Skip to main content

دنیز جان،

دنیز جان،
آ. ائلیار

دنیز جان،
ببخشید که نتوانسته ام منظورم را خوب برسانم . مثل اینکه مقداری سوء تفاهفم ایجاد کرده است. میکوشم کمی روشنتر بیان کنم: از «عشق و علاقه به آزادی و دموکراسی و بهبود وضع سوریه و غیره سخن گفته اید، و اینکه این آرزوها کاملا با واقعیات عینی جامعه در پیوند بوده و رویا هایی در هوا نمی باشند و بدون این گونه چیزها انسان به مقام حیوانات سقوط میکند».
گفته ام « با داشتن آرزوهای انسانی موافقم». آنچه نوشته اید « هم آرزوست و انسانی ، و هم نیاز شرایط و جامعه». درست است و منهم مخالفتی در داشتن این چیزها ندارم. یعنی اختلافی در این میان نیست.
نکته ایکه من در مورد چپ و نظر شما خواسته ام توجه را به آن جلب کنم اینه که « چه چیزی عملی ست و چه چیزی عملی نیست»

برای مثال:
-من موافقم که استثمار از انسان برافتد. اما آنرا یک آرزو و آرمان می بینم. نه یک چیز عملی. آنچه عملی ست در قدم اول« حداقل عدالت اجتماعی» ست. و نه حتی حد اکثر. که کار قدم دوم است.
-« رفع تبعیض از انسان تبعیص دیده» عملی ست. در قدم اول حد اقل و در قدم دوم حداکثر. ولی آرزوهای دیگر انسان تبعیض دیده میتواند در آینده های دور مطرح شود که شرایط عملی آنها فراهم شود.
و نمونه های دیگر که می توان فراوان ذکر کرد.
-وحدت چپ خوب است. اما عملی نیست. بلکه اقدام به حد اقلی در این زمینه می توانست احتمالا تحقق یابد و ارزش داشت تست شود. اما وحدت بنا به دلیل های زیاد که ذکر کرده ام عملی نبود.
بنابران سخن من « درک و تشخیص تفاوت بین کار عملی و غیر عملی ست. توجه به آنچه قابل پیاده شدن و نشدن» است.
متاسفانه آنچه من در «موضوع چپ و حتی مسئله ی ملی» در ایران دیده ام عدم توجه به تفاوت بین « آرمانگرایی و واقع بینی» ست. داشتن آرمانهای انسانی خوب است و مثبت. اما آرزو و آرمان نباید جای واقع بینی را بگیرد. آنچه غیر عملی ست نباید به جای چیز عملی و قابل پیاده شدن بنشیند. متاسفانه عملا به دنبال آرزو یعنی کار غیر قابل پیاده شدن یا به زبان عامیانه سنگ بزرگ می روند و کار قابل پیاده شدن فراموش میشود. چرایش اینه که فعال جامعه ی ما عملا « آرزو گرایی را به جای واقع گرایی» می نشاند. و این درست نیست. ضربه ی این کار ناصیح را هم در عرصه ی کار چپ و هم در عرضه ی رفع تبعیض می بینیم.
کوتاه: ما نیاز مبرم به واقعگرایی دارم در عین حال که داشتن آرزو های انسانی مثبت اند. اما نمی توان جای واقعگرایی را با آرزو و آرمانگرایی عوضی گرفت.
متاسفانه گرفته اند و خواهند گرفت. در حدی نیستیم که درست عمل کنیم. پروسه لازم است. و ما هنوز آنرا طی نکرده ایم.
نقد این مسایل می تواند ما را یاری کند.