Skip to main content

جناب ایل یار عزیز ! همان

جناب ایل یار عزیز ! همان
Anonymous

جناب ایل یار عزیز ! همان گونه که گفتید ، نوشته های طولانی، عمومآ حوصله سوز است . پس اجازه بفرمایید ، بدون مقدمه و حاشیه پردازی به فرمایشات شما بپردازم .
1ـ نوشتید : « . کار [اقای دریوش شایگان ] در زمینه تفکر است- یا بهتر فلسفه. تحلیل وقایع سیاسی کار تحلیل گر سیاسی ست ... و ایشان در متن نقل شده استدلال اثباتی ندارد. روایت میکند. روایت چیزی را اثبات نمیکند.»
پاسخ : آقای داریوش شایگان ، تحلیل سیاسی نکرد ، بلکه تنها مشاهداتش را نقل کرده است. در نقل مشاهدات هم ، قرار بر اثبات چیزی نیست . ایشان آن چه را که دیده بود روایت کرد.همین .
2 ـ نوشتید : « حرف شایگان صحت ندارد. این نظر شوینست های فارسی زبان است که میگویند حکومت آذربایجان ساخته شوروی بود. ماهم میگوییم نه خیر ساخته خود مردم آذربایجان بود.»
پاسخ : شما مختارید که روایت آقای شایگان را نپذیرید و بگویید که ایشان دروغ می گوید ...

و « شوینیست فارس» است ! که در این حالت من هم می گویم : اقای شایگان که دروغ می گوید ، جهانشاه لو ( معاون اول پیشه وری ) که دروغ می گوید ، فریدون کشاورز که دروغ می گوید ، ایراج اسکندری که دروغ می گوید ، عنایت الله رضا که دروغ می گوید، انور خامه ای که دروغ می گوید. پس چه کسی راست می گوید ؟ شما و آن هایی که با شما هم عقیده هستند؟! آیا این گفته قلی اف (کنسول شوروی در تبریز ) به مرحوم پیشه وری هم دروغ است :« سنی گتیرن، سنه دییر گت (کسی که ترا آورد، به تو می‌گوید برو ) »
3ـ نوشتید :« پدیده ها همه جانبه هستند و نه یکسویه. برخورد من همه سویه است که خیلیها از درک آن عاجزند و توضیحی به جز عبارات کهنه مثل نعل- میغ برای آن - برخورد چندسویه- که علمی ست- ندارند.»
پاسخ : البته ،همانطور که فرمودید ، من و بسیاری از درک چند جانبه بودن پدیده ها عاجزیم! بسیار خوب ! این کند ذهنی را بر ما ببخشایید . اما ،این فرمایش بسیار سنجیدۀ شما ، چه ربطی به عرایض من دارد ؟ دو دیگر آن که ، « به نعل و به میخ زدن » به معنی «گفتن ـ نگفتن» است. یعنی ، یک گام جلو ، یک گام عقب...
این که گفتم شما یکی به نعل و یکی به میخ می زنید ، منظورم آن است که آقای ایل یار ( بر خلاف مثلآ اقای امین موحدی که به صراحت از جدایی می گوید ) حرف دلش را نمی زند و با الفاظ بازی می کند. همین .
4ـ نوشتید : « ساعدی نویسنده معروف میگوید:" حکومت پیشه وری بود. یکسال ترکی خواندم. موقعی که کیف کردم آدم هستم- بچه هستم- یا دارم درس میخوانم همان سال بود." . خوب این هم دیده خودش را تعریف میکند.»
پاسخ : این گفته زنده یاد ساعدی چه ربطی به صحت و سقم مشاهدات داریوش شایگان دارد ؟ ساعدی می گوید حکومت پیشه وری بود، من ترکی خواندم و کیف کردم. همین . حرفش هیچ ربطی به مجاز یا ممنوع بودن زبان فارسی ، در زمان پیشه وری ندارد. به هر حال ، از آن جا که من از علاقمندان زنده یاد غلامحسین ساعدی هستم ، بسیار سپاسگزار می شوم ، اگر منبع این گفته ساعدی را برایم مشخص کنید. شاید من هم بتوانم آن گفته ساعدی را بیابم که از زبان فارسی به عنوان مأمن و پناهگاه اوقات بیکسی و به هم ریختگی عاطفی اش ، یاد می کرد.
5ـ یک جا فرمودید « این نظر شوینست های فارسی زبان است که میگویند حکومت آذربایجان ساخته شوروی بود.» و در جای دیگر نوشتید : « همسایه هم دخالت بیجا میکرد» . ممکن است بفرمایید ، دخالت بیجای این همسایه چگونه و به چه کیفیتی بود؟ آیا ، حمایت ارتش شوروی از فرقه دموکرات ، امتناع شوروی از تخلیه ایران ، طرح مسئلۀ آذربایجان در سازمان ملل متحد و ترکیدن حباب « حکومت فرقه دموکرات » ، پس از خروج ارتش شوروی از ایران ، دروغ است؟ آخر این چه حکومت مردمی است که به محض از دست دادن حمایت سربازان بیگانه ، یکشبه فرو می ریزد ؟ دوست عزیز ! لجاجت تا کجا؟........
بقیه حرف های تان ( با عرض معذرت ) شعار است . از این رو ، همین جا زحمت را کم می کنم . اما ، در خاتمه ، این را هم بگویم که سوریه ویرانه و حدود 70 هزار کشته و نزدیک به صدهزار آواره و ... را در نظر آورید و به همین سادگی حکم صادر نکنید . آیا شما مسئولیت جنگ داخلی و کشته و آواره شدن هزاران انسان بی گناه را می پذیرید؟ یا برادرن موحد ؟ یا پور پیرارها ؟! یا دیگرانی که کف بر دهان، شعار تجزیه و جدایی سر می دهند ؟ از مزدور ان بیگانه ، که همچون چریک تمام ، در فضای مجازی تخم نفاق می پراکنَنَد، انتظار حس انسانی داشتن زیاده خواهی است. اما ، انسان حساس وبا روحیه شاعرانه ای ، چون شما ، دیگر چرا ؟
دوست گرامی ! امروز که نه به بار است و نه به دار و رژیم اسلامی قرص و محکم سر جایش نشسته است ، هموطن های آذری و کرد ( در فضای مجازی ) بر سر تقسیم عرضی ، برای هم خط و نشان می کشند. وای به فردای مبادا!