Skip to main content

● ادبیات

ابوالفضل محققی
سلام
نامت چیست؟
نامم کنجکاویست
شهامت نافرمانی است
طاقت است و کار
با صادر نشدن پروانه نمایش جدید برای "لامینور" به کارگردانی داریوش مهرجویی از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این فیلم به شکل رسمی از ترکیب اکران نوروز ۱۴۰۱ خارج شد و تلاش‌های تهیه‌کننده و بیانیه صنف‌های سینمایی برای نمایش عمومی آخرین ساخته آقای مهرجویی بی‌اثر ماند. استدلال مسئولان سازمان سینمایی آن است که دو سال از صدور مجوز نمایش این اثر سینمایی می‌گذرد و این مجوز "منقضی" شده است.
زهره فکور صبور بازیگر تلویزیون که برای بازی در سریال‌هایی مانند "مسافری از هند"، "نرگس"، "دلنوازان" و یک فصل از سریال طنز "پایتخت" شناخته می‌شد و مشغول بازی در یک مجموعه تلویزیونی جدید بود، دهم اسفند درگذشت. او ۴۳ سال داشت و رسانه‌های ایران اخبار ضد و نقیضی درباره علت مرگ او منتشر کرده‌اند.
آنکه اتوبوس را می انبازد از نوابغ بُرنا
و می فرستدشان ته درّه
بی آنکه آب تکان بخورد در دل راننده
ازین سرزمین برنخاسته
از جهنم می آید
با ریشی از قبضه ی آتش
دکتر خلیفه موسوی
صدای خنده آن کودکان مرا به تپه ماهورها و جنگل‌های بلوط و رایحه ی گلهای کالو برد . زمانیکه با کودکان همسایه بزغاله ها و بره ها را برای چرا می بردیم و سرمست از بوی گلهای کالو در میان آنها غلت می زدیم .همچنانچه زور خواب بر بدنم فشار می آورد چشمانم را بستم و حس کردم که عضلات صورتم شل شد و تصور کردم که لبانم در حالت لبخندند. آخرین فکرم قبل از این‌که خواب چیره شود این بود که این فسیل‌های زنده شده ، این نماد های غم و ماتم و این جانوران ماقبل تاریخ که با زور و جنگ روزگار مردم را سیاه کرده‌اند،
منوچهر برومند (م. ب. سها)
زقوم : مخفف زقّوم است . که نام درختی است که بر حسب مندرجات قرآن مجید در قعر دوزخ می روید . براین درخت میوه ای است که غذای دوزخیان باشد.‌ در سه سوره قرآن مجید از زقّوم سخن به میان آمده آیه ۶۲ صافات، آیه ۴۳ سوره دخان، و آیه ۵۲ از سوره واقعه.‌میوه های این درخت به شکل سرهای شیاطین باشد. دوزخیان از آن می خورند و در دل آنها فلز گداخته غلیان می کند. و در پی آن آب جوش می نوشند !
م. روان‌شید
بدونِ شک قتلِ «بکتاش آبتین» قتلِ حداقل دو نفر بود
دکتر خلیفه موسوی
در آینه دستشویی به خودم نگاه کردم . موهای سرم کوتاه بود و پس از چند روز نتراشیدن ریش ،وقتی که دکمه آستین های پیراهنم را می بستم شبیه بسیجی ها می شدم. میان چماق داران حکومتی ،استخدام شده ها در سپاه پاسداران آخوند ها و بسیج، مد شده بود
خبر مرگ برادر و زن برادرش را در آمریکا شنید. برادرزاده اش زنگ زد و قبل از اینکه چیزی بگوید می‌دانست که خودکشی کرده‌اند.
:«خودکشی کردند.»کریس؛ خانواده، برادرش کریستیان را این‌طور می‌نامیدند، در کف حمام برای خود و دینا جایی درست کرد، در را بست و درزها را گرفت، بخاری ذغالی را روشن کرد، هر دو قرص خواب خورده بودند. خوابیدند و دیگر برنخاستند. کریس به درٍ حمام نوشته‌ای چسبانده بود تا کسی بدون آ
راشل زرگریان
او همان زن خمیده که بیمار دیده میشد با دو تن از همراهانش در همان
مسیر شن زار که من گم شده بودم
بیژن اسدی‌پور
روحانی عضو «کانون نویسندگان ایران در تبعید» و از بانیان گروه ادبی «دفترهای شنبه» در لس‌آنجلس و از اعضای «شورایعالی سازمان‌های جبهه ملی ایران – در خارج از کشور» بود. از او کتاب «مصدق و ایران معاصر» در سال ۱۹۹۶ چاپ و منتشر شده است.
طاهره بارئی
بهمن، فصل مناسبی برای سنبل ها نیست

