Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفانه این حکومت از اهرم دین بر علیه مردم استفاده مینماید.و اقای احمدی مقدم هم برای منافع خود مجبور است گوش به فرمان رهبری باشد...تنها چیزی که برای این جماعت مهم است قدرت طلبی است..نه حقوق مردم

نوشته شده توسط: Anonymous

ممنون از جواب بلند بالا . جناب ائلیار شما در اطاق فکری چپی دنبال اثبات حقانیت داشته هایتان هستید . تجربه تلخ چهار نسل سوخته بدون موفقیت وعملکرد رفقایی که ماسین دولتی را بدست آوردند نمایان است . اگر انسان امروزی تمدنی دارد این تمدن هحصول جامه های سرمایه داریست وسوسیال دموکراسی اوروپای هم چنین است هیچ ربطی به مدعیان طبقه کارگر ندارد ودر مورد کتب نوشتاری باید گفت که در کتابخانه واتیکان هزاران جلد کتاب جن شناسی موجود است برای اشنایی با چپی که رفقای وطنی تولید دست دوم آنرا بصورت انبوه در سالیان دراز بانی بودند مراجعه به نشریاتشان کفایت میکند هیچ دوره ای راه گشای راه سعادت خود ومردمشان نبودند بیشتر خود سوز بودند در بوته توهم ودنیای دگمها وارزوهای شیرین نسل به نسل فدا شدند و امروز نسل جوان حرکت ملی آذربایجان افسوس انبوه انرژی به حدر رفته را به خوبی درک میکند وراه رهایی ملی را در

مرکز توجه خود دارد و آرزوی داشتن حاکمیت ملی با قوانین حقوق بشر وجامعه جهان آزاد است .الگویی بهتر از جوامع اسکاندیناوی فعلا سراغ نداریم اگر شما دارید بفرمائید . وبه خاطر اعتراض اقای موحدی چت بنده ایجا به پایان میرسد!
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ونداد،متاسفانه تیتر و مضمون کلی نوشته شما تنها مروج جهل و عقب ماندگی از نوع تبلیغات مذهبی آخوندها است. شما به عنوان یک خبرنگار حق دارید هرکسی را به هر شکلی که خواستید معرفی بکنید و در صورتی که دوست داشتید آن شخص را افتخار خود بدانید ولی 1)فکر می کنم افتخار سازی برای ملت آذربایجان خارج از حیطه وظایف شماست 2) این که یک نفر وصیت کند که کفنش چه شکلی باشد نه مایه افتخار است و نه آن وصیت مرجعی برای سنجش صحت چیزی.
شهید جدی شاید اخلاق، جسارت و توانایی های افتخار آمیزی داشته است ولی وصیت وی تنها درسطخ وصیتهای دیگری است که فقط دینی به گردن فرزندانش باشد و ارزش دیگری ندارند همانند. دوست دارم قبرم در مشهد باشد، دوست دارم نمازم را امام بخواند. سجاده مرا در داخل قبرم قراردهید، بر سر قبرم کریه نکنید، خرج احسان مرا به یتیمان بدهید و ...

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ایرانی اصیل
1. نژاد پرستی همان است که شما خود را ایرانی اصیل می دانید. کسی که خود را ایرانی اصیل بداند طبیعی است که بسیاری از ایرانیان دیگر را غیر اصیل می داند و لابد این هم نشانه هومانیستی و انسان دوستی است
2. متاسفانه نه تنها منطق شما اشتباه است و جای بحث ندارد، مثالهایی که مثلا برای استدلال خود آورده اید هم کاملا غلط می باشد. از جمله اینکه الف) نه تنها دین پاکستانی ها و بنگلادشی ها با هندوها متفاوت است بلکه زبانشان نیز متفاوت است. ب)زبان پاکستانی ها و بنگلادشی ها هم با هم متفاوت است و تنها دلیل جدا شدن بنگلادش از پاکستان تفاوت زبانی بود و روز جهانی زبان مادری هم به نام شهدای استقلال بنگلادش نامگذاری شده است. ج) پس از عوض شدن زبان مصری ها به عربی، مصر به یک کشور عربی تبدیل شده است و جزو اتحادیه عرب است و هیچ کس مصر را یک کشور رومی یا اروپایی نمی شناسد و جزو اتحادیه اروپا نیست. ...

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستانی که مساله ی هویت طلبی ملت های تورک و کورد (و استقلال در صورت برآورده نشدن حقوقشان) را محدود به چند شخص میدانند را توصیه ای میکنم که کمی زمان گذاشته و با تعدادی از مردم شهرهایشان صحبتی بکنند, اگر واقعا نظراتتان به عمد بر خلاف واقعیت نیست.
در تایید مطلب جناب حسین بنده نیز چاره ی حل مساله توسط دوستداران ایران! را در ریشه یابی مشکل و نا با سعی در پنهان کردن آن میدانم.

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنتهای هلگا و عباس اردبیلی عزیز مهر تاییدیست بر جمله ی آقای شاملی:
"فضای ذهنی جامعه سیاسی فارس در ایران مسموم تر از آنستکه بتوان مسائل سیاسی را بدور از انگها، افتراها و انحراف از اصل مسئله مورد بحث و بررسی قرار داد"
ozge çirağina yağ olmax besdir...

نوشته شده توسط: Anonymous

عزیز شاملی, اینها همان را بیرون میریزند که در چنته دارند. کی گوش شنوائی به حرفهای این ها دارد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

یاد شهید قلم استاد سعیدی سیرجانی جاودان باد که جمله‌ی معروف, زیبا و بسیار پرمعنای "همه چیزمان به همه چیزمان می‌آید" از این فرزانه‌ی نازنین است.

نوشته شده توسط: یونس شاملی

همه چیز در این مقاله نوشته شده غیر از موردی که علیه آن سخن گفته شده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام به دوستان من متولد قروه هستم کرد زبان هستم برایم جای تعجب است که چرا قروه را اذربایجان مینامند ایا به این دیار سفر کرده اند یا سر تعصب کور چنین میگویند قروه اقلیت اذری زبان دارد که در چند روستا و در شهر ساکن هستن که هیچ ادعا ارضی ندارند و رابطه خیشاوندی با کردها دارند فرهنگ کردستان و اداب و رسوم کردی را دارند مثلا لباس کردی میپوشند رقص و وسیقی کردی را مقبول میدانند و برای اطلع دوستان لحجه کردی قروه گروسی نیس بلکه لیلاخی وسورانی است لهجه بیجار گروس ی است با تشکر

ایران سرفراز کردستان د واباد و سر بلند
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای میر سید نمی خواهید از روش های پوچتان دست بردارید؟ تا به کسی اعتراض می شود که به ملیت ها توهین نکنید فوراً خودشان ترک و عرب و ... می شوند و به زعم خودشان جواز توهین و مسخره دیگران را کسب می کنند !! حالا هم شما که می خواهید حرف خودتان را در دهان دیگران بگذارید آخه گرگ را چه به حقوق و ملت ها ؟! که بدون آن بشود یا نشود !! آقای موذن زاده نه قورد را می شناسد نه "بز قورد" را ، او از حق و حقوق ابتدایی خود صحبت می کند که آنهم شما می خواهید با متهم کردنش صدایش را خفه کنید!! (حداقل وقتی می خواهید حرف در دهان دیگران بگذارید اول در مورد آن اطلاعات کسب کنید . پان ترک ها به گرگ ارزشی نمی گذارند نمادشان گرگ خاکستری است محض اطلاع گفتم تا من بعد هنگام جعل شعار به دردتان بخورد و جانتان را به خاطر ندانستن هدر ندهید!!)

