Skip to main content

دوستان... با افکار آقای (

دوستان... با افکار آقای (
Anonymous

دوستان... با افکار آقای ( آرنیک ناصر کرمی ) تا انداره ای آشنا هستیم...دو نمونه از نوشته های ایشان را یاد میکنم تا به عمق فاجعه روحی که بطور " هستریک وار" به یک بیماری (( ضد ترک )) تبدیل شده است پی ببریم..ایشان در نوشته قبلی می نویسد که...

● امّا بر عکس قارهء اروپا، مردمان تُرک تبار در ایران سلسلهءِ صفویان و در ادامه قاجاریان با مذهب شیعهءِ دوازده امامیِ قزلباشِ موروثی و در آسیای کوچک(ترکیه امروز) عثمانیان با ایدئولوژیِ اسلامیِ سنّی و با تکرار دوران و ساختار حکومتیِ فئودالیتهءِ قبیله ایِ پسا مدرن در شکل سلطانی و خلیفه گری به گسترشِ اسلامگراییِ متافیزیکِ واپسگرا تا نیمهءِ اوّل قرن 20 اقدام کردند، که همین امر باعثِ عقب ماندگی و شکاف در روندِ بکارگیریِ تکاملیِ تئوریهایِ دمکراسی و باز ماندن از جایگزینیِ ساختارهایِ سیاسیِ حکومتیِ قانونمندِ برخاسته از ضرورتها و تضادهایِ طبقاتیِ...

طبقاتیِ این جهانی، همچنین سد کردنِ گسترشِ جهان بینی و اندیشهء راسیونال خردگرایی در مقابل دیدگاهِ متافیزیکِ دینی بین جهانِ شرق از جهان غرب شد....
بعد آقای آرنیک ناصر کرمی مردم آزربایجان را به خاطر شرکت(( نکردن )) در جنبش سبز که همان سر و ته کرباس مذهب شیعه دوازده امامی و علت اصلی باز دارنده ایرانیان شده است را سرزنش میکند...((( مردم تُرک آذربایجان با شرکت نکردن در جنبش سبز اخیر مردم ایران، خواسته و یا ناخواسته مستقیم و یا بطور غیر مستقیم با پُشت کردن به ملّت ایران در کنار جمهوری اسلامی ایستاد )))....آقای کرمی شما که تحلیل گر سیاسی هستید چه فرقی بین رهبران جنبش سبز و جمهوری اسلامی می بینید؟...آیا این نیست که مردم آزربایجان به یک رشد فکری و آگاهی سیاسی رسیده اند که منافعشان را نه در رخ عکس یک ایت الله ارتجاعی در کره ماه جستجو می کنند و نه در لباس روحانی کروبی ها و موسوی ها...بنده تا اندازه ای شاهد جریانات حرکت های مردمی سال 57 در تبریز بودم...که همه در خیابانها, با مشت های گره کرده فریاد میزدند """ سو ایستروخ... برق ایستروخ ... دورد ایللیخ شاه ایستروخ..""" ( آب میخواهیم....برق میخواهیم... شاه چهار ساله میخواهیم )..این شعار ها هنوز هم ادامه دارد البته با نوع دیگر.....