Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

سیم آخر..
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوســـلار..
کارکنان محترم ایران گلوبال و سانسورچی عزیز..
من نمی دانم موقعی که آقایان مثل (( جمال )) ما را به عنوان « پان اتراک نادان » خطاب می کنند , کامنت ایشان حذف نمی شود ولی ما موقعی که مینویسیم ( آقای جمال , من نمی دانستم که شما واقعآ به دارو درمان احتیاج دارید. پایان داستان.. و پایان بحث ), کامنت یک سطری ما بطور مرموز آمیزی در « صفحه شما » محو میگردد. بهترین ها را برایتان آرزومندم..

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

کلام آخر: 1-نقد اینجانب به نوشتار کاوه جویا ،مشخصا یک چیز است و آنهم این است که بریده های روزنامه کیهان سال 57 که بعنوان فاکت آورده است ربطی به امیر طاهری ندارد.امیر طاهری انتخاب محمد رضا شاه بعنوان سر دبیر -علیرغم مخالفت صاحب امتیاز کیهان- بود وا ین موضوع را در کامنت زیر و به نقل از مصباح زاده آورده ام .2- امیر طاهری مثل هر روزنامه نگاری صاحب دیدگاه سیاسی است که می توان با آن مخالف و یا موافق بود(بطور مثال با چکمه لیسی محمد رضاشاه هم بشدت مخالفم )3-بار ها اعلام کرده ام در فردا ی جمهوری اسلامی ایران ، به جمهوری دمکراتیک ایرآن (با محتوای غیر متمرکز )رای خواهم داد4-بر این نظر هستم که کارشناسان و ژورنال نالیستهای نخبه کشور همچون امیر طاهری ،مسعود بهنود و.....سرمایه های مردم و کشور ایران اند، آنان به دلیل برانداز سلطنت طلب و یا اصلاح طلب جموریخواه نبایستی تخریب شوند.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

مصباح زاده: «آقای هویدا از اواسط دوران صدرات خود به فکر نفوذ بیشتر در مطبوعات افتاد. پیش از آن او سعی کرده بود عده ای از روزنامه نگاران را به صورت دوستان شخصی خود در آورد. در این راه مشاور، راهنما و کمک اصلی او فرهاد نیکوخواه بود...یک روز نیکوخواه پیش من آمد و گفت آقای نخست وزیر علاقمند است که شما امیر طاهری را به سردبیری کیهان بگمارید. من گفتم در حال حاضر من از سردبیر فعلی کیهان آقای سمسار که قریب بیست سال است در این سمت صادقانه با کیهان و من کار می کند کمال رضایت را دارم....٠

مصباح زاده: «آقای هویدا از اواسط دوران صدرات خود به فکر نفوذ بیشتر در مطبوعات افتاد. پیش از آن او سعی کرده بود عده ای از روزنامه نگاران را به صورت دوستان شخصی خود در آورد. در این راه مشاور، راهنما و کمک اصلی او فرهاد نیکوخواه بود...یک روز نیکوخواه پیش من آمد و گفت آقای نخست وزیر علاقمند است که شما امیر طاهری را به سردبیری کیهان بگمارید. من گفتم در حال حاضر من از سردبیر فعلی کیهان آقای سمسار که قریب بیست سال است در این سمت صادقانه با کیهان و من کار می کند کمال رضایت را دارم و هیچ دلیلی برای تعویض او نمی بینم...روزی نخست وزیر زنگ زد و خواست او را ببینم. وقتی به دیدنش رفتم صریحاً مسأله سردبیری امیر طاهری را مطرح کرد و اظهار داشت من خیلی علاقمندم این کار صورت بگیرد. من هم عین جواب پیش را که به نیکوخواه داده بودم به او دادم...هویدا فکری کرد. بعد موضوع صحبت را عوض نمود. این کار مدتی طول کشید. تا این که یک روز هویدا دوباره از من خواست که نهار مهمانش باشم. سر نهار پرسید آن موضوع سردبیر چه شد. تا من خواستم عذر بیاورم، سرش را بلند کرد و عکس شاه را نشان داد و گفت این خواهش من نیست، ارباب این طور می خواهد. من گفتم اگر امر اعلیحضرت است پس باید اجرا شود. من که واقعاً گرفتار شده بودم، به فکرم رسید که موضوع را با عَلَم وزیر دربار در میان بگذارم. به سراغ او رفتم و مطلب را گفتم و از علم خواستم که ته و توی کار را در بیاورد و مرا از نتیجه خبر کند. علم فکری کرد و گفت عجله نکن، صبر کن خودم خبرت می کنم. دو هفته بعد زنگ زد که صبحانه بیا پیش من با هم صحبت کنیم. سر صبحانه گفت آن موضوع را ارباب می خواهد. مثل این که چاره ای نداری...به این ترتیب، امیر طاهری سردبیر کیهان شد.»
عباس میلانی، معمای هویدا ص ۲۹۶- ۲۹۵
امیر طاهری در حسرت لیس زدن به چکمه های محمدرضاشاه!
نوشته شده توسط: کاوه جویا

آقای توکلی گرامی، نوشته اید: : «برای آقای هوشنگ اسدی که در سال ۵۶ و ۵۷ سر دبیر شب کیهان بود ،سوال کردم ،ایشان نوشت : امیر طاهری دو هفته بعد از استعفای هویدا در سال 1356 از کیهان رفت و هیچ مسئولیتی نداشت». این گفته نادرست است. امیرعباس هویدا در ۱۶ مرداد ۱۳۵۶ استعفا داد. دو هفته بعدش می شود: ۳۰ مرداد ۵۶. طبق گفته ی شما از قول آقای هوشنگ اسدی، آقای امیر طاهری از ۳۱ مرداد ۵۶ دیگر هیچ مسؤولیتی در کیهان نداشته است، در صورتیک خود امیر طاهری در گفتگو با صدای آلمان می گوید که پس از آبان ۵۶ در مقام سردبیری کیهان دستور چاپ آگهی تسلیت مرگ مصطفی خمینی را در کیهان داده و از قول روزنامه ی کیهان هم این رخداد را به «آیت الله العظمی خمینی» تسلیت گفته است!
https://www.dw.com/fa-ir//a-15912097

نوشته شده توسط: Anonymous

کیانوش توکلی هم مانند امیر طاهری در عالم برزخ دو تصمیم قرار داشت . از یکطرف به عنوان سرباز وطیفه ارتش ، در جشنهای 2500 ساله شرکت نمود و نقش سرخپوستهای مازی را بازی کرد . و از طرف دیگر ، بعنوان شخصی از دیار میرزا کوچک خان جنگلی، از چریکهای فدایی علیه سلطنت حمایت میکرد. ... مواضع امروزی امیرطاهری در مخاقل سلطنت طلب نشان میدهد که وی چه فرد ... داغانی است. در محافل غیر شاهی ،خودش را متمدن و غربگرا و سکولار نشان میدهد.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

امیر طاهری در مصاحبه با دویچوله :خبر نگار از طاهری می پرسد :
«یعنی شما با انقلاب موافق بودید، به این ترتیب.»
نه موافق نبودم. نظر شخصی من با وضع روزنامه فرق دارد. منتها نمی‌دانم این را خوب توضیح دادم یا نه. من به عنوان یک شخص ممکن است هر نظری داشته باشم، منتها از روزنامه نباید انتظار داشته باشم که برود انقلاب کند، باید خودم بروم انقلاب کنم. یا اگر مخالف انقلاب هستم، از روزنامه انتظار نداشته باشم که انقلاب را سرکوب کند، خودم بروم سرکوبش کنم.
در نتیجه، روزنامه‌نگاری در ایران واقعاً کار مشکلی بود. از یک طرف، فشار شدید دولت -که البته اگر جرأت داشتید و جلوی‌شان می‌ایستادید، بالاخره کاری نمی‌توانستند بکنند- و از طرف دیگر فشار شدید مردم. کمونیست‌های ما می‌خواستند من کمونیست باشم، ناسیونالیست‌ها می‌خواستند که

