عروس تماشا
مادرم مخالف بود و میگفت :«هیچ موضوع دنه دختر بشی عروس تماشا» بنابراین بر اساس شنیدهها اینطور بود که بچهها وقتی در محلشان عروسی میشد، بعد از برنامهی ناهار یا همان «ناهاردهی» ریسهای به خانهی عروس میرفتند و از همان حیاط در جشن و پایکوبی شریک میشدند، شیرینی و نقل و نباتی میگرفتند و وقتی عروس بر ایوان ظاهر میگشت دست میزدند و هورا میکشیدند.