در دوران معاصر بعد از سقوط سلسله قاجار دوباره گروهی از نخبگان ایرانی سعی دراحیای ایران داشتند و ایرانیان امید به احیای تمدن ایران. ترکها که قدرت خود را از دست رفته می دیدند و دیگر ایرانیان حکم رعیت آنها را نداشتند و باید مثل تمام مردم تنها به حق شهروندی قناعت می کردند و به فرهنگ غالب ایرانی احترام می گذاشتند دست بکار شدند و با کارشکنیهایی بمدت 50 سال دوباره حکومت را در قالب انقلاب مذهبی بدست گرفتند( با همدستی عرب تبارهای مهاجر عراقی که صدام بجرم شیعه بودن اخراج کرده بود) و امید ایرانیان شاید برای همیشه برای داشتن یرانی با فرهنگ و هویت ایرانی بر باد رفت. ایرانیان از خود بیخود شده بدست خودشان حکومتی ملی را اسقاط کردند و افتخارشان امروز جان دادن در راه عرب فلسطینی و عراقی و لبنانی و تامین گاز ارزان و ارز و دلار برای حکومت ترکیه و درمان مفت و مجانی اتباع باکو می باشد.
امروز ترکها تنها از منابع ایران استفاده می کنند توجه کنید هیچ مهاجر عراقی یا افغان یا حتی ایرانیان جنگزده جنوب زمان جنگ ایران و عراق در آذربایجان حق اقامت نداشته اند در حالیکه در این 3 دهه اخیر تمام شهرهای اصیل و تاریخی ایران را ازبکهای مغول و عربهای عراقی بعنوان مهاجر جنگی چند دهه است در اشغال دارند و به زن و بچه مردم تجاوز می کنند و شغل و منابع و امکانات ایرانیان را تصاحب می کنند.
در حالیکه سیستانیهای فارسی زبان بخاطر بستن آب توسط دولت همسایه و سکوت و بی عملی دولت گروه گروه مشغول ترک منطقه و مهاجرت هستند دولت برای باج دادن به ترکها و ساکت کردن جنجال آنها انواع طرح های محیرالعقول را با صرف بودجه های کلان برای به اصطلاح احیای دریاچه شور و بی خاصیت ارومیه هزینه میکند؛ دریاچه ای که خشک شدنش بخاطر ساخت سد و حفر چاه و توسعه کشاورزی ارومیه و صنعت تبریز می باشد.