یعنی شما با انقلاب موافق بودید، به این ترتیب.
نه موافق نبودم. نظر شخصی من با وضع روزنامه فرق دارد. منتها نمی‌دانم این را خوب توضیح دادم یا نه. من به عنوان یک شخص ممکن است هر نظری داشته باشم، منتها از روزنامه نباید انتظار داشته باشم که برود انقلاب کند، باید خودم بروم انقلاب کنم. یا اگر مخالف انقلاب هستم، از روزنامه انتظار نداشته باشم که انقلاب را سرکوب کند، خودم بروم سرکوبش کنم.
در نتیجه، روزنامه‌نگاری در ایران واقعاً کار مشکلی بود. از یک طرف، فشار شدید دولت -که البته اگر جرأت داشتید و جلوی‌شان می‌ایستادید، بالاخره کاری نمی‌توانستند بکنند- و از طرف دیگر فشار شدید مردم. کمونیست‌های ما می‌خواستند من کمونیست باشم، ناسیونالیست‌ها می‌خواستند که من ناسیونالیست باشم، آخوندیست‌ها می‌خواستند من آخوندیست باشم. این کار را خیلی مشکل می‌کرد.
آقای طاهری، گفتید که در حضور شاه به ایشان گفته‌اید تک‌حزبی کردن ایران اشتباه است. شما چقدر به شاه نزدیک بودید که می‌توانستید این‌
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

خوب برای آقای هوشنگ اسدی که در سال ۵۶ و ۵۷ سر دبیر شب کیهان بود ،سوال کردم ،ایشان نوشت :« امیر طاهری دو هفته بعد از استعفای هویدا در سال 1356 از کیهان رفت و هیچ مسئولیتی نداشت و

ایرج و پرویز پسران دکتر مصابح زاده اسما سردبیر شدند اما کیهان عملا توسط معاونین سردبیر رحمان هاتفی- هوشنگ اسدی اد اره می شد- بعد از خروج خانواده مصباح زاده در آغاز سال 57 رحمان هاتفی عملا سر دبیر شد و معاونینش هوشنگ اسدی- محمد بلوری بودند.



ایرج و پرویز پسران دکتر مصابح زاده اسما سردبیر شدند اما کیهان عملا توسط معاونین سردبیر رحمان هاتفی- هوشنگ اسدی اد اره می شد- بعد از خروج خانواده مصباح زاده در آغاز سال 57 رحمان هاتفی عملا سر دبیر شد و معاونینش هوشنگ اسدی- محمد بلوری بودند.

بعد ا زانقلاب در اسفند 57 د راولین و اخرین انتخابات شورای سردبیری این افراد انتخاب شدند: رحمان هاتفی- هوشنگ اسدی- محمد بلوری- مجتبی راجی- مهدی سحابی و تا زمان اشغال کیهان در اردیبهشت 58 رحمان هاتفی رئیس شورا و سردبیر بود
باز جمال ...
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
ديوار گوشتى و مادها كوردن قزوين كوردستانه و كچل آباد كوردستانه و دورغوز آباد كوردستانه هر جا كه يه كورد شب آنجا مانده كوردستانه و درسته كه از هيندوستان آمدند اما همه جا كوردستانه
در نتيجه هر كس بگويد نيست پس (مزخرفات) ميگويد خصوصا تورك باشد كه پست ترين نوع بشر است كه از آدم و هوا آفريده شده البته اشتباه شد علمى بايد گفت از ميمون تكامل يافته
همه اين مطالب از جمال نخود هر آش است كه نقل شد

زن بودن در رسانه‌های ایران
نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفانه عمل کرد بعضی از بانوان کارمند در رسانه ها هم باعث تشدید این معضل میشود.
مثلا سالها قبل روزنامه ی همشهری در زمان کرباسچی یک خبرنگار خانمی داشت بنام کاملیا انتخابی فرد که ایشان خودش به دخترم گفته بود که دوست دختر کرباسچی است و هم او مقدمات مهاجرت به خارج و گرفتن شغل در رسانه های خارج را برایش فراهم کرده.خیلی های دیگر هم هستن این نمونه بود.

نظر
نوشته شده توسط: جمال

be lachin زمانی کە من میگویم این پان اتراک فقط ... مینویسند واقعأ بی خود نگفتم چون تنها چیزی کە از تفکر این پان اتراک تراوش میکند ...شبە راسیستی پان تورکیستی هست ، جناب لاچین میفرمایند استقلال کوردستان آری تجاوز بە خاک آذربایجان هرگز حالا بگذریم ایشان تمامأ قاطی کردند و جای تجاوز گر و تجاوز شدە را عوض دارند میکنند ولی یک ایرانی هم میتواند همین حرف را بە این جناب لاچین بگویند استقلال آذربایجان آری تجاوز بە خاک ایران هرگز و این آن چیزی هست کە راسیزم و فاشیزم پان تورک نە قادر بە درک ان هست و نە تفکر فاشیستی انها اجازە بە خودشان میدهد برابری طلبانە بە معضلات و مناقشات سرزمینی نگاه کنند ، خاک آذربایجان کجاست ؟ اگر بە طور واقعی بە آن نگاه کنیم تورک آذری و خاک آنها هیچ سنخیتی با واقعیت ندارد آنچە کە هست تنها تجاوز گری و اشغال سرزمین دیگران هست کە طوایف تورک اشغال کردند

اگر تورک نمیتواند و تفکر فاشیستی آنها نمیپدیرد مسئلە جدای از اینکە کدام ملت در منطقە قدمت دارد با یک رفراندوم و رأی اکثریت حل شود قطعأ انچە کە این پان اتراک در مورد ملت فارس میگویند 10000 ها بار از ملت فارس فاشیستر و راسیستر در جایگاە قرار میگیرند جناب لاچین بە ملت فارس طعنە میزند کە نمیتوانند روشنگر باشند و مثل روشنگران فرانسوی از مبارزەی ملت و مردم الجزائیر دفاع کنند در همان حال تفکرات فاشیستی پان اتراک ملت و روشنگر تورک را بسیار عقب ماندە تر از روشنگر فارس زبان هستند در این مورد
در«انتخابات» شرکت نکنیم نه به «انتخابات» ، نه به جمهوری اسلامی
نوشته شده توسط: Anonymous

خوب این نشان میده که اصلاح طلبان کاملا از شرکت در قدرت ناامید شده اند. چون تا قبل از این چنان شورانتخاباتی برقرار میکردن که حتی اپوزیسیون خارج و داخل هم گاهی تمایلات رای دادن از خودشان بروز میدادن.
این اصلاح طلبان خوب کنترل جامعه ی ایران را دردست دارن و اشتباه بزرگ آخوندها این بود که ایشان را پس زدن. یعنی مهم ترین ستون بقای خود را کندن.

