آقاي مهدي شما به عنوان يك كرد راستين بايستي كه در مورد فرار پيشه وري وخيانت البته كه خيانت به ايراني و پان ايرانيست براي من هم افتخاري است را بگوييد كه چرا كردها هميشه در طول 100 سال گذشته دوش به دوش فارسها بر عليه تركها بودند يادمان نرفته حمايت هاي مصطفي بارزاني كرد مبارزه با بعث صدام حسين كه در شهرك زيوه كه امروز يكي از شهرهاي حومه اورميه شده است اسكان شده و حقوق ماهيانه از ساواك اورميه مي گرفته و امروز پسر خلفش مسعود بارزاني رييس حكومت خودگردان اقليم كردستان عراق دوست و در آغوش گر آقاي احمدي نژاد است و يا اين افسانه به قول آقاي رازي كه معاون وزير كشور بعث عراق در زمان شاهنشاه آريامهر از حقوق بگيران دستي سرهنگ صياديان رييس ساواك اورميه بوده است اينها داستانهاي كودكانه و ذهني بنده است اما اگر روزي روزگاري كسي باورش باشد مي شود اسنادي را به آنها نشان داد كه چندان هم داستان نباشد
خدا رحم كند كه پس از كذشت 66 سال ديگر واقعا اين حرفها را افسانه خواهيد خواند اكنون كه چند نفري زنده هستند و از واقعيت هاي وحشتناك آن موقع سخن مي گويند و زنده هستند شما افسانه مي خوانيد مانند كشتار اورميه در 90 سال اخير در جنگهاي جيلو كه ديگر كسي از آن دوره نيست و مثل آقاي احمدي نژاد كه هولكاست را قبول ندارد و افسانه مي پندارد شما هم اين جنايت را افسانه مي خوانيد اما آثار اسكلتهاي كه چند هفته پيش در پي كني مدرسه مهر ( 15 خرداد اكنون) در اورميه اجساد گور دسته جمعي كه قبل از دفن آتش زده شده اند را حتما ناشي از نژاد پرستي خود توركها مي دانيد
جناب آقاي مهدي بسيار خرسند شدم كه جنابعالي مقايسه بين قاضي محمد رييس حكومت خود مختار مهاباد را با پيشه وري نموديد كه اتفاقا پدر 85 ساله من كه همانروزها يك شاه دوست دو اتيشه بود از سرهنگ كريمي ها كه رييس ستاد قاضي محمد نيز بود صحبت ها كرد و گفت چرا كه بعداز فرار به قول شما پيشه وري و انهدام حكومت فرقه دموكرات در آزربايجان و حكومت خودمختار كردها در مهاباد ايشان را ( سرهنگ كريمي ) را حكم اعدام داده شد بعد با امر ملوكانه تخفيف قائل شد و مجازات نكردن و بعدها ايشان از عوامل خود آرتش شاهنشاهي ركن دو و ساواك شدن
خداي را شاكرم كه با اين جمله كه ( آن زبان فارسي باشد يا چيني ) پس اگر نه تاريخ نويسان جعلي بلكه الحمدالله كه هستند پيرمردهاي 85 و 90 ساله كه هنوز زنده هستند و به چشم خود ديده اند كه كتابخانه ها و كتابهاي تركي را پاره كردن و آتش زدن و از آن موقع تا كنون شكمهاي ما را پاره كردند و استخوانهاي همرزمان من را در سلولهاي دژخيم ساواك به جرم آزادي خواهي زبان تركي با برچسب توده اي و كمونيست و بعداز انقلاب 57 نيز با همين مارك شكستند و مي شكنن .
اما يك سوالي از جنابعالي دارم كه خواست يك ملت 42 ميليوني كه مي خواهد بر اساس اصل 15 قانون اساسي كه نوشت خود همين آقايان است به زبان مادري خود تحصيل نمايد آيا راسيسم گراي است اما چه قبل از انقلاب 57 و چه بعداز انقلاب 57 وجود مدارس به زبان ارمني براي جمعيت 150 هزار نفري راسيسم گراي نيست براي همين عرض كردم مرغ همسايه غازه . اينطور نيست ؟؟
حقیقتی که اقای موحدی نوشتند پاشنه اشیل حکومت میباشد ضمنا بله ایشان هرگز با شاهپرستان همراه نبودند ولی ما مردمان ساده اورا دوست داریم رضا پرستان هرچه بر علیه وی ناسزا بگویند فقط خود را بی ابروتر میکنند
حقیقتی که اقای موحدی نوشتند پاشنه اشیل حکومت میباشد ضمنا بله ایشان هرگز با شاهپرستان همراه نبودند ولی ما مردمان ساده اورا دوست داریم رضا پرستان هرچه بر علیه وی ناسزا بگویند فقط خود را بی ابروتر میکنند
جناب بهرام گرامی / به این دلیل که گویا سایت خصوصی است و نمی شود از آن شکایت کرد ؛ نادرست است . در المان و خیلی از کشورهای اروپایی انکار هولوکاست و تفکرات راسیستی و نژاد پرستانه جرم محسوب می شود . تفکری که لینک دونی سایت گویا بر آن اساس تنظیم شده است ، بر مبنای تفکر «یک ملت ، یک کشور و یک زبان » می باشد. احتیاچ به ارائه مدرک نیست که کشور ایران چند زبانی و چند فرهنگی است .تفکر گویا که بر ان اساس تنظیم شده است و بطور مثال در این لینک دونی حتی نام یک سایت کردی (که دو ربانه یعنی فارسی و کردی است )نیست
جناب بهرام گرامی / به این دلیل که گویا سایت خصوصی است و نمی شود از آن شکایت کرد ؛ نادرست است . در المان و خیلی از کشورهای اروپایی انکار هولوکاست و تفکرات راسیستی و نژاد پرستانه جرم محسوب می شود . تفکری که لینک دونی سایت گویا بر آن اساس تنظیم شده است ، بر مبنای تفکر «یک ملت ، یک کشور و یک زبان » می باشد. احتیاچ به ارائه مدرک نیست که کشور ایران چند زبانی و چند فرهنگی است .تفکر گویا که بر ان اساس تنظیم شده است و بطور مثال در این لینک دونی حتی نام یک سایت کردی (که دو ربانه یعنی فارسی و کردی است )نیست . البته احزاب اتنیکی می توانند موضوع را به مجامع حقوق بشری ارجاع دهند . دوم اینکه سایت گویا بخشی از کمک های مالی دولت های امریکا و انگلیس و اتحادیه اروپا را در پوشش تبلیغ بنر های رادیو فردا ، بی بی سی و چند رادیویی که هزینه های ان را کشورهای اروپایی می دهند ، دریافت می کند . در صورتی که سایت هایی که صادقانه برای دمکراسی واقعی مبارزه می کنند ؛ نه تنها کمکی نمی گیرند بلکه از سوی مدیر گویا اقای فرشادبیان مسدود هم می شوند نمونه اش همین سایت ایران گلوبال است . حالا خدا می داند که صاحب گویا چه پولهایی را تحت عناوین دفاع از حقوق بشر و...دریافت نکرده باشد .بنظر من این نکته بسیار ظریف و دقیقی بود که اقای توکلی طرح کرده است.
قیصر امین پور شاعری حکومتی وروستایی بود و ننگ عیلامیان است هم او و میر شکاک که عیلامی بودند هیچ وقت دنبال حقوق مردم عیلام نبودند ونویسنده گانی جنگ طلب و مرتجع و پان شیعه ایست بودند فکر میکردند اینطوری تهرانی میشوند مدح فرهنگ روستایی ورژیم روستایی راگفتند انها فقط دونفر ولگرد کوچرو نمازخوان لومپن بودند هیچ ارتباطی به شهریگری عیلامی ندارند در عیلام همه آنهارا فراموش خواهند کرد برای ما حسین پناهی عیلامی بس است شاعری محروم مردمی که بیانگر یاس وحرمان عیلامیان از زندگی زیر تیغ تهرانیان بود حسین پناهی عیلامی شاعر همه مردم ایران هست و همه محرومان و مایوسان اورا دوست دارند او با شهامت تحصیل درمدارس حوزوی آخوندی را ترک کرد
وشاعر وبازیگر وکارگردانی شهری شد اوحوزه را ترک کرد و به کلاس های آناهیتا مرحوم اسکویی پیوست وحسین پناهی شد اورا به یاد خواهیم داشت ومیرشکاک و امین پوررا که بخاطر استخوانی و تریاکی که خامنه ای جلویشان انداخت شعر ونثر نوشتند را فراموش خواهیم کرد آنها نویسندگانی به زعم خود تهرانی شدند هرچند تهرانی های اصیل هم آنها را نپذیرفتند.
