سرکار بنایی گرامی, شما خودتان
نظرات رسیده
سرکار بنایی گرامی, شما خودتان زاده ی اذربایجان هستید. آیا شما خودتان را وایسته به یک گروه قومی می دانید؟
چرا کسی نیست که به زبانی گویا و همه کس فهم به این همه روشنفکر نمایان جا بیاندازد که
سرکار بنایی گرامی, شما خودتان زاده ی اذربایجان هستید. آیا شما خودتان را وایسته به یک گروه قومی می دانید؟
چرا کسی نیست که به زبانی گویا و همه کس فهم به این همه روشنفکر نمایان جا بیاندازد که ما در ایران اقوام نداشته و نداریم ولی گویش های گوناگون یک زبان را داریم.
مگر دگرگون شدن زبان من آذربایجانی, ان هم به زور شمشیر وحشیان آسیای مرکزی در چندین سده ی پیش به من هویت تازه ای می دهد.؟
مگر دگرگون شدن زبان مردمان امریکای لاتین به زور شمشیر و تفنگ اسپانیایی وپرتغالی , این مردم را اسپانیایی و پرتغالی کرده است؟
اگر این زبان زمین گیر , که بدون فارسی و عربی برای اب و نان و زمین و آسمان هم واژه ندارد , زمینه ای برای هویت سازی دروغین و ابزار بهره گیری برای دشمنان ایران باشد , هیچگونه حقی برای گسترش و نگهداری ان نباید باشد. شما اگر کتاب ان زن پتیاره برندا شفر را خوانده باشید ( من خود فقط 100 برگ نخست را خواندم و دیگر برای ان همه دروغ و تاریخ سازی تاب نیاورده و ان را به گوشه ای انداختم) , می بینید که چگونه این مزدور به بهانه زبان ,من اذربایجانی را از مام وطنم ایران جدا کرده , به من هویت ترکی می قبولاند. با سرافرازی و بدون تعارف و بدون هیچ رودربایستی ارزوی من , همانا پیشنهاد زنده یاد دکتر تقی ارانی است که برچیدن این زبان بیگانه از ایران و جایگزین کردن زبان مادری ایرانی ما آذربایجانیان را پیشنهاد کرد.
این پیشکار بزرگان و پژوهشگران است که به ان مشتی درمانده فکری که هنوز زیر هنایش اندیشه های مارکسیستی گیر کرده اند و یا اگاهانه خودشان را با نقشه های برنارد لوییز هماهنگ می کنند, این جستار ها را به مردم همگانی باز کرده و سپس برای همیشه به کناری گذارند.
شگفتی نیست که رژیم ادم کش اسلامی با ترک و فارس کردن این اندازه گسستگی در میان جنبش سراسری انداخته است.
بیاد ان دانشمند و چکامه سرای بزرگوار نظامی کبیر:
ترکی صفت وفای ما نیست
ترکانه سخن سزای ما نیست
انکز نسب بلند زاید
اورا سخن بلند باید
چرا کسی نیست که به زبانی گویا و همه کس فهم به این همه روشنفکر نمایان جا بیاندازد که ما در ایران اقوام نداشته و نداریم ولی گویش های گوناگون یک زبان را داریم.
مگر دگرگون شدن زبان من آذربایجانی, ان هم به زور شمشیر وحشیان آسیای مرکزی در چندین سده ی پیش به من هویت تازه ای می دهد.؟
مگر دگرگون شدن زبان مردمان امریکای لاتین به زور شمشیر و تفنگ اسپانیایی وپرتغالی , این مردم را اسپانیایی و پرتغالی کرده است؟
اگر این زبان زمین گیر , که بدون فارسی و عربی برای اب و نان و زمین و آسمان هم واژه ندارد , زمینه ای برای هویت سازی دروغین و ابزار بهره گیری برای دشمنان ایران باشد , هیچگونه حقی برای گسترش و نگهداری ان نباید باشد. شما اگر کتاب ان زن پتیاره برندا شفر را خوانده باشید ( من خود فقط 100 برگ نخست را خواندم و دیگر برای ان همه دروغ و تاریخ سازی تاب نیاورده و ان را به گوشه ای انداختم) , می بینید که چگونه این مزدور به بهانه زبان ,من اذربایجانی را از مام وطنم ایران جدا کرده , به من هویت ترکی می قبولاند. با سرافرازی و بدون تعارف و بدون هیچ رودربایستی ارزوی من , همانا پیشنهاد زنده یاد دکتر تقی ارانی است که برچیدن این زبان بیگانه از ایران و جایگزین کردن زبان مادری ایرانی ما آذربایجانیان را پیشنهاد کرد.
این پیشکار بزرگان و پژوهشگران است که به ان مشتی درمانده فکری که هنوز زیر هنایش اندیشه های مارکسیستی گیر کرده اند و یا اگاهانه خودشان را با نقشه های برنارد لوییز هماهنگ می کنند, این جستار ها را به مردم همگانی باز کرده و سپس برای همیشه به کناری گذارند.
شگفتی نیست که رژیم ادم کش اسلامی با ترک و فارس کردن این اندازه گسستگی در میان جنبش سراسری انداخته است.
بیاد ان دانشمند و چکامه سرای بزرگوار نظامی کبیر:
ترکی صفت وفای ما نیست
ترکانه سخن سزای ما نیست
انکز نسب بلند زاید
اورا سخن بلند باید