
روز چهارشنبه، 2 فوریه 2022، آقای ایرج مصداقی در یکی از برنامههای میهن تی وی، اتهام سخیفی را به من و عدهای دیگر نسبت داد و مرا همدست و همکار وزارت اطلاعات رژیم ددمنش و ضدبشری جمهوری اسلامی قلمداد کرد.
میهن تی وی به مدیریت سعید بهبهانی، در میان نیروهای سیاسیِ ایرانیان خارج از کشور کاملا شناخته شده است. تلویزیونی که به هیچ پرنسیپ اخلاقی پایبند نیست، در آن، فحش و ناسزا و اتهام، همانند نقل و نبات مصرف میشود. آقای ایرج مصداقی پای ثابت این تلویزیون است.
شناخت من از آقای ایرج مصداقی
ایرج مصداقی در جوانی، به دلیل هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران دستگیر شده، 10 سال در زندان بوده و در تمام این مدت، تحت شدیدترین شکنجههای ضد انسانی قرار گرفته و در نهایت و خوشبختانه، از قتل عام زندانیان سیاسی در سال 1367 جان بهدر برده و سپس موفق به فرار از کشور شده است. مدتی با مجاهدین خلق بوده و بعد، از آنها جدا شده است. از آن پس، وارد لیست سیاه این سازمان شده و به شدت مورد آزار و اذیت آن قرار گرفته و همواره زیر بمباران اتهامهای آن سازمان بوده است. آقای مصداقی از مجاهدین خلق جدا شده ولی متاسفانه فرهنگ خشونت کلامی و اتهامزنی آنها را کنار نگذاشته است.
او در چندین جلد، خاطرات خود را از زندان، شکنجه و کشتار نوشته است. از نظر من، هر یک از این کتابها (آنهایی که خواندهام) اشکالاتی دارند ولی اطلاعات بسیار مهمی را از زندانها و شکنجهها و اعدامها به دست میدهند که بسیار ارزشمندند و مایه قدردانی واقعی. من به نوبه خودم و از این بابت، سپاسگزار ایشان هستم.
آقای مصداقی در میان نیروهای سیاسی ایران شهرت زیادی دارد و اخیرا در جریان دستگیری و محاکمه حمید نوری، با ایفای نقشی اساسی در آن، بر شهرت خود افزوده است. بدون هیچ شکی، دستگیری و محاکمه حمید نوری واقعه تاریخی بسیار مهمی است و در تاریخ ایران، گرهخورده با نام ایرج مصداقی، ثبت خواهد شد.
من باز هم از آقای ایرج مصداقی به دلیل نقش پراهمیتی که در این مورد ایفا کرده است تشکر میکنم و سپاسگزار ایشان هستم.
ولی از نظر من آقای مصداقی خصوصیاتهایی دارد که بسیار مایه تأسفاند. او بسیار کینهتوز است. به راحتی، مخالفین و منتقدان خود را به باد فحش و ناسزا میگیرد و آنها را به وزارت اطلاعات رژیم میچسباند. من کسی از مخالفین و منتقدین او را نمیشناسم که فحش نخورده باشد و به وزارت اطلاعات رژیم نسبت داده نشده باشد. او در این موارد به کسی رحم نمیکند. از شخصیتهای نامدار سیاسی مانند زندهیاد فریبرز رئیسدانا و رضا علامهزاده و... گرفته تا اشخاص بینام ونشانی چون اژدر بهنام از زخم زبان و اتهامهای او در امان نماندهاند. او حتی وبسایتهای سیاسی معتبر را هم بینصیب نمیگذارد. از نظر ایرج مصداقی، وبسایتهایی مانند "اخبار روز" و "عصر نو" و کلا وبسایتهایی که مطالب او را منتشر نمیکنند، در تیول وزارت اطلاعات رژیم هستند. این شیوهها به زیان اپوزیسیون و مخالفین رژیم است و تنها جمهوری اسلامی از آنها بهره میبرد!
درباره من
آقای مصداقی ضمن معرفی من و سایت "آرشیو اسناد اپوزیسیون ایران" و قدردانی از کار من در این زمینه (از ایشان ممنونم)، یک اطلاع نادرست هم به شنوندگان خود میدهد و آن اینکه اژدر بهنام عضو "حزب چپ ایران" است. من در روند شکلگیری این حزب شرکت داشتم و مدتی هم عضو آن بودم ولی به دلایل شخصی، مدتی است که عضو هیچ حزب و سازمانی نیستم و تلاش میکنم به کارهای خودم برسم.