نوشته شده توسط: Anonymous

ونداد گرامی
پناه بردن به طناب پوسیده جدایی طلبی راهی هست که بنطر برادران گرامی موحدی بدان پناه بردند. بنده از وقتی که این بزرگواران راه تبعید را در پیش گرفتند و با استاد بهرام مشیری و با معدود رسانه های طرفدار آزادی و دمکراسی برای ایران مصاحبه میکردند افکار و انگاشتهای ایشان را پی میگرفتم و سمپتی خاصی بدین بزرگواران پیدا نمودم اما در ادامه متاسفانه راهی پر مغالطه و عجیب را پی گرفتند که بسیار گیج کننده می باشد.
مقاله اخیر جناب امین موحدی در همین سایت و طرفداری بی چون و چرا از حرکت جدایی خواهانه پیشه وری و دارودسته استالین ساخته پیشه وری و باقروف که طبل وابستگی آنها از بام رسوایی فرو افتاده و استفاده از واژگانی مجعول همانند "ملت" آذربایجان خود گویای عدم خلوص ایشان در طرفداری از دمکراسی برای ایران و خواست یکپارچگی برای وطن عزیزمان است.
این چندگانگی در بیان عقاید و عدم ثبات در رای....

در نهایت به ضرر این بزرگواران تمام خواهد شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

اد سيمون از شركت هرمان ميلر ميگويد:
"نميتوان گفت كه يك اتومبيل داراي طراحي مناسبي است اگر چنانچه داراي بهترين نيروي محركه ِ بهترين صندليها و بهترين گيربكس باشد ِ ولي راندن آن دشوار بوده و كنترل آن در يك جاده خيس غير ممكن باشد . نكته اساسي اينست كه پي ببريم چگونه اجزا بر يكديگر منطبق شده و به صورت يك كل به طرزي مطلوب عمل كنند " -- خطاب به آقای توکلی : آیا الان شاهد دیالوگ و گفتگوی افرادی دگر اندیش هستید ؟؟ در قسمتی از تعریف چارچوب سایت ایران گلوبال " درباره ما " می خوانیم : -- " ایران گلوبال , بنا بر خصلت گفتگو و دیالوگ خود، مخالف سیاست حذف نظرات سایر دگراندیشان حقیقی و حقوقی است و در این خصوص سانسور را کار نادرستی می داند! " ... آقای توکلی ؛ آیا انتشار نوشتارهای اینچنینی که با عبارتهایی چون " ولی‌ در این میان وابستگان حرفه‌ای استبداد به تکاپو افتاده و با لجن پراکنی و سمپاشی قصد

برهم زدن فضای مفیدی را ..." ؛ توسط شخصی که خود را تحصیل کرده روزنامه نگاری و مسلط به 4 زبان زنده میداند ؛ از خصلتهای دیالوگ این سایت هست ؟؟ ... دیگر نویسنده بین المللی که سوابقش را از آرشیوش در این سایت بیشتر می داند ؛ می نویسد " ادبیاتت شما قابل پاسخ نیست نزدیک به سه‌ سال است من در این سایت مینویسم به جرات عرض می‌کنم در توانایی توهین و جهل و انکار حقایق مانند شما ندیده ا م" ؛ آیا کنترل کامنتها برای ایجاد بحثی مفید ؛ به این صورت ارتقا یافته ؟؟؟ .. کاربری که مدعی هستید وی را می شناسید و در تماس هستید ؛ در یادداشت فاضلانه خود ؛ نظیر این یادداشت در بالا "جناب اولاداعظمی سابق،من بعنوان یکی ازطرفداران ایرانگلوبال بایقین میگویم که شخص تازه وارد شما یکی ازطرفداران سایتهای پاسداران دکترمحسن رضائی ودکتراحمدنژادبوده وکلمات بکاربرده شمامانندتجزیه طلب وپان ترک ازسایتهای این دانشمندان جمهوری فارسی /اسلامی است! " ؛ خود را چون دانای کل و معلم اخلاق( فحاشی های ناموسی این معلم اخلاق هنوز در لینکهای دیگر موجود است" فرض کرده و هر آنچه از صفات خود می داند ؛ به دیگران نسبت می دهد و من در عجبم که این در کدام قسمت از سیاستهای سایت و در کدام اصول نوشته شده برای گفتمان و نقد ؛ گنجانده شده که این هرزنوشته ها به صفحه اصلی راه می یابد ... برای من اما همه اینها مهم نیست . من , آرشیوم , رفتارم , کردارم ؛ واضح و در دسترس است و از توهین , تهدید و ارعاب گروهی از همه جا رانده ؛ حتی انرژی هم می گیرم ....برای من شنیدن توهین از خبرنگار بین المللی! و هم پالگی هایش ؛ که به زبان ساده ؛ در بالا کل داشته هایش را رو کرده مایه افتخار و نشانه درستی کارم است ولی نشر اینها در اینجا برای شما آقای توکلی و سایر همکاران ؛ استاندارد دوگانه و ضعف است و علت را چنانچه مایل باشید خصوصی تر خدمتتان خواهم گفت / این چند نفر و وقت ازادشان و این شما و ادامه انتشار هرزیات
نوشته شده توسط: Anonymous

به نظرات تک تک این اشخاص آشنا هستم . این مجموعه ، مجموعه ایی انحرافی و بی صلاحیت هست که نمیدانند سیاست را با سین مینویسند و یا با صاد. اینها تا دیروز موسوی چی و کروبی چی بودند وازدیگران میخواستند که با جنبش سبزهمراهی داشته باشند. صحبتهایشان در آرشیو برنامه های نهاد به اصلاح مردمی موجود است. بهرحال، من ازاین طریق قصدندارم ماهئیت واقعی آنان را افشاء کنم . اما به جرات بگوئیم که اینها، حتی آقای تهرانی ، صلاحیت این را ندارند که بخواهند نظرات کارشناسی در پیشبرد مبارزات بدهند. بهرحال، توصیه من به این آقایان این است که درحد خود عمل نمایند. اگردارای دانش و بینش مبارزاتی هستید (که نیستید) ، پس میباید راه کارمشخص را ارایه دهید وپاسخگوی سئوالات امثال من باشید. واگرهم خود را دارای این صلاحیت نمیدانید، سعی نکنید به انحای مختلف خود را مطرح کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

ۀدم وقتی اینجا به دیدن و خواندن حرفهای تجزیه طلبان میپردازد تعجب میکند که چقدر اینها از تاریخ و جغرافیا و مردم شناسی ایران بی اطلاع هستند . و مصل علی بی غم در رویا و خیال مملکتی را تجزیه میکنند .من فکر میکنم وظیفه دولت و تمام سازمانهای ایرانی آنست که به این بیسوادان و غرض ورزان درس ایرانشناسی بدهند تا بفهمند آنها قطره کوچکی بیشتر در دریای ایران نیستند . با تغییر اسم ایران و ایرانی به فارس و زبان فارسی اینها به فریب خود و مخاطبانشان میپردازند . حدود 80 درصد مردم ایران با یک لهجه از زبان فترسی حرف میزنند و در مدرسه باید زبان نوشتاری فارسی را بیاموزند و این مسئله تنها حامل ترک و کرد و عرب نمیشود .

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام، من در عجبم که چرا جناب آقای توکلی عزیز هیچ چیزی به این ونداد گرامی‌ نمیگه همان طوریکه در بحثهای قبلی‌ توی کامنتها به برادران موحدی به صورت آشکار واکنش میداد!!! البته این موضوع را در کامنت فایل صوتی مربوط به ناصر خانزاده نوشتم که خوشبختانه یا بدبختانه آن فایل را برداشتند. با آرزوی ظرفیت پذیری و ظرفیت دهی‌ به نیروهای مخالف تجزیه طلب، پان ترکیستها...!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

این حرف شما واقعیت است متاسفانه چندین علت باعث میشود1- به علت عدم آموزش آکادمیک در مدارس نوشتن و خواندن به زبان تورکی برای عومم سخت است و مجبورا فعلا به این زبان مینویسیم و خوشبختانه در اثر استمرار تورکان این رویه نوشتاری در حال تغییر است
2- مطمئمن باشید اگر به نوشتن به زبان تورکی در سایهتایی که مبنا را فارسی قرار داده اند استمرار یابد در کل نه مقالات شما را درج خواهند کرد ونه نظریه ها را تایید خواهند کرد بهانه ای برای شونیستهای فارس میشود که اولین حرفشان: زبان رسمی فارسی است یعنی چه تورکی منویسی و.....و در حداقل امکان آکانت شما را مسدود خواهند نمود نمونه سایت بالاترین شما اگر یک کلمه تورکی بنویسی انگ پان تورک بهت میزنند و زود اکانت رو پاک میکنند ویا سایت کلوب دات کام چندباری اکانت منو به علتی که تورکی مینوشتم مسدود کردند

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای موحدی تو باز هم که گل کاشتی! تیتر مطلب از قتل بحث می کند ولی جمله آخر از مرگ مشکوک. می توانی سر کیانوش بی اطلاع کلاه بگذاری ولی ما که می دانیم زهتابی در 78 سالگی در خانه اش مرد. خودش هم طرفدار رژیم بود و برای خمینی شعر می سروده. شما حتی سکینه آشتیانی را هم می خواستید قهرمان کنید. دستتان رو شده.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی با سلام،

اگر چه ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. ولی برای شخصی با تجربه ، مثل شما ، حذف عوامل اطلاعاتی که به منظور تفرقه افکنی و کشاندن اختلافات نظری به درگیری های کلامی وارد فضای مجازی میشوند، دیر بود. رفیق دموکراسی در جبهه مردم موضوعیت دارد و تا هنگامی که دیکتاتور باقی است، با هر بزکی بایستی او را شناخت و افشا کرد. موفق باشید

پیش به سوی اتحاد تمامی نیروهای آزادیخواه و دموکرات از تمامی ملل ایرانی

نوشته شده توسط: Anonymous

خاتمی و اصلاح طلبان دیگر از ته مانده همین رژیم هستند و به آنها اعتمادی نیست

نوشته شده توسط: Anonymous

ونداد اولاد عظیمی‌ شما اشتباه می‌کنید آقای موحدی راست می‌گویند سه‌ سال است اینجا می‌نویسند از وقتی‌ که سایت شکل قدیمی‌ داشت ، وقتی‌ شما نمیتوانستید اسمتان راا بنویسید موحدی اینجا بود.ناشناس آشنا نیز اول جرات کنند اسمشان راا بنویسند بعد برای آقای موحدی تعیین تکلیف کنند

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای موحدی من نمیخوام به شما حمله شخصی‌ کنم اما نکاتی‌ به لحاظ سیاسی یادآوری می‌کنم. همه کسانی که میگوید شما را خوب میشناسند لابد باید بدانند که شما چگونه یک روز مقاله مینیویسی و از محمد رضا پهلوی دفاع میکنی‌ و روز دیگر مقاله مینیویسی و علیه آنها موضع میگیری!چند صباحی سلطنت طلب میشوی و چند وقت دیگر ضدّ سلطنت. در مورد آذر بایجان نیز وضع بر همین منوال است. یک روز ضدّ آذربایجان و جدائی طلبها هستید و روز دیگر خود را مدافع آذربایجان و استقلال آنها نشون میدی! در کّل به طور خلاصه همون هایی که شما گفتید شما را میشناسند به خوبی‌ از نوشته‌های متناقض شما دریافته اند که چگونه شما شخصیت متزلزل سیاسی داری که حتا به نوشته و عقاید خودت هم رحم نیمیکنی و مدتی‌ بعد به آنها نیز بی‌ احترامی میکنی‌. تنها چیزی که شما به دنبال آان هستید این است که

خودتون را با هر نحو ممکن مطرح کنید و هرجا هم منفعت مادی دیدید به آن طرف گرایش پیدا کنید و گرنه دلیل این همه دگرگونی‌های فاحش در مواضع خودتون آن هم در یک پروسه‌های کوتاه مدت چیست؟یکی‌ از دوستان شما به من میگفت که این موهدیها حاضرند هر کاری برای مطرح شدن انجام بدن و الگوی فکری آنها نیز فخرور می‌باشد. امیدوارن ایرنگلوبال در راستای آزادی بیانی که حرفهای موحدی را نشر میدهد در چارچوب همون آزادی بین نظر خواننده گان خود را هم بدون سانسور منتشر کند
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای عظیمی ادبیاتت شما قابل پاسخ نیست نزدیک به سه‌ سال است من در این سایت مینویسم به جرات عرض می‌کنم در توانایی توهین و جهل و انکار حقایق مانند شما ندیده ا م، به آقای مستشار با آن سابقه توهین می‌کنید همین چند ماه پیش بود که به خود آقای توکلی توهین کردید و حالا به من توهین می‌کنید .نوشته ائد جدایی‌ طلب هستم ,به ادبیات خود نگاه کنید آیا من حق ندارم از فرد بی‌ ادب جدا باشم همانطور که قبلان عرض کردم بروید خدا روزی تان را جای دیگر حواله کند و نگران ایران گلوبال نباشید و از طرف خود فقط صحبت کنید به توصیه آقای توکلی در ادامه نمیخواهم با شما وقت کشیی کنم .به شما نصیحت می‌کنم خود را اصلاح کنید با این ادبیات فقط خود را عذاب می‌دهید و وقت دیگران راتلف می‌کنید ه ،برای مطرح شدن راههای دیگری هم هست

