آقای بهمن بامدادان با سلام

اجرا میشود و رژیم به نام اسلام دست به وحشیانه ترین جنایات میزند. 37 سال تمام است رژیم جمهوری اسلامی زنان را از کلیه حقوق انسانی محروم ساخته و شما هنوز این رژیم را رژیم اسلامی نمی نامید! نوشته اید رژیم جمهوری اسلامی جمهوری نیست بلکه یک دار و دسته مافیائی می باشد . مگر رژیم های جمهوری مافیائی بورژوائی در دنیا کم هستند ؟ در هر حال اسم رژیم چنانکه گفتم رژیم جمهوری اسلامی است نه رژیم آخوندی . اصرار هم سودی ندارد. اما نظر تان در باره مساله ملی در ایران از ریشه، غلط و غیر واقعی است . گرچه شما خود را یک سوسیالیست می نامید اما در برخورد به مسله ملی و وجود ملت ها در ایران، افکارتان کاملا شوونیستی است . تعجب میکنید که من از وجود ملتهای مختلف در ایران حرف میزنم و مرا از ذکر این مطلب در بین خارجی ها برحذر میدارید که لابد مایه شرمندگی خواهد شد! آقای سوسیالیست شوونیست عزیز کسی که واقعیت های ملموس اجتماعی و سیاسی را بر زبان می آورد هیچوقت احساس شرمندگی نمیکند و برعکس بر خود می بالد که حرفی به سود توده های محروم و ستمدیده بر زبان می آورد . آقای شوونیست عزیز در ایران یک ملت به نام ملت ایران وجود ندارد . ایران یک کشور چند ملیتی است . ملت های اصلی در ایران عبارتند از ملت ترک آذربایجان ملت کرد ملت فارس ملت بلوچ ملت عرب ملت ترکمن . همانطور که در مقاله اینجانب آمده بیش از نصف اهالی ایران را ملت های غیر فارس تشکیل میدهند . ارقام و آماری که شما در این مورد ارائه میدهید همه دروغین و متعلق به محافل شوونیستی و حکومتی می باشند. در ایران تحت سلطه رژیم شوونیست و ارتجاعی جمهوری اسلامی، توده های زحمتکش ملت های غیر فارس ایران در معرض ستم مضاعف قرار دارند . ستم طبقاتی، ستم ملی . ستم ملی در عین حال ابعاد ستم طبقاتی راگسترده تر میسازد . یکی از ویژگی های یک ملت مشخص، زبان مشترک می باشد . یک ملت دو یا چند زبانی در هیچ جای دنیا وجود ندارد.چون در ایران زبانهای مختلف وجود دارند لابد ملت های مختلف هم باید وجود داشته باشند . این واقعیت را تنها شوونیست های متعصب انکار میکنند . 90 سال است در ایران بر بیش از نصف اهالی کشور زبان بیگانه ای تحمیل میشود وهرکس علیه این ستم آشکار فریادی بلند میکند روانه زندان و شکنجه گاه میگردد. اما، حق تعیین سرنوشت ملل یک حق انسانی و عادلانه میباشد .مطابق این اصل دموکراتیک که کمونیست ها هم آنرا قبول دارند ملت ها حق تعیین سرنوشت خود را دارند . حق تعیین سرنوشت ملل به معنای حق جدا شدن نیز میباشد . حال اگر شما آقای بامدادان این حق دموکراتیک را قبول ندارید در اصل مساله تغییری ایجاد نمی شود. ضمنا در تمام مقاله اینجانب که شما ظاهرا در باره آن اظهار نظر می کنید هیچ جا این مساله مطرح نشده است که پیشه وری میخواست آذربایجان را از ایران جدا کند . برعکس مقاله تاکید میکند که آرمان پیشه وری این بود که جنبش دموکراتیک و ترقی خواهانه ای که در آذربایجان آغاز شده به سرتاسر ایران سرایت کند . ترس ارتجاع هار مرکز نشین هم از این بود .