یک نفر در مورد این قسمت از مقاله توضیحی دارد؟
تقريباً با احتساب اول محرم تا اربعين حسينى به علاوه ى ديگر ايام وفات ها نظير ايام فاطميه و باقى روزهاى ارتحال، شصت روز از سال به طور رسمى در عزادارى و اشك و نوحه و سوگ مى گذرد. تقسيم بندى تقويم ايرانى به شدت غمناك و به نفع فارسها، و به شدت بر عليه ديگر ملت هاى موجود در داخل ايران است. حتى با زيركى خاص اسامى شهرهايى كه ترك و عرب اند اما در تاريخ ايران تاثيرگذار بوده اند را حذف كرده اند. براى جشن بهاربد روز شيراز نوشته شده است اما به عنوان مثال در مورد روزهاى مشروطه از تبريز كه پيروزى مشروطه را رقم زد هرگز نامى برده نمى شود. البته من مخالف اين مشروطه بازى هاى آنان هستم. كوروش و زرتشت و فردوسىِ نژادپرست صاحب روز و تقويمند اما بزرگان ملت هاى ديگر حضورى ندارند. در مجموع مى توان تقويم ايران را تقويمى غمگين با چاشنى نژادپرستى و بنيادگرايى ناميد.