اما چه باد کرد

گلفروش ها زمان را با شلاق پیش فروش کرده

شنیدنِ گلهای زیر تاخت و تاز دقایق را

با هیچ گوشی روا نشمرده اند
کلاس پنجم ابتدایی بودم. سر ساعت فارسی معلم، این شعر را برای اولین بار برایمان خواند. خانم گلبرگ معلم کلاس پنجم را زیاد دوست نداشتم. برعکس آن یکی؛ معلم صبحی ها ،خانم گلبرگ به سختگیری معروف بود و من هم مثل همه ی بچه های دیگر کلاس پنجمی اصرار داشتم به کلاس او بروم. آن روز اما این شعر شروع رابطه ی دوستانه ی من و خانم گلبرگ شد.
ابوالفضل محققی

شهر گمشده داستان زنان ومردانی است که حضور پُربار و قلب‌های پُرمهرشان شناسنامه و هویت شهرشان بود و شهر با آن‌ها معنا می‌یافت. من این کتاب را به تمام شهرهائی تقدیم می‌کنم که زیبائی خود را از زیبائی حضور انسان‌های بزرگی می‌گرفتند که سرشاری حیات را با زمزمه‌های عشق به انسان و انسانیت در گوش مردمان شهرشان زمزمه می‌کردند. مردان و زنانی که دنیای پاکیزه و ساده کودکان شهر را با مهر، صفا و کار خویش پی می‌ریختند و با عطر وجود خود آن را عطرآگین می‌ساختند. تمامی کودک
آرش عزیزی
«تا فردا» محصول مشترک ایران، فرانسه و قطر است و مثل چند فیلم ایرانی دیگر از حمایت مالی موسسه فیلم دوحه برخوردار شده است. این فیلم قصه مادر جوانی (با بازی صدف عسگری) را بازگو می‌کند که فرزندی خارج از ازدواج به دنیا آورده و او را از والدین خود پنهان کرده است. وقتی والدین تصمیم می‌گیرند سفری فوری به تهران داشته باشند او چند ساعت وقت دارد تا جایی را برای پنهان کردن نوزاد که صدف نام دارد، پیدا کند و همین باعث جست‌وجو در سطح شهر و برخورد با موانع مختلف قانونی و اجتماعی می‌شود.
مصطفی عزیزی
در سال ۱۳۸۸ وقتی اعتراض‌ها به تقلب در انتخابات مردم را به خیابان کشاند و «جنبش سبز» شکل گرفت، باز خانواده باکری خبرساز شد. مجتبی ذوالنور، جانشین پیشین نماینده رهبر جمهوری اسلامی ایران در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مدعی شد که فاطمه چهل امیرانی، همسر حمید باکری، به عقد علی یونسی، وزیر اطلاعات دولت خاتمی درآمده است.
منوچهر برومند (م. ب. سها)
او استاد براتعلی فدائی هروی بود که در سال ۱۳۰۷ خورشیدی در کهنه شهر هِرات پا به عرصه هستی نهاد و در پنجم آذرماه سال ۱۴۰۰ خورشیدی پس از یک عمر طولانی پر فراز نشیب که مصروف شاعری و ادب پروری و مبارزه قلمی و قدمی با عناصر فاسد اداری و مقاومت و مداومت در مخالفت با ارتش متجاوز شوروی و ایادی داخلی وابسته به بیگانه کرد در سن ۹۲ سالگی چشم از دیدار این جهان دون فرو بست.
طاهره بارئی
گفت برای تهی کردن روح شما خالی شده بر زمین