در حفظ تمامیت ارضی ایران به این شکل موفق باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

ایران گوبال کمتر از یکسال هست که به صورت مشارکتی ؛ به کاربران کد کاربری داده است ؛ تا جایی که به یاد دارم ؛ پیش از آن تک ایمیلهای برادران موحدی ؛ راهی جز اسپم نداشت است ؛ خانه؟! .... یک راه حل ساده ؛ در جواب حرف ساده : اتحاد و همبستگی با چند نفر جدایی طلب و شایعه ساز که با تهدید و فرافکنی و زور در صدد نشر شایعه در جامعه هستند ؛ امکان پذیر نمی باشد ....شما از اوقات بیکاری خود استفاده کرده و این اتحاد را در جمهوری تازه تاسیس چد نفره تان ایجاد کنید و همان جا مستقل لو متحد ؛ خوش باشید ...دست بردارید که اینجا در ایران گلوبال ؛ موضع در برایر آینده ارضی کاملا واضح است ....اینکه اینجا اجازه حضور یافته اید تنها در راستای نشر آزادی بوده و نه تایید گفتار و اخلاق شما ....که متاسفانه سکوت در برابر فرافکنی های شما نیز خود مخدوش کننده این آزادی بیان و حتی تجاوز به حریم دیگران میباشد ؛ من

ایران و مسئله تمامیت به عنوان یک دانش آموز در این کلاس ؛ از گروه مدیریت درخواست می کنم ؛ بیش از این اجازه فرافکنی و تجاوز به حریم سایرین را به استادان این فن ؛ در این سایت ندهند .... خوشبختانه این چند روز به وضوح مشخص شده که تریبون هم به اندازه کافی دارند که از این بابت نگرانی ایجاد نشود
نوشته شده توسط: Anonymous

خدا روزیت‌ را جای دیگه حواله کنه، تمام.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آقای یونس رجبی گرامی، برای درک تفاوت نظریات سوسیالیسم سنتی -و سوسیالیسم دموکراتیک - که چپ سنتی و چپ دموکرات را از هم متمایز میکنند نیاز هست که شخص نخست از تئوریهای مارکیسم لنیسم مطلع باشد و بعد از آن بتواند مسایل سوسیالیسم دموکراتیک را بفهمد. بدون گذراندن مکتب اول درک تئوریهای مکتب دوم- سوسیالیسم دموکراتیک- بسیار سخت است. اگر دوستدار مطالعه در این موارد هستید میتوانید به سایتهایی که در این زمینه کار میکنند مراجعه کنید. برای مثال این سایتها را میشود دید 1- نگرش 2- وحدت چپ - از نویسندگان چپ دموکرات « شیدان وثیق » را میتوان نام برد. 4- و مقالاتی که در این سایتها از ادبیات چپ دموکرات جهانی ترجمه میکنند. 5- «پرسش های سوسیالیسم دموکراتیک- و سوسياليسم آزادي خواه و دموکراتيک- نویسنده شیدان وثیق» -این دو مقاله تفاوتها را نشان میدهند. نشانی این دو سایت در پیوندهای ایرانگلوبال موجود است.

مقالات را میتوان با دادن عناوین به جست وجوی گوگل پیدا کرد. متأسفانه امکان خلاصه کردن آنها در چند جمله ممکن نیست.ولی بطور تیتروار میتوانم بگویم : چپ دموکرات، دیکتاتوری پرولتاریا - روش تک حزبی- تمرکز قدرت- و بسیاری مقولات دیگر را که چپ سنتی قبول داشت نمی پذیرد. در مسایل ملی خود مختاری- فدرالیسم و دیگر اشکال عدم تمرکز را درنظر میگیرند. حتی برخیها جدایی را هم در صورت انتخاب آگاهانه و دموکراتیک - از سوی اکثریت مردم باشد می پذیرند...دیگر اینکه راه مبارزه تحت چیرگی دیکتاتوری بسیار ناهموار و دشوار است. در این راه برخیها می برند و در نیمه راه میمانند- برخیها به دیکتاتوری می پیوندند- احزاب و سازمانها دچار کجروی میشوند- و چه بسا از بین رفته و به جایشان تشکیلات دیگری پدید میایند. این چیزها طبیعی ست. مردم در همه جای جهان با این مسایل آشناهستند. از نظر من در این میان چیزی که مهم است « کوشش برای درک عمیق مسایل» و « اندیشه مستقل» است. نباید با مغز دیگری اندیشید.لازم است همه چیز را شخصا تحقیق کرده و مطالعه کنیم و خود بدان برسیم. بعد چیزی را انتخاب کنیم.آگاهانه به نتیجه ای رسیدن توسط پژوهش و مطالعه و آزمایش و ژرف اندیشی - با بکارگیری روشهای علمی در برخورد به مسایل ممکن است. وگرنه به دنبال این و آن و یا فلان و بهمان جریان دویدن و دنباله روی کردن ما را به حقایق و راحلهای درست نسبی نمیرساند. درست نیست که مثل برخیها عضو حزب باد شد و هرازگاهی اینسو و آنسو چرخید. و به دنبال مال و مقام و شهرت و از این قزعبلات گشت. اینجور آدمها راههایی را که به مردم میرسند آلوده کرده و به جنبشها ضربه میزنند. و چه بسا زندگی خیلی ها را نیز تباه میسازند. فکر میکنم اگر انسان برای شناخت مسایل با چراغ « چرا؟» چگونه ؟ به چه علت؟ با چه دلیل؟ کجا؟ کی؟ و مانند آنها حرکت کند بهتر است؛ در این حالت میتوان تا حدی به شرشت پدیده ها نزدیک شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای بهنام عزیز، صبر و شکیبایی شما را تحسین می کنم. عده ای بد وبیره گفتن و توپیدن به این آن را به پیشه خود تبدیل کرده اند. این عده مرتبا با شگرد فوق قصد میدان داری دارند و دوست ندارند فضایی منطقی توام با آرامش در محیط مجازی حاکم شود تا دلیل و برهان حرف آخر را بزند. این جماعت استاد طرفه رفتن و نپرداختن به اصل موضوع هستند و تنها چیزی که از آن سخن نمی گویند و یا قادر به پاسخ گوئی آن نیستند جوهر استدلالات طرف مخالف است. نوشته های شما را با علاقه می خوانم. دستتان درد نکند.

نوشته شده توسط: Anonymous

ایران گلوبال خانه من است

آنها که من را میشناسند و با نوع نوشتار و روحیه من آشنایی دارند خود به خوبی‌ میدانند که نه اهل تعارف هستم و نه اهل زدو بند ،نه نانی به کسی‌ قرض میدهم و نه نانی از کسی‌ به قرض میگیرم و فکر می‌کنم آقای توکلی نیز چنی‌ن باشد.در حدود سه‌ سال است که در ایران گلوبال فعالیت می‌کنم و در طی‌ این سه‌ سال تمام تلاشم را برای حمایت از این سایت انجام داده‌ام میتوانید در پایان کامنت اعتراض من به بالاترین در قبال بلاک ایران گلوبال را به تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۸۹ ببینید .

