"" اتاق فکری جامعه شاهنامه
Anonymous
"" اتاق فکری جامعه شاهنامه خوانی که عملکرد دانشگاه را به شکست کشاند "" باید دید در این ۱۰۰ صد سال گذشته، "" ساختارهای علم "" در جامعه جماعتی شاهنامه خوان، مرکز ثقل خود خود را، تغییر دادند یا موفق به این کار نشدند، این ساختار کدامند؟ به طور سنتی، مرکز این ساختارها عبارت بودند از ۱- حوزهٔ علمیه ۲- مراکز شبه روشنفکری داخل کشور ۳- مراکز شبه روشنفکری خارج کشور، شما ببینید دانشگاه در جامعه جماعت شاهنامه خوان، قادر به کسب یک جایزه نوبل نشد، این ساختارهای علم در جامعه جماعتی شاهنامه خوان، اتاق فکر نیستند، اتاق جهل هستند و این مراکز حتی "" جامعه شناسی را تبدیل به ایدئولوژی کردند ""، و با این وضعیت، اتاق فکری که توان فهم مسائل و تحولات منطقهای و جهانی را داشته باشد به وجود نخواهد آامد.