به آوار کردن فکرشما بسته شال بر کمر.
هادی خرسندی
در روستایی سرسبز، هشتاد کیلومتری ساری پیرزنی هست که نمی‌داند اسرائیل کجاست. من ویدئویش را چند بار دیده‌ام. با اینکه لحظه غلیظ محلی دارد، روشن است که می‌گوید نمی‌دانم اسرائیل کجاست.
کتاب «زنی آرایش روزگار؛ در حالات شعری طاهره قرة‌العین» نوشته رضا فرخفال، نویسنده ایرانی، پژوهشی درباره «راز ناگشودنی» یک شاعر مقتول به دست حکومت است که در گذر تاریخ ایران، با قتل دیگر شاعران، تکرار شده است.
اصغر نصرتی (چهره)
ساختن فیلم در ایران بسان آن است که شما بخواهید جهان وسیع پیرامون خودتان را نه تنها از یک دریچه ی تنگ ببینید، یلکه تماشاگرتان را هم بخواهید و مجبور کنید چنین «تنگ‌نظرانه» این جهان را بنگرد و تازه آن را آنگونه که شما قصد توصیف‌ش را داشتید، و از همه مهمتر آنگونه که واقعیت زندگی‌ست، بفهمد
ابوالفضل محققی
نامش دلشاد است .سی سال بیشترندارد. قدی نسبتا بلند، بدنی ورزیده صورتی معمولی که به چشمانی روشن وپرسشگرمنتهی می شود. اما مهم ترین مشخصه اش دستان بسیار قوی اوست زمانیکه با خوشحالی دستت را می فشارد وتواحساس می کنی استخوان های دستت درون یک گیره قوی قشرده میشود طوری که قادر به خارج کردن آن نیستی! فشاری که نوعی حس محبت و اطمینان خاطر در تو ایجاد می کند.
مصطفی عزیزی
اصغر فرهادی یکی از پرافتخارترین فیلم‌سازان ایرانی از حیث گرفتن جوایز جهانی است و همین که دو جایزه اسکار فیلم خارجی را در انبان دارد، کافی است. اصغر فرهادی با اوج گرفتن اصلاحات در ایران اوج گرفت و با فرود آن در حال سقوط است. این‌که «جمهوری اسلامی» فیلم «جدایی نادر از سیمین» را در دوران احمدی‌‌نژاد به اسکار معرفی کرد، «فروشنده» را در دوران روحانی و «قهرمان» را در دوران رئیسی به‌خوبی نشان می‌دهد، کلیت جمهوری اسلامی و جناح‌های آن برای پیدا کردن مقبولیت جهانی متحد می‌شوند.
علی مصلح
مسعود کیمیایی به عنوان باسابقه‌ترین فیلمساز حاضر در جشنواره چهلم فیلم فجر با انتشار بیانیه‌ای از داوری شدن فیلم جدیدش در رشته بهترین کارگردانی جشنواره در حالی انصراف داده که به نظر می‌رسد حاشیه‌های دو سال پیش جشنواره همچنان مانند ابر سیاهی بر سر این مهم‌ترین رویداد سینمایی ایران سایه انداخته است و دامنه ماجراهای "تحریم" جشنواره در سال ۹۸ به شکل دیگری ادامه دارد.
منوچهر برومند (م. ب. سها)
ماه بهمن شد و می گرید باغ
هق هق ابر و هیاهوی کلاغ
م. روان‌شید
و چه کسی گفته آن‌که ساکنِ ایران نیست، نمی‌تواند یا صلاحیتِ اظهار نظر در مورد مسایلِ ایران را ندارد؟! فرهنگِ یک کشور را تنها ساکنانَ جغرافیاییِ آن کشور نمی‌سازند، زبانِ مشترک و آبشخورِ مشترک است که فرهنگ را معنا می‌دهد و نه جغرافیای سکونتی خاصه اینکه بعد از سال ۱۳۵۷ این بند عملا بخشِ زیادی از هنرمندان در رشته‌های مختلف را از گردونه خارج؛ و عملا میدان را برای ترکتازیِ بدخواهان حکومتی و غیرحکومتی باز می‌کند...
