Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفانه باید گفت که در سایت های ایرانی با دها شناسه و با شخصیتهای مختلف نوشتن بشد ت رواج داره و همین مسله باعث عدم اطمینان خواننده به عقاید کاربران این سایتها شده. خوب میبود که مدیران سایتهای دیگر عمل کرد اقای کیانوش توکلی را الگو قرار دهند و اجازه ندهند ازادی بیان مورد سوء استفاده اشخاصی مثل افشار قرار گیرد.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جنابyunis ، این چیزک چیست؟....... زندگی سیاسی ام شفات تر از آن است که فکر کنی...

نوشته شده توسط: Anonymous

Aghaye Kianosh ger nabashad chizeki mardam naghoyand chizeki .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي توكلي يك نگاهي به اين خبر در سايت قرمز بكنيد
https://www.qirmiz.com/AzerbaijanNationalMovement/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9…

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای بهنام چنگائی، آیا این چپ نبود که در کنار خمینی قرار گرفت؟ آیا این چپ نبود که همراه خمینی قصد مبارزه با استکبار جهانی را داشت؟ شما یک نو اندیش ندارید و با افکار کهنه به خدمت خمینی در آمدید، من رساتر میگویم که "" آغاز فرایند توسعه با مرگ رمانتیزم سیاسی شروع می‌‌شود "".

نوشته شده توسط: Anonymous

خواندن این مقاله را به همه عزیزان پیشنهاد می‌کنم ، آفرین به این قلم """" دیگر آن ماهی‌ سیاه کوچولو آن ماهی‌ کوچولو نبود، بلکه این‌بار چون نهنگی مهیب و مغرور در اعماق میجنبید """، """" کریسمس و سال نو به همه مبارک """"

نوشته شده توسط: محسن کردی

کیانو ش گرامی، آزادی بیان با بهم ریختگی و هرکی هرکی بودن تفاوت دارد. این سایت یکی از سایتهای مرجع بود که با بحثهای ارزان کارش به اینجاها کشید. سایتی که یادم هست با افتخار از تعداد کلیک هایش یاد میکردی. تعدادی اندک اما پر انرژی از جدایی طلبان که زندگی شان را وقف هدف شان کرده اند میتوانند جو را به سویی ببرند که گویی مسائل تجزیه طلبی بخش بزرگی از مساله ایران است. نباید به این دام افتاد. چرا آنها به ایران گلوبال میآیند این سوالی است که باید تو از خودت بپرسی. خیلی راحت برای آنکه کسی حاضر نیست سایت آنها را کلیک کند. تو تصور میکنی اگر روزی مثلا صد یا دویست تا ترک سایت اینها را کلیک میکرد اینها اصلا گذار شان به اینجا می افتاد؟ نباید به دام اینها افتاد و با چوب آزادی بیان چوب خورد و باج داد. این قضه شده مثل قضیه رضا پهلوی. قبل از اینکه

قبل از اینکه رضا پهلوی در صحنه سیاست اپوزیسیون ایران هژمونی پیدا کند این مجاهد و توده ای و اکثریتی بودند که در صحنه سیاست اپوزیسیون با نظرات هم برخورد میکردند. اما امروز تو گویی همه اختلافات از میان رفته و مشکل اصلی رضاپهلوی است! این ترکهای تجزیه طلب هم همینطور. مسائل تجزیه طلبانه را مطرح میکنند و تلاش میکنند که این موضوع را نور دهی و در مرکز سیاست های ایران قرار بدهند.
نوشته شده توسط: Anonymous

فارسی یا ایرانی ؟ مخلوطی است از چه چه گلپا و نوحه خوتنی آهنگران ! یا امام ریزا.....رضا

نوشته شده توسط: Anonymous

حال نظر آقای تبریزی یا " آراز تبریزی " را درباره نقش زبان مادری ملاحظه فرمایید که در همین سایت نوشته اند
و احتیاجی به تفسیر ندارد.!!

نظر تبریزی " آرازتبریزی " در باره زبان
دیدگاه بیطرف در مورد زبان
"درباره پرسش دوم شما که آموزش زبان ترکی است پاسخ شما و دوستانی مانند شما را من چندین بار داده ام و نیازی به چندباره گوئی نیست و پاسخ کوتاه و گویای شما این است که دیدگاه من درباره زبان های گوناگون دیدگاهی بی طرفانه است و زبان تنها ابزاری است برای پیوند میان انسان ها و جز این ارزش دیگری ندارد و زبان کاربردی همه مردم ایران یعنی هفتاد میلیون ایرانی اگر ترکی باشد یا روسی باشد یا چینی باشد یا عربی باشد یا انگلیسی باشد یا پارسی باشد یا کردی باشد و یا هر زبان دیگری باشد می تواند باشد و ما نباید از زبان بتی ناسیونالیستی بسازیم وهمه چیز را در پای این بت ناسیونالیستی قربانی کنیم!"
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب جمال گرامي/ اصل بر برائت است و دمکراسی یعنی شفافیت و آزادی بیان ، هر كسي می تواند براحتی اكانت سايت براي مطلب كذاري را در اختیار بگیرد ،،ليدا افشار هم صاحب اکانت سایت شد ، پس از اصرار لیدا افشار اینکه او در داخل ایران است به عكس او که عکس زن زيبایی با روسري بود، شک کردم بعد ها متوجه شدم این عکس نباید متعلق به ليداباشد ،به احتمال زیاد ، عکس به زني از جمهوري آذربيجان تعلق دارد، از طرف دیگر با اینکه ما دقیقا می دانیم IP ها از کجا اون لاین می شوند؛در مقابل لیدا اصرار داشت که در ايران زندكي مي كند كه جنين نبود، .....بنا براين او از ٣ مشخصه : زن بودن، زيبا بودن و داخل كشوری بودن را براي بيش برد نظرات سياسي خود استفاده مي كند ، لیدا براي جنجال أمده بودو بعد توهین کرد که کامنت اش حذف شد سپس تهدید کرد که علیه ما افشاگری می کند که طبیعتا این همکاری امکان پذیر نبود

