموش میکنی که حکومت مورد دلخواهت چیزی جز حکومت بورژوازی نیست . اینحا لازم میدانم توضیحی هم در باره شعار " تمامیت ارضی ایران " که در نوشته ات مطرح ساخته ای بدهم . ایران یک کشور چند ملیتی است . در چنین کشوری که بیش از نصف اهالی را ملت های غیر فارس تشکیل میدهند کمونیست ها که دشمن بی امان ستم ملی هستند شعار حق تغیین سرنوشت ملل را مطرح ساخته و بر آنند که ملت ها این حق را دارند که سرنوشت خود را به دست خود تعیین کنند.حق تعیین سرنوشت همانا به معنای حق جدا شدن و تشکیل دولت خودی نیز می باشد. اگر قرار است ملتها حق تعیین سرنوشت خود را داشته باشند در چنین صورتی شعار تمامیت ارضی سر دادن و بر روی آن تاکید کردن، مفهوم و معنائی جز مردود دانستن حق تعیین سرنوشت ملل نمی تواند داشته باشد. همین!