Skip to main content

آقای علیار؛

آقای علیار؛
Anonymous

آقای ائلیار؛
دیکتاتوریهای کوچک بهتر است یا استبداد سیاسی، دینی و نژادی؟
ملت های غیرفارس در ایران از سه نوع استبداد در رنج هستند؛ استبداد سیاسی، استبداد دینی و استبداد نژادی (ملت برتر فارس و ملتهای پست تر غیرفارس). فرو ریختن جمهوری اسلامی به هر وسیله ایی، علی رغم تصور ساده انگارانهء شما، هرگز به دمکراسی و یا دمکراتیسم نمی انجامد. چون چنین استعدادی در میان نخبگان سیاسی فارس و وابستگان آسیمیله شده غیرفارس آنها وجود ندارد. نخبگان فارس ملتهای غیرفارس را به مثابه یک زیر مجموعه ایی می بینند که بعد از تاسیس دولت جدید فارسی با سرنگونی جمهوری اسلامی، به آن خواهند پرداخت. خود این نوع نگرش که ملت فارس را نسبت به ملتهای غیرفارس برتر ببیند و دولت فارسی را مسئول حل مسئله ملتهای غیرفارس بداند، نژادپرستانه و ارتجاعی است. شما خودتان هم متاسفانه جزواین گروهبندی محسوب میشوید. جالبتر اینکه ...

در تحلیل تان گرایش سلطنت در میان نیروی سیاسی ملت فارس و تمام نیروهای سیاسی ملتهای غیرفارس را طرفدار جنگ داخلی و طرفدار مداخله خارجی قلم زده اید و دیگر نیروهای سیاسی ملت فارس را دمکرات معرفی کرده اید!! ایکاش اسم یک نفر و یا یک گروه به اصطلاح دمکرات فارس را برای خوانندگانتان معرفی میکردید. فدرالیسمی که شما از آن سخن میگویید و من هم طرفدار آن هستم، در میان نیروی سیاسی چپ ملت فارس (و وابستگان آسیمیله آنها در میان غیرفارس ها) طرفدار ندارد و تمامی نیروهای سیاسی راست ملت فارس دشمن چنین فدرالیسمی هستند. شما خودتان بهتر میدانید که سرنوشت سیاسی در ایران را گرایش راست ملت فارس تعیین خواهد کرد و چپ که نقشی جدی در این میان نخواهند داشت.

بنابراین اگر به موعظه شما بازگردیم، توصیه های شما از آنجا که نیروی سیاسی داخلی توان سرنگونی جمهوری اسلامی را ندارد، با تمامی نادرستی های آن، عملا خدمت به استمرار جمهوری اسلامی است. چون برای من سرنگونی جمهوری اسلامی به هر وسیله ایی مجاز است. چون این رژیم در دشمنی با مردم قرار دارد. موعظه شما حتی اگر جمهوری اسلامی سرنگون شود نیز در خدمت نیروی سیاسی با گرایش راست ملت فارس است. چون گرایش راست در میان ملت فارس طرفدار دارد و نه چپها. با وجود اینکه عنوان کردم که چپ ملت فارس هم در ضدیت کامل با حقوق برابر ملتهای ساکن ایران بوده و در صدد تشکیل دولت فارسی در ایران است. شما یک گروه چپ پیدا کنید که به انحصار زبان فارسی به مثابه زبان مشترک تمام مردم ایران باور نداشته باشد. شما چپی پیدا کنید که بخواهد زبان فارسی نیز هم عرض زبانهای موجود در ایران تلقی گردد و زبان فارسی بدون حقوق ویژه (به عنوان تنها زبان ارتباطی و سراسری) در ایران فردا مطرح باشد. خودتان را با لفاظی چپ های فارس فریب ندهید.

در هر صورت ایران به دلیل اکثریت مرد غیرفارس هرگز موفق به تشکیل یک دولت دمکرات فارسی نخواهد شد. بنابراین حتی اگر جمهوری اسلامی به هر وسیله ایی (مثلا ظهور شیطان و کمک برای سرنگونی جمهوری اسلامی) کمک خارجی و غیر حتی اگر به تشکیل دیکتاتوریهای کوچک منجر شود نیز به نفع ملتهای غیرفارس در ایران و یا خارج از آنست. چون در دیکتاتوریهای کوچک ملتهای غیرفارس تنها در معرض دیکتاتوری های سیاسی داخلی خود خواهند بود و بدینوسیله از دست دو استبداد دینی و استبداد نژادی رهایی خواهند یافت. بنابراین رفتن جمهوری اسلامی به هر وسیله ایی، نتیجه اش برای ملتهای غیرفارس (اگر دولتی دیکتاتور در منطقه خود برپا کنند) رهایی از دو نوع استبداد (دینی و نژادی) است. این راه حتی برای ملت فارس نیز رهایبخش است. چون دولت فارسی در آن شرایط شانسی برای دمکراتیزه شده در فارسستان (منطقه فارس نشین ایران) خواهد یافت. همچنانکه ملتهای دیگر با رهایی خود این شانس را امتحان خواهند کرد. بعد از تشکیل دولتها در مناطق ملی (آذربایجان، کردستان، فارسستان، بلوچستان، عربستان و...) میتوان به همگرایی آنها و شرکت داوطلبانه شان برای تشکیل یک دولت فدرال سراسری نزدیک شد. اما اگر پروسه تشکیل دولتهای ملی در مناطق ملتهای تحت ستم با خشونت بیشتری از سوی دولت فارسی پیش روند، شانس تشکیل دولت فدرال سراسری نیز مثل یوگسلاوی از کف خواهد رفت. به نظر من گرایش نیروی سیاسی ملت فارس و دولت فارسی در ایران خیلی بیشتر شبیه رفتار نخبگان صرب و دولت صربی در یوگسلاوی سابق است. امیدوارم چنین شرایطی برای دولت فارسی پیش نیاید.