نوشته شده توسط: Anonymous

""ما در میان اعضای مدیریت با وجود داشتن نظریات مختلف، و آزادی نقد هر مقوله ای، کسی "ترک ستیز" به معنای انسان ستیزی، نداریم.""
اقرار صریح و ضمنی با متن فوق نشان ازضدیت با زبان و هویت ترکی از مفهوم عکس این سخن کاملا آشکار است ومبارزات ترکان هویت طلب را بر علیه شونیستهای فارس کاملا توجیه مینماید
و همه مبارزان ترک کاملا واقفن که ضدیت فارسها بر عیله ترکان به مفهوم انسانی و حتی منطقه سکونتها آنها را شامل نمیشود بلکه ترس و یا نفرت از زبان و فرهنگ اصل ترکی است

نوشته شده توسط: Anonymous

اضافه میکنم از همه مهمتر اینکه باید منافع آزربایجان برای عموم در زمینه های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی باید تعریف شود و همه گروهای چه مخالف استقلال چه موافق موعظف باشد برای حفظ منافع آزربایجان در هر چهارچوبی (فدارالی یا مستقل از ایران)حرکت نمایند و منافع آزربایجان را در اولویت اهم قراردهند

نوشته شده توسط: Anonymous

وقعأ شرم دارد من قبلأ نیز گفتم به‌ دلیل سانسور بعزی از کامنتهای من در سایت ایران گلوبال کامنتی نخواهم گذاشت مسئولین سایت ایران گلوبال در مورد سانسور آخرین کامنت من گفته‌ بودند که‌ سانسور من بدلیل مسخره‌ کردن سانسور شده‌ من نیز کامنت دیگری گذاشتم که‌ کجای کامنت من مسخره‌ کردن بوده‌ آنها ( ایران گلوبال ) اظهار داشتند که‌ من چون در کامنتم به‌ لیدا افشار گفتم آقای لیدا افشار این مسخره‌ کردن است و به‌ همین دلیل کامنت من سانسور شده‌ بود هر چند من عقیده‌ دارم به‌ دلیل مواضع سیاسی من کامنت من سانسور شده‌ بود نه‌ بخاطر خطابم به‌ لیدا افشار به‌ عنوان آقای لیدا افشار من توضیح دادم مارگارت تاچر را بیشتر روزنامهای معتبر جهانی آقای مارگارت تاچر خطاب میکردند و هیچ دلیلی برای سانسور روزنامه‌ نگاران معتبر جهانی برای این خطاب وجود نداشت

حال بعد از 2 روز از سانسور کامنت من که‌ لیدا افشار را آقای لیدا افشار خطاب کرده‌ بودم مسئول اصلی سایت ایران گلوبال کیانوش توکلی نیز نوشته‌ای کوتاه لیدا افشار را خانم و آقای لیدا افشار خطاب میکند همان کلمه‌ای که‌ کامنت من به‌ خاطر آن سانسور شد وقعأ شرم آور است که‌ ایران گلوبال با شخصیت سیاسی دیگران بدینگونه‌ برخورد میکند دیگران متهم به‌ مسخره‌ کردن مردم میکند ولی خود از همان کلمه‌ دقیقأ از همان کلمه‌ استفاده‌ میکند برای لیدا افشار و انگار نه‌ انگار 2 روز پیش کامنت من را به‌ همین دلیل سانسور کرده‌ بودند این 2 بل مرالی و بی پرنسیپی مسئولین ایران گلوبال را چگونه‌ باید تعبیر کرد که‌ خود را محق میدانند برای استفاده‌ از کلمات و همان کلمات را اگر از طرف دیگری بیان شود به‌ خاطر آن سانسور میکنند و تهمت بی نزاکتی سیاسی به‌ آن میزنند ،،
نوشته شده توسط: Anonymous

من هم 3-2 بار اینجا کمنت گذاشتم که اینقدر...... نکنید چون شلیطگی از رفتارش معلوم بود . حتی نوشتم که زبانی که بکار میبرد مردانه و چاله میدونی است و احتمالا مرد است یا مامور است یا در آذربایجان شمالی زندگی میکند یا یک مرد، که از عکس و آدرس این زن در اینجا استفاده میکند و مطالبش را درج میکند . اگر هم زن باشد ، بسیار عقده ای و علاف و بیکار و بی پرنسیپ است . البته کمنت های من درج نشد .....فارسها همیشه میگفتند که رشتی ها آدم ساده ای هستند .

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

سلام آقای ینیلیک: دوست من از نظر متدیک، این تنها چپ بوده و هست که آزادی و عدالت را همزمان و موازی و مکمل هم دانسته و می خواهد، و نه آنگونه که شما می گوئید! دشمن تکثرگرائی، پلورالیزم نظری، سیاسی هم، تاکنون تمامیت خواهی شاه و شیخ بوده است. چپ در این میان نه سر پیاز بوده و نه ته پیاز! که مانعی بر سر راه آن و لیبرالیسم مورد اشاره شما آورده باشد. بنابرین، بیائید ابتداء موانع و مشکل ها را آنچنان بشناسیم که بوده و هستند. در هیچ کجای دنیا افکار را جزا نمی دهند. بمن بگوئید: در کجا و با کدام ابزار قدرت سیاسی، چپ مانع این تحول مورد علاقه شما شده است؟ هم مشروطیت، هم فدراتیوخواهی پیشه وری و محمد قاضی و میرزا کوچک، همگی توسط دسیسه های هم پیمانان غربی با شاه و شیخ از ترس تحکیم مواضع شوروی محکوم به شکست شدند و اصولن چپ در این میان خود قربانی ست. نقدهای دیگرتان هم به همانسان تحریف شده اند. چپ را بشناسید!

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام به مدریت ایران گلوبال، همانگونه که من حدس زده بودم خانمی با این نام و عکس وجود خارجی ندارد و همان تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی مهران بهاری است که با این نام و زیر این عکس می نویسند. امیدوارم دست مخربین جنبش آذربایجان از این سایت کوتاه شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

مسئله فوق را باید عالمان ومتخصصین زبان شناسی بررسی کنند ونظر کارشناسانه میخواهد حال اگر فردی که نه کارش ربطی به موضوع دارد ونه علاقه اش ونه در این مورد ثلم زده یکباره فتوا صادر میکند باید علت را نه در نفس موضوع بلکه جای دیگر باید پیگیر بود وآن برگشت راقم به جایی که عمری بوده و جایی دیگر ندارد آنهم بستر چپ سنتی است و جمع مرکزگرایان که این نوشته عرض ارادت به رفقاست واگر هم شام قازانوار حرکت رهایی مللی را نشان گرفته زیاد نباید متعجب بود چون / زخم اول بر نیام خود زند شمشیر کج