مقاله "کیمیا خاوری"
آقای مصداقی نه از موضوعی جدید، بلکه از مقالهای برافروخته است که حدود 7 سال پیش، با عنوان "ایرج مصداقی یک پدیده امنیتی یا یک معضل روانی ـ اجتماعی؟" با امضای "کیمیا خاوری" در سایت ایرانگلوبال منتشر شده است. در زمان انتشار این مقاله، من در اداره سایت ایرانگلوبال هیچگونه مسؤلیتی نداشتم.
داستان این مقاله اینگونه بود که روزی دوست عزیزم آقای کیانوش توکلی در ایمیلی از من خواست که نگاهی به مقالهی مورد بحث بکنم و اصلاحات لازم را در آن انجام دهم تا منتشر شود. پذیرفتم. تصور من تنها رفع اشکالهای املایی و انشایی بود. ناگفته نگذارم که من یک ویرایشگر حرفهای و وارد در این کار نیستم. مقاله برایم ارسال شد. مقاله، فرض امنیتی بودن را بررسی مینمود، دلایل این فرض را برمیشمرد و سپس آن را رد میکرد. تیتر مقاله فرضیه امنیتی بودن را القا میکرد. پیشنهاد من تغییر کامل تیتر و حذف کامل فرض امنیتی بود. نویسنده نپذیرفت. در نهایت، تیتر اندکی تغییر یافت و جملات مربوط به فرض امنیتی به شکل سؤالی درآمدند و مقاله علیرغم میل باطنی من منتشر شد. من شخصا بیشتر نظرات نویسنده را قبول نداشتم.
این، نقش من در انتشار آن مقاله بود و جرمی که ایرج مصداقی به خاطر آن، اتهام همکاری با وزارت اطلاعات را به من چسباند و اکنون تکرار میکند!
این که "کیمیا خاوری" کیست، ربطی به من ندارد. مسؤلیت اعلام یا عدم اعلام نام حقیقی وی با آقای کیانوش توکلی و خود "کیمیا خاوری" است.
تفاوت بین نویسنده و ویرایشگر
نویسنده، مطلبی را مینویسد و به کسی میدهد تا ویرایش کند. ویرایشگر پیشنهادات خود را به نویسنده میدهد و در نهایت، این نویسنده است که تصمیم نهایی را میگیرد. ممکن است ویرایشگر با تمام یا بخشی از نظرات و مواضع نویسنده موافق یا مخالف باشد. ویرایشگر هیچ مسؤلیتی در برابر مواضع نوشته به عهده ندارد. آقای مصداقی این را در نظر نمیگیرد و آنها را درهم میآمیزد!
"افشاگری" در مورد متن مقاله توسط آقای مصداقی
آقای مصداقی در این برنامه که 47 دقیقه از آن به این موضوع اختصاص دارد، فرضهای مقاله و استدلالهای مربوط به این فرض را میخواند و وانمود میکند که نتیجهگیری مقاله است. در صورتیکه، مقاله به این نتیجهگیری میرسد که مورد آقای مصداقی یک معضل روانی – اجتماعی است. در یک مورد هم تلاش میکند با یک جابجایی در جمله، به این مقصود برسد. سپس جملههای یکی از نظراتِ زیر مقاله را به عنوان متن مقاله میخواند!
معذرتخواهی!
در نهایت، آقای مصداقی در دادگاهی که در آن، هم شاکی است و هم دادستان و هم قاضی! ضمن تکرار مکرر اتهام امنیتی علیه من، فرمان میدهد که اژدر بهنام باید معذرتخواهی کند!
نه! ویرایشگر به دلیل ویرایش یک مطلب از کسی معذرتخواهی نمیکند. ویرایشگر مسؤل محتوای مطلب نیست!
این من نیستم که باید معذرتخواهی کنم! بلکه برعکس، یک معذرتخواهی از آقای مصداقی طلبکارم! و بهترین شیوه معذرتخواهی ایشان هم میتواند این باشد که دست از فحاشی و اتهامزنی به این و آن بردارد و به جای آن، در مورد سخنان مخالفین و منتقدین خود بیندایشد! اگر آنها را نمیپذیرد، با دلیل و منطق ردشان کند! فحش و ناسزا و اتهامزنی برای ایشان مشروعیت و محبوبیت به ارمغان نمیآورد!
19 بهمن 1400
8 فوریه 2022
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید