Skip to main content

وای اگر شیعیان بیدار شوند!

وای اگر شیعیان بیدار شوند!
Anonymous

وای اگر شیعیان بیدار شوند!..ویژه سنی نیوز: بافت شخصیتی دو مذهب اهل سنت و تشیع بکلی متفاوت است. قرآن و حدیث پایه و ستون فقرات مذهب اهل سنت است. چه بسا در مسیر تاریخ و در جزر و مد حوادث سیاسی روز این مذهب با چالشهای بسیار دگرگون کننده‫ای درگیر بوده که باعث شخصیت گرایی و بروز تعصبات مذهبی در آن شده، ولی در تکاپوی همین جنجال تقدس مآبی شخصیتی در همه روزگاران افرادی آگاه بوده‫اند که با تذکر دادن اندیشمندان به محوریت قرآن و حدیث توانسته‫اند بار دیگر آب را به آسیاب بازگردانده، امت را بر جاده اصلی قرار دهند، زیرا در این مذهب تقدس تنها ویژه مبانی است و هیچ شخصیتی – جز رسول خدا که مصدر قانونگذاری است - مقدس شمرده نمی‫شود.امروزه رشد آگاهی پیروان اهل سنت، و موفقیتهای روز افزون آنها در کشورهای غیر اسلامی همراه با بیداری و نهضتی که در جهان اسلام شاهد آنیم بر کسی پوشیده نیست.در مقابل روحانیت تشیع توان

محوریت را در مرجعیت و تقدس دادن به افراد خلاصه کند! هرگونه نهضت و بیداری چه مذهبی و چه سیاسی در پیروان تشیع باید به دور عمامه روحانیت بچرخد. انعکاس قرآن و گفتار رسول اکرم – صلی الله علیه وسلم – در سیمای وجودی این مذهب بکلی کم رنگ است.اگر بخواهیم تنها از روزنه عالم سیاست نیم نگاهی به رویدادهای سیاسی که کشور ما در ساختار آن سهیم بوده بیندازیم و میزان بیداری را در بین پیروان این دو مذهب بنگریم مفهوم ادعای نگارنده شاید بر کسانیکه از چند جمله پیشین دیدی خشم آلود بخود گرفته‫اند روشن گردد.انقلاب مردمی ایران بر علیه نظام ستم شاهی در سال 1357 به نام جمهوری اسلامی بر عرش سلطنت نشست. آقای خمینی از همان ابتدای کار با تصویب قانون اساسی بر شمولیت اسلامی نظام خط بطلان کشیده آنرا در زاویه "مذهب جعفری اثنا عشری" اسیر کرد – به عبارت دیگر انحصار مرجعیت در شخصیت روحانی که سخن از آن رفت!-.تعداد اندکی از اندیشمندان اهل سنت – بویژه مفکران سنی مذهب ایرانی – که کف نظام را خوانده بودند شروع به اعتراض کردند، اما قریب به اتفاق مسلمانان جهان چنان در وجد رسانه‫ای و تبلیغاتی انقلاب ایران دست و پا گم کرده بودند که حقایق تلخ بکلی از دیدشان پنهان ‫ماند!نظام حاکم شعار وحدت اسلامی را چون ماسکی بر صورت خود نهاده، با استفاده از ثروت نفت در کشورهای اسلامی جیره‫خوارانی بسیج نمود، و با برهم زدن بافت اجتماعی این کشورها فتیله جنگهای داخلی بنام مذهب را در این کشورها شعله زد تا افکار عمومی از دشمنی با اسرائیل که درد مشترک همه جهان اسلام و بخصوص کشورهای عربی بود منحرف شده بسوی دشمن داخلی جدید متوجه گردند! این جنگهای داخلی در آونه اخیر چنان شدت گرفت که فرزندان یک مرز و بوم که قرنها از پستان یک مادر تغذیه می‫کردند چون؛ حوثیها در یمن و شیعیان و سنیان در عراق و افغانستان و پاکستان بجان هم بیفتند، و این ماجرا چنان حاد شد که بنا به گزارش مؤسسه انگلیسی (ORB) افرادی که در بین سالهای 2003م تا 2011م که نیروهای آمریکایی بانگ بیرون رفتن از عراق زدند تنها 40 درصد کشته‫ شدگان در جنگ با آمریکا بوده و 60 درصد قربانی جنگهای مذهبی بوده‫اند!اهل سنتی که سالیان سال گول شعارهای براق ایران در قضیه فلسطین و وحدت اسلامی و انقلاب اسلامی را خورده بودند چون محوریت آنها به قرآن و پیامبر اکرم – صلی الله علیه وسلم – بود پس از گذشت کمتر از 3 دهه حقیقت نظام حاکم بر ایران را دریافتند.گمان نکنم امروزه در جهان اسلام عاقلی باشد که نداند چگونه ایران از نام فلسطین و ادعای همدردی با آن برای انحراف افکار عمومی مسلمانان به نفع خود سوء استفاده کرده است. درست همان کاری که گروهکهای قومگرای عرب در سالهای 60 قرن گذشته میلادی انجام دادند. و خود آنها بود که دو دستی در سال 1967 بیش از آنچه اسرائیل در 1948 م تصاحب کرده بود را بدو بخشیدند: (کرانه غربی اردن – جولان سوریه – سیناء مصر) به میمنت نظام آخوندی حاکم بر کشور ما درست همان چیزی صورت گرفت که در پرتوکل پنجم از ( پروتوکلهای حکماء صهیون) آمده: یهودیان توانستند با زیرکی تعصب دینی و قبیله‫ای را در قرن بیستم رشد دهند، تا ملتها به خطر همسایه‫های خود مشغول شده از خطر یهودی غافل شوند! سه دهه طول کشید تا پیروان اهل سنت در جهان اسلام توانستند بصورت یکپارچه پرده از حقیقت مراجع تشیع برکشند.شاید باور نکنید در این میان ضربه هولناکی که نظام حاکم بر تهران و عقلهای قرون وسطایی روحانیت قم بر جهان تشیع وارد کرده به مراتب از ضربه‫ای که بر عموم جهان اسلام وارد ساخته شدیدتروبدتراست.شخصیتهای بارز شیعه غیر ایرانی یکی پس از دیگری سر به نیست شدند و بساط مرجعیت شیعه از زیر پای نجف کشیده شده به قم منتقل گشت!مهار شیعیان عرب، افغان، هند و پاکستان پس از فقدان مراجع بومی به دست مراجع ایرانی قم داده شد.به عبارت دی