Skip to main content

یکی از مشخصه های شاخص ایرانی

یکی از مشخصه های شاخص ایرانی
Anonymous

یکی از مشخصه های شاخص ایرانی جماعت و روشنفکرانش (البته اگر بشود اسمشان را روشنفکر گذاشت) چیست؟ تجربه به من می گوید که یکی از مشخصه هایش توانایی و استعداد بی همتایش است در لوث کردن، بی معنی کردن و به ابتذال کشیدن هر مفهوم مدرن و مترقی. چرا؟ چون نه دانشش را دارد، نه حال دانش آموزی را. نه فرهنگش را دارد و نه نیازی به کسب آن فرهنگ می بیند چون لابد بقیه فرهنگها وامدار و مدیون فرهنگ معلوم الحالش هستند. ظرفیتش را هم ندارد چون در محیطی بار آمده که داشتن ظرفیت تحمل نظر مخالف به او آموخته نشده است. لذا و به دلایل متعدد دیگر، وقتی مفاهیم و پدیده های مدرن را می بیند، برای پز دادن و برای اینکه بگوید ما هم کمتر از بقیه نیستیم، تلاش می کند که ادای دیگران را در بیاورد و از آنها عقب نیفتد. اینترنت را می بیند، می گوید که خوب بد است از در و همسایه عقب بیفتیم

پس ما هم اینترنت داشته باشیم. اما اینترنتش چه جور اینترنتی از آب در می آید؟ همین اینترنت ایران که نه از سرعت خبری هست و نه از آزادی. چرا؟ چون ظرفیت تحمل عقاید و سلایق مخالف را ندارد. زورش می آید که اینترنت سرعت داشته باشد چون در آن صورت دیگر باید در صدا و سیمایش را گل بگیرد. هزار جور فیلتر می گذارد که ملت نتوانند حرفی به غیر حرف خودش را بزنند یا بخوانند. یعنی تلاش می کند پدیده ای که باید توسط آن بشود عقاید مختلف را دید و شنید را هر چه ممکن است در قالبهای تنگ و خشک خود بچپاند و چون این کار ممکن نیست، حاصل کار همین چیز مضحکی می شود که در ایران شاهدش هستیم.
پارلمان را در اروپا می بیند. می خواهد ادا در بیاورد و راه رفتن کبک را تقلید بکند اما نتیجه اش می شود یا مجلس فرمایشی شاهنشاهی یا مجلس جمهوری اسلامی. چرا؟ چون نه ظرفیت افزایش قدرت تحمل نظر مخالف را دارد، نه چنین ضرورتی احساس می کند. چون لابد کسی را هم شایسته تر از خودش به حساب نمی آورد. همین جور بگیر و برو تا برس به جشنواره سینمایی، برس به مطبوعات آزاد و هر پدیده مدرن دیگری که فکرش را می کنی.
حالا قضیه این کامنتها و نظارت بر کامنتهاست که گویا قرار است بی طرفانه و غیر مغرضانه باشد. این شخصی که با اسم بی معنی «به yelinik» مطلب گذاشته، اگر من نوعی این کامنت را می گذاشتم و حتی از عبارات بسیار نرمتری هم استفاده می کردم الان نصف کامنتم نقطه چین بود؛ به نحوی که تبدیل شده بود به چند عبارت گسسته و بی معنی و غیر قابل فهم. ولی این آقا هر جور فحاشی که عشقش بکشد انجام می دهد و مسئول محترم هم ککش نمی گزد چون که لابد راست می گوید بنده خدا!!! من با این شخصی که مورد خطاب کامنت «به yelinik» هست، هیچ نزدیکی فکری ندارم. چندین بار هم که حرفهای تکراری و تمام نشدنی اش صبرم را لبریز کرده، کامنتهایی در نقد یا حتی هجو و هزلش نوشته ام. اما هرگز اعتقاد نداشته ام که مجاز به این جوری فحاشی هستم. متاسفانه، این شخص مسئول کامنتها همان نوع خطی بازی را در پیش گرفته که سانسورچیهای جمهوری اسلامی و پیش از آن رژیم شاه در پیش گرفته بودند. این رفتار که دهان یک طرف را ببندیم و دست طرف دیگر را در توهین و بی احترامی باز بگذاریم، اگر سرانجامی داشت که باید ایران امروز گلستان بود که نیست و بجایش قبرستان است. البته همه چیز بر می گردد به همان ظرفیتها و درک از پدیده ها که باید داشته باشیم ولی نداریم و تازه با همین دستان خالی وارد گود شده ایم و نفس کش می طلبیم.