Skip to main content

1- اولاً خیلی ممنونم از

1- اولاً خیلی ممنونم از
آ. ائلیار

1- اولاً خیلی ممنونم از عزیزان راست و چپ که میکوشند نظریات تئوریک خود را محترمانه مطرح کنند و میکنند.
2- دیالوگ محترمانه بین دو جریان فکری نشانه ی رشد تفکر ماست و بسیار ضروری. بخاطر نزدیک شدن به نتایج مشترک.
بخاطر راهگشایی برای رفع طاعون تبعیضات سه گانه. بخاطر سرفرازی آذربایجان که طبیعتا دوست اش داریم. بخاطر نشان دادن اندیشه های فرزندان زادگاهمان که در هر مرحله از تاریخ نشان داده اند که جزو اولین ها بوده اند. من هر زمان که به تاریخ اندیشه توجه میکنم فرزندان آذربایجان را براستی در اوج می بینم. با تمام نقدهایی که به همه چیز دارم.
3- فکر طرح دیالوک بین راست و چپ از سوی من ، از اینجا ناشی شد که دیدم در جریان فکری راست « اختلافی» پیش آمده که
اختلاف بین چپ با راست نیز هست. و بعد وسیع دارد که فقط مختص راست نیست.

پدیده ی حکم و اختناق:

و آن کنکرت : اختلاف لوایی عزیز با دو تن از عزیزان دیگر بود. که هر سه در جریان راست قرار دارند.
لوایی « تجارب تلخی» داشته و آنها را به طورت کلی - یا هشدار- در مقاله ای مطرح کرده است. (گرچه به شیوه ی طرحش نقد دارم. )
در مقابل حکم « خائن و حذف صدا» برایش صادر نموده اند. اینجاست که اختلاف این عزیزان از جناحی خارج شده و بعد عمومی یافته است و شامل جناح چپ جنبش نیز شده . عملا چنین پیش آمده که راست نقاد حکم « خائن و حذف صدا» گرفته تنها به او مربوط نمیشود، به جناح چپ هم ربط پیدا میکند و مسئله چپ هم میشود. در کل صدور حکم « خائن و حذف صدا»، پدیده و مشکل جنبش میشود. مسئله این است که نقاد نباید «حکم» دریافت کند بل میتواند نقد شود.

یعنی « ایجاد اختناق» از سوی راست و چپ مشکل جنبش است و باید در مقابل آن ایستاد. این است که دیالوگ ضرورت دارد.
نه تنها در مورد « رد اختناق» بل در مورد « ایده لوژی» هم که اینگونه اعمال از آن ناشی میشوند. اینجا ایده لوژی « ترکیسم و شاخه های آن» است. لازم میاید طرفین روی مشکلات « باورهای خود» گفت و گو کنند. اگر باورهای چپ نیز چنین احکامی صادر کند روشن است که باید در برابر آن ایستاد و هرگز هم کوتاه نیامد.
اگر به ایجاد خفقان تسلیم شویم فردا باید قبرستانها را تحویل بگیریم. و آنوقت دیگر گورستانها راست و چپ نمی شناسند. تنها « نقادان و آزادگان» را در خود جای میدهند.

پدیده ی استبداد سایتهای آذربایجانی:

بیشتر سایتهای آذربایجانی « نظرات مخالف و متفاوت» را حذف کرده اند و منتشر نمی کنند، چرا؟ چرا با دست خود ایجاد اختناق می کنید؟ از این نمی ترسید که فردا تیغ اختناق برگردن شما نیز بنشیند؟
دوستان عزیز، دموکراسی را برای مخالفان تئوریک خود آزاد کنید . آذربایجان از دموکراسی سود می برد و از استبداد شکست.
با دست خود تلاشهای همگانی را به شکست نکشانید و فعالان را دلسرد نکنید.

من متاسفم که ایران گلوبال الگوی سایتهای دموکراتیک شده و سایت های ما الگوی سایتهای استبدادی.
این حداقل برای من سرشکستگی آور است.
-----
برگردیم به دیالوک راست و چپ
دوستان راست لطف کنند اندیشه های خود را با اشاره به منابع نظریه پردازان ترکیسم و بوزقوردیسم و غیره که پذیرفته اند
برای آشنایی دیگران ، از جمله چپ ارائه بدهند.
از فرد چپ کلاسیک بخواهید ده تا نقل قول از مارکس و لنین و مائو برای شما نقل میکند.
چرا شما از اندیشه های ترکیست ها و بوزقوردیست ها و دیگران، چه داخلی و چه خارجی
منبع و سند نمیاورید؟ لطف کنید خوانندگان را با اندیشه های خود و نظریه پردازان مورد قبول تان آشنا کنید. شاید نکات مشترک زیادی هست که نمیدانیم.
----
دیدگاه من« دید عملی و غیر ایده لوژیک» :
هیچ مکتبی را قبول ندارم.

گاهی دوستان اشاره ای به « کلیت دیدگاه من» میکنند. و به اشتباه. برای تصحیح آن توضیح میدهم همچنان که سالها پیش نیز نوشته ام؛ کلیت دیدگاه آ. ائلیار در هیچ قالب شناخته شده ای جای نمیگیرد. چون خودم نتوانسته ام خویشتن را در قالبی ببینم.
من دید « پدیده ای ، مسئله یی، مشکل بینی» یا « دید عملی» دارم . نه دید مکتبی و قالبی. یا ایده لوژیک.
پیشنهادی که میدهم « راه حل و کلید قفل مشخص» است . در جای دیگر کلید دیگری لازم است. و همینطور در جاهای دیگر.

در جایی دموکراتیسم، در جای دیگر سوسیال دموکراتیسم، در جای دیگر دید چپ دموکرات، و در جاهای دیگر راه حلهای دیگر لازم است و میکوشم پیشنهاد کنم. اگر راست و چپ در نظر گیریم خود را در جناح چپ جنبش می بینم.
در کل دیدگاه خود را چنین قید میکنم ، « دید عملی و غیر ایده لوژیک. هیچ مکتبی را قبول ندارم» .