نوشته شده توسط: Anonymous

احتمال اینکه ایران یکروز" سوسیالیستی" شود بیشتر است یا " تجزیه "ئو جدا شدن آذریایجان ؟ افرادی مانند پان ترک "سازاچ "که در تشکیل جامعه توحیدی صدر اسلام "مسعود رجوی" شکست خورد، حالا در خیال و عالم هپروت ،خواب تجزیه ایران را می بینند. امید است همچون 5 هزار سال گذشته ،ایرانیان با کمک آذری ها، به این بازماندگان فرهنگ و حمله و کوچ مغول به ایران، درسی بدهند که دیگر کمر راست نکنند ،و اگر خود را ترک میدانند و نه ایرانی، بسوی اویغورستان و مغولستان روانه شوند، و در فکر اشغال خانه میزبانشانشان که در 400 سال پیش، به آنان مامن و سرپناهی داد برای دامپروری و گاوچرانی، نباشند

نوشته شده توسط: سازاخ

با تشکر از دوستانی که نظریات خود را از طریق فیسبوک گذاشتند، در هر حال حرکت ملی آزربایجان همانند لوکموتیوی پر قدرت براه افتاده و هر روز بر شتاب و سرعتش افزوده می شود، آزربایجان آبستن حوادث غیر مترقبه است، ولی اینبار هیچ احدالناسی نمی تواند به بهانه هموطنی ملت ما را به بهانه تقدس مرز، زیر سیطره خود نگهدارد.

امیر طاهری در حسرت لیس زدن به چکمه های محمدرضاشاه!
نوشته شده توسط: کاوه جویا

آقای توکلی گرامی، ویکی پدیا خود ناقل اطلاعات از دیگر منابع است و آن دسته از اطلاعات ویکی پدیا که مستند به رفرنس معتبری نباشند، هیچگونه ارزش استنادی ندارند. منبعی که من از آن برایتان دلیل آوردم، سخنان خود امیر طاهری در یک رسانه ی شناخته شده به نام «صدای آلمان» به نشانی:
https://www.dw.com/fa-ir//a-15912097

و نیز گزارش این رسانه پیرامون پیشینه ی وی است. شما این منبع معتبر و دیگر منابعی را که بر پیشینه ی پر از دروغ، آلودگی و نوکرصفتی امیر طاهری گواهی می دهند نادیده می گیرید و در عوض یک ادعای بی پایه و بی رفرنس ویکی پدیای فارسی را در برابر این واقعیات روشن علم می کنید!

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

این اطلاعات از ویکی پدیا قابل دسترسی است و نشان می دهد که امیر طاهری هیج مسولیتی از سال ۵۶در سردبیری کیهان نداشت ، همچنین برای آقای هوشنگ اسدی هم نوشته ام ولی هنوز پاسخی نداد ه است.

نوشته شده توسط: تبریزی

برای خانواده های داغدار پرواز ۷۵۲ اوکراین و حامد اسماعیلیون / منصوره بهکیش

http://www.mpliran.net/2020/02/blog-post_3.html

نوشته شده توسط: تبریزی

خبری درباره سرکوب دانشجویان دانشگاه تبریز که بدبختانه در هیچ جا بازتاب نیافت!

در تاریخ یکشنبه بیست و دوم دی ماه ۱۳۹۸ گروهی از مردم به جان آمده از بیدادگری های رژیم آخوندی در تبریز از چهارراه آبرسان (چهارراه آزادی) تا فلکه دانشگاه (میدان جانبازان) دست به تظاهرات گسترده ای زده و عکس های قاسم سلیمانی و خامنه ای و دیگر سران رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه را هر جا که دیدند پائین کشیده و پاره کردند.

دانشجویان دانشگاه تبریز پس از آگاهی از تظاهرات مردم تبریز خواستند از دانشگاه بیرون رفته و به مردم بپیوندند اما ارگان سرکوب رژیم در دانشگاه تبریز که حراست دانشگاه نام دارد (و در زمان رژیم پادشاهی گارد دانشگاه نامیده می شد!) درهای دانشگاه تبریز را بسته و به همراه مزدورانی به نام بسیج دانشجوئی با چوب و چماق و باتوم و زنجیر با رکیکترین دشنام ها و ناسزاها به دانشجویان .....

..... تاخته و آنها را به سختی سرکوب کردند که در این میان ده ها تن از دانشجویان دختر و پسر زخمی شده و گروهی نیز در حالی که خون از سر و روی آنها می چکید بازداشت شدند که تارنمای بسیج دانشجوئی دانشگاه تبریز سرکوب ددمنشانه دانشجویان تبریز را "پاسخ کوبنده" نامیده است! (به دو لینک زیر نگاه کنید)

لینک یک

http://basijtu.org/%D8%A8%D8%B1_%D9%87%D9%85_%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%86_%D8%A7%D8%BA%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B4/

لینک دو

http://basijtu.org/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-%D8%A8%D8%B3%DB%8C%D8%AC-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%AC%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D8%AF%D8%B1/

این خبر بدبختانه در هیچ جا بازتاب نیافت و تا کنون درباره دانشجویان بازداشت شده دختر و پسر دانشگاه تبریز هیچ گونه اطلاع رسانی نشده است که شایسته است همه کسانی که دشمن رژیم دوزخی ولایت فقیه هستند در این باره همگان را آگاه کنند و کسانی نیز که در این زمینه خبرهائی از اینجا و آنجا به دستشان رسیده است در فرستادن این خبرها به تارنماهای ضد رژیم کوتاهی نکنند!
استقلال کردستان آری...
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوســـلار..
آقای جمال.....
استقلال کردستان آری.. تــــــجــــاوز به خـــــاک آزربــــایــــجان هــــــــــرگـــــــز...

نوشته شده توسط: تبریزی

هر ایرانی که رگ غیرت داشته باشد برای برابری حقوقی زن و مرد و هزاران تیره روزی که ایرانیان گرفتار شده در دوزخ رژیم ولایت فقیه دچارشان هستند خواهد کوشید، مانند این بانوان قهرمان و دلاور و از خود گذشته که ایرانیان هرگز آنها را فراموش نخواهند کرد.

از سوی دیگر به نوشته های بی رگ ها و بی غیرت هائی که در ایران گلوبال تاخت و تاز می کنند نگاه کنید! آرامگاه کورش، گور داریوش، نژاد اهورائی آریائی، دبستان به زبان مادری، دبستان به زبان پدری، دبستان به زبان عمه ای، دبستان به زبان خاله ای و ..... نمونه هائی از پرت و پلاهای این بی رگ ها و بی غیرت هائی هستند که کارشان نفرت پراکنی ناسیونالیستی و ریختن آب به آسیاب رژیم ولایت فقیه است که برای شناختن چنین کسانی نگاه کردن به نوشتاری در لینک زیر سودمند است

http://iranglobal.info/node/57922

دنباله رو
نوشته شده توسط: Anonymous

بنظر من روشنفکران ایرانی چند دسته هستند .انها که فقط برای ایران می‌اندیشند ودر اقلیت هستند .مانند کسروی و رهبران مشروطه .
روشنفکران مسلمان که بویی از وطن پرستی نبرده اند و نوکر چند عرب بیابان‌گرد هستند مانند شریعتی و رجوی .
روشنفکران چپ که نه اخلاق دارند و نه وطن بلکه گروهی کودتاچی تشریف دارند که برای قدرت خلخالی را نامزد ریاست جمهوری میکنند و مخالفان را به نظام اسلامی معرفی میکنند وبا نهاد ها وملی گرایان مانند مصدق وبختیار دشمنی تاریخی دارند .
این دو گروه روشنفکر چه در لباس اخوند ویا در لباس استالین بزرگترین لطمات را به مردم ایران زده اند . مانند پیشه وری کیانوری واحسان طبری
بخشی از این روشنفکران چپ در عمل در خدمت دستگاه های سیاسی بیگانه قرار دارند مانند گروه عربان وکردان .

نیازی به مقایسه نیست که روشنفکر ایرانی فرانسوی شود چرا این مقایسه خود توهین به روشنفکر ایرانی است .

