Skip to main content

ائلیار عزیز،

ائلیار عزیز،
Anonymous

ائلیار عزیز،
شما مسلما و شاید بهتر از من با مفهومی بنام "پرسپکتیو" آشنا هستید. تفاوت من و شما در همین پرسپکتیو است. شما می گویید باید به این مقاله برخورد علمی کرد، حالا نویسنده هرکس که می خواهد باشد و برای دفاع از نویسنده شمشیر می کشید و سپر بدست می گیرید، من می گویم "مداح دیکتاتوری" آنهم دیکتاتوری مثل خمینی نباید جایی در میان نیروهای اپوزیسیون داشته باشد. مشکل من محتوای نوشته های این آقا نیست. مشکل من تفکر اپورتونیستی حاکم بر ایران گلوبال است که به بهانه "برخورد علمی" پای مداحان دیکتاتوری را به صفوف اپوزیسیون باز می کند. شاید دغدغه اصلی شما این باشد که "آذ" ترکی است و فارسی نیست، ولی دغدغه من و امثال من این نیست. من نسبت به هرگونه همکاری با عوامل رژیم آخوندی حساسم و "توضیحات" شما را چیزی بیشتر از "توجیهات" نمی دانم. سؤال این است: «آیا به بهانه تحقیق علمی می شود پای مداحان خمینی جانی را

به میان صفوف اپوزیسیون باز کرد؟» این دیگر ربطی به آزادی بیان ندارد. اینکه شما روش آقای صدیق را درست می دانید یا نمی دانید، نظر شخصی شما است، ولی اینکه آقای صدیق مدح و ثنای خمینی را می گوید، دیگر مسئله یا نظر شخصی نیست. مداح خمینی درست به اندازه خود او در جنایات این رژیم شریک است و شما از چنین کسی آنهم به بهانه های والایی مثل "آزادی بیان" و "نقد علمی" دفاع می کنید. تکرار می کنم، شما از مداح خمینی دفاع می کنید و اسمش را می گذارید آزادی بیان. اینجا است که بر می گردیم به مسئله "پرسپکتیو": برای شما فارسی بودن یا نبودن "آذ" مهم است، و برای من نوع برخورد با کسانی که همدست جنایتکاران هستند و مدح و ثنای آنها را می گویند. گمان نکنم که درک این مسئله چندان سخت باشد.