Skip to main content

شخصی بنام " تبریزی " که در

شخصی بنام " تبریزی " که در
Anonymous

شخصی بنام " تبریزی " که در نقد هر مقاله ای که در زمینه مسائل ملی در سایت " ایران گلوبال" درج میگردد، کامنت هائی گاهی هم طولانی می نویسد و تظاهر به سوسیالیست بودن هم میکند، به نظر من یک شوونیست کامل العیاری است که نظرات زهر آگین خود را علیه خلق آذربایجان همواره در لباس " سوسیالیسم" ارائه میدهد تا مطلب علمی به نظر بیاید و فریبنده باشد. برای نمونه می توان به نظرات وی در باره رضا شاه و احمد کسروی اشاره کرد . در یکی از کامنت هایش در همین جا، سوسیالیست دو آتشه ما در زمینه "بهسازیهای" رضا شاه قلم فرسائی کرده و به دعوا و ستیز وی با آخوندها اشاره میکند . درهمان کامنت خرسندی خود را از اینکه کسروی تمرکز گرا علیه زبان ترکی مبارزه میکرد، بروز میدهد. این نظریات ناسیونالیستی و شوونیستی و در عین حال یک طرفه ، به روشنی

آشکار میسازد که " تبریزی " یک فرد سوسیالیست نبوده و مغزش آکنده از شوونیسم فارس و عناد و دشمنی با خلق آذربایجان و زبان ترکی رایج در این سرزمین می باشد. یک فرد سوسیالیست واقعی نه تنها مسائل و پدیده های اجتماعی و سیاسی را یک طرفه مورد بر رسی قرار نمیدهد بلکه از هر نوع گرایش ناسیونالیستی و شوونیستی و دشمنی با این یا آن ملت با این یا آن زبان کاملا اجتناب میکند. بر خورد به عملکرد رضا شاه و نوشته های احمد کسروی تنها به مخالفت آنها با آخوندها محدود نمی شود . امروز با وجود مدارک بیشمار، کسی نمیتواند این واقعیت را انکار کند که رضا خان را انگلیسی ها برای تامین منافع خود در ایران به قدرت رساندند. کودتای 3 اسفند 1299 شمسی یک کودتای کاملا انگلیسی بود. انگلیسی ها بدست رضاشاه، قرارداد ننگین نفت را در سال 1933 به ایران تحمیل کردند. رضا شاه برای سرکوب مبارزات توده ها و نارضایتی روز افزون عمومی، استبداد کامل در کشور بر قرار ساخته هر فریاذد آزادیخواهی را در سبنه ها خفه میکرد یکی از اهداف اصلی انگلستان در به قدرت رساندن رضا خان همانا مبارزه با کمونیسم و انتشار عقاید سوسیالیستی در ایران بود .در تعقیب این سیاست ارتجاعی، هزاران تن از کمونبیست ها و دیگر مبارزین به زندانها افتاده و بسیاری از آنها به دست جلادان رضا شاه کشته شدند. پیشه وری یازده سال تمام در زندانهای رضا شاه، بدترین سختی ها را متحمل شد. در پیروی از سیاست تمرکز گرائی خفه کننده بود که زبان فارسی به ملت های غیر فارس تحمیل گردیده و آداب و رسوم و زبان و فرهنگ این ملتهای تحت ستم مورد تحقیر قرار گرفت. سیاست سرکوبگری و استبداد به رضا شاه امکان داد ثروت بیکران اندوخته و به بزر گترین مالک و زمین دارایران مبدل شود . در عین حال نظام فئودالی که بیش از هشتاد در صد اهالی کشور از آن رنج میبردند همچنان دست نخورده باقی ماند . مبارزه کسروی با زبان ترکی و مطالبی که وی در زمینه زبان " اذری " نوشته است، همه در خدمت سیاست تمرکز گرایانه رضا شاه بود. کسروی بر آن بود که در گذشته آذربایجانیها به زبان آذری که با زبان فارسی قرابت داشت، حرف میزدند و زبان ترکی بعد ها به آنها تحمیل شده است!! کسروی که مبارزه اش علیه خرافات و آخوند ها جنبه های مثبت وارزشمند داشت، در زمینه زبان مادری مردم آذربایجان یعنی زبان ترکی، نقطه نظرات بغایت شوونیستی و غلط مطرح میساخت . کسروی به جای خدمت به اهداف ارتجاعی و شوونیستی رضا شاه در مورد رسمی و اجباری کردن زبان فارسی، می بایست به مثابه یک نویسنده و محقق منصف و واقع بین، این ستمگری را که زبان فارسی توسط شاه مستبد بر مردم آذربایجان تحمیل شده بود ، و دیگر اجحافات علیه این خلق تحت ستم رابه باد انتقاد میگرفت . صحبت بیشتر در باره کسروی در نوشته یا کامنت دیگر.