نظر
نوشته شده توسط: جمال

lachin جناب لاچین می فرمایند متأسفانە روشنفکر بە اصطلاح ایرانی بە آن حد روشنگری فرانسوی نرسیدە کە خودش فرانسوی باشد و از حقوق و مبارزەی آذادیبخش ملت و مردم الجزایر پشتیبانی کند ، تا اینجا مشکلی نیست ولی یک سوال از لاچین آیا روشنفکر بە اصطلاح تورک آذری و کلأ تورک بە آن حد روشنگری فرانسوی رسیدند کە از حقوق و مبارزەی ملت و مردم کورد در تورکیە و ایران پشتیبانی کنند ؟

استقلال ملل غیر فارس تنها راه نجات است.
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوســـلار..
آقای احمد یزدانی..
بارها اشاره کرده ام که متاسفانه « روشنفکر » به اصطلاح ایرانی به آن حد روشنگری فرانسوی نرسیده است که خودش فرانسوی باشد و از حقوق و مبارزه آزادیخواهانه الجزایری ها پشتیبانی بکند. تنها راه حل مشکل ممالک محروسه ایران چند ملیّتی , همان استقلال و آزادی ملل های غیر فارس است. ما بخوبی میدانیم که در تاریخ, همیشه طلاق سیاسی بوده و خواهد بود. بهترین ها را برایتان آرزومندم. سن ساغ, من سلامت.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای سازاخ :
روی نام کاربری شما کلیک کردم و پروفایل شما باز شد . در نوشته های پیشین شما اشاره ای هم به دوران کودکی تان داشتید که کاملا خلاف چیز هایی که کامنت نوشتید بود . شما چندین و چند بار از مادرتان به خوبی یاد کرده بودید اما حتی یک بار هم اسمی از پدرتان نیاوردید. و این یعنی نوشته های من درست هست
اگر سایت مشکل لینک در کامنت نداشته باشد لینک نوشته های خودتان را برایتان میگذارم یا چیری که اینجا نوشتید دروغ هست یا نوشته های این لینک
اینجا
https://iranglobal.info/node/63323
واینجا
https://iranglobal.info/node/62941

به هر حال نوشته من بخواهید یا نخواهید تا حد زیادی درست بود حتی کامنت اخیر شما هم افتابی بود دلیل افتاب و پای انتقام وحقارت در میان هست (همون ترک سفید و بور و پاکستانی)
باز هم پیشنهاد من سر جایش هست ...

شیعه و ترکان
نوشته شده توسط: Anonymous

عامل عقب افتاده گی ایران را میتوان در دو پده خلاصه کرد .
یکم دین اسلام و ارتجاع شیعه
دوم .سلطه ترک های مهاجرو سلسله های ترک تبار در ایران و عثمانی .
این ترکان بودند که شیعه را در ایران به زور شمشیر قانونی کردند .
اما چرا با وجود این همه اسناد زنده وتاریخی گناه را متوجه مردم ایران میدانند؟
روشن است که گروه ضد ایرانی تجزیه طلب فرمانبر دولت های بیگانه از جمله یهودان فراری از کوره های ادم سوزی ادلف هیتلر هستند .
ما مردم ایران برای این خونریزی ونابخردی ترکان قزلباش بهای سنگینی را میپردازیم .سلسله قجر خود گواه این ننگ اخوندی است .

نوشته شده توسط: تبریزی

مرده گردونی ولايت فقیه!

http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-99809.html

ایران چند ملیتی به کجا میرود
نوشته شده توسط: Anonymous

ایران چند ملیتی چاره ای جز رفتن به راه برابری حقوق تمام اتنیکها در شئونات مختلف زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ندارد. رهائی ملت ها و ملیت های تحت ستم مضاعف در ایران بستگی به مبارزه خستگی ناپذیر آنان دارد. اشتباه بزرگیست دست روی دست بگذاریم و فریب وعده های تاریک فکران اوپوزیسیون ایران را بخوریم. کسی که مخالف حق تعین سرنوشت ملتها بدست خویش باشد، کسیکه مخالف سیستم تحصیلی بزبان مادری باشد، کسیکه مخالف داشتن قوه قانونگذاری، اجرائی و سیستم عدلیه در مناطق مختلف ملی باشد، کسیکه مخالف کنوانسیون حقوق بشر باشد، این کس نمیتواند انسان دموکراتی باشد. وظیفه اساسی ما آذربایجانیها در خارج از کشورهمچنان تشکیل پارلامنت و دولت موقت آذربایجان در تبعید میباشد. این دونهاد سیاسی میتواند نقش بسیار با ارزش سیاسی در صحنه سیاسی امروز و بعد رژیم فاسد و جنایتکار جمهوری اسلامی ایران بازی کند.

روانپزشکی که به روانپزشک احتیاج دارد.
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوســـلار..
آقای روانپزشک... تجربه زندگی من با روان پزشکانی که همکاری میکنم ثابت کرده است که متاسفانه بعضی ( روانپزشکان ) احتیاج مبرمی به « روان درمانی » دارند.
از اینکه نوشته بودید "شکست‌خوردگان انتقامجو اغلب در گذشته از نظر عاطفی ضربه سنگینی خورده‌اند و چون توانایی حل مساله را نداشته‌اند، موضوع برایشان نوعی کینه و خشم انباشته‌شده‌ای ایجاد می‌کند" کاملآ درست است. اگر در فرهنگ مالیخولیائی پان فارسیست ها و فردوسی پرست ها می بینیم که اعراب تحقیر می شوند بخاطر شکست سنگین ساسانیان از اعراب است که بیش از 14 قرن هنوز آریا پرستان با فرهنگ 13 هزارساله , نتوانسته اند مسئله اصلی این شکست فاحش از پیدا بکنند.

نفرت بر قران
نوشته شده توسط: Anonymous

هنر و توانایی این است که با کمک عقل بر مشکلات پیروز شد .باز گشت به قران و استناد به این کتاب خرافی نامی جز نادانی وبی عقلی ندارد .
مردم ایران برای همین کتاب خرافی از زندگی وسعادت و پیشرفت محروم شده اند .بجای مراجعه به این وحشتنامه به خرد خود اتکا کننید .

نوشته شده توسط: سازاخ

رونپزشک عزیز، تصور می کنم شما با نامهای متنوعی سعی می کنید منو با چسب دوقولو به چیزی و یا جریانی که نبودم و نیستم بچسبانید، و با مطرح کردن سئوالات بازجویانه شخصی و خصوصی و خانوادگی، از دوران کودکی مثل ( سازاخ عزیز شما اول توضیح بده چرا ؟) سعی می کنید بر خلاف قوانین دمکراسی از مرز آزادی های فردی و حریم خصوصی عبور کنید، شما هر طور که دلتان می خواهد در مورد من فکر کنید، ولی من خواهم نوشت ولی برای اینکه از من نرنجید، یک خاطره کوچکی از بچگی هایم را برایتان می نویسم.
در کودکی بخاطر پرو اکتیو بودن خیلی شلوغ بودم، و همیشه در حال جنب و جوش در پشت بام و بالای درخت، زمستان بود که در اثر فقر مالی پدرم بخاطر ابتلا به برونشیت فوت کرد، تابستانها اکثرا بخاطر گرما همه آبدوغ خیار می خوردند و بعد از خوردن ملافه ائی روی خود کشیده، یکی دو ساعت می خوابیدند، و من بیدار و شلوغ، زن عموئی داشتم که چرتش پاره می شد