و در این سه‌ سال اگر انتقادی یا دیدگاهی مخالف آقای توکلی ...

ایران گلوبال خانه من است

آنها که من را میشناسند و با نوع نوشتار و روحیه من آشنایی دارند خود به خوبی‌ میدانند که نه اهل تعارف هستم و نه اهل زدو بند ،نه نانی به کسی‌ قرض میدهم و نه نانی از کسی‌ به قرض میگیرم و فکر می‌کنم آقای توکلی نیز چنی‌ن باشد.در حدود سه‌ سال است که در ایران گلوبال فعالیت می‌کنم و در طی‌ این سه‌ سال تمام تلاشم را برای حمایت از این سایت انجام داده‌ام میتوانید در پایان کامنت اعتراض من به بالاترین در قبال بلاک ایران گلوبال را به تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۸۹ ببینید .

و در این سه‌ سال اگر انتقادی یا دیدگاهی مخالف آقای توکلی یا سایت داشته‌ام به روشنی و سر گشاده چه در قالب کامنت و چه در قالب مقاله بیان کرده و در مقابل هم به همان روشنی جواب شنیده‌ام لذا نه من و نه آقای توکلی چیزی پنهانی‌ نداریم که علیه هم به کار ببریم تنها آنچه که داریم گفتگو در قالب کامنت و یا مقاله می‌باشد و اعتقاد داریم که نویسندگان و خوانندگان محترم سایت حق دارند آنچه را که ما برای هم می‌نویسیم را ببینند .خفیه نویسی و لجن پراکنی شیوه دیرین جمهوری اسلامی می‌باشد و در اینراه به ظرافت مشغول هستند و از هر اختلافی‌ بهانه‌ای برای لجن پراکنی علیه طرفین گفتگو انجام ميدهند به شکلی‌ که هر دو طرف فکر کنند دیگری مشغول اینکار است.در آخر ضمن اینکه تکرار می‌کنم ایران گلوبال خانه من است ،تاکید میکن مکه که نه تنها خانه من است بلکه همه نویسندگان و خوانندگان محترم سایت صاحب خانه هستند و آقای توکلی نیز یکی‌ از آنهاست .
http://www.khodnevis.org/index.php?news=7852
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی خسته نباشید فکر می‌کنم در این رابطه حق باشما بوده است .

نوشته شده توسط: Anonymous

آشکار است که منتقدن دکتر قدرتمدار هستند. این زیبایی نوشته دکتر است که دهان مخالفان را در هم می‌شکند و ایشان برای این کار حمایت من را هم دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

نوشته‌های دکتر همیشه مثل شمشیر بر گردن مخالفان فرود آمده و به این روش راه را روشن کرده اند. استدلال یه ایشان مثل پتک بر فرق مخالفان فرو آماده اند تا مخالفان بدانند که این جا شهر هرت نیست. بی‌خود به نوشته‌های ایشان ایراد نگیرید. ایشان به استاد متکی‌ هستند و هر کس نمی‌تواند این رابطه عمیق بین دکتر و استاد را ببیند از سر راه کنار برود.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای دکتر شما که وب سایت انقلاب اسلامی را در اختیار دارید چرا وب سایت‌های دیگر اجازه میدهید تا از شما سؤ استفاده کنند. مثلا من از این که شما اجازه دادید تا وب سایت زمانه نوشته‌های شما را منتشر کند تعجب کردم. شما وب سایت انقلاب اسلامی را نباید به دیگران بدهید. رابطه شما با استاد را همه می‌دانند و این خودش یک افتخار برای شما است. استاد به واقع فقط شما را دارد که بعد از روز مبادا مثل ایشان حرف میزنید. شما طوری با قاطعیت مینویسید که کمتر کسی‌ جرات می‌کند با شما مخالفت کند. قلم شما از شمشیر برا تر و از پتک محکمتر بر فرق مخالفان استاد فرود میاید و دهان آنها را خورد می‌کند. مرحبا. باز هم این که جواب مخالفان را چنین دهان کوب میدهید از شما تشکر می‌کنم.

نوشته شده توسط: Anonymous

کاملا با شما موافقم آقای محسن کردی.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای امیر موحدی! شما خودتان از کسانی بودید که با لیدا خانم (یا آقای! افشاری) ..........می ستاندید. شما خودت هم پایت گیر است ،

نوشته شده توسط: Anonymous

خدا پدر و مادرت بیامرزد. اینها دغدغه شان نه زبان ترکی است و نه دریاچه ارومیه و نه مردم ورزقان! هدف اینها تجزیه ایران برای منافع خودشان است.

نوشته شده توسط: Anonymous

نه عزیز دل برادر ؛ ای ایرانی اصیل؛ ای قوم برگزیده اهورا مزدا؛ حقا که ایرانی و اصیل هستی.
تو بنویس که نوشتنت را خوش است. / از بابت فحش و ناسزا هم آسوده باش و آسوده بخواب همانند جد کبیرت کوروش که تورک آذربایجانی بیدار است و نوشته تو را خواندن برای تشخیص سره از ناسره بس. / از اصالت ذات که سخن می رانی مبرهن است که هیچ اهل نژاد و نژادپرستی و راسیزم نیستی؛ ای هومانیست اعظم؛
اما سخن نیکی گفته ای؛ اهورامزدا تو را یار باد و آن قصه اکثریت آذربایجان را با شما بودن! و من می گویم به جای داستان سرایی و سخنگویی از طرف مردمان سرزمینم آذربایجان؛ تکلیف را به صندوق های رای و رفراندوم بسپار! بگذار آن اکثریت بین پاسداری از ایران کیانی تو یا آذربایجان ما ایران تو را برگزینند اگر واقعا به حرفت ایمان داری! که نیازی به سخن راندن از چشم بادامی و مشنگ و ملنگ بازی نباشد./ در باب زبان و هویت ملی نیز همین بس که

بزرگانتان زبان پارسی تان را با هویت ملی ایرانی عجین کرده اند و عدول از آن را سر آغاز فروپاشی سلطه این زبان و هویت متجاوز/ شما اگر راست می گویید و زبان اهمیتی ندارد لطف نموده زبان رسمی ایران را انگلیسی و زبان ایالات را زبان مادری هر ملت بنمایید! تو از هندوستان سخن میرانی!!
" مطابق قانون اساسي كشور هند ، 16 زبان ديگر از قبيل آسامي، بنگالي، گجراتي، كانارايي، كشميري، كوكاني، مالايالم، ماني پوري، نپالي، اوريا، پنجابي، سانسكريت، سندي، تاميل، تيلگو و اردو نيز به رسميت شناخته است. زبان انگليسي زبان اداري و رسمي است. در حال حاضر، كل آموزش عالي و قسمت اعظم مكاتبات اداري اين كشور به زبان انگليسي صورت مي گيرد."
بپا با این همه نمک و خرد چشمت نزنند فرزند کوروش :)
نوشته شده توسط: Anonymous

