تردید داشتم چه اسمی را انتخاب کنم
16.03.2022 - 20:45
اکثر مردم فقط قهرمانان مرده را می خواهند (2)
از سال سیاه ۶۰ تلاشم این بود که از یاسوج هر چه دورتر باشم (3)
اینها که با زورو جنگ روزگار مردم را سیاه کردهاند، نمی توانند از خنده کودکان جلوگیری کنند(4)
ازپاقدم هدیه پاریسی یک طرف مملکت در جنگ میسوخت و طرف دیگر در سیلاب(5)
بستری با برگ و خاشاک ساختم ؛ دور و برم را از نگرانی وجود مار لگد زدم 6
قدم و فکر آغاز این سفرم از پشت بام خانه میر جعفرهفده سال قبل شروع شد 7
11
قبل از آنکه مرا از زمین بلند کنند پوزه و نفس نفس زدن سگ را که اطرافم را بو میکشید حس کردم .دو دست درشت زیر دو بازویم را گرفته بودند .از پلکان مانندی مرا بالا کشاندند و من ، با فشار به شانه هایم روی تختهای نشستم. ماشین حرکت کرد و بعد از مدت کوتاهی در جایی که صداها ی بیشتر شنيده میشد توقف کرد ، مرا پایین آوردند و پس از طی مسافت کوتاهی همچنان که کسی زیر بازویم را گرفته بود راه رفتیم، بعد چشم بند را برداشت .جوانی با لباس نظامی که تفنگی از شانه چپش آویزان بود ،با دست راست به سمت دری که باز بود اشاره کرد . دوای، دوای ،به نظر م رسید که میگفت بدو ،بدو.اما با آن فاصله کم احتیاج به دویدن نبود. نگاهی به او کردم یک لباس ساده بدون نشان و درجه داشت .من به داخل اتاق رفتم ،کیف و بقچه من دستش بود آنرا همان نزدیک در به آرامی زمین گذاشت. همچنانکه صحبت میکرد به سکوی تخت مانندی اشاره کرد .میز کوچکی که یک طرفش در دیوار نسب بود با یک صندلی چوبی در سمت چپ تخت قرار داشت و در دیوار بالای میز یک لامپ بود که یک شبکه آهنی در جلو لامپ قرار داشت و نور ازمیان شبکه بداخل می تابید. بر گشت و در را پشت سر خود بست. دیوار روبهروی تخت پنجرهای داشت که با ميله های فلزی بسته بود و از آنجاهوا به داخل می آمد. همه چیز سریع اتفاق افتاده بود و نمیتوانستم به چیزی فکر کنم. مدتی گذشت .در باز شد و دو نفر دیگر همراه همان سر باز قبلی به داخل اتاق آمدند. یکی از آنها چهره مغولی و موی مشکی داشت و دیگر ی بور و هر دو با درجه و کلاه نظامی. سرباز دو تا پتوی یک رنگ و یک لیوان فلزی لعاب دار و یک ظرف فلزی پر از آب را روی میز گذاشت و برگشت و پشت سر دونفر دیگر ایستاد .آن که موی مشکی داشت فارسی پرسید اسمت چیست. در یک لحظه تردید داشتم چه اسمی را انتخاب کنم ، به این فکر نکرده بودم.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
کیانوش توکلی
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید