Skip to main content

هومن:در مورد شهید کسروی بگویم

هومن:در مورد شهید کسروی بگویم
Anonymous

هومن:در مورد شهید کسروی بگویم این بحث زبان اذری باستان فقط مورد ادعای ایشان بوده هیچ منبع علمی و تاریخ نگاری و زبان شناسی مستقلی زبانی به نام اذری باستان را یاد نکرده چون اصلا در زمان باستان اذربایجان نام این سرزمین نبوده که زبانی اذری داشته باشد زمان مادها نامش ماد بوده و نام هایی دیگر هم برقطعات دیگرش بوده مانند اورارتو و زاموزا و پارسوا و ... از زبان مادی بیشتر از چند کلمه پیدا نشده نمیتوان انرا زبان پارسی یا اذری باستان دانست زبان ترکی با گویش های مختلف هم از بعد از ورود اقوام مختلف ترک بر منطقه غالب گشته زبان ترکی خودش زبانی قدیمی وبزرگ است واز گروه زبان های آلتایی است انکار زبان ترکی در اذربایجان وماد بی فایده است ونباید زبان اذری انرا خواند زبان ترکی است حالا مردم با نزادهای مختلف درماد واذربایجان یا عیلام وخراسان انرا تکلم میکنند زبان اذری بی معناست زبان فارسی میانه هم

در اذربایجان رایج بوده وهست قبل ازرزیم پهلوی ها وتحمیل هم نمیشده وقتی تر ک ها قدرت داشتند درکنار ترکی رایج بوده در اناطولی هم رایج بوده ولی نمیشود گفت کسانی که فارسی در اذربایجان صحبت میکنند قوم پارس یعنی همان ایل پاسارگاد هستند که در عیلام یکجا نشین شد میشود گفت مردم ارین اذربایجان یا مردم بومی اذربایجان درکنار مردم ترک اذربایجان دراذربایجان مادی ارین داریم نه پارسوبومی های غیر ارین وغیر ترک ونیز عربان . زبان مردم همدان هم پارسی میانه با لهجه ای کتابی و رسمی است نمیشود گفت مردم همدان پارس هستند مادارین هستند وپارسی صحبت میکنند درکنار ترک های همدان که ترکی صحبت میکنند بنا براین ما دراذربایجان قوم پارس نداریم زبان فارسی داریم کتاب هایی که کسروی ویارانش درجشن یکم دیماه می سوزاندند کتاب های فارسی رمان وشعر بودند که همه به زبان فارسی نوشته شده بودند جمعی مغرض اتهام قران سوزی به کسروی زدند که ایشان با قدرت این اتهام را رد کردند گفتند ما مفایح الجنان را که اخوندهای ایرانی نوشتند شایسته سوزاندن میدانیم نه قران را که کتابی اسمانی واز ان مردی بزرگ است کسروی با رمان نویسی مخالف بودند وانرا باعث انحطاط اخلاقی مردمان می دانستند یارانش کتاب های رمانی را که خود قبلا نوشته بودند را میاوردند می سوزاندند کتاب اشعار حافظ سعدی خیام ایرج میرزا ومیرزاده عشقی را می سوزاندند بخاطر مسائل غیر اخلاقی و غیر خدایی که درانها بود هیچ کتاب ترکی نمیسوزاندند کتاب ها همه شعر و رمان فارسی بودند میرزا اقاخان کرمانی هم اشعار فارسی را بجز شاهنامه فردوسی مورد نکوهش قرار داده اند کسروی بخاطرتبلیغ همجنس بازی در اشعار فارسی عرفانی مثل سعدی ونیز دادن صفات نامربوط به خدا دراشعار حافظ و خیام انهارا مستوجب اتش میدانست اشعار ایرج میرزا را بخاطر تبلیغ همجنس بازی میسوزاند طبق تحقیقاتی که بعدا ادبا کردند بخصوص اقای شمیسا ونیز دیگر اساتید ادب که از نزدیک با ایشان برخورد داشتم دریافتند که اکثر اشعار عاشقانه که به فارسی در قرون وسطی توسط شاعران مرد سروده شده ممدوح پسر زیبا بوده نه زن و با استدلال های ادبی ثابت کردند این اشعار همجنسبازانه است حرفی که کسروی 50 سال قبل گفت ولی برخوردش خشن بود درین مورد کتاب شاهد بازی در ادبیات فارسی دکتر شمیسا را بخوانید .ما اگر رفتار وتاریخ ترک ها را نقد میکنیم نقد منش ترک هارا میکنیم ودشمنی با زبان ترکی نداریم امروز هم اگر خوبی از ترک ها ببینیم می ستاییم وانرا بزرگ میداریم واگر زشتی وپلشتی در رفتار انها بینیم بازهم میگوییم تا این رفتارها برطرف شود رفتارهای زشت ارین ها وبومی هاراهم نقد میکنیم ومنش و زشتی هایی که در تاریخ داشته اند و بی تمدنی ها و حشی گری ها از نقد پلشتی های اقوام نمی گذریم ولی از بزرگان ومتمدنین و فرهنگ سازان انها می اموزیم وانها را بزرگ میداریم ما هم از ترک ها منش های نیک اموخته ایم هم ستم ها دیده ایم همانطور که از دیگر اقوام بزرگانشان را هرگز فراموش نخواهیم کرد که برای ما تمدن وفرهنگ ومنش پاک اوردند .تا ایرانیت را نقد نکنیم نمیتوانیم به جایی برسیم اینکار با نقد تمام اقوام ایران تنها ممکن است.اینکه بیشتر ترک ها وارین ها وعرب ها و یهودیان مورد نقد ونکوهش قرار میگیرند بخاطراین است که در 2500 سال گذشته این اقوام صاحب قدرت وسلطه وثروت بوده اند وبومیان تحت ستم وسرکوب این اقوام بودند وقدرتی نداشتند که بخواهند ستمی بردیگران روا بدارند.هرچند امروز بومیان شیعه مذهب شده را که در حکومت باشند و برمردمان ستمی روابدارند وتوحشی داشته باشند باید با بیرحمی نقد کرد .به هرزبانی که تکلم کنند.هیچ زبانی درایران حق کاپیتولاسیون وحق توحش ندارد .