رفتن به محتوای اصلی

شاید بعضی از شما ان حکایت

شاید بعضی از شما ان حکایت
ناشناس

شاید بعضی از شما ان حکایت پرسش عبیدالله خان ازبک از وزیر ایرانی اش را بعد از تورکتازی در سیستان شنیده باشید که پرسید نمیدانستم اگر رستم زنده بود چه میگفت(و بقیه داستان را میتوانید در لینک ادامه بخوانید کنید )

احتمالا اگر کورش هم الان زنده بود این شعر را در پاسخ میگفت

وقتی که سیم حکم کند، زر خدا شود
وقتی دروغ داور هر ماجرا شود
وقتی هوا – هوای تنفس، هوای زیست -
سرپوش مرگ بر سر صدها صدا شود
وقتی در انتظار یکی پاره استخوان
هنگامه ای ز جنبش دُمها به پا شود
وقتی که سوسمار صفت، پیش آفتاب
یک رنگ، رنگها شود و رنگها شود
وقتی که دامن شرف و نطفه گیر شرم
رجاله خیز گردد و پتیاره زا شود،
بگذار در بزرگی این منجلاب یاس
دنیای من به کوچکی انزوا شود.
شعر از سیمین بهبهانی((رستاخیز- 1352، ص 137)


http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/dastan/1639-cho-bishe-tohi-manad.html

http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/dastan/1639-cho-bishe-tohi-manad.html

http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/dastan/1639-cho-bishe-tohi-manad.html