نوشته شده توسط: Anonymous

مشکل اساسی در حرکت ملی آزربایجان مبهم بودن برخی مسائل از جمله خواسته های برخی گروههای رادیکال و دیگر.... است و تماما باید در مسائل اساسی پرچم واحد (منتخب ملت نه گروه) قلمرو (آزربایجان جنوبی) و نیز مرام نامه و اهداف کوتاه مدت و دراز مدت (داخلی و خارجی ) به ائتلاف برسند
ونیز باید تعاریف اساسی (مرامنامه)از میلیتچی و آزربایجانچی و تورکچی داده شود
اگر این مسائل از هاله ابهام در آید همه مسائل خود به خود در آینده روند طبیعی خود را خواهند گذراند

نوشته شده توسط: Anonymous

این چپ حود دموکرات خوانده چه فرقی از نطر ایدئولوژیک وعملکرد ومواضع با چپ سنتی دارد . به باورم این از این جهت صورت گرفته که پیشینه همکاری با نظام ولایی وهمدستی علیه مبارزان ملی وپیکارگران ضد نظام امام ضد غرب دیگر مستند وعیان است و چند از این دموکرات شده ها در کادر رهبری جریانات همدست نظام دینی بودند . تا با خود وگذشته سیاه همکاری با رژیم را شفاف و بدون ترس از آبرو حلاجی نکنندو تصفیه حساب نفرمایند حرفشان خریدار نخواهد داشت عدالت اجتماعی و سوسیال دموکراسی در تقابل با کردار ورفتار این چپ آسیایی وطنیست که موجودیش با وجود دشمن میسر است

نوشته شده توسط: Anonymous

با تقدیر و تشکر از استاد محترم محمد رضا لوایی و دوست گرامی امیرحسین موحدی
مقاله بسیاردرست و منصفانه و بی طرفانه ای از وقایع آذربایجان جنوبی بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

سپاس آقای توکلی گرامی‌ بابت اینکه بیطرفی خود را نشان داده و اظهار میفرمایید که گویا خبر درست است ،امیدوارم با روشن شدن بیشتر حقیقت برای شما، به دلیل انکه سایت ایران گلوبال در کانون این خبر و این خبر در آن‌ مورد بحث بود، از طرف سایت نسبت به خبر شهید ناصر خانزاده واکنش رسمی‌ نشان داده شود

نوشته شده توسط: Anonymous

سپاس آقای توکلی گرامی‌ بابت اینکه بیطرفی خود را نشان داده و اظهار میفرمایید که گویا خبر درست است ،امیدوارم با روشن شدن بیشتر حقیقت برای شما، به دلیل انکه سایت ایران گلوبال در کانون این خبر و این خبر در آن‌ مورد بحث بود، از طرف سایت نسبت به خبر شهید ناصر خانزده واکنش رسمی‌ از خود نشان داده شود

نوشته شده توسط: Anonymous

ایران گلوبال از بابت جدال بر سر حقیقت شهادت ناصر خانزاده یک عذر خواهی‌ به آزربایجان بدهکار است

نوشته شده توسط: Anonymous

خدا را شکر که اینجا تبدیل شده به چت روم آقای ائلیار و رجبی

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

تا جایی که آگاهی دارم «چپ سنتی» همچنان «کلاسیک» است. اما «چپ دموکرات» چپ سنتی نیست و تفاوت اساسی با آن دارد. ندیدن این تفاوت درست نیست. کوششهای چپ دموکرات را درجهت آزادی و سعادت نسبی همگان ارزیابی میکنم. چپ دموکرات از متحدین مهم و طبیعی راه رفع ستم ملی ست. * در مورد «روش» نیر از واژه «باید» استفاده نکرده ام. بل از صحیح و ناصحیح سخن گفته و نظر خود را بیان نموده ام. وقتی سخن از «جرقه» درمیان است روشن است که نمیتواند «ارشاد»ی درکارباشد. ممنون که اثر لحن را بیان کرده اید؛ میکوشم طوری بنویسم که این احساس ناخوش آیند را در خواننده تولید نکند. در مورد رفع همه جانبه ستم ملی و اداره مستقل امورات خودمان- تعیین سرنوشت و غیره - اندیشه هایم را در مقالات مختلف توضیح داده ام.که در آرشیو نویسندگان موجود است.

امیدوارم تمامی ستمها چه ملی و چه اجتماعی و جنسی و رفاهی و غیره همه از راه مسالمت و صلح و دوستی به صورت دموکراتیک حل شوند.من این راه را ممکن و عملی دانسته و توصیه میکنم.
نوشته شده توسط: Anonymous

عشق است تو را ای فرزند فهیم مللت تورک آزربایجان. لوایی بی

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام خدمت شما جناب بهنام چنگائی ، چپ در ایران """ عدالت را مقابل آزادی """ قرار داد، این باعث شد تا جریان پلورالیستی و لیبرالیستی متولد شده و به بلوغ نرسیده از دل‌ جنبش مشروطیت ناقص الخلقه کودک وار تلف شود. برای اولی‌ بار در تاریخ ایران مقولاتی چون "" دفاع از دستاورد‌های مدرن جهان جدید، مدرنیته، دموکراسی و غیره و ذالک "" در این جامعه عقب مانده میرفت که تبدیل به گفتمان ملی‌ شود، چپ سنتی این تحولات را در نطفه خفه کرد، چپ سنتی با تحقیر تمام این دستاورد‌های دنیای مدرن و خرد ورزی نهادینه شده در این جریان را فدای نگاه ایدئولوژیک و کلیشه‌ای خود کرد، اینک چپ می‌خواست با "" کلیشه و قهر انقلابی‌ "" و بدون نگرشی انتقادی دنیائی نوین و بهتر را بسازد. بنابرین چپ نه یکبار که چندین بار به این کشور خیانت کرده است. ۱- به انحطاط کشاندن و عقیم کردن جنبش مشروطیت. ۲- به انحطاط کشاندن و ساقط کردن

حکومت ملی‌ فرقه دمکرات آذربایجان، کردستان و میرزا کوچک خان جنگلی‌ ۳- به انحطاط کشاندن و غالب کردن افکار چپی در انقلاب سال ۵۷ که شعار حمایت از مستضعفان و محرومان جهان، اشغال کنسولگری آمریکا، مبارزه با امپریالیزم از وجوه آن بود. ۴- با همین افکار رژیم امروزی ایران را کنار روسیه، سوریه و چین قرار دادن
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اقای بهنام
برای شما مللیت مهم نیست!!! این دقیقن همان حرفیست که شما در دام ان گرفتارید شما با تلقین این حرف به خودتان فقط از خودتان بیگانه میشوید وگرنه اگر مللیت برای شما مهم نیست چرا در درجه اول مللیت خودتان برایتان مهم نیست؟؟ شما چه بخواهید جه نه یک مللیت دارید و اگر قرار را بر محو کردن مللیت در تخیل خود نموده اید حد اقل به این قربانگاه اول از همه مللیت خویش را روانه نکنید در غیر این صورت چیزیکه حاصل شما خواهد شد فدا کردن خویش و مللیت خویش خواهد بود و صد البته علمداری و پرچمداری ملل دیگر مانند پارسها یه عزیز تان.