موذن زاده اردبیلی در این ویدئو به گرگ توهین کرده است. گفته است که اگر گرگ را ببیند، نابود خواهد کرد. این دشمنی با تورکهاست. آقای موحدی چرا این ویدئوی ضد گرگی = ضد ترکی را منتشر کردی؟ بدون موذن زاده می توانیم زنده بمتنیم بدون گرگ هرگز. جانیم سنه قوربان قورد

نوشته شده توسط: Anonymous

از این که ایران گلوبال در این مورد نظر من را منتشر کرد متشکرم. متاسفانه وب سایت هایی جیره خوار هستند این کار را نمی کنند. مثلا وب سایت که از دولت هلند پول می گیرد حق دکتر را خورد و تمامی نوشته های برای ایشان را که مثل شمشیر بر فرق سر مخالفان فرو می اید منتشر نکردند. نثر دشمن کوب استاد انقدر عالی است که مثل پتک بر دهان مخالفان فرو می اید و به ان ها نشان می دهد که بد گفتن به استاد عاقبتش چیست. در این مقاله دکتر به گنجی نشان دادند که اگر جرئت بکند و از حریم خودش خارج شود چه عواقبی دارد. متاسفانه دکتر اخیرا کم کار شده اند و از این نوشته ها دندانشکن کمتر می نویسند. ایشان باید چنان در دهان مخالفان بکوبد که دیگر نفسشان در نیاید. مثل همین مقاله که ملاحظه می کنید. من باز هم پشتیبانی خود را از دکتر که مثل صاعقه بر روی مخالفان فرو می اید اعلام می کنم. ایشان نماینده واقعی گفتمان ضد زور هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

خشم رژیم و عوامل آن از شکست ایجاد تردید بین مخالفانش در ایران گلوبال قابل پیش بینی‌ بود این مجموعه چون گذشته با اتحاد ویکدلی براه خود ادامه خواهد داد

نوشته شده توسط: Anonymous

معلوم است که کشورهای خارجی روی نیروهایی سرمایه گذاری میکنند که شانس رشد داشته باشند. چپ ایرانی که هر روز از همین معدود طرفدارانش هم کاسته میشود و تحمل هیچ جریانی به غیر از خودشان را ندارند! سرمایه گذاری روی چپ ایرانی به معنی هدر دادن سرمایه و وقت و نیروست. اینها سالهاست خودشان و دیگران را سر کار گذاشته اند! بس نیست؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

شماها که صبح تا شب به فارسی می نویسید
مطمئن باشید که تا ابد هم به این زبان نیاز دارید و وابسته خواهید بود
این رو خیلی خوب می دونید

نوشته شده توسط: Anonymous

آذربایجان متعلق به همه مردم ایران است. حرف زیادی هم موقوف
من به عنوان یک نوجوان اردبیلی تا آخرین قطره خون جانم را برای ایران عزیز فدا خواهم کرد
یاشاسین ایران
یاشاسین آذربایجان
یاشاسین بوتون ایران میللتی

نوشته شده توسط: Anonymous

با درود به همه ی ایرانیان سرافراز
خواهشی که از دوستان دارم --------------------> ادامه در " ادامه نظر "

