Skip to main content

جناب هومن سلام، برایم نگاه

جناب هومن سلام، برایم نگاه
بهنام چنگائی

جناب هومن سلام، برایم نگاه شما بسیار جالب، تحسین برانگیز و در عین حال تا حدودی مبهم است. جالب زیرا: منویات سیاسی شما مترقی ـ و از یک پشتوانه ی باور انقلابی و مردمی شکل گرفته است. درک، شناختِ استوار و زیربنای پایه ریزی شده آمال شما کاملا طبقاتی ست. مواضع من هم منهای سیاست های ائتلافی، برداشت از دیپلماسی خارجی و درک از جهان گلوبال و بهم پیوسته و نیازمند بهم با شما متفاوت است که من آنها را جور دیگری می بینم و بآنها فکر می کنم؛ باقی موارد باهم تا حدود زیادی مشابه اند. اما مبهم: زیرا ابزار نگاه من در شناختی که از روند تغییر و تحول اجتماعی دارم تا حدودی با شما متمایز می شود. زیرا بقول رفیق برزویه طبیب: شرایط و برآیند فعلی اجتماعی استعداد دگرگونی برزگ و تحول ناگهانی و برآیند انقلابی را ندارد! البته ( شاید و یا بنظر من تا حدود زیادی بشکل مشروط این استعداد را دارد ). بگذریم

بهمین خاطر: اگر چه ساختار اقتصادی رژیم و دولت اسلامی او سرمایه داری ست، لیکن رژیم در عرصه های سیاسی، اجتماعی و مطالبات صنفی در جامعه ی بورژوا دمکراتیک که نه نیست، بلکه در زمینه های مختلفی این دستگاه اسلامی، شیوه و روش های او مشابه ساختار عشیرتی و خانسالاری ست و ای بسا، در تحکمات ولی فقیه، اغلب نشانه های تفکر برده داری هم باشد که هست. بنابرین تغییر برای ساختار وامانده ی فعلی و جامعه بلازده ی ما ابتدائا ضروری ست و همزمان لازم دارد که سامانه های یک ساختار و نظام جامعه بورژوائی ولی دمکراتیک و مردمی را پرداخته، ساخته و پیدا کند و این فضا و امکان را چنان مناسب مهیا، تجربه، و همگانی ایجاد و ایجاب کند تا رشد فرهنگ بورژوائی شهروندان میسر شود و لزوما درک آزادی های مترتب آنرا بدرستی برای تشکل ها و سازماندهی مستقل خواسته ها را فرا گیرد و بکار برد بتبع آن قطب بندی طبقات و لایه های میانی و پائینی را بسادگی متصور و بمرور عینی و قطعی کند و شوند. بدون چنین زیربنائی تحول زنده و دینامیک نیروهای اسیر سرمایه، ممکن نبوده و در آینده هم چندان میسر نخواهد بود تا کارگران و مزدبگیران و تهیدستان بتوانند زنجیرهای شان را آگاهانه یکبار برای همیشه بشکند و بدور ریزند؛ البته مشروط به اینکه بپذیریم که انقلاب و دگرگون کردن کار توده هاست و آن نیز بسیار تدریجی و کند بپیش می رود. تندرست باشید