اینکه رژیم دیکتاتوری شاه سرنگون شد درست بود منتها به علت نبود آزادی ، امکان تشخیص خوب از بد نبود و آخوندهای شیاد و در راس همه خمینی با وعده های دروغ همه غول زد و بلافاصله بعد از گذشت ٧-٨ ماه از انقلاب مچ این شیادان باز شد منتها کار از کار گذشته بود و یک عده غیر آخوند همچنان تحت عنوان مبارزه بر علیه لیبرالیزیم و ضد امپریالیستی آخوندها در تحکیم و ماندگاری رژیم سهیم شدند که این بزرگترین خیانت به آزادی و انقلاب بود که ثمره اش ٣٨ سال حاکمیت دیکتاتوری و خون و شکنجه شد و عجیب تر از همه اینکه همان حضرات با یک روش دیگر « فرخ نگهدار و امثالهم » اینبار از درون حکومت شکنجه و خون میخواهند رفروم و ملایمت درست کنند و سر هر معرکه انتخابات رژیم دنبال نرم تنان هستند و تبدیل به شاخه تبلیغ چی رژیم در خارج شده اند و حتی اگر این رژیم در سالهای ١٣٦٠سرنگون میشد جانشینش به احتمال زیاد مجاهدین میشدند که با توجه
اینکه رژیم دیکتاتوری شاه
اینکه رژیم دیکتاتوری شاه
ناشناس
با توجه به عملکردشان چه آن ازدواج تعفن آور رهبری و چه دستور طلاقهای جمعی و چه مواضعشان در رابطه با ملیتهای غیر فارس « حتی ممنون کردن صحبت بزبان تورکی در درون تشکیلات بهار سال ١٣٦٦ » و یا فیلمهای سینه زنی و یا تهدید و ارعاب مخالفین و امثالهم آنچه مشخص است وضع بهتر از حاکمیت کنونی نمیشد و مردم امروز تا حدی با چشم باز به مسائل نگاه میکنند