و سر من داد می زد و می گفت خدا کودکان را ده بار از آسمان بزمین می کوبد، اگر چیزیش نشد پدرش را می کشد، تو حقت بود که یتیم بشی، منهم بلافاصله بالای پشت بام می رفتم، می گفتم بابا چقدر می خواهید مثل مرده ها همه اش بخوابید، بعد از مردن به اندازه کافی خواهید خوابید، من همیشه باعث بیداری می شدم در گذشته آنطور و امروز با قلمم، البته این قلم را هم در کودکی پانفارسیسم همانند شمشیری بدستم داد تا با آن زبان مادرم را ببرم، ولی امروز همان شمشیر بسوی پانفارسیسم نشانه رفته.
حکومت اسلامی فارس
نوشته شده توسط: Anonymous

یک عده از فارس ها که تورک اسمیله شده هم در میان انها است بیانیه داده اند که ولایت فقیه عامل سد راه دمکراسی در ایران است. بعد از 41 سال عجب کشفی کرده اند اینها. خوب در 50 سال حکومت پهلوی ها که ولایت فقیه نبود پس کی سد راه دمکراسی در ایران بود؟
می خواهند سرنوشت تلخ ان سرزمین را به گردن چند تا ملا بیاندازند و نظام دینی را با رژیم گذشته مخلوط کنند و از ازمایشگاه یک جنین تازه بیرون بیاورند و به ملتهای غیر فارس بگویند کمی هم تحمل کنید تا این بزرگ شود تا حقوق همه شما هارا بدهد.

نوشته شده توسط: Anonymous

ترا به جدت ! این صفحه را تبدیل به میز بحث سنی های مذهبی و کانال کلمه و بلوچ های عربستانی نکن !
این یک بیماری و عارضه جایش اینجا خالی بود، که تو با این کلمات فرقانی و عربی و ضمه و کسره و فتحه و سکون و تشدید، اینحا منتقل کنی. و ما را دوباره بیاد غاره حراء و پیام جبرئیل و فریاد اقراء به اسم ربک الذی خلق..... به فلان بهمان ...

حکومت اسلامی فارس
نوشته شده توسط: Anonymous

در 20 روز گذشته 100 ها هزار نفر از مردم ادلب سوریه به علت بمباران شدید روسیه و دولت سوریه اواره شده اند که همه اینها شهروند سوری هستند و نه مزدوران خارجی
اسد می گوید این عملیات برای ازدای مردم ادلب است . ایا چند میلیون انسان را در ادلب خارجی ها به گروگان گرفته اند؟
پس چرا این اواره گان چند صد هزار نفری ادلب سعی می کنند خود را به مرزهای ترکیه برسانند و اما نمی خواهند به طرف دمشق و دولت نجات دهنده اسد بروند؟
خوب اگر روسیه از مردم سوریه حمایت می کند چرا فقط 100 هزار نفر از زنان و بچه های اواره گان را در این سرما به روسیه نمی برد؟ چرا روسیه حتی مواد غذایی و پتو به این اوارگان ار طریق هواپیما از بالا نمی اندازد اصلا در چند سال اخیر همچین ابتکاری یا کمکی از طرف روس ها در سوریه دیده اید ؟ اما تا دلتان بخواد روسیه بمب سر مردم سوریه رخته است.
و تمام اسحله های خود را روی مردم سوریه ازمایش کرده

نوشته شده توسط: Anonymous

سازاخ عزیز شما اول توضیح بده چرا از تلویزیون گوناز اخراج شدید تا علت مشکل شما مشخص بشود بعد دوباره با اسامی گوناگون کامنت بنویس که موهام بوره و پوستم سفیده قبلا هم از این چیز ها نوشته بودی والا قیافه نادر قاضی پور و خسرو شکیبایی و خلخالی و لوایی و ال اقا و ایت الله جعفری و نورالدین پیر موذن کاملا مشخص هست که چقدر بور و سفید هستید
شکست های شما در زندگی و به باد دادن عمر دلیل این نیست که شما در این سن پیری یکسر همه را به پای فلان قوم بگذارید و بخواهید مشکل خودتان را با روش برون فکنی و پرخاشگری ارضاع کنید
شما برابر اذربایجان رنج کشیده نیستید و اذربایجان هم برابر سازاخ رنج کشیده نیست
...

اگر بخواهم یک کم درباره شما توضیح بدهم شما یک شکست خورده انتقام جو هستید
شکست‌خوردگان انتقامجو معمولا حس می‌کنند سهم‌شان را از زندگی یا طرف مقابلشان آن‌گونه که سزاوار بوده، دریافت اگر دست به انجام کارهایی بزنند که شاید تاکنون حتی فکرش را هم نمی‌کردند. در وهله اول، فرد شکست‌خورده،بی‌حوصله و کم‌طاقت شده و زود از کوره درمی‌رود.
معمولا بعد از گذر از گیجی و انکار شکست و خشم ناشی از طرد شدن، فرد شکست‌خورده آرام‌آرام به این فکر می‌کند که «چرا من؟
در این حالت دو شکل پیدا میشود
1- شخصیت درون کیفر که معمولا دست به انتحار و خودکشی میزند
2- شخصیت برون کیفر که یکسره انتقام را متوجه دیگران میکند
خلاصه آن‌که برای جبران نواقص‌شان به هر چیزی متوسل می‌شوند از این که توانسته ‌ انتقام جانانه‌ای بگیرد، احساس رضایت و شادمانی کنددر برخی موارد نیز فرد شکست‌خورده با آزار و اذیت و حتی کشتن طرف مقابلش یا رقیبی که او را مغلوب کرده است
شما در این مورد نه دل و جرئت داری که خودات را نشان بدهی و نه میخواهی اشکارا پا به میدان بگذاری بنا بر این دو دشمن برای خودات ساخته ای به نام کورد و فارس که فرایند بالا را به عنوان دشمن و رقیب در اینجا اجرا میکنی
در اسیب شناسی شخصیت شما در آسیب‌شناسی این پدیده، اشاره به ویژگی‌های شخصیتی این افراد، نکات بسیار مهمی را روشن می‌کند. این افراد معمولا خصلت‌های مشترکی با هم دارند؛ از نظر اخلاقی رشد نایافته‌اند، شخصیت‌های خام و ضعیف و ناپخته‌ای هستند که هرگز متکی به خود نبوده و اعتماد به نفس‌شان همیشه زیرسوال است، کوچک‌ترین طرد و شکستی را به معنای از دست دادن کل زندگی‌شان تعبیر می‌کنند. انعطاف‌ناپذیری، لجاجت، سلطه‌گری افراطی، خودخواهی و انحصارطلبی مزمن‌شان باعث می‌شود دنیا را همیشه مطابق میلشان بخواهند و هرگز ‌غیر از خودشان به کس دیگری فکر نکنند و چنین است که اگر روزی، روزگار به کامشان نباشد تاب کنار آمدن با ناکامی‌ها را نداشته همچون بچه‌ها لج می‌کنند و برای انتقام کودکانه در کمال قساوت و بی‌رحمی نقشه می‌کشند. اینان شخصیت طبیعی ندارند اگرچه برخی از آنان مبتلا به اختلالات شخصیت هستند و تعدادی از آنها نیز سابقه نسبتا طولانی از رفتارهای ضداجتماعی در پرونده زندگی‌شان ثبت شده است.
دوران کودکی نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری عاطفه، محبت و دلبستگی در ذهن فرد دارد
کودکی را در نظر بگیرید که مادرش را از دست بدهد یا به هر دلیلی از داشتن رابطه عمیق عاطفی با مادر محروم باشد، او نه‌تنها اعتمادی به دنیا نخواهد داشت بلکه آنجا را مکانی خواهد دید که همه چیزهای خوب را از او دریغ می‌کند. این احساس عدم امنیت در بزرگسالی فرد نیز ادامه می‌یابد و برای جبران این خلأ احساسی است که او به دنبال یک مادر جایگزین می‌گردد
بی پرده بگویم شما این مادر دوم را ""اذربایجان"" گرفته اید که حالا فارس ها مادر شما را از شما دزدیده اند و شما باید انتقام بگیرید و مادرتان را از زندان اژدها ازاد کنید
شکست‌خوردگان انتقامجو اغلب در گذشته از نظر عاطفی ضربه سنگینی خورده‌اند و چون توانایی حل مساله را نداشته‌اند، موضوع برایشان نوعی کینه و خشم انباشته‌شده‌ای ایجاد می‌کند(به هدر دادن عمر در کمپ اشرف و باختن زندگی بعلاوه رانده شدن از جمع پانترکیست ها با اخراج از گوناز که شکست دیگر، آنان را به فکر انتقام و تلافی وامی‌دارد. زمینه‌های دیگری چون عقده‌های دوران کودکی، نداشتن خانواده بسامان، خیانت یا طلاق و... نیز در این خصوص نقش مهمی دارند.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کاوره حویا !
تاکنون چندین بار در این صفحه از توکلی پرسیدم چرا در زمان شاه چپ شد و به مبارزه با نظام پهلوی پرداخت ؟ !
او کسی است که طبق مواضع و نظراتش در زمانهای گوناگون و در رابطه با موضوعات مختلف در این سایت، به نظر من 80 درصد کارها و فرهنگ و فضا و زمان و سیاست و سیستم نظام پهلوی را قبول دارد و قبول داشته. چرا آنزمان به همراهی با مبارزان چپ پرداخت و در نقش سیاهی لشکر از آنان حمایت نمود ؟ ! البته از جمله زرنگی ها یا تزلژل های فکریش بود که چریک نشد تا عمری 3-6 ماهه داشته باشد و گویا در حد هوادار و گاهی حامی پشت جبهه یا حامی احساسی معنوی عمل میکرده؟
باید پرسید اگر دستگیر و شکنجه و تطمیع میشد، تا چه حد مقاومت می نمود ؟
شاید بتوان گفت در حال حاضر او یک سلطنت طلب شرمگین است یعنی حتی مخالفتی با نظام شاهنشاهی رضا پهلوی ندارد.
همه اینها اشکالی ندارد ولی چرا غالب اوقات مدافع