نوشته شده توسط: Anonymous

" متغیر زبان، جغرافیا و محدودۀ خود را نیز خط کشی می کند. متغیر فرهنگ و کجایی بودن انسان هویت اوست."
واقعا دست مریزاد لوایی عزیز. "الینه و قلمینه ساغ لیق" . در این مقال کوتاه مسائل بسیاری را واکاوی نموده اید که بحث روز بوده و زمینه گرد و خاک و غبار افکنی برخی نسبت به مسائل واقعا جاری در آذربایجان و وارونه جلوه دادن اصالت و خواست های حرکت ملی را فراهم اورده بود./ فاز نوین حرکت ملی آذربایجان که از دو دهه و اندی پیش آغاز شده ماهیتی متفاوت با گفتمان رایج در این مقوله قبل از دهه 70 شمسی دارد و شما به خوبی این مسئله را در اینجا بیان نموده اید. مسئله زبان بر خلاف نگرش برخی نه جنبه صرفا ابزاری برای گفتگو که نقشی هویتی دارد که شالوده و زیربنای فرهنگ و کیستی یک جامعه انسانی را تشکیل می دهد. این است که زنده یاد زهتابی و دیگر نخبگان آذربایجان به درستی اهمیتی وافر بدان دادند و زمینه ساز چنین

رشدی در شعور ملی و حرکت هویت خواهی در آذربایجان شدند. امیدوارم بیشتر در این زمینه از شما بخوانیم و بشنویم. موفق باشید ..
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ائلیار گرامی غرض ار منبر ایرانگلوبال نبود بلکه اشاره به جنبه ارشادی نوشتارتان بود که با چراها وچگونه باید اندیشیدن
مورد لطف قرارداده بودید که باز در این فرمایشات نیز جا داده اید و یا در مورد دیوار برلین وافسردگی چپ سنتی از به گل نشستن تمامی کشتیهای روسی وچینیسان ، من -شاید- نوسته بودم اگر شما از این دایره دموکراتهایی --- که تازه در کلن احداث شده نیستید که متوجه شما نمیشود وخوشحالم که آرزومندید - بیزیم ائللر- از زنجیر استعماری وراسیستی و جهالت و... همه نکبتها رهایی یابد به امید آن روز سیزده ساغ سلامت اولون

نوشته شده توسط: Anonymous

خیلی زیبا

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آقای یونس رجبی عزیز،1-ایران گلوبال « منبر ارشاد» نیست.برخلاف خیلی از سایت های فارسی زبان و غیر فارسی زبان.دلیل و سند آن هم اینست : ما کد سایت را در اختیار بسیاری ازدیدگاههای مختلف قرار داده ایم که بدون دخالت ما فکر خود را منتشر کنند. آینه سایت همه این دیدگاههارا بازتاب میدهد- که در برابر دیدگان شماست.بنابرین شما«منبر ارشاد» راباید درجای دیگر بگردید.2-انجام کارکامنت- کارمسئول آن است.روشن نوشته ام که این کار مربوط به من نیست. نخست کار کامنت را مطرح میکنید - وقتی مسئله حل شد-خود«ایران گلوبال» را به عنوان«منبرارشاد»که اصطلاحی تحقیر آمیز و نادرست است-پیش میکشید! توجه کنید که اینجا سخنم تنها برخورد شما نیست - بل مهمتر از آن سخن برسر این «روش عمومی» برخورد به پدیده هاست.

