Skip to main content

کاربر گرامی، ممنون از زحمتتان

کاربر گرامی، ممنون از زحمتتان
آ. ائلیار

کاربر گرامی، ممنون از زحمتتان.1-همانطور که در مقالاتم بارها نوشته ام « من به آزادی انتخاب» انسان معتقد هستم. انسان حق انتخاب دارد و در برگزیدن چیزی در رابطه با خود آزاد است. حق انتخاب و آزادی او در انتخاب کردن برایم محترم است. این در مورد فرد-جمع-گروه-حزب و غیره نیز صادق است. اما حق«پذیرفتن یا نپذیرفتن» انتخاب دیگری را در رابطه با خود محفوظ نگاه میدارم. ممکن است انتخاب دیگری را از نظر خود نادرست و یا درست بدانم. اکثریت مردم خمینی را انتخاب کردند. بله انتخاب حق آنها بود. و آزادانه انتخاب کردند. اما این انتخاب را من در رابطه با خود «نادرست » دانستم و نپذیرفتم.صحیح «انتخاب نکردن» بود. و آینده هم نشان داد این انتخاب بسیار زیانمند و فاجعه آمیز بود و ضد انسانی.با این مثال مسئله ملی را مطرح میکنم:

جدایی یا اتحاد مربوط به « انتخاب» است. من از «حق انتخاب» و «آزاد بودن آن دفاع میکنم. نه از جدایی .

من «جدایی» ملیتها را به زیان آنها ارزیابی میکنم. و خیر آنها را در «اتحاد با حفظ استقلال» میدانم. و این در یک نظام غیر متمرکز امکان پذیر است. مثلاً «فدرال». و یا مانند آن. پس نه تجزیه طلب هستم و نه شرمگین. نه به میخ میزنم و نه به نعل. پدیده ها همه جانبه هستند و نه یکسویه. برخورد من همه سویه است که خیلیها از درک آن عاجزند و توضیحی به جز عبارات کهنه مثل نعل-میغ برای آن -برخورد چندسویه- که علمی ست-ندارند. و اما نظر شایگان. او را میشناسم و با نوشته هایش از نوجوانی آشنا هستم. شایگان تحلیل گر سیاسی نیست. در جای خود اندیشمند است. کار او در زمینه تفکر است- یا بهتر فلسفه. تحلیل وقایع سیاسی کار تحلیل گر سیاسی ست. نظر او مال خودش است. و ایشان در متن نقل شده استدلال اثباتی ندارد. روایت میکند. روایت چیزی را اثبات نمیکند. ساعدی نویسنده معروف میگوید:« حکومت پیشه وری بود. یکسال ترکی خواندم. موقعی که کیف کردم آدم هستم-بچه هستم-یا دارم درس میخوانم همان سال بود.» . خوب این هم دیده خودش را تعریف میکند. اینکه شایگان از ممنوع بودن صحبت میکند دلیل و سندی ندارد. بفرض که فارسی ممنوع بوده - بدیهیست ممنوع کردن زبانها کار صحیحی نیست. ولی نبوده . روزنامه های فارسی خرید و فروش میشد و نشریات دو زبانه هم بودند. حرف شایگان صحت ندارد. این نظر شوینست های فارسی زبان است که میگویند حکومت آذربایجان ساخته شوروی بود. ماهم میگوییم نه خیر ساخته خود مردم آذربایجان بود. پدران ما خودشان در این جنبش شرکت داشتند و هزار و یک دلیل و شاهد و سند هست که این حکومت ساخته خود مردم و مبارزان بود. من نظر و تحلیل خود را در این مورد در مقالاتم نوشته ام. رهبری فرقه اشتباهات داشت و آنها هم در آن زمان طبیعی بودند. و همسایه هم دخالت بیجا میکرد ولی همه اینها مانع آن نیست که بگوییم سازنده این حکومت و جنبش پدران و مادران خود ما بودند. خواهران و برادران خودمان بودند که دسته دسته ناجوانمردانه کشتارشدند. همانطور که صریحه دختر فدایی از ایلات هنگام اعدام گفته « شما پیمان عدم کشتار خودتان را که در برابر کتاب مقدستان بسته بودید شکستید جوانان آذربایجان پاسخ شایسته پیمان شکنان را خواهند داد من به امر ایمان دارم.» بله جوانان آذربایجان با رفع تبعیض همه جانبه پاسخ پیمان شکنان را خواهند داد. من هم به این امر ایمان دارم. حرف شونیستها به این میماند که حالا یکی بیاید و بگوید «جنبش فدایی ساخته شوروی بود. چین بود .» میگوییم آقا ! برو پی کارت . سازنده این جنبش خود ما بودیم. سازنده جنبش فرقه دموکرات پدران ما بودند و سازنده جنبش فدایی هم خود ما بودیم . و همینطور سازنده جنبش رفع تبعیض هم باز خودمان هستیم. سد دیکتاتوری فاشیستی حاکم را هم خواهیم شکست. به این نیز ایمان دارم. با اینهمه 21 آذر روز آغاز رفع تبعیض در آذربایجان است.