Skip to main content

سوسیالیسم زاده فرهنگ صنعتی

سوسیالیسم زاده فرهنگ صنعتی
Anonymous

سوسیالیسم زاده فرهنگ صنعتی غرب و برای رفع مشکلات همان جوامع دهها سال قبل از مارکس و انگلس به صور مختلف مطرح شده بود و باتکوین و تلفیق آن با دموکراسی وکرامت انسانی در همان غرب نیز ببار نشست و کاپیتالیسم سرکش را رام کرده جوامع بی بدیلی ساخت. روسیه و چین و ایران و کوبا, تجربه عینی انقلاب صنعتی را نداشتند و میلتانتیسم و ماجراجوئی سیاسی ناشی از قهرمان بازی فئودالی و خودرا منجی این و آن نامیدن بسان پیامبران با سنگر گرفتن پشت بخش عصبی و کاملا عکس لعملی تفکر سوسیالیستی اروپای غربی همانند مارکسیسم و آنارشیسم از سر نا آگاهی بزرگترین ضربه ها را به همانهائی زدند که ادعای دفاع از آنها را داشتند. اینها برداشتی کاملن سوبژکتیویستی از عدالت اجتماعی, زحمتکشان و غیره داشتند و بولدزری فکر و عمل می کردند. آقای تبریزی نیز دقیقا از این سوسیالیستهای خود خوانده است. من هنوز هم بر این باورم که ایشان بطور

غیر ارادی تصور می کنند که پیشه وری مرجع تقلید است و باید از کلمات و افاضات موجود در رساله ایشان استفاده نمود. پیشه وری بهترین فرزند آزربایجان جنوبیست. نه بدلیل اینکه کمونیست بود یا نبود. سوسیالیست بود یا نبود. آبگوشت دوست داشت یا نداشت بلکه بدلیلل برپائی دولت آزربایجان یعنی اولین قدم در رهائی از استعمار داخلی بود. پیشه وری می خواست همراه ملت خود ,حق و حقوقی برابر با خلق فارس یعنی داشتن دولتی با اتریبوتهای ملی خود داشته باشد. اانسان وارسته ای بود که قادربه تشخیص و حل تزادهای جامعه اش بود و در عمل همانند سوسیال-دموکراتهای اروپائی عمل می کرد و بدلیل نیاز مبرم به ثبات حتی در دولتش از مالکین و اخوندها استفاده می کرد.
جالب است که اقای تبریزی از جانب تمام سوسیالیستها سخن می کوید و زبان را تنها وسیله ارتباطی می نامد اما نوام چامسکی زبانشناس , استاد ام آی تی , سوسیالیست مدرن جهان صنعتی و خلاصه کلام سنگین وزن واقعی, زبان را شکل دهنده قانونمندیهای ذهن و نحوه تفکر و در بر گیرنده کدهای رفتاری بجا مانده از پیشینیان انسانها میداند و سخنش بسیار درست است و علمی. البته سوسیالیستی که به تحریر مطلب به فارسی خالص می بالد و غرق در راسیسم ایرانی-فارسیست نمی داند که حتی سوسیالیست هم نیست و تنها شعارهای سطحی را تکرار می کند.
آقای تبریزی هنوز نمی دانند که حرکت ملی آزربایجان تمامی افکار و ایدئولوژیها را در دل خود دارد و مبارزه عقیدتی با آن راه به جائی نمی برد چرا که بایک حزب و دسته طرف نیستند بلکه با یک ملت طرفند و صف آرائی در تمام جبهه ها شکل گرفته و هیچ سوالی بی جواب نیست. اگر برخی به نژاد و تبار اعتقاد دارند دلیل بر این نیست که همه اینگونه اند. نژاد و تبار تنها با فاصله جغرافیائی و موانع بزرگ طبیعی همانند کویر و دریاها قابل تبیین است. بطوریکه داده های د ان آ در ایران نشان از اختلاف بزرک تباری شرق و غرب ایران و شمال و جنوب دارد. هرچه وسعت کشوری زیاد باشد تنوع نژادی هم عمیقتر می شود. د ان ا هم لازم نیست یک نگاه به وسیعترین کشور جهان یعنی روسیه گویای همه چیز است. روسهای شرق چشم بادامی, روسهای غرب پلوند اروپائی و روسهای اطراف قفقاز اکثرا مثل ماها چشم ابرو مشکی هستند.
آقای تبریزی رفتار انسانها را به تبارشان نسبت می دهد که این اشکار ترین گونه راسیسم است. رفتارغیر متعارف خواهر زاده باقر خان بدلیل ترک بودنش نبود بلکه استحاله شدنش در فرهنگ ایرانی-فارسیست و اینکه تلاش می کرد ترکی نباشد که کتابهای تاریخ سفارشی در مدارس ایران تدریس می کنند و یا انسان متعارف ایرانی تعریفش می کند و مطمئنم سعی داشت ثابت کند که آذری اصیل از نوع کسرویست.