Skip to main content

شبی بود و بهاری ، در من آویخت

شبی بود و بهاری ، در من آویخت
Anonymous

شبی بود و بهاری ، در من آویخت
چه آتش ها ، چه آتش ها برانگیخت
فرو خواندم به گوشش قصه ی خویش
چو باران بهاری اشک می ریخت