Skip to main content

سالام الیکیم

سالام الیکیم
Anonymous

سالام الیکیم
می توان افتخار نمود .
پرسش دوم: در روزهای اخیر هفتادمین سالگرد ۲۱ آذر را پست سر گذاردیم. بدین مناسبت دگرباره بحث های گوناگونی حول ۲۱ آذر و حکومت ملی انجام گرفت. بسان گذشته منابع ایرانی-فارسی حکومت ملی را تماماً توطئه ی شوروی سابق بیان نمودند که دارای هیچ گونه پشتوانه و یاری ملی نبود. در این راستا نیز اسنادی که شما از آرشیو شوروی سابق منتشر نموده بودید را به عنوان دلیل نشان دادند. حتی یک سایت اینترنتی فارسی در هفته های اخیر با انتشار بخش هایی از مصاحبه ی شما سعی در القای این امر نمود که گویا شما نیز از این دیدگاه حمایت می کنید. به نظر شما اصل مسئله در این باب چیست؟ آیا واقعاً فرقه تنها توطئه ای خارجی بود؟

پاسخ: حذف نگاه من از متن و ارائه ی آن به صورتی که می خواهند به سنتی برای برخی از شوونیستهای ایرانی تبدیل شده

است. این گونه افراد از نگاه عینی و بی طرفانه ی من به حوادث تاریخی به عنوان یک تاریخنگار سوء استفاده می کنند. تاریخ باید با صفحات سودآور و زیان آورش آموخته شود. ما رنج های “تاریخ سودجویانه” را در دوره ی شوروی سابق تجربه کردیم و اکنون برخی از شوونیست ها در ایران دقیقاً در این مسیر گام برمی دارند. ملت هایی که در قرن بیستم در راه استقلال مبارزه کردند با یاری شوروی سابق، آمریکا یا کشوری دیگر توانستند به استقلال دست یابند. به عنوان مثال ایران که اکنون به دشمنی با آمریکا می پردازد حفظ تمامیت ارضی اش در سال ۱۹۴۵-۱۹۴۶ را تنها مدیون این کشور می باشد. البته که شوروی سابق کمک هایی به حرکت ۲۱ آذر داشته است. اما علت ها، هدف و مسلک ۲۱ آذر را باید در خود آزربایجان جنوبی جستجو نمود. سیاست تُرک ستیزانه ی رژیم رضاشاه در دهه های بیست و سی قرن گذشته و انکار زبان، تاریخ، ادبیات و مدنیت آزربایجانیان تاثیرات عمیقی بر شهروندان گذارده بود. ۲۱ آذر تحت تاثیر این موج در این شرایط پدیدار گشته بود. علت آن در شوروی سابق نبوده بلکه در رژیم ایران بود. در روزهای نخست جنبش، کاتب دولت آمریکا جیمز بیرنز که در مسکو بود نامه ای که حاوی توصیه های واجب به حکومت ایران بود از طریق سفیر این کشور در مسکو هارریمان به ایران فرستاد. در آنجا چنین بیان می گردد: “استدعا دارم که به صورت غیررسمی و مخفی به نخست وزیر (ابراهیم حکیمی) بگوئید: شما توصیه می کنید که حکومت ایران هرچه سریعتر خواستهای ارائه شده از سوی آزربایجانیان را قبول نماید. خصوصاً بنده معتقدم خواست های آزربایجانیان مبنی بر آموزش زبان ترکی به همراه فارسی در مدارس و تاسیس انجمن های ایالتی متناسب با شرایط ایران خواست های به حقی می باشد. طبیعتاً برداشتن چنین گامهایی در جهت جلوگیری از تبدیل آزربایجان به کشوری مجزا ممکن می باشد. هدفم از چنین توصیه هایی نشان دادن حقانیت ایران در سازمان ملل و جامعه ی جهانی می باشد و برای رد شبهات وارده بر حکومت ایران در خصوص تلاش برای سلب حقوق اهالی ایران می باشد.” چنانکه مشاهده می گردد آمریکا نیز به عنوان کشوری که در آن دوره حافظ تمامیت ارضی ایران بود خواهان اعطای حقوق آزربایجانیان می باشد. در همین دوره رهبر