خواهشی که از دوستان دارم , دوستان آذری که پانترک نیستند و یا دوستان آذری که این نوشته ها و یا حرفهای پانترکی اندکی ذهن آنها را قل قلک میدهد که : نه ! این دوستان پانترکم همچین بدم نمیگندا ! خدا خیرشان بدهد چقدر بفکر ماها هستند !! و نیز دوستان غیر ترک یا آذری که تکلیف ما و خودشان با آنها روشن است (البته اگه طرفدار یه پان دیگه ای نباشند !) این است که اندکی از زاویه دورتر به این نوشته ها وحرفها بنگرند و گوش کنند چون گاه این دوستان پانترک چنان جو گیر باورها و مرامشان میشوند و چنان آنها را شور میگیرد که شعورشان(با پوزش از نویسنده محترم) را در پستوهای ذهنشان جا میگذارند که شاید هم خودشان حواسشان نباشد و آنرا فراموش کرده باشند(که اگر غیر این باشد ما باید همینجا یک یاعلی گفته و شما را به خدا بسپاریم !!)باری ! این دوستان پانترک که ما از این پس آنها را تجزیه طلب مینامیم زیرا با توجه به نگر نویسنده باید از این پس به این عنوان افتخار کنند (اگرچه هنوز شماری از آنها چون "پان" خونشان هنوز پایین است از این عنوان خوششان نمیاید که ما هم شب و روز در درگاه باریتعالا دعا میکنیم که : " پروردگارا ! از پان دوستان بکاه و بر دانش و خرد آنها بیفزا !" ) این دوستان هنگامی که برای واکاوی و استدلال باورهایشان لب به سخن میگشایند یا خامه بر تومار میدوانند (خلاصش اینکه وقتی میخوان در فشانی کنند ) اگرابتدا از کلاس تاریخ آغاز نکنند و تاریخ جهان را از نو ننویسند و چندین کتاب مستتاب تاریخی را ویرایش و بازنویسی نکنند !! یکراست و یکضرب میروند سر کلاس زبان و داد سخن میدهند که پایه و اساس ما برای باورهایمان موضوع مهمی به نام زبان است , که از قضا دست روی فاکتور بسیار مهمی هم گذاشته اند . این بنده حقیر هم بر همین باور بوده و باور دارد که زبان نقش بسزایی در تاریخ و فرهنگ آدمی داشته و آنقدر مهم است که یکی از تعاریفی که انسان شناسان برای انسان میکنند این است که : انسان حیوان سخنگو(ناطق) است پس تا اینجای مطلب با این دوستان همرای هستیم ( یک نقطه مشترک ! که امیدوارم بیشتر نشه !) اما یک نکته ظریف اینجا هست و آن این است که بر اساس یک قانون آشپزی اگرشما هر مزه ی را در غذا زیادی زیاد کنید دل را میزند و بقول معرف شورش درمی آید خواهشم از دوستان تجزیه طلب این است که شورش را درنیاوردند( از نظر آشپزی عرض کردم , جسارت نشود!) زیرا این دوستان گاه چنان بر این موضوع زبان و اختلافهای زبانی پای میفشارند که دیگر دل راکه نه عقل و منطق را میزند , شاهد هم از غیب رسید , شاهد و گواهش همین نوشته حاضر , از شما دوستان میپرسم (تجزیه و غیر تجزیه طلب) اگرهمین الان این نوشته را بچلانیم و یا به گفته فیزیکدانها چگالیده اش کنیم چیزی جز این " که چون زبان ما با دیگر مردمان ایرانزمین اختلاف دارد پس باید جدا شویم " هست ؟ و من باز از همه ی شما میپرسم آیا به صرف این اختلاف زبانی این دوستان پروانه و مجوز اینرا دارند که این ادعا یعنی جدا خواهی را داشته باشند ؟ و این یک پرسش اساسی است زیرا با پاسخ اری یا نه شما در دنباله با چند پارادایم و پرسش اساسی دیگرروبرو خواهیم بود .اگرآری است پس ما میتوانیم هر سرزمینی را در این کره خاکی به شمار زبانهایی که به جبر زمانه ویا هر دلیل دیگری درآن پدید آمده به کشور های مختلف تقسیم کنیم , مثلن چون درهندوستان به بیست ودو زبان گویش میشود آنرا به بیست و دو کشور تیکه پاره کنیم (جالب است از دو کشوری که البته در آغاز یک کشور بود; پاکستان و بنگلادش که از هند جدا شدند دلیل آن نه زبانی که دینی بود ! قابل توجه برادران همیشه درصحنه تجزیه طلب!) حالا که تنور هندوستان گرمه بذارید از این فرصت استفاده کنم و از دوستان یه پرسش بپرسم (پرسیدن که عیب نیست ) : آیا شما میان یکنفر از اهالی حیدراباد هند که زبانش تلوگو است با یکنفر هندی که زبانش آسامی است فرقی حس میکنید ؟(به دین آنها کاری نداشته باشید ) چون میتوان شما را یک مرجع بیطرف و بیغرض دانست , چون خداراشکر هردو هم شکلاتی و شبیه هم هستند و اختلافی را که دوستان تجزیه طلب از نظر ظاهر با برخی مناطق ایران دارند را این دو نمونه ما ندارند(جالب است شماری از این دوستان تجزیه طلب که دچار سندرم حاد خوش تیپی هستند میگویند چه سنخیتی میان ما به این خوش تیپی ! و یک بلوچ و یا هرمزگانی بینوا که از جبر جغرافیا و زمانه سبزه شده است هست ؟!! ; نص صریح نزادپرستی , بعد همین آقایان از خودراضی ! دادشان تا آسمان هفتم خدا هواست که فارسها نزادپرستند , شما پیدا کنید جعبه پرتقال را , نیازی به پرتقال فروش نیست!!!) .نکته دیگر اینکه اگرما هم میگوییم زبان مهم است ولی این اهمیت به آن اندازه نیست که بتوان همه چیز را به آن ربط داد و همه چیز را نیز از آن نتیجه گرفت و حاصل کرد به دیگر سخن شما نمیتوانید بگویید که زبان به تنهایی یک عامل فرهنگساز است و برعکس با گرفتن زبان یک مردم و سرزمین , فرهنگ و تاریخ وپیشینه ی آن مردم و سرزمین از میان خواهد رفت .برای آنهم تا دلتان بخواهد مثال و دلیل دارم , - برای ثابت کردن اینکه زبان فرهنگ نمی آورد و همزبانی پدید آورنده هم فرهنگی نیست : از هند به برزیل و آمریکای لاتین میرویم , آیا به نظر شما به صرف تغیر زبان این کشورها به پرتغالی و اسپانیایی , سرخپوستها و بومیان آنجا همه دارای فرهنگ اروپایی شدند؟ نه که نشدند نشان به همان نشانی که همین چند روز پیش پایان جهان یکی از همین فرهنگهای آمریکای لاتینی اسپانیایی زبان یا بقول یانکیها هسپانیکها بود.-از آمریکای لاتین به مصر میرویم (عجب تور جهانگردی شد !)آیا با یورش و حمله عربها به مصر و گرفتن زبان آنها و عرب کردن آنها همه ی پیشینه و تاریخ وفرهنگ وآداب ورسوم مصریها یکباره ناپدید شد و مصریها با آن پیشینه شبیه بیانانگردان حجاز شدند ؟ (این برای اثبات اینکه با از میان بردن زبان یک سرزمین و مردم همه ی ارکان بنیادی آن سرزمین دست نخورده میماند و شاید تنها یکمقداری ظاهر آن فروبپاشد) .در پایان برای اینکه بیشتر از این فسفر نسوزانده و فحش وناسزای بیشتری ازسوی دوستان تجزیه طلب به جان نخرم سخن را به پایان رسانده و تنها دو نکته رو حیفم میاد نگم یکم : خدمت دوستان تجزیه طلب عرض میشود که این پافشاری ما ایرانیان برای اینکه از جداخواهی دم نزنید نه اینکه عاشق چشای بادمی شما باشیم نه ! ما دل به آذربایجان باستانی ایرانمان داریم و تاریخش و از همه مهمتر آذریها یا بقول شما ترکهای هممیهنمان که باور داریم همرای ما هستند تا شما و در این برهه از تاریخ ایران برهمه ی ما سخت میگذرد اگر به باور شما فارسها دریاچه ارومیه (چشم لاجوردی سر ایران) را خشک کرد ه اند , دریاچه پریشان و بختگان در آن استانی که نام دشمنان شما فارس را بر خود دارد نیز پیشتر و بیشتر از دریاچه ارومیه که شما ازآن خودش میدانید خشک شد که من اینمقدار خشک شدن دریاچه ارومیه( که مال ما ها هم هست که اگر خدایی ناکردنه کامل خشک شود پیامد آن دامنگیر دستکم نیمی از ایران خواهد شد) حاصل بی تدبیری یکعده کج فهم از مقوله ی سازندگی میدانم , و شماها لازم نیست از آن پیراهن عثمان بسازید . شماها میگویید که در زمین لرزه آذربایجان ایرانیان شما را تنها گذاشته اند ( این دیگه خیلی جالبه) در حالی که هر آدم دادگر و بیطرفی تایید میکند که سیل کمکهای هم میهنان از جای جای ایران به آذربایجان اگر از کمکهای به زمینلرزه ی بم کرمان بیشتر نباشد کمتر نبوده پس خواهشن شما نقش وکیل خودخواسته ی مردم آذربایجان را بازی نکنید و دوستانه میگویم کمی هم انصاف بد نیست!! -دوم : در نوشته این دوستمان برای قدرت بخشیدن و تایید یکی از افراد مورد علاقه اش به زنده یاد شهریار استناد کرده است(جالب است در جاهای دیگر این دوستان پانترکیست استاد شهریار را مورد الطاف خفیه خود قرار میدن ولی اینجا به توجه به مرام همیشگی منفعت طلبی ابراز ارادت میکنند!!) بنده نیز سخن را با یک شعر زیبا از ایشان به پایان میرسانم و از دوستان آذری خواهش دارم به آن توجه کنند :
تو همان مهد زرتشتی و فرزندان تو -- پورایرانند و پاک آیین نزاد آریان
اختلاف لهجه ملیت نزاید بهرکس --- ملتی با یک زبان کمتربیاد آرد زمان
** گر بدین منطق گفتند تو را ایرانی نه ای -- صبح خوانند شام و آسمان را ریسمان **
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای محسن کردی نوشته اند "تعدادی اندک اما پر انرژی از جدایی طلبان که زندگی شان را وقف هدف شان کرده اند میتوانند جو را به سویی ببرند که گویی مسائل تجزیه طلبی بخش بزرگی از مساله ایران است. نباید به این دام افتاد" ... آقای محسن، من عقیده دارم که شما اشتباه محض دارید میکنید. ایران گلوبال به مسله ملیتها و تجزیه آنقدر که ضرورت دارد اهمیت میدهد. سایتهای پر بیننده ایرانی مثل "بالاترین" هستند که به این مساله اهمیت نمیدهند و فکر میکنند با قائم کردن و انکار وجود تجزیه طلبی، دارند خدمت به تمامیت ایران میکنند. این دقیقا موضعی هست که جمهوری اسلامی به مساله ملیتها دارد. جمهوری اسلامی اصلا به روی خودش نمیاورد که همچون مساله ای در ایران وجود دارد. هر نوع فعالییت مدنی را خیلی سریع سرکوب میکند و مساله را تمام شده میپندارد. و این حرکت آنان نتیجه کاملا عکس داده و سبب رشد تصاعدی استقلال خواهی میشود.