بله،درمدیریت سایت غیر از کار کامنت بعضی کارها به من مربوط است-که امیدواریم موفق شویم آنرا- مدیریت را- هم با آلترناتیو«جمع همکاران » منحل کنیم که آنها هم مربوط نباشند.همانطورکه آقای توکلی هم مسئله « جمع همکاران» را در کامنتی اعلام کرده است.
3- شما مقاله ای بنویسید و از نوشته های من نقل قول کنید و مستدل نشان دهید که آنها کهنه هستند و آلترناتیو « به روز شده» و نوخودتان را در برابرآنها بگذارید- خیلی ممنون خواهم شد- دوست دارم « به روز بودگی » اندیشه های شما و دوستانتان را ببینم.تا جایی که آگاهی دارم « ناسیونالیسم » چند صد سال قدیمی و کهنه است. خودم نوشته شما را از میان کامنتها به صحفه اول منتقل میکنم.در غیر این صورت «پاکتی» - چیزی را کهنه و یا نو نامیدن مسئله ای را حل نکرده و کوچکترین روشنگریی ایجاد نمیکند. این تنها شما نیستید که اسیر این «روش پاکتی» نوشتن ( کلی گویی- صدر احکام کلی) شده اید تقریبا این یک روش مسلط نادرست در نوشته ها و دیالوگهاست.حقیقت نه در من است و نه درشما- «جرقه حقیقت نسبی از برخورد اندیشه های همه ما میجهد. این جرقه را باید گرفت». بارها این مسئله را توضیح داده ام 4- در کجای متن سخن از دیوار برلین یا چپ رانده ام که شما از این گزاره های « پاکتی » استفاده میکنید- آیا این گزاره ها که در همه ی سطرهای کامنت تان جا گرفته اند چیزی برای خواننده روشن میکنند؟ اگر دوست دارید در مورد چپ با من صحبت کنید چرا مستقیم نظرم را نمی پرسید؛ تا کی باید با « پیشداوری» حرکت کنیم؟5- در متن خشمی نیست بل اندوه و درد جا دارد. از اینکه « متد منطقی-علمی» در رابطه با « پدیده ها» بکارگرفته نمیشود. و سخن «دئمی» گفته و نوشته میشود. وگرنه مقالات و کامنتها و دیالوگها اکنون بسیار روشنگر بودند. دیگر کسی نمیتوانست از ابتذال سخن بگوید.6- شما چرا با پشداوری حکم میدهید که پرولتاریایی و دیواربرلینی و غیره هستم؟ جهت اطلاع شما -همانطور که در گذشته هم بارها نوشته ام -من « مارکسیت-لنیست» نیستم. همانطور که «ناسیونالیست»هم نیستم. بدیهی ست که ضد آنها نیز نمیباشم. اما عمیقاً به برخورد اندیشه ها توجه میکنم. آ.ائلیار در هیچ دایره ای نمیگنجد. سعی نکنید برایش دایره و شابلونی درست کنید. اندیشه هایم مخصوص خودم است. بکوشید با آنها برخورد کرده و نکات ضعف و قوتش را روشن سازید.7- من هم رسیدن سال نو میلای را برای شما و عزیزانتان از صمیم قلب تبریک میگویم. امیدوارم سطح نوشته ها و دیالوگها در سال آینده بهتر از سال قبل باشد. الی باغلی بیزیم ائللر- آغزی باغلی بیزیم ائللر- یاز قیریلسین زنجیرلر- ائلیم زنجیرده زنجیرده- ساغ اولون وار اولون.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام آقای بهنام
شما هویت خود را بسیار صریح ترک ارومیه ای، آذربایجانی، ایرانی و جهانی معرفی کردید و نظر شما برای من بسیار محترم است فقط چند سوال دارم که اگر دوست داشتید جواب بدهید
1.دلیل برجسته شدن هویت ایرانی شما از بین هویتهای چندگانه ای که شمردید چیست؟
2. آیا صرف وجود کشوری به نام ایران در زمان تولد شما با مرزهای مشخص در سازمان ملل شما را به این هویت ایرانی رسانده است یا عامل دیگری نیز داشته است؟
3. اگر چند سال بعد از تولد شما در ایران، سیاستهای جهانی به شکل دیگری پیش می رفت و آذربایجان از ایران مستقل می شد(همانند بحرین) باز هم همان احساس هویت ایرانی در شما ماندگار می شد؟
4. تعریف شما از هموطن چیست؟ یک نخجوانی را بیشتر هموطن خود می دانید یا یک اصفهانی را؟
5. شما کلا هر نوع استقلال طلبی را برای بخش اصلی و جدا شده مضر می دانید یا فقط استقلال آذربایجان را برای ایران و آذربایجان مضر

سلام آقای بهنام
شما هویت خود را بسیار صریح ترک ارومیه ای، آذربایجانی، ایرانی و جهانی معرفی کردید و نظر شما برای من بسیار محترم است فقط چند سوال دارم که اگر دوست داشتید جواب بدهید
1.دلیل برجسته شدن هویت ایرانی شما از بین هویتهای چندگانه ای که شمردید چیست؟
2. آیا صرف وجود کشوری به نام ایران در زمان تولد شما با مرزهای مشخص در سازمان ملل شما را به این هویت ایرانی رسانده است یا عامل دیگری نیز داشته است؟
3. اگر چند سال بعد از تولد شما در ایران، سیاستهای جهانی به شکل دیگری پیش می رفت و آذربایجان از ایران مستقل می شد(همانند بحرین) باز هم همان احساس هویت ایرانی در شما ماندگار می شد؟
4. تعریف شما از هموطن چیست؟ یک نخجوانی را بیشتر هموطن خود می دانید یا یک اصفهانی را؟
5. شما کلا هر نوع استقلال طلبی را برای بخش اصلی و جدا شده مضر می دانید یا فقط استقلال آذربایجان را برای ایران و آذربایجان مضر می دانید اگر مورد دوم است، تفاوت عمده موقعیت ایران و آذربایجان با دهها کشور جدیدی که در 20 30 سال گذشته در اروپا، آفریقا و آسیا مستقل شده اند را در چه می بینید. غیر از چک و اسلواکی، وضعیت آذربایجان و ایران از کدام یک از کشورهای جدیدالتاسیس بغرنجتر است و چرا؟
6. به نظر شما سود و زیان آذربایچان در اتحاد با یا استقلال از ایران چیست؟
نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي توكلي اين خانم افشاري در سايت قرمز در مورد سايت شما چه چيزي نوشته است؟ آيا خوانده ايد ؟ نمي خواهيد پاسخي به تهمت هاي ايشان بدهيد ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

سایت قرمز باند ایرانگلوبال را افشا کرد
https://www.qirmiz.com/AzerbaijanNationalMovement/%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9…

https://www.qirmiz.com/AzerbaijanNationalMovement/%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AA%D8%B7%D9%87%D9%8A%D8%B1-%D8%AD%D8%B1%D9%83%D8%AA-%D9%85%D9%84%D9%8A-%D8%A2%D8%B2%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%8A%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%9F%D8%9F%D8%9F%D8%9F/
نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

سلام ینیلیک گرامی، یادم است که یکبار بطور خلاصه، ولی سر راست، من با شما پیرامون مبحث مورد نظر، تبادل فکر کرده بودم، و این بار دوم است، که شما مورد پیشین را تکرار می کنید، ولی این بار با نقد کلامی دیگر؛ رمانتیسم سیاسی! و شما آغاز شکوفائی را در نتیجه مرگ سیاسی و دید طبقاتی من می بینید! خوب چه اشکالی دارد، این هم برای خود قابل احترام است. اما بیائید لطفن بمن بگوئید: که کجا در ایران ما کمونیست ها فرصت اعِمال نظر و عمل یافته ایم که خودمان نمی دانیم؟ یا شاید شما ما را با طیف رنگین راست اشتباهی گرفته اید، هان؟ با این وجود دوست من، خارج از اراده و افکار ما، روابط جامعه ی طبقاتی در روند رو در روئی خود با مصائب و ناگواری های متعدد درگیر است. یکی برای تسلط و تصاحب بیشتر نعمت ها مبارزه می کند و دیگری برای شکستن این تسلط ها و یافتن اندکی فرصتِ زندگی بنام انسان! و نقش ما در این میان تنها روشنگریست!