مهرهها و سیاستهای رژیم پیشین است ؟
از چپ ها هم بدش نمی آید. یعنی اگر حتی آنان بقدرت برسند، همراهی خواهد کرد.
فکر کنم تمام این صفات، معلول ضعف ایدئولوژیک ایشان است یا رادیکالیسم و چپ روی منتقدانش؟
از نظر خانوادگی و طبقاتی در باره او اطلای نیست . احتمالا یک فرد روستایی یا بازاری بوده در زمان کودکی و از نظر خانوادگی.
بقول همنشین بهار - گذشته افراد ، چراغ راه آینده جوانان امروز است.
ﺍﻧﺘﻘﺎﺩ ﺍﺯ ﺩﮐﺘﺮ ﺍﯾﻮﺏ ﺣﺴﯿﻦ ﺑﺮ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ ﻋﺒﺪﺍﻟﺴﺘﺎﺭ ﺩﻭﺷﻮﮐﯽ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻮﻻﻧﺎ ﮐﻮﻫﯽ
نوشته شده توسط: Anonymous

"باسم الله الرحمن الرحيم
...قُلۡ كَفَىٰ بِٱللَّهِ بَیۡنِی وَبَیۡنَكُمۡ شَهِیدًاۖ یَعۡلَمُ مَا فِی ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ بِٱلۡبَـٰطِلِ وَكَفَرُوا۟ بِٱللَّهِ أُو۟لَـٰۤىِٕكَ هُمُ ٱلۡخَـٰسِرُونَ
سوره العنكبوت 52.."
"به شناسه بی کمداشت خداوند پُر بارآورنده بسیار بارآورنده
..گو: بسی به بی کمداشت خداوند میانم ُمیانتان گوایی، میداند چه در آسمانها ُزمین، هم تا داشتند روراست شدند به بیهودهُ زیرورو کردند به بی کمداشت خداوند, آندسته آنها تباه کارها ۵۲ تاربند.."

آشتی بی کمداشت خداوند بر روراست شده ها باهاش،
بینید "رحم" در عربی جور ِ"رَحِم" مادرها که تخم را بچه بار میآورد هست, باری به دستور خداوند, " رحمن" اینست که " الله"آفریده هاش را بار میآورد,
بینید اکنون دگر تبار ُتیره را بزرگتر از درستی ُحق نکنیم, "الله""بی کمداشت خداوند" همه ما را از یک نژاد "انسان""پیدا آدمیزاد" از یک جفت زن ُمرد آفرید, وابستگی خویشی ارزشمند هست باری نه به اندازهء زیر پا گذاشتن ِوابستگیهای دگری,
شیعه سنی گرایی کمبودهایی دارد, چه بسا که درگذشته دوستی در دستور ِ"الله""بی کمداشت خداوند" نداریم چه که بیهوده هست, بایستی "اسلام""آشتی کردن" با "الله""بی کمداشت خداوند" را ریشه هم تنه, اصل بنُ گذاریم, نه زیر ُرو کردن به نشانه های "الله"
اگر زیرورو کردن بهش را پایه گذاری کنیم، تباه کارها هستیم, که این سرا هم دگرسرا چیزی دستمان نمیگذارد از خوشیهاش,
"اللّهمّ""بي كم داشت خداوندا" مرا از تبه کارها نکن، هم به یادت دار همیشه سرنگون سمت همنشینی خانه ات در مکه
نوشته شده توسط: ضیاء مصباح

از خوانندگان گرامی تقاضا میشود در مورد این نظریه « مطلب درج شده » با عنوان « نگرشی دیگر » عنایت بفر مایند با دقت و حوصله نسبتا مستدل اظها ر نظر فر مایند / با توجه به تعداد انبوه خوانندگان و سلایق متفاوت به دیدگاههای گرامیان نیاز دارد / با ادب فراوان / از جناب توکلی استدعا دارد این تقاضارا اطلاع رسانی فر مایند

امیر طاهری در حسرت لیس زدن به چکمه های محمدرضاشاه!
نوشته شده توسط: کاوه جویا

آقای توکلی گرامی، این ادعا را که می گویید امیر طاهری در زمستان ۵۶ از روزنامه ی کیهان کناره گیری کرده و دیگر نقشی در این روزنامه نداشته است از کجا آورده اید؟ واقعیات عینی خلاف ادعای شما را گواهی می دهند. امیر طاهری در سال ۲۰۱۲ میلادی گفتگویی با تارنمای صدای آلمان (دویچه وله) داشته است. در مقدمه ی این گفتگو در معرفی امیر طاهری آمده است: « امیر طاهری روزنامه نگار ایرانی که سردبیری روزنامه کیهان را تا نخستین روزهای انقلاب بر عهده داشت...».
درباره ی نقش رحمان هاتفی در کیهان روزهای انقلاب، گفتنی است که این نقش و جایگاه از سوی خود امیر طاهری به هاتفی داده شد. در همین گفتگو با صدای آلمان امیر طاهری می گوید که خود او رحمان هاتفی را که برکنار شده بوده دوباره به کار در کیهان برگردانده است: «موقعی که من سردبیر کیهان شدم،...رحمان هاتفی و ۱۴ نفر دیگر را ممنوع‌القلم کرده بودند. من به محض این‌که آمدم،

گفتم همه‌ی این‌ها باید برگردند». پیداست که امیر طاهری، دانسته، از رحمان هاتفی و کسان دیگری برای «انقلابی» کردن روزنامه ی کیهان استفاده کرده است. امیر طاهری در مقطع فتنه ی خمینی، به هر علت، از این رویداد پشتیبانی می کرده، چنانکه پس از مرگ مصطفی خمینی در آبان ۱۳۵۶، که سرآغاز همایش ها و تظاهرات طرفداران خمینی در ایران بود، در روزنامه ی کیهان از «آیت الله العظمی خمینی» نام می برد و به او تسلیت می گوید! طاهری در این باره می گوید: «می‌خواستند آگهی ختم‌اش را چاپ کنند، اما آوردن اسم خمینی اصلاً ممنوع بود و نمی‌گذاشتند. از قسمت آگهی آمدند به ما گفتند که این آگهی را آورده‌اند، ما چه‌کار کنیم. گفتم که چاپ کنید و زیرش هم نوشتند: «کیهان مصیبت وارده را به آیت‌الله العظمی خمینی تسلیت می‌گوید»! امیر طاهری در زمان سردبیری کیهان ،خود، مردم را به انقلاب فرا می خوانده است. وی می گوید: «در جلسه‌ای که عده‌ای از یکی از دهات گیلان آمده بودند که از اوضاع و احوال و نداشتن آب و برق و همه‌ی مشکلات دیگرشان شکایت کنند، من پیشنهاد کردم، گفتم شما بروید انقلاب کنید، ما راجع به انقلاب‌تان می‌نویسیم»!
نشانی گفتگوی امیر طاهری با تارنمای «صدای آلمان»:
https://www.dw.com/fa-ir//a-15912097
ضمناً، آقای توکلی گرامی، نوشتن کتاب و آشنایی با زبان های خارجی که در کامنت های بالا در دفاع از امیر طاهری عنوان کرده اید، صرف نظر از میزان درستی یا نادرستی آن، هیچ ارتباطی با نقد «چکمه لیسی» ایشان ندارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

من گیلانی هستم هیچ کس نمیبینم که بجز شما پانترکها و تجزیه طلبان اینقدر حرف مفت بزند و فارس فارس راه بیندازد!
بعد پانفارسیسم یعنی چه؟ این مکتب سیاسی را از کجایتان در آوردید؟ شما اختراع کردید ؟ معنی پان را میدانید؟ مگر (پان) فحش است که آخرش فارس! این دشمن خیالی را به اضافه میکنید؟
ما در دانشنامه سیاسی: پانترکیسم, پانعربیسم, پان اسلامیسم و داریم اما پانفارس نه هر کسی از من گیلانی تا آذربایجانی و کرد و لر و ...ایراندوست باشد را پانفارس خطاب میکنید

فقط بیسوادی و جهالت خود را نشان میدهید چند سال است که شما قبیله گرایان یک دشمن خیالی اختراع کردید بنام فارس! برای حمله به خلیج فارس و زبان ملی و .. و بعد مزخرفات دیگر مانند: پانفارسیسم! حکومت فارسها! ارتش فارس! (فکر کنم ارتش و حکومت در ایران را با ترکیه و ارتش فاشیستی تک قومی آن اشتباه گرفتید) تمام افسران ارتش و وزیران و سران مملکت در همه دورا

دروغ حربه اسلام وشرکای چپ
نوشته شده توسط: Anonymous

شجاعت اخلاقی نقش اول را برای اینده ترسیم می‌کند . اقای سازاخ این شجاعت اخلاقی را ندارد که با نام حقیقی خود را به خواننده معرفی کند .
در اینجا باید از تجزیه طلب دیگر اقای لوایی سپاسگزار بود که شجاعانه هرچند مخالف حرف خود را میزند .
اقای سازاخ شما از چه کسی میترسید که خود را پنهان میکنید؟بدون شک شما از گذشته سیاه خود وحشت دارید که برای گروهی چه چپ ویا دینی جوانی وزندگی خود را به هدر داده است .ارزوها و تصورات شما نقش براب شده است و روزگار حقیقت پوچی انقلابی‌گری را مهر باطل زده است .
این زبان پارسی ویا زبان دیگری نیست که شما را به این روزگار فلاکت بار انداخته است این باور های خطای سیاسی و وعده های دروغ سوسیالیسم و جامعه بی طبقه توحیدی است که همه مردم ایران را اواره کرده است .همانند شما ی سرخورده هزاران نفر در شوروی سابق هستند که گناه را نه در زبان روسی بلکه در شعار پوچ سوسیالیسم جستجو

میکنند.دروغ تحریف بر چسب اتهام مرتد دانستن همه و همه از تراوشات دستگاه پلید چپ است که توحش را جایگزین تمدن کرد .
نگاهی به زندگی تو ده ای های زمان شاه که در مقامات بالای اداری زندگی میکردند وزندگی کنونی انها در غربت و نان خور امپریالیسم بودن نشان میدهد که چه کسانی کاسه لیس و چکمه لیس بودند .شادکام باشید .
در مورد امیر طاهری
نوشته شده توسط: Anonymous

مطلب کاوه جویا نظر به افکار سیاسی و موضع گیری امیر طاهری بخصوص نسبت به رد کودتای علیه مصدق دارد. یکدفعه کیانوش توکلی با وحشت برای دفاع از طاهری با سه تا مثلا کامنت که میتوانست در یک کامنت خلاصه شود، وارد میشود. انهم با تعداد زبانهای خارجی یا کتابهایش. اینها چه ربطی به مواضع سیاسی مشخص او دارد میتوان ده زبان خارجه دانست و شش کتاب هم علیه مردم ایران نوشت، باید به این آدم منبر دارد؟

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

طاهری تاکنون ۱۱ کتاب منتشر کرده‌است که برخی از آن‌ها به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شده‌اند

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

کلیه بریده روزنامه کیهان (سال 1357 ) و در زمان سر دبیری هاتف رحمانی(توده ای ) و پس از کناره گیری امیر طاهری می باشد و نباید کار نکرده را به گردن امیر طاهری انداخت، می شود از چکمه لیسی او در سال1398 انتقاد کرد ولی کار نکرده را نباید به حساب او نوشت

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

امیر طاهری از محدود از کارشناسان مسایل خاورمیانه است . او به دو زبان فرانسه و انگلیسی مسلط است و پس از مهاجرت توانسته است بعنوان یک ژورنالیست و کارشناس منطقه ای به فعالیت روزنامه نگاری اش ادامه دهد

وی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ و در دوران وزارت خارجه اردشیر زاهدی، خبرنگار دیپلماتیک، روزنامه کیهان بود. طاهری در سال ۱۳۵۳ در سن ۳۲ سالگی، به عنوان سردبیر روزنامه کیهان منصوب شد و تا زمستان ۱۳۵۶ در این جایگاه فعالیت نمود. وی پس از انقلاب ۱۳۵۷ به لندن مهاجرت کرد و تاکنون با خبرگزاری‌هایی چون ساندی تایمز، واشینگتن پست، الشرق الاوسط، هرالد تریبون بین‌المللی، ساندی تایمز و فاینانشیال تایمز همکاری داشته‌است. او در حال حاضر رئیس هیئت مدیرهٔ مؤسسهٔ گیت-استون در اروپا است .او در زمستان سال ۱۳۵۶ ، اندکی بعد از استعفای امیر عباس هویدا جای خود را به پرویز و ایرج مصباح زاده داد. درآغاز سال ۱۳۵۷ با خروج آنها از ایران، رحمان هاتفی سردبیری کیهان را تا زمان اشغال آن توسط حزب اله - بهار ۱۳۵۸- بعهده داشت. در واقع تحریریه کیهان از سال 56 در اختیار توده ای ها همچون هوشنگ اسدی و رحمان هاتفی (عضو سازمان مخفی حزب توده بنام" نوید") بود. بنابراین غیر منصفانه است که تیتر های کیهان پس از کناره گیری او را به حساب امیر طاهری گذاشت. البته انتقاد و ایرادی که به طاهری می توان گرفت ،این است که رنگ اعتقادات سیاسی اش به طرفداری از شاه این روز ها خیلی پرررنگ شده است و این اهمیت تحلیل ها ی کارشناسانه اش کم رنگ می کند
نوشته شده توسط: Anonymous

نه تنها دوره پهلوی چی ها و مسعود رجوی ها و کمونیستها بلکه دوره جعفر پیشه وریها نیز به سر آمده و آنها آرزوی خود را به گور خواهند برد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آزربایجان ایران نیست. ...

نوشته شده توسط: Anonymous

غالب داشمندان و شرق شناسان و زیست شناسان و فرهنگ شناسان و انسانشناسان و زبان شناسان بر این باورند که ترکان اصبل خاورمیانه، از نژاد مغول در آسیای میانه و نژاد زرد در آسیای شرقی هستند.
همین گروه از دانشمندان و فرهنگ شناسان و انسانشناسان، ایرانیان را از نژاد هندو و اروپایی میدانند؛ یعنی آریایی هایی که وارد هند و فلات ایران شدند. خویشاوندی زبانی و ژنتیک این ادعا را نشان میدهد.
خلاف تصور "پان ترک" راسیست فاشیست، هنذیها نه تنها از نژاد کم ارزش نیستند، بلکه با آلمانیها از یک نژاد هستند ؛که بدلیل محیط و آب و هوا ، این چنین آفتابزده و تیره شده اند.
نتیجه. - خلاف تصور" پان ترک" نادان بیسواد راسیست فاشیست، هندی بودن بد تر از مغول بودن نیست. این گروه عقده ای کینه خو ،چون فاقد هویت تاریخی اجتماعی فرهنگی هستند، مدام فضای این سایت را بجای موضوعات سیاسی اجتماعی و مبارزه با آخوند فاشیست ترک صفوی، بسوی

مزخرفات حیوانی نژادی و راسیستی ضد فارس و ضد ایرانی و ضد کرد و ضد ارمنی و ضد هندی سوق میدهند.
--------------------------------------------------------------------
ترک به ترکستان !
ایران فقط میهن اقوام اصیل ایرانی با اتوریته و هژمونی فرهنگ و زبان پارسی است !.
اقوام ترک و مغول و نوادگانشان در این سایت و در خاورمیانه و قفقاز و آسیای صغیر و فلات ایران، طوایفی غیربومی بیگانه ناسازگار انسان ستیز زیاده خواه ...هستند...
نوشته شده توسط: Anonymous

این خود آریایی پندارها باید اول ثابت کنند چه قرابت ژنتیکی بین محمود احمدی نژاد و دوید بکهام وجود دارد. و یا مثلا من ترک سفید رو با موی بور چه قرابت ژنتیکی با فارسهای شبیه پاکستانی ها دارم. شمار فارسهایی که در دانشگاه بعد از متوجه شدن به فارسی صحبت کردم آمده و گفته اند ما خیال میکردیم تو آمریکایی هستی از دستم در رفته است.
این جاهل هنوز فرق بین اتنیسیته و نژاد را نمی داند آمده برای من شاهنامه می خواند. شما اول باید اصالت "ژن ایرانی" را به صورت علمی ثابت کنید. همان طور که معماری ایرانی موسیقی ایرانی فرهنگ ایرانی همگی مغلطه ای بیش نیستند. ژن ایرانی هم مفهومی مجعول است و فاقد اصالت. واقعیت این است که مردمان امروز ایران آمیخه ای از نژاد های آسیایی ( ترک ) سمیتیک (عرب) و هندی هستند. و این هیچ چیز را در مورد اختلافات اتنیکی حل نمی کند. زبان من را چرا ممنوع کرده اید؟وطنم آزربایجان را چرا غارت می

وطنم آزربایجان را چرا غارت می کنید؟ فرهنگم را چرا مسخره می کنید؟ چرا مانع پیشرفتم هستید؟ جواب اینها را بدهید به جای زبان درازی در مورد ژنهایم.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام به دوستان خودتُرک پندار .فکر کنم کسی با اندک فهم از ژنتیک خواهد پذیرفت که اگر شما ازفلان تبار وخون باشید بایستی مانندآنها باشید یا دست کم بیشتر شبیه آن قوم و تبار باشید.خانواده ترکان شامل مغولها،اویغورها،ترکمنهای اصیل،سلجوقها و ازبکها و حتی هزاره های افغانستان همگی چهره های نزدیک به هم دارند و روشن هست که از یک خون وتبار با اندکی تفاوت هستند.حال شما چهره مردم آذر بایجان را بنگرید چه شباهتی به اویغورها و ازبکها و دیگر ترکان دارند؟تقریبا صفر ولی شبیه دیگر مردم ایران هستند .یک ترک اصیل بینی تخت،چشم تنگ وصورت گِرد و پوست زرد و ..دارد.این چه جور همخونی وهم تباری هست که آذری های ماهیچ شباهتی به زردپوستان ندارد؟منطقی نیست.حتی مردم ترکیه هم تبار ترکی ندارند.سال2012طبق آزمایشهای ژنتیکی ترکیه مشخص شدکمتراز7درصدخون ترکی دارند ان هم ترکیه ای که بارها پاکسازی قومی کرده.طبیعی هم هست.ادامه در نظردوم

...همانطور که مردم آمریکای جنوبی اسپانیولی سخن گفتن یاد گرفته اند. اسپانیا کجا امریکای جنوی کجا! یا مردم هزاره افغانستان همگی چهره وتبار ترکی مغولی دارند ولی زبانشان فارسی شده،یا مردم مصر با آن شکوه تمدنی که همگی پس از اسلام، عرب زبان شده اند یا فلسطینی ها ولبنانی ها و... که چهره هایشان هم مشخصه.کسی سخن از نژاد خالص نمی زند ولی اخر کسی که نه رنگ پوستش نه فرم بینی اش نه میزان مویش نهاستایل بدنش نه استراکچر وفرم صورتش ونه....به ترکان نمی خورد وفقط وفقط زبانش ترکی هست آیا میشود ترک تبار ؟؟؟زبان اکتسابی هست.دوستان خود ترک پندار به جز زبان یک نشان ژنتیکی ازینکه ترک هستید بیان کنید.یک آزمایش ساده ژنتیک ،مانند مردم ترکیه انجام بدهید تا ازین سخنان ابلهانه دست بردارید.خوبی وبرتری آزمایش ژنتیک این هست که نمی شود تقلب کرد ،نمی توان با سفسطه و جعل تاریخ گمراه کرد .همیشه هم دم دست هست .مرد باشید یک بار تست کنید .دست ازین امارهای خیالی وجمعیت و...بردارید.یک آزمایش .خلاص
نوشته شده توسط: Anonymous

لاچین رفته مرخصی یارادچلیق را هم با خوداش برده یا شاید هم دو روح در یک بدن هستند

نوشته شده توسط: سازاخ

آقای داراب مثل اینکه بیش از ۷۰ در صد مردم در ایران تجزیه طلب و جاسوس عربستان، کردستان، ترکیه و آزربایجان شمالی و پاکستان و ترکمنستان هستند، با این حساب ۳۰ باقی مانده هم حتما آخوندها هستند