آقای محسن کردی نوشته اند "تعدادی اندک اما پر انرژی از جدایی طلبان که زندگی شان را وقف هدف شان کرده اند میتوانند جو را به سویی ببرند که گویی مسائل تجزیه طلبی بخش بزرگی از مساله ایران است. نباید به این دام افتاد" ... آقای محسن، من عقیده دارم که شما اشتباه محض دارید میکنید. ایران گلوبال به مسله ملیتها و تجزیه آنقدر که ضرورت دارد اهمیت میدهد. سایتهای پر بیننده ایرانی مثل "بالاترین" هستند که به این مساله اهمیت نمیدهند و فکر میکنند با قائم کردن و انکار وجود تجزیه طلبی، دارند خدمت به تمامیت ایران میکنند. این دقیقا موضعی هست که جمهوری اسلامی به مساله ملیتها دارد. جمهوری اسلامی اصلا به روی خودش نمیاورد که همچون مساله ای در ایران وجود دارد. هر نوع فعالییت مدنی را خیلی سریع سرکوب میکند و مساله را تمام شده میپندارد. و این حرکت آنان نتیجه کاملا عکس داده و سبب رشد تصاعدی استقلال خواهی میشود. من فقط در مورد آذربایجان میگویم که استقلال خواهی و یا به قول شما تجزیه طلبی در کل آذربایجان یک ایده جا افتاده می باشد. من ادعا میکنم بیشترین تهدید برای جمهوری اسلامی ایران، نه اسراییل و نه امریکا، بلکه تجزیه طلبی آذربایجان میباشد. اگر بیست سال پیش در آذربایجان میخواستی در مورد استقلال آذربایجان با کسی حرفی بزنی، فکر میکرد که دیوانه ای. ولی امروز میلیونها نفر به استقلال آذربایجان می اندیشند. در بین کل مدیای فارسی، ایران گلوبال تنها مدیا یی هست که آتش زیر خاکستر را میبیند. شوونیسم دیگران را کور کرده و قادر به دیدن این آتش نیستند. آقای محسن، امروز ممکن هست حرفهای مرا باور نکنی، ولی ده سال دیگر همه اینها برایت ثابت شده خواهندد بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب شاملی عزیز که در سخنان خویش بارها تاریخ را بازنویسی نمودند شاید بهتر باشد اندکی در نوشته هایش بازبینی نماییند. ایشان اخیرا در فرمایشات خویش فرمودند که امیرکبیر مخالف سرسخت حضور فارسها در دربار صفوی بود.
مباحثی که ایشان و دوستان پان تورک در خصوص آذربایجان ایراد مینمایند جعلی هستی شناسانه و با اودینس های تاریخی همخوانی ندارد. در ضمن در جواب خانم افشار باید عرض کنم که حزب پان ایرانیسم با تمام انتقاداتی که بر آن وارد است برای نابودی هیچ کس تاسیس نشده است. خواهشمند است اینقدر متعصبانه به پدیده ها نگاه نکنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

من همیشه از قلم برای دکترکه مثل شمشیر بر فرق سر مخالفان استاد فرو میاید لذت برده ام. این نثر دشمنکوب چنان فرو میاید که به مخالفان استاد جرات ادامه کار را نمیدهد. نمونه آن هم این اکبر گنجی است که بعد از نوشته قبلی‌ دکتر دیگر مدتی‌ جرات اظهار وجود نداشت. جای امیدواری است که حتی بعد از دوران استاد، دکتر پرچم استاد را به دوش خواهد کشید. ولی‌ جای تاسف است که استاد فقط یک جانشین برای خود ساخته اند. دکتر از حالا باید متوجه باشد که کسانی‌ هستند که بعد از روز مبادا خواهند گفت آن رهروان واقعی‌ راه استاد هستند. محکم کاری استاد باید دکتر را برای روز مبادا رسما معرفی کنند. وگر نه‌ ممکن است داستان غدیر این جا هم تکرار شود و بعد از استاد یک عده‌ای بی‌ جهت خود را خلیفه استاد معرفی‌ کنند و بخواهند مفت مفت حق دکتر را بخورند. نباید گذشت داستان تلخ غدیر تکرار شود.

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

ینیلیک گرامی سلام: چرا قبول، حزب توده و فدائیان اکثریت در کنار خمینی قرار گرفتند! اما مگر برای شما چپ در این دو جریان خلاصه می شود؟ بد نیست که بدانید: در درون جریان های چپِ آنزمان، نیروئی هم وجود داشت که همزمان و در آن گیر و دار همان فردای سرقت انقلاب، توسط خمینی و دار و دسته اش، با صدای بلند و رسا فریاد زد، مردم"انقلاب شکست خورد، پس زنده باد انقلاب"و همینک آنها و نیز بسیاری دیگر، هنوز هستند که همگی در خدمت تحولخواهی و برابری خواهی، همگام با مخالفان بساط جور، بر علیه پاسداران حماقت، مبارزه بی وقفه کرده، و پیگیر در خدمت توده های مردم و روشنگری و افشاگری علیه ظلم قرار داشته اند. و این بی انصافی ست، که همه چپ را بیک چوب بزنیم! تصور من این است که شما عمد ندارید، بلکه این نیروهای صدیق را نمی شناسید؟ پس بهتر است هرچه بیشتر و بهتر چپ را بشناسید، تا دچار این پیش داوری های اشتباه نگردید. تندرست باش

نوشته شده توسط: Anonymous

در عجبم از دوستان که فرق ترک وآذری را نمی دانند رجوع شود به تاریخ آتروپادگان تا معلوم شود آذربایجانی ها از نسل آنها هستند سند تاریخی اش هم کتیبه اورارتو در شهر ستان سراب است تاریخ ترک ها بعد از حمله مغول می باشد

نوشته شده توسط: Anonymous

چه شعر و صدای جالب. درود بر استاد عزیز که اعتقادش را به زر و زیور حاکمان نفروخت

نوشته شده توسط: Anonymous

با نظر آقای کردی در رابطه با آزادی بیان موافقم. فرق است بین آزاد گذاشتن برای اظهار نظر تا آزاد گذاشتن برای تجاوز به حقوق دیگران و آزاد گذاشتن برای سو استفاده از یک فضای دموکرات ....من خود دانش آموز این کلاس هستم ولی این یک روند فرسایشی است که جز به میدان دادن به تلاشهای جهت دار در راستای اتلاف وقت و بی اعتبار کردن افراد , پاک کردن صورت مسئله ( انحراف ) و مطرح شدن کاذب دسته های کوچک محفلی ؛ هیچ کمکی نمی کند