نوشته شده توسط: Anonymous

با ادای احترام در برابر روح شهید ناصر خانزاده از تمام دوستانی که برای تنویر افکار عمومی‌ در اینخصوص یاری کردند بوژه جناب آقای کیانوش توکلی سپاسگزاری می‌کنم بی‌ گمان تائید این که رژیم این جنایت را مرتکب شده حاصل گفتمان شما عزیزان است

نوشته شده توسط: Anonymous

صمد آقا اين افرادى که شما نام برديد، از کى تا بحال شخصيتهاى ازربايجانى شده اند ،اينها فقط شخصيتهاى سابق حزب ﴿شريف﴾ ׳
توده وحزب اکثريت، که البته در هيچ زمانى داراى اکثريتى نبوده اند مى باشند، که تا به امروز درهم مورد عمال گذشته خود براى مردم هيچ گونه توضيحى نداده اند ، چون در مکتب اين آقايان به مردم توضيح دادن معنائى ندارد . باورکنيد مردم ازربايجان
نيازىبه اين شخصيتها ندارند ،که حتأ قادر به ادارة يک شرکت با پنج کارگرهم نيستند چه بماند به رهبرى حرکت عظيم مردم
ازربايجان . در اينکه ان آقايان در زمينه هاى علمى در مقابل آقاى مهران باهارلى کم مى اورند ،هيچ شکى نيست ، مقالة اخر
آقاى آزادگر خود گواه براين ادعاست . ׳

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای بابک بخت آور عزیز، در این مورد حق باشماست، فضای سیاسی در جامعه سیاسی فارس ایران بسیار تاریک است. من در همین نوشته در این خصوص نوشته ام که "جامعه سیاسی فارس در ایران مسموم تر از آنستکه بتوان مسائل سیاسی را بدور از انگها، افتراها و انحراف از اصل مسئله مورد بحث و بررسی قرار داد".

اما نگاه به مسئله سیاسی نباید از سیالیت و جزمیت بگراید، امروز وضعیت همانطور که شما توصیف کرده اید، می باشد. اما کسی از فردا خبر ندارد. تغییر و تحولات در عرصه داخلی و خارجی میتواند جامعه سیاسی فارس ایران را به تغییراتی وادار و یا در صورت لازم مجبور نماید. بنابراین نباد تحلیل از شرایط امروز در جامعه سیاسی فارس را ایدئولوژیک ما تصور کرد. حرکت ملی دمکراتیک خلق ترک در آذربایجان باید از سکوی تحلیل مشخص از شرایط مشخص حرکت کند. بنابراین بایستی تلاش برای تغییر را متوقف نکرد و در انتظار تغییر بود...

نوشته شده توسط: Anonymous

به نقل از رئیس مرکز جامعه یهودیان آرژانتین گزارش کرد دادستانهای آرژانتین مدارکی از دخیل بودن رژیم ایران در حمله مرگبار سال ۱۹۹۴ دارند. وی که به مناسبت هجدهمین سالگرد این بمب گذاری سخنرانی میکرد گفت مدارک شرکت دیپلماتهای وابسته به سفارت رژیم ایران در انفجار آرژانتین، مطمئنا به زودی فاش خواهد شد. خبرگزاری فرانسه ۲۸ تیر ۱۳۹۱ افزود: اینترپل، پلیس بین الملل از کشورهای عضو خواسته است که هشت ایرانی را دستگیر و به آرژانتین تحویل دهند. در میان این هشت نفر، اسامی احمد وحیدی وزیر کنونی دفاع رژیم ایران، اکبرهاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور پیشین و علی اکبر ولایتی وزیر خارجه پیشین این رژیم، دیده میشوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای علیرضا صرافی،
نژادپرست خواندن مدیر و گردانندگان "سایت پرافتخار قرمز" تهمت و اتهام نیست بلکه حقیقت محض است. کافی است نگاهی به تیتر لینکها و کامنتهای زیر لینکها انداخته شود تا درجه و نوع افکار راسیستی این جنابان برای هر خواننده منصفی آشکار شود. لمپن خواندن کاراکتری مثل آقای سهند نسیمی و امثالشان نیز حالت اتهامانه ندارد بلکه صفتی است محترمانه در مورد این اشخاص. اگر عفت قلم اجازه میداد نمونه هایی از نوشته های او را اینجا ذکر میکردم تا صفت اصلی افرادی مثل او برای همگان مشخص شود. بگذارید همین قدر بنویسم که ایشان روزانه چندین بار در "سایت پرافتخار قرمز" به «توالت عمومی ایران گلوبال» اشاره میکنند و...
در مورد یکی دو نفر نژادپرست عقده ای از جریانی موسوم به آداپ

در مورد یکی دو نفر نژادپرست عقده ای از جریانی موسوم به آداپ که شبانه روز در"سایت پرافتخار قرمز" بر علیه شخصیتهای آذربایجانی لجن پراکنی میکنند و به تبلیغات نژادپرستانه دست میزنند، فعلا چیزی نمینویسم ولی بدانند که هویت اصلی شان مشخص است ودوستان براحتی میتوانند وضعیت این آقاین باصطلاح "مدافع حقوق بشر" را از طریق مراجع ذیصلاح در کانادا پیگیری کنند...
نوشته شده توسط: Anonymous

خیلی خوشحالم که در ترکیه آن حد از دمکراسی وجود دارد که کسی که به بمب گذاری و عضویت در پ ک ک متهم شد, بتواند تبرعه شود, و همچنین در طول محاکمه ی وی , معترضان حق و جرات تجمع در مقابل دادگاه را داشته باشند, به امید پیدایش چنینن حدی از دمکراسی (حتی اگر کم باشد) در ایران.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز, جناب آیدین, اگر همین مطلب جنابعالی را بنده مینوشتم آیا بر من ایراد نظر دادن به جای دیگران و خبر دادن از دل دیگران را نمی گرفتید؟ آیا شما نماینده ی کل شهر هایی هستید که از آنها نام بردید که با اطمینان از دل آنها خبر میدهید؟ به نظرم حداقل مسئله ی مورد نیاز در سخن گفتن, حرف زدن به جای خود, و یا حداکثر بیان دیده های خود از جامعه ی آماری که با آنها برخورد داشته اید است. اگر نوشته ی شما با حسن نیت است و واقعا تمام اشخاصی را که میشناسید در همان طرز فکری هستند که نوشته اید (افتخار به کوروش و...) توصیه میکنم دایره ی آماری خود را کمی توسعه دهید, و توصیه ی دیگری به عنوان یک برادر کوچکتر: به جای اینکه صورت مساله را پاک کنید بیشتر به ریشه آن و رفع ریشه های فکر کنید (اگر واقعا مایل به رفع آن بوده و دلسوز واقعی ایران هستید). با تشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

