Skip to main content

هومن : بهنام گرامی مشکل شیعه

هومن : بهنام گرامی مشکل شیعه
Anonymous

هومن : بهنام گرامی مشکل شیعه و کلا ادیان ابراهیمی در خاورمیانه و مشکلی فراتر از عقیده شخصی است که بخواهیم به ان احترام بگذاریم ونگذاریم خودتان بهتر میدانید شیعه گری در ایران با حمایت کشورهای استعماری در 5 قرن گذشته و بزور سلاح وکشتار سراسری درایران پا گرفت همزمان با گسترش نفوذ کشورهای صلیبی اسعمارگر در خاورمیانه که از گسترش حکومت عثمانی ترکیه به اروپا نگران بودند حکومت مرکزی قدرتمند شیعه صفوی در ایران پا گرفت تا عقبه عثمانی را تضعیف کند که ان زمان از سنی گری برای تهاجم به کشورهای صیلبی بهره می برد حکومت قلدر صفوی شیعه تمامی سرزمین های قبلا مستقل ایرانی را زیر سلطه خویش گرفت پای کشورهای استعماری و تجارشان را به ایران باز کرد به دین ابراهیمی صلیبی که شیعه گری بسیار ازان متاثر است اجازه گسترش داد کلا فکر حکومت مرکزی قدرتمند وابسته به جهان غربی از همان زمان صفویه پا گرفت شیعه گری از همان

اوان پیدایشش در عراق و کوفه حزبی سیاسی بود که با توطئه یهودیان پنهان شکل گرفت برای مقاصد سیاسی قصدم دفاع از سنی گری در برابر شیعه گری نیست ولی تا قبل از پیدایش وهابیت در سنی گری شیعه گری همواره عامل نفوذ غرب استعماری در خاورمیانه وکشورهای اسلامی بوده شیعه گری دین نیست یک جریان سیاسی مخوف و استعماری وابسته به صهیونیسم وصلیبی گری است خود شیعه را که بخوانی کدهای بسیار یهودی صلیبی دران میابید جریان شیعه از اساس با خود اسلام مشکل دارد و اجماع اسلامی انرا رد میکند وخودش بحث طولانی است بزرگترین مشکل شیعه گری در مقایسه با اسلام اوریجینال همین تفکر امامت فاشیستی ان است وضدیت با شورا وحاکمیت شورایی اسلام اصلی از نظر سیاسی بخاطر قبول شورا بسیار مردمی تر از شیعه گری است در خود اسلام نهاد روحانیت تعریف نشده بحث خمس به روحانی دادن مطرح نیست تکیه بر توحید نظری و عملی هرگونه پرستش وتمکین از اشخاص را رد میکند و به افراد نوعی ازادگی در زندگی اجتماعی سیاسی میدهد چیزی که مردم شیعه ایران بدان پایبندند از نظر علمی هیچ ارتباطی به اسلام ندارد همان فرهنگ روستایی شیعه من انرا میخوانم باور های عامیانه مردم در روستاهاست که بخاطرسرازیر شدن روستاییان به شهرها بخاطر مدرنیسم تحمیلی صده گذشته دامنگیر فرهنگ شهرهای ما شده است و نمود سیاسیش همین رزیم فعلی است و فرهنگ ماقبل شهری که ترویج میکند شاه هرچند یک شبه نظام ارباب رعیتی را درایران برانداخت که هیچ نسبتی با فئودالیسم اروپایی نداشت وهیچ نظام برتر و مترقی تری را جایگزین ان در روستاها نکرد ولی روح ارباب رعیتی و شبح فرهنگ روستایی در شهرهای ما وارد شد وهنوز زنده است وجولان میدهد مشکل اساسی فرهنگ مردم ما درشهرها همین است مردم شهرنشین شده اند ولی فرهنگ روستایی دارند شیک شده اند مدرنیته ابزاری دارند ولی فرهنگشان همان فرهنگ روستاهای زمان قاجار است صحنه سیاسی فرهنگی 50 سال گذشته ایران صحنه تصادم وبرخورد قهرامیز فرهنگ شهری با فرهنگ روستایی است فرهنگ شهری راهم در مطالب مختلف بازگو کرده ام درارشیو کامنتهای سایت موجود است تمام درگیری های 50 سال گذشته وقبل از ان برخورد این دوفرهنگ است متاسفانه تحلیلگران چپ وملی بخاطر بی توجهی شان به مسائل داخل ایران ونوع برخورد خارج از واقعیت وکتابیشان ازین مسئله غافل بودند و خوب در شورش 57 ضربه این نادانی شان را خوردند احزاب شهری در سال های پس از شورش همگی توسط جریان روستایگرای شیعه حذف و قلع و قمع شدند جریان روستایی کردن خاورمیانه را من رویش کار کرده ام که پروژه ای امپریالیستی بوده وانرا ruralization خوانده ام درایران توسط شیعه گری انجام شد در کشورهای دیگر با فرق دیگر اسلامی دنبال شد به هرحال من در تحلیل هایم به جنگ وسیتز دوفرهنگ شهری و روستایی بسیار پرداخته ام واز طبقه شهریگران وده انیشان نام میبرم و شهریگری که کم کم با نوع تحلیل هایم اشنا میشوید شاید از نظر شما مارکسیستی نباشد ولی تحلیل شخصی خودم است من به تحلیل های شخصی خودم رسیدم وخودرا در چاچوب تحلیل های کمونیستی یا لیبرالی محدود نمی کنم سعی میکنم بدون ترس ازطبقات مردم یا حکومت ها تحلیلم را بدهم شاید به گروه هایی از مردم بربخورد ولی در برخورد با مسائل هیچگاه هیچ طبقه ای را نمیپرستم و دارای تقدس نمیدانم به هرحال در اینده بیشتر با نوع نگاه من اشنا خواهید شد در عین اعتقاد بسیار به اقتصاد کشاورزی و دامداری ونقش مهم ان در رهایی ملی وضد استعماری فرهنگ روستایی فعلی را با صراحت نقد میکنم کارم نقد جغرافیای روستا نیست بلکه روح غالب بر روستاهاست که الان غالب بر شهرها و حکومت فعلی ایران است وامیدوارم هیچ روستانشین با فرهنگ شهری از من نرنجد به هرحال اولین قدم برای نوسازی و ابادی شهرها وروستاها نقد فرهنگ انهاست تا فرهنگ مردمی تغییر نکند زندگیشان تغییری نمیکند