رفتن به محتوای اصلی

*داستان زندگی علما شده داستان خری در پوست شیر*

*داستان زندگی علما شده داستان خری در پوست شیر*

 

خری پوست شیری پیدا کرد و آنرا به تن کرده و هر کجا که ظاهر می شد همه فرار می کردند و او به راحتی وهر کجا که میل داشت می چرید وخوش بود. بعد از مدتی زندگی خوش و بی دغدغه با خود گفت برای این که مردم بیشتر حساب ببرند بهتر است عربده ای هم بکشم تا خلق را بیشتر بترسانم. از این رو شروع به عربده کشیدن کرد ، و باعث شد همه فهمیدند خری است در لباس شیر !
لذا کتک مفصلی بهش زده وبه کار حمالی که لایقش بود  گماردنش.

اخوند ها هم صدها سال  زندگی بی دغدغه وآرامی داشتند ، مورد احترام و پناه مردم بودند ، کسی مورد تمسخر قرارشان نمی داد ویا قصد جانشان را نمی کرد. شاهان مملکت به دست بوسشان میرفتند ،ثروتمندان دو زانو جلویشان نشسته و خمس و زکات و سهم امام را دو دستی تقدیمشان می کردند...

مظفرالدین شاه که به دیدار آخوند ممقانی رفته بود این آخوند  به زحمت جواب سلامش را داده و دعوت شاه را  هم برای تشریف آوردن به کاخ شاهی نپذیرفته بود ، در عوض شاه از آب حوضی که ممقانی در آن وضو گرفته بود چندین دبه برای تبرک با خود آب  برده بود! 
محمد رضاشاه به دست بوسی بروجردی می رفت . خلاصه علما در اوج بودند ،
در مورد درسهائی که در حوزه ها تدریس می شد کسی کنجکاوی  نکرده بود و موقعی که از کتابخانه آیت الله نجفی صحبت می شد آن را با کتاب خانه آبراهام لینکلن مقایسه می کردند!  وما نمی دانستیم که چندین قفسه از کُتب خطی ونفیس این کتاب خانه ، در باره جن است ، ویا نمی دانستیم که شیخ مفید دست خط  مهر شده امام زمان را دارد!یعنی به توهمات این هااصلا شک نمی کردیم و  چون کتاب هایشان با اسامی قلمبه  سلمبه عربی بود فکر می کردیم حتما مهم‌ هستند ، خلاصه  مریدانی بودیم کور و کر و لال!
آخوندهاسالها بود که بدنبال قدرت بودند ولی باهوش تر هایشان مثل آخوندخراسانی این را با ذکاوت در یافته بودند که آنان مرد این کار نیستند و در صورت به قدرت رسیدن به کل این بنای پوشالی صدمه وارد می شود  به همین خاطر آخوند خراسانی در جواب آخوند نائینی که طرفدار حکومت فقیهان بود ، می نویسد:
اگر ما در حکومت باشیم و حکومت به بن بست برسد این بدان معناست که اسلام به بن بست رسیده است....
خلاصه ایه الله خمینی و  آخوندهای تشنه قدرتمند فیضیه قم با تاسی از آخوند مدرس  و عدم درک تحولات جامعه جهانی بعد ار رنسانس با این اشتباه محاسبه فاحش و بی عقلی کامل و با پیروی از شیخ فضل الله نوری در مخالفت با مشروطیت ومدرنیسم  با شعار سیاست ما عین دیانت ماست پا در عرصه قدرت مطلقه نهادند و دودمان خویش و جامعه روحانیت شیعه رادر ایران بر باد فنا دادند!!!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید