Skip to main content

دوست گرامی، محسن دارائی، شما

دوست گرامی، محسن دارائی، شما
تبریزی

دوست گرامی، محسن دارائی، شما می گوئید مسلمان نیستید، من هم مانند شما می گویم که مسلمان نیستم و به دین خردسوز اسلام باورمند نیستم، البته من نه تنها به دین خردسوز اسلام بلکه به هیچ دین دیگری نیز باورمند نبوده و بی دین هستم و به زبان آخوندها مرتد فطری و کافر حربی هستم که اعدام باید گردد! چون آخوندها می گویند که اگر پدر و مادر کسی مسلمان باشد اما خودش به دین خردسوز اسلام باورمند نباشد مرتد فطری و کافر حربی است و باید او را کشت! برای همین بود که هنگام کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ دژخیمان رژیم ولایت فقیه کمونیست ها را اعدام کردند! برای نمونه دانشمند بزرگ زنده یاد محمد پورهرمزان برای چم کردن نوشته های ولادیمیر ایلیچ اولیانوف (لنین) و کارل هاینریش مارکس و نویسندگان و اندیشمندان دیگر به زبان پارسی و دست نکشیدن از کمونیسم و تن ندادن به مصاحبه فرمایشی و هنگامی که شصت و هفت سال .....

داشت در تابستان سال ۱۳۶۷ اعدام شد! به هر روی دین اسلام، دین مسیحی، دین یهودی، دین زرتشتی و ..... همگی خرافه هستند و بی دین بودن برابر با دور ماندن از بی خردی است! همه دین ها خرافه های دور از خردی هستند که در زمان برده داری پیدا شده اند و دین نمایش فرهنگ و روش های زمان برده داری است و همه دین ها در سراسر جهان و سراسر تاریخ دو کاربرد داشتند: یکی خودفریبی و دیگری مردم فریبی! هیچ دینی با خدا در پیوند نیست و همه دین ها را انسان ها ساخته اند، دین یهودی ساخته ذهن تورات نویسان، دین مسیحی ساخته ذهن انجیل نویسان و دین اسلام ساخته ذهن پیغمبر اسلام است، دین اسلام آمیخته ای از دین یهود، فرهنگ عربستان و سخنان پیغمبر اسلام است و این دین نیز که مانند همه دین ها در زمان برده داری پیدا شده است مانند همه دین ها نیز با خرد و خردورزی سازگار نیست! دوست گرامی، محسن دارائی، چگونگی پیدایش دین در زمان برده داری این چنین است که انسان ها از چهار زمان تاریخی گذشته اند: یک - زمان ددمنشی، دو - زمان برده داری، سه - زمان دهداری، - چهار - زمان سرمایه داری، تاریخ انسان ها با برده داری آغاز می شود و ناسیونالیسم و دین نیز همراه با برده داری پیدا شده اند و حتی یک دین را نمی توان پیدا کرد که در زمان برده داری پیدا نشده باشد! دین زرتشتی، دین یهودی، دین مسیحی، دین اسلام، دین هندو، دین های تک خدائی، دین های چند خدائی، بت پرستی، ستاره پرستی، ماه پرستی، خورشیدپرستی، جانورپرستی و ..... همگی در زمان برده داری پیدا شده اند و دین نمایش فرهنگ و روش های زمان برده داری است! دوست گرامی، محسن دارائی، من پیش از این در یکی از نوشته هایم به چگونگی پیدایش ناسیونالیسم و دین در زمان برده داری پرداخته ام که می توانید آن را در لینک زیر ببینید:

http://iranglobal.info/node/28638

دوست گرامی، محسن دارائی، روشن شد که دین نمایش فرهنگ و روش های زمان برده داری است و همه دین ها زاده ذهن انسان ها هستند و اگر ما بپذیریم که خدائی که فیلسوفان و اندیشمندان از آن سخن می گویند جهان را آفریده است هیچ دینی با آن خدا در پیوند نیست! اما دین ها مانند پان های رنگارنگ ناسیونالیستی ویژگی های یکسانی ندارند! ناسیونالیسم در همه جهان ویژگی های یکسانی دارد مانند نژادپرستی و زبان پرستی و خاک پرستی و کهنه پرستی و مرده پرستی اما دین ها ویژگی های یکسانی ندارند! برای نمونه کارل هاینریش مارکس فیلسوف نامدار آلمانی گفته است: "دین تریاک مردم است!" چرا مارکس چنین سخنی را گفته است؟ چون مارکس در اروپا می زیست و دین دینداران اروپائی دین مسیحی است اما اگر مارکس در یک کشور اسلامی می زیست هیچ دور نبود که بگوید: "دین آرسنیک است!" و به راستی نیز هنگام سنجش دو دین مسیحی و اسلام اگر ما دین مسیحی را آن چنان که کارل هاینریش مارکس گفته است تریاک بدانیم دین اسلام را باید آرسنیکی بدانیم که در درازنای تاریخ جز ویران کردن گام به گام شهریگری هائی که در راه بالندگی بودند کار دیگری نکرده است چون گوهر دین خردسوز اسلام ویرانگری است نه سازندگی! و هنگام سنجش دو دین مسیحی و اسلام دین مسیحی کارنامه بهتری دارد هر چند که هر دو دین مانند همه دین ها خرافه هستند! پیامد باورمندی مردم یک سرزمین به دین خردسوز اسلام برپائی رژیم طالبان در افغانستان، رژیم سعودی در عربستان، رژیم ولایت فقیه در ایران و پیدایش گروه هائی مانند القاعده و داعش و بوکوحرام و ..... است و در سرتاسر تاریخ و سرتاسر جهان حتی یک بار نیز دیده نشده است که در سایه دین خردسوز اسلام آب خوش از گلوی مردم یک سرزمین پائین برود! در دین اسلام تاختن به سرزمین های دیگرانی که مسلمان نیستند و کشتار آنها، تاراج داراک نامسلمانان، به زنجیر کشیدن مردان نامسلمان و فروش آنان مانند جانوران برای نیروی کارشان و به .....