اینکه دیالوک آقایان شاملی وبهنام سازنده وروشنگرانه است مستوجب خرسندیست وامید که دوستان درجازده آقای بهنام که در حرف آزادگر وعدالت خواه ودر عمل دوگانه کار وفرصت جویند شام قازان وارانه آبها را گل آلود نکنند تا مبادا معدود رفقای سابق در پیشگاه سراسریها بازنده محسوب شوند چون اینان را درد درد آزادی ملی از راسیسم و استعمار داخلی که نسیت . دغدغه وجودی پیر سالارانه حاکم قظایاست واین شیرینکاریها که امروز از بایگانیهایشان صدور میفرمایند از برای تسکین درد خود نمائی ودادن اطمینان به معدود مراد ومرید است که ما هنوز آنیم که بودیم

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام، اول از همه اگر ناصر خانزاده از سال 85،86 از فعالان آزربایجان بود که آذوح از آن اسم میبرد و شما سعی در انکار شهید شدن آن دارید. یعنی همه داده های آذوح را قبول دارید بجز شهید شدنش، چرا که این فایل صوتی شما هم دلیلی بر وجود ناصر خانزاده زنده یا مرده هست. همچنین آذوح و دیگر سایت های آزربایجانی نمی آید که از کسی که اصلا وجود خارجی ندارد شانتاژ خبری ایجاد کند اگر زیاد مثل شما بخواهیم بد بینانه نگاه کنیم یک مرده عادی را به حرکت آزربایجان نسبت میدهند. به هر حال اگر ناصر خانزاده آن فعال آزربایجانی هنوز هم زنده بود به نفع جامعه آزربایجانی ترجیح میداد با شما صحبت نکند و یا رک راست همه چیز را توضیح میداد. نه اینکه هنوز هیچ چیز نپرسیده میگه آره خودم هستم و میبینی که نمردم..)) بعد میگه اون تشابه اسمی هست من نیستم پس اگر میشه به این فایل صوتی شما و آقای ناصر خانزاده تون اعتماد کرد پس یک ناصر خانزا

سلام، اول از همه اگر ناصر خانزاده از سال 85،86 از فعالان آزربایجان بود که آذوح از آن اسم میبرد و شما سعی در انکار شهید شدن آن دارید. یعنی همه داده های آذوح را قبول دارید بجز شهید شدنش، چرا که این فایل صوتی شما هم دلیلی بر وجود ناصر خانزاده زنده یا مرده هست. همچنین آذوح و دیگر سایت های آزربایجانی نمی آید که از کسی که اصلا وجود خارجی ندارد شانتاژ خبری ایجاد کند اگر زیاد مثل شما بخواهیم بد بینانه نگاه کنیم یک مرده عادی را به حرکت آزربایجان نسبت میدهند. به هر حال اگر ناصر خانزاده آن فعال آزربایجانی هنوز هم زنده بود به نفع جامعه آزربایجانی ترجیح میداد با شما صحبت نکند و یا رک راست همه چیز را توضیح میداد. نه اینکه هنوز هیچ چیز نپرسیده میگه آره خودم هستم و میبینی که نمردم..)) بعد میگه اون تشابه اسمی هست من نیستم پس اگر میشه به این فایل صوتی شما و آقای ناصر خانزاده تون اعتماد کرد پس یک ناصر خانزاده دیگری هم بوده که همون ناصر خانزاده آذوح میباشد و توسط رژیم جمهوری اسلامی شهید شده ، که اتفاقا این آقا ناصر خانزاده شما هم فوت آن را قبول داره و آن را شنیده.
این آقا ناصر خانزاده شما به غیر از اول این صحبت که اگه جسارت نباشه به نظر بنده براش دیکته شده بود ، تا آخر گیج و واج دهان بسته ماند و تنها مجبور به تایید حرفهای شما شد!!! حتی در جواب سئوال شما که آیا پیامی ندارید میگه نه !!! کسی قبول نمیکنه این ناصر خانزاده باشه!!!!
در ثانی آقای توکلی از اولش هم برخلاف اون همه توضیحاتتون مثل روز روشن معلوم بود که شما طرف ونداد عزیز را میگیری و این فایل صوتی آن را بیشتر عیان کرد...(( خود شما هم بر خلاف کامنت هاتون در آخر این فایل صوتی به صورت قاطع میفرمایید که خوب الحمدالله چیزی نیست و نبوده و ما مسئله را روشن کردیم..
نوشته شده توسط: Anonymous

""" رمانتیزم سیاسی شما تضاد تنگ نظری با آینده ایران را تنگ تر می‌کند """ ،آغاز فرایند توسعه با مرگ "" رمانتیزم سیاسی "" شروع می‌‌شود، شما از یک طرف به سرمایه می‌‌تازید سرمای‌ای که یک "" کار آفرین یا entrepreneur "" برای به گردش در آوردن چرخ‌های یک واحد تولیدی در دنیای "" رقابت "" به آن نیاز دارد، از طرفی‌ میخواهید با تنگ نظری با آینده ایران مبارزه کنید، شاید شما هنوز نمیخواهید به امر مهم "" شفافیت "" در پیشرفت و ترقی‌ اقتصادی و فرهنگی‌ یک جامعه اهمیت بدهید و به همین دلیل در دنیای تناقض خود می‌چرخید. در دنیای امروز "" فرار مغزها "" با "" فرار سرمایه "" عجین شده، شما چگونه میخواهید با مبارزه با این دو خود را و ایرانتان از تنگ نظری برهانید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

دریغ و درد از اینکه جامعه ی ایرانی عکس العمل چشمگیری برای برانگیختن افکارعمومی بین المللی در رابطه باآازادی این انسان شریف نشان نمیدهد. متاسفانه جو بسیار مسمومی در حال بوجود آمدن در بین فعالین و روشنفکران بوده است. از سوی عده ای سعی میشود همه چیز از زاویه ی قومی و ملی مطرح شود حتا اعدام شده گان و زندانیان سیاسی نیز فقط از این زاویه مورد توجه قرار میگیرند. به عنوان مثال نگاه کنید به مقاله ها و کامنتهای نوشته شده در مورد ناصر خانزاده و ستار بهشتی در همین سایت. بسیاری از همین مقاله و کامنت نویسان در زمان خود و از موضع خود از دستگیری و حکم محکومیت آقای امیر انتظام خوشحال و یا حداقل بی تفاوت بودند چرا که او لیبرال بود که غالبأ به عنوان فحش و تحقیر در ادبیات سیاسی به کار گرفته میشد. بنده بخ نوبهً حود و پیش وجدان خود ازاین بابت بسیار شرمنده ام و در مقابل شهامت واستقامت ایشان سر تعظیم فرد میاورم.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی ؛ همه این سازمانها و سایتها که خبر را منتشر کردند ؛ اگر آدرس مقبره ؛ شخصی به اسم ناصر خانزاد را ارائه کنند ؛ تازه می توان به اول خط برگشت و درخواست انتشار یک خبر تایید نشده ( شایعه ) با زور را محکوم کرد .... از شما تعجب می کنم آقای توکلی ..... شاید مراجعه به شروع این جنجال بد نباشد .... پیشتر هم گفتم ؛ تکذیب رسمی شایعات ؛ رویه من نیست .... اعتراض من به تهدید و ارعاب این افراد برای درج یک شایعه توسط من بوده و هست ... بعضی ها بهتر است به جای یارگیری و لینک جمع کردن و همزمان فحاشی در اینجا ؛ بگردند دنبال آدرس محل دفن آقای خانزاد ....در تصاویر عکس مقبره ایشان هم بود , پس محل دفن مشخص است .... چرا آدرس محل دفن را نمی نویسند؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

""" درس جنبش میرزا کوچک خان جنگلی‌ برای ما """ ، با دقتی‌ در فرایند متلاشی شدن جنبش میرزا کوچک خان به نقش مخرب "" احسان الله خان و خالو قربان "" که تعلقات بلشویکی داشتند میتوان اشاره کرد، ما امروز باید ببینیم چه کسانی‌ با چنین افکاری امروز ما را به سوی "" روسیه یا ایران مرکزی "" میکشانند. http://www.iranglobal.info/node/13616

احسان الله خان و خالو قربان کسانی‌ بودند که به روس‌ها تعلق خاطر داشتند، این دو کمونیست در آخر به میرزا پشت کردند و آوو را تنها گذاشتند، این دو کمونیست توسط رضا خان بابت خیانتی که کرده بودند پاداش گرفتند، احسان با پولی که از رضا خان گرفت به روسیه رفت و در آنجا بعد از مدتی‌ محاکمه و اعدام شد، شاید روس‌ها به دلیل پولی که از رضا خان گرفته بود فکر میکردند برای کار جاسوسی آمده. خالو قربان به دلیل خیانتی که به میرزا کرد توسط رضا خان درجه سرهنگ گرفت. """ کمونیست‌های استثنا "" حیدر خان عمو اغلو بر خلاف این دو پشتیبان و یاور میرزا بود، کمونیست‌های قفقاز برخلاف حزب توده عاشق بلشویک‌ها نبودند و ناسیو نالیست بودند، با آگاهی‌ به این واقعیت، روزی که حیدر خان و میرزا قرار ملاقات داشتند افرادی به عمد محل حیدرخان را آتش زدند و چنین وانمود کردند که آوو قصد کشتن میرزا را داشت، در حالیکه میرزا هیچوقت چنین ادعا ئی را قبول نکرد.
نوشته شده توسط: یونس شاملی

اژدر گرامی
تفکیک دو جنبش سیاسی و دقت به استقلال دو جنبش سیاسی متفاوت و تاکتیکها و استراتژیهای متفاوت سیاه و سفید دیدن نیست، بلکه دقت به ضروریات مبارزه سیاسی است. یکی از خطاهای بسیار بزرگ سیاسی خلق ترک در آذربایجان و ایران در انقلاب ضد سلطنتی 57 نداشتن خط سیاسی مستقل، نیروی سیاسی مستقل و نداشتن استراتژی مستقل از نیروهای مرگزگرا و فارسگرا بود. و دقیقا به همین دلیل تمامی جانفشانی های خلق ترک در آذربایجان و ایران و بویژه تهران در استخدام هژمونی دینی و سیاسی خمینی قرار گرفت و در پروسه بر ضد خود بدل شد.

خط سیاسی و جنبش سیاسی مستقل برای خلق ترک امروز از اهمیت حیاتی برخوردار است. بدون یک جنبش مستقل ملی دمکراتیک خلق ترک در آذربایجان جنوبی و حتی ایران و تمامی تلاش آن نیز جزو زیرمجموعه جنبش سیاسی موجود فارسی (به لفظ ایرانی ولی به محتوی فارسی) قرار خواهد گرفت و استحاله خواهد شد.

من مخالف سیاه و سفید دیدن هستم. اما تاکید به استقلال جنبش ملی دمکراتیک خلق ترک در آذربایجان جنوبی و ایران از ضروریات اجتناب ناپذیر است. استقلال جنبش زنان و یا استقلال جنبش کارگری نیز دقیقا از همین قماش است. بدون جنبش های مستقل این جنبش ها به راحتی مستحیل خواهند شد.

اما در مورد زبان رسمی بایستی بگویم که؛ زبان ها در کشورهای مختلف علی رغم بیان شما یا رسمی هستند یا غیر رسمی. مثل زبان فارسی که در ایران رسمی است و زبان ترکی و یا زبانهای غیرفارسی غیررسمی هستند. زبان رسمی آن زبانی است که دولت برای اساس آن نظام تحصیلی برپا میکند، برایش برنامه میریزد و بودجه معینی صرف آن میشود. در ایران فقط زبان فارسی رسمی است. این در حالیست که بایستی تمامی زبانها در ایران رسمی میبودند.

دولتی که ما آرزو میکنیم در آذربایجان جنوبی داشته باشیم، متکلمین هر زبان بنا به آمارشان و بر بنیاد اعلامیه حقوق زبانی با زبانهای موجود در آذربایجان رفتار خواهد شد. بنابراین زبان رسمی اینک در ایران فاجعه قتل فرهنگ ها و زبانها را ورق زده است و شما نمیتوانید آنرا با عنوان اینکه "ما زبان رسمی نداریم" انکار کنید.

من با تبادل نظر مغرضانه و توهین آمیز و تحقیر آمیز بشدت مخالفم و بر یک دیالوگ دمکراتیک و انتقاد دمکراتیک در این گونه رفتارها باور دارم و به آن عمل میکنم