فرازی از سخنان آرامش دوستدار:
Anonymous
فرازی از سخنان آرامش دوستدار:
«هر اندازه شعر خیام در برابر هرچه آسمانی است مقاوم و "نه" گوینده است و با روال "زمینی"اش "آری" گوینده به آنچه زمینی است، شعر حافظ در بلندپروازیهای تماشایی همهجاگیرش، هرچه زمینی است نیز به آسمان میبرد و بیهویت میکند. با این شیوه و از این راه ، حافظ موفق میشود از کنار "ناچیزیهای" زمانه خود بگذرد، محدودیتها و تنگناهای آن را بی اعتبار سازد و بگشاید و راهی به "خارج" باز نماید، "خارجی" که آفریده و ساخته اوست. اما ساختن چنین دنیایی در شعر بههرسان مستلزم داشتن تخیلی در عین حال خاکی و کهکشانی و استفاده بیدریغ از تمام فنون و صنایع بدیع لفظی و بدیع معنوی است. در بهکار بردن این دو فن، ادبیات فارسی شاعری به مهارت و ظرافت حافظ نمیشناسد.
اما این بیمانندی او، قطعنظر از صداقت و صراحتاش در برملا کردن ریا و تزویر ضعف او نیز هست: ضعف در پرسیدن و اندیشیدن آزارنده. برای آنکه پرسیدن و اندیشیدن بی آزار او نیز تکرار و پیآمد گفتهها و بازگفتهها است و عموماً مصروف به ایجاد زیباییهای خیالانگیز، چیزی که از یکسو متأثر از بینشهای عرفانی اوست و از سوی دیگر ناظر بر خیالهای دلانگیز زمینی اما مطلقاً غیرواقعی او که ضرورت سرکشی تن زیستخواه در برابر نیستخواهی عرفانیست. از کشمکش رفتاری این دو عنصر متنافی حافظ دنیای سومی میسازد شبیه بهشتی پر شور و شر از تعارضها و تناقضهای زمینی- آسمانی که هوش از سر ما میرباید، هر بار که بیتی یا غزلی از او بخوانیم یا بشنویم. شاید مقایسهای بتواند حافظ را به گونهای که من میبینم تا حدودی بشناساند».