محمد احمدی زاده
باخچامیزدا قونچه لر آچیلمادان کسیلیر،
در بوستان ما غنچه ها ناشکفته چیده می شوند
هادی خرسندی
بی خانمان‌اند. شب‌ها از سرما در اتوبوس‌های شهری می‌خوابند. بعد از ۴۵ دقیقه در آخر خط بیدارشان می‌کنند و از اتوبوس بیرونشان می‌اندازند. اگر هنوز پولی داشته باشند باقی خواب قسطی را در اتوبوس بعدی ادامه می‌دهند.
حسین والامنش، نقاش و مجسمه‌ساز ایرانی ساکن استرالیا در ۷۳ سالگی در شهر آدلاید، در استرالیای جنوبی درگذشت. او از هنرمندان مطرح استرالیاست و آثاری از او و همسرش آنجلا والامنش در بسیاری از موزه ها و مراکز فرهنگی و شهری دیده می‌شود.
نهاد مردمی در پی برگزاری نخستین مسابقه‌ جهانی مجازی برای گزینش بهترین آثار موسیقی در راستای آزادی ایران می باشد. این مسابقه از ۱۲ ژانویه ۲۰۲۲ برابر با ۲۲ دی ۱۴۰۰ آغاز شده و در پنج مرحله برگزار می شود.
هادی خرسندی
حکومت اسلامی در دستگیری‌ها، بازداشت‌ها و جنایت‌ها، رکورد بهانه‌های خود را شکست!
از: ی. صفایی
داشتم کتاب میخواندم، کجا؟ روی تخت بیمارستان، اما ناگفته نماند که پاهایم را با زنجیر به تخت بسته بودند. بیخردهای جاهل نمیدانند که نویسنده را اگر به زنجیر هم ببندند به هر صورت برای خواندن و آموختن و آموزاندن در هر کجا که باشد کتاب بدست میگیرد و میآموزد‌ ‌و میآموزاند.
ایرج پزشک‌زاد نویسنده شهیر ایران معاصر در لس‌آنجلس در سن ۹۴ سالگی فوت کرد . آقای پزشک‌زاد متولد ۱۳۰۶ خورشیدی در تهران بود.
خواندن داستان‌های شلینک برای من سفر به گذشته‌ی نزدیک است. داستان نسلی که از پس جنگ باید دوباره خود را معنی کند. رفتارهایش را با دوستان، همسایگان، همکاران و حتی آن ها که در برابرش ایستاده بودند، بسنجد و براساس آن به محاکمه، تبرئه یا محکوم کردن خود برسد.
بعدها شلینک به موضوع جدا شدن دو آلمان و یکی شدن آن پرداخت؛ به زندگی مردم در آلمان شرقی، به کارهایی که ناچار به انجام آن بودند و کارهایی که برای به دست آوردن امکانات بهتر بدون اجبار انجام می دادند، کارهایی که احساس می
هادی خرسندی
یکی از هم‌رزمان حاج قاسم سلیمانی می‌گفت در یکی از سفر‌های سردار سلیمانی در بحران داعش در عراق در زمستان، از عراق تماس گرفت. صدای تیراندازی‌ می‌آمد و شرایط جنگی بود. شهید گفت شنیده‌ام تهران برف سنگینی آمده است. آهو‌های کوه نزدیک مقر سپاه حتماً برای غذا پایین می‌آیند. همین امروز علوفه تهیه کن و چند جا بگذار که از گرسنگی تلف نشوند. بعدازظهر مجدداً زنگ زد که چه کردی؟! گفتم انجام شد اما وسط نبرد داعش چرا نگران آهو‌هایید؟ حاج قاسم گفت به‌شدت به دعای خیر آن‌ها محتاجم.