رفتن به محتوای اصلی

متنی سراسر اشتباه

متنی سراسر اشتباه
ناشناس

متنی سراسر اشتباه
نگاهی به سریالهای ترکی بینداز پر است از آه و ناله و دعوای خانوادگی و طلاق و خیانت و بچه بی پدر و کتک زدن زنان بدست شوهر و شاقوکشی و زندان. بقول یکی در سریالهای ترکی بیش از همه سفره صبحانه می بینید و زندان و آزمایشگاه ژنتیک تعیین پدر واقعی بچه! آنهم سریالهایی با 2 ساعت زمان! که در دنیا بی سابقه است! یکی از سریالهای ترکیه که اخیرا بعد 3 سال تمام شد بنام کاراگول تقریبا در هر قسمتش دعوا و مرافعه و گریه و کتک خوردن زن بدست شوهر بود و مرده 3 تا زن گرفته بود و آنها را هم مدام زیر مشت و لگد می گرفت. زن اول را از خانواده فقیرش با پرداخت پول خریده بود! آخرهم وقتی فهمید بابای واقعیش یکی دیگه است پدر واقعی پیرش را از بالای دره به پایین انداخت و کشت! دو نفر از زنهای سریال خودکشی می کنند. برادر برادرش را می کشد! مادر بزرگ خانواده که به شوهرش بی وفایی کرده پسر یکی دیگه را

به او غالب کرده بنزین در خانه می ریزد و خودسوزی می کند! همین زن با شوهرش نوزاد عروس دومش را می دزدد و به عروس اولش می دهد تا بزرگ کند بخاطر مجازات بی وفایی پسرشان که زن خود را رها کرده و در استانبول با یکی دیگه ازدواج کرده! این بچه بزرگ میشود و نداسته به روی مادر واقعیش اسلحه می کشد و او را زخمی می کند!
- غربیها دشمن ایران و کلا شرق هستند و معلوم است به فیلمهایی جایزه می دهند که در آن از جامعه سیاه نمایی شده و در آنها یاس و افسردگی و ناامیدی و حتی مهاجرت و رها کردن وطن تبلیغ می شود.فکر کرده ای دشمنان ایرانی فقط بابت مقاله نویسی در سایتها پول می دهند؟! تمام جایزه های غربیها به فیلمهای ایرانی در سالهای اخیر سیاسی بوده. سرمایه گذار یکی از فیلمهایی که در متن نام برده شده دختر امیر قطر است! توقع داری تصویری گل و بلبل از ایران نشان بدهد. فیلم ایرانی می خواهی : سلطان قلبها!
- شجریان و ناظری سبک خاصی از موسیقی دارند که مشابه آن در ترکیه هم هست . نمی توان موسیقی کلاسیک باخ و موتزارت را نشانه غمگینی غربیها دانست چرا که این تنها یکی از سبکهای موسیقی است. در کنار شجریان شمایی زاده و آقاسی هم هست! اتفاقا صداهایی غمگین در 3 دهه اخیر باب شد قبل از انلاب کسی داریوش را نمی شناخت. حال ذهن منفی و بسیط تو از یک سبک موسیقی به غمگینی ایرانیان رسیده.
- شاهنامه درد بی وطنی نیست. شاهنامه در زمان سامانیان نوشته شده که حکومتشان از ری ( تهران فعلی) تا کاشغر و ختن و حتی شمال هند بود و از خوارزم در شمال ترکمنستان فعلی تا سواحل مکران و سند بود یعنی وسعتی که امروز بین 10 کشور تقسیم شده است. اگر حسرتی هم بوده برای ایران ساسانی بوده نه بی وطنی.
- مناسبتهای دینی همه به عربها مربوط است پس حداقل از این نظر نباید عربها را با ترک و لر و بلوچ مقایسه کرد. مساله این است که این اقوام چیزی برای عرضه ندارد که در تقویم گنجانده شود. کدام دانشمند و شاعر و مورخ و بزرگی دارند کدام فرهگ و سنت قابل عرضه ای دارند که از آن نام برده نشده. نوروز پارسی در جهان معروف است و رییس جمهور ابرقدرت جهان هم در کنار سفره هفت سین عید باستانی فارسها را به آنها تبریک می گوید. توقع داری مراسم ختنه سوری اردبیل را هم تبریک بگه؟ یا ختنه دختران در کردستان یا خون بس لرستان یا رسم دختر دزدی ترکمنها را در تقویم بنویسیم؟ یا جشنواره شلوار کردی برگزار کنیم؟
- همین که جامعه ایران از هجوم ترک و تاتار و مغول و ازبک و محمود قلزی و ... جان سالم بدر برده باید خدا را شکر کند تو دنبال شادی هستی؟ هر چند همین الان هم ایرانی جزو شادترین مردمان است کجا سراغ داری ملتی را که در هر فرصتی با زدن ته قابلمه و دبه پلاستیکی با کمترین امکانات مجلس بزم برپا کند. با این همه مشکل و جنگ و تحریم باز تولیدات فرهنگی و موسیقی دارد