رفتن به محتوای اصلی

چند سال بود که خودم نبودم
20.03.2022 - 07:01

 

کسی بدرستی نمی‌توانست ثابت کند که از کجا شروع شد/8

کشيدن لوله های نفت با مرگ بلوطها همراه بود!/9

12

چند سال بود که خودم نبودم در یک لحظه، طولانی ترین لحظه، انگار مغز م راکد و زبانم قفل شده بود. چند سال بود که خودم نبودم. یعنی دقیق تر بگویم ،من واقعی چند سال پیش تمام شده بود.مثل دفتر یاکتابی که جلد اول را تمام شده ،بسته و در جایی دنج قائم کنی، جایی که دست اجنه برای سوختن آن در جشن‌های کتاب سوزان به آن‌ نرسد. مجبور بودم که همان جلد اول را از همه پنهان کنم. هردو به من نگاه می کردند و من مثل پوست اندازی ی سختی انگار از پوسته ی سخت تنی بیرون آمده‌ گفتم خلیفه، خلیفه موسوی. مو مشکی گفت:آها ،خلیفه کس دیگر همراه تو بود.گفتم نه.چند جمله روسی باهم حرف زدند،دوباره رو به من کرد و گفت. البته شما این طرف مرز تنها بودی.آنطرف مرز کسی همراه تو بود .گفتم نه تنها آمدم. صدای ماشین و صدای صحبت در بی سیم در بیرون اطاق شنيده می‌شد. با هم حرف زدند .مو مشکی رو به من کرد و گفت: شما امشب اینجا میخوابی،بیرون نگهبان هست ،اگر کاری داشت به در میکوبی ،با رفتن آنها سرباز در را بست و من پتو هارا روی تخت پهن کردم. هوا گرم بود ،پنجره کوچک‌ مشبک باز بود و لامپ در سمت چپ می سوخت‌. موقع خواب نبود ،کمی آب خوردم و روی تخت دراز کشیدم . بدنم سبک بود و سرم روی بدنم سنگینی نمی کرد.

 

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.