رفتن به محتوای اصلی

اوت 2013

نگاهی به جایگاه ارتش دراقتصاد مصر

هافینگتون پست در گزارشی که در دسامبر سال ۲۰۱۲ منتشر کرد بیان می کند که ارتش بزرگترین بازیگر بخش کشاورزی مصر است . شبکه های عظیم مزارع لبنی ، کارحانجات فراوری شیر ، کارخانجات تولید خوراک دام ، مرغداری ها ، حوضچه های عظیم پرورش ماهی همه و همه در اختیار نظامیان است . همین گزارش اشاره می کند که ارتش در ساختن بزرگراه ها ، هتل ها ، خطوط انتقال نیرو ، تاسیسات فاضلاب ، پلها ، مدارس و شبکه های مخابراتی نقش اصلی را ایفا می کند

بولدوزر ارتشِ دمکراسی مصر

این تصاویر بیانگر بولدوزر دمکراسی به سبک نظامی است. بولدوزرهائی که برای "کشیدن کریدور امن" به کار گرفته شدند! کریدور امنِ کشتار! قتل عام مخالفان ژنرال ال سیسی، که هواداران محمد مرسی اند، به جرم مخالفت با کودتای ارتش و سند ورشگستی سیاسی نیروهایی که چکمه ارتش را بوسیدند تا رقیب سیاسی خود را درو کنند. این قتل دمکراسی است به بهانه خطر اسلامگرایی! خون دمکراسی بر خیابان های قاهره است این. دمکراسی نه بولدوزرهای ارتش است نه امتناع از سیاست.

کابینه وحدت مافیاهای نظام فاسد (کارگزاران، اصلاح‌طلبان، اصولگرایان)

حسن روحانی بعنوان نماد وحدت جناح های حکومتی، کابینه 18 نفر خود را معرفی کرد.3 تن نتوانستند آراء لازم را کسب کنند و از دایره بیرون رانده شدند. نجفی، سلطانی فر و میلی منفرد قربانی نابرابری توازن قوا در جنگ قدرت مافیاهای حکومتی شدند. به قول آخوند حسینیان "بسیاری از افراد معرفی شده در شورای امنیت بودند و کارهای امنیتی کردند و وزارت اطلاعاتی هستند." حسن روحانی خود از سال 1368 گماشته سیدعلی خامنه ای در شورای عالی امنیت ملی بود و حضور یارانی چون مصطفی پورمحمدی عضو هیات سه نفره کشتارهای دهه 60

وضعیت مصر در حالت دراماتیک!

توسل به زوز توسط ارتش نه فقط مسیرتعمیق و تکوین طبیعی و بالنده جنبش مصر را با گسست و چالش های بزرگی مواجه ساخته است و نه فقط بدلیل توسل به کشتار و مشت آهنین محکوم است و با موازین دموکراسی خوانائی ندارد، بلکه برخلاف ادعای عاملان آن هیچگاه نمی توان با توسل به مشت آهنین و ایجاد فضای ترور و وحشت زمینه های رشد اسلام سیاسی را که در فرایند زوال و افت قرارگرفته بود خشکاند.

دولت حسن روحانی، فصل دیگری از تبهکاری

کابینه ی پیشنهادی حسن روحانی از عناصر فاسد و جنایتکاری تشکیل شده، که هریک خود از عوامل نابسامانی های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی 34 ساله اخیر کشورند، عناصری که هر کدام پیشینه ی سالها وزارت و مدیریت عالی در دولت های پیشین همین رژیم را داشته اند و شرایط تیره و تار امروز کشور حاصل اعمال همین هاست.

آقای باراک حسین اوباما سال ۱۳۸۸ کجا بودید؟

حال پرسش این است:آقای باراک حسین اوباما شما در سال ۱۳۸۸ کجا تشریف داشتید؟زمانی‌ که میلیونها ایرانی‌ در اعتراض به تقلب در انتصابات ریاست جمهوری به خیابانها آمدند و وحشیانه توسط دژخیمان خامنه یی به خاک و خون غلتیدند کجا بودید؟چرا زمانی‌ که جوانان ما در کهریزک مورد تجاوز قرار گرفتند سکوت کردید؟چرا آن موقع که ایرانیان در خیابانها رسما از شما درخواست کمک کردند ساکت ماندید؟چرا آن زمان این مساله را امری داخلی در ایران دانستید و گفتید در امور داخلی‌ دیگر کشور‌ها وارد نمیشوید؟

نگران نشوید: دیکتاتوری این گونه شروع می ‌شود!*

در نظاماتی که همه قدرتها در دست یک فرد متمرکز است، هر انسانی برای نجات جان و حیثیت خویش از شر دیکتاتور فقط به‌ منافع و مصالح خودش فکر می‌ کند؛ و جز محدوده حقیر آمال و مقاصد خویش، دنیای دیگری را نمی ‌شناسد؛ و این چنین است که زندگی هر انسان همچون جزیره ای دورافتاده با حصاری از سوداها و اغراض محدود مادی و خصوصی، از سایر انسانها جدا می ‌شود؛ و هر انسان به ‌صورت گرگ انسان دیگر درمی ‌آید.

پاسخ به پرسش های سایت ایران گلوبال!

قدر مسلم این است که: رژیم ولائی، این استعداد و استبداد هراسناک و مکار مذهبی نه تنها انتخابات 92 بلکه همه ی آنها را از آغاز تا پسین بر حسب یک نیاز کاملا جدی، جهت کسب مشروعیت و رسمیت بخشیدن به قدرت قهار سیاسی خود راه انداخته، و باید نشان دهد که دوام او متاثر از اراده مردمی بوده و ناچار، برگزاری صوری انتخابات را تحمل و به اجرا در آورده است.