آتاخان همایون نشان اي نادر مان، شما غیر از مجیز گویی رضا پهلوی کار دیگری بلدید؟ تا آنجا که من از متن مقاله فهمیدم در مقاله بالا صحبت از یک کمپین است که رژیم را در بن بست قرار دهد ،حالا شما و این اپزیسیونتان پیشنهاد بهتری دارید بفرمائید واگر نه دست از این مسخره بازی و تخریب مبارزین بر دارید تا به کارشان برسند ،شما هم که شکر خدا ۲۰۰ دلاری از شازده میگیرید تا گاهی برایش هورا بکشید و اینجا چاپ فرمائید.
متشکر از آقای کیانوش
کیانوش جان نخست اتهام مارسیست کمونیستی را بپذیر و خلاص و بعد برو خدا را شکر کن که حداقل در منطقه آذربایجان یا کردستان یا بلوچستان اهواز متولد نشدی و گرنه مارک تجزیه طلب و خیانت را هم می بایست از سوی وطن پرستان آریایی را هم پذیرا میشدی. چقدر خوش شانس هستید که ترک آذربایجانی نیستید.
از سویی از خانم لیدا افشار متشکریم
فاشیست های پان ایرانیست آریایی بزودی برای همیشه در ایران محو خواهد شد .
منتطر نتیجه های تحریم ها باشید
پیروزی با ملیتهای کرد و ترک و عرب و بلوچ است
آقای سلطان زاده شما خدمات شایان خود را به احزاب چپ کردید و نتیجه اش هم بعد سالها مقابل چشمان ملت آذربایجان است. اکنون اساتید و تحصیل کردکان جوان با افکاراتی بسیار متفاوت تر و مترقی تر از شما در حرکت ملی حضور دارند و ملت آن جوانانی که ما بین سن 30 تا 40 قرار دارند را رهرو جریان می خواهد . لطفا اگر کاری و کمکی مالی معنوی به انسجام این حرکت نمی کنید حداقل مسبب بدبینی و تفرقه را باعث نشوید. عزیز فرهیخته سلطان زاده شما و تفکراتتان بسیار هم از حیث زمان وهم از خواستهای روشنفکران داخل فاصله دارد. سکوت شما خدمت به آذربایجان است و نیز سکوت شما باعث حفظ حرمت سالخوردکی تان میشود باز خود دانید
با تمام انتقادات و حملاتی که به ارتجاع و بخش تمامیت خواه تورک ها دارم اینو بگم خیلی پستی میخواد هنوز هستن کسایی که نمیخوان قبول کنن ارتش شاهنشاهی ایران
وایل ذولفقاری و مزدوران واراذل اوباشی که برای سرکوب وانهدام یکی از اولین حکومت های شهری و ملی چپ در فلات حکومت: پرافتخار وسرافراز ملی چپ و سکلولار "دموکرات فرقه سی" که چکیده باسواد ترین و متفکر ترین و شهری ترین تورک های ایران بود رفتن یک مشت جنایتکار پست وحشی وادمخوار بودن هیچ وقت فراموش نمیکنم چطور مردم تبریز رو چطور تو خیابونا سربریدن فقط به جرم اینکه نمیخواستن رعیت حکومت بی هویت واستعمار ساخته تهران باشن جرمشون این بود میخواستن تمدن تورکی به پا کنن ودیگه رعیت نباشن شهروند باشن در س بخونن کار کنن فرهنگ وزبان شهری تورکی یاد بگیرن تاریخ تورکی یاد بگیرن لباس تمیز و شیک بپوشن بی حجاب باشن سینما تئاتر تورکی داشته باشن مدرسه و دانشگاه تورکی ولی همه چیز توسط ارتش اراذل وایلات مهاجم به تبریز به خاک وخون کشیده شد مترقی ترین بچه های تورک که زنده موندن مجبور به ترک وطن شدند 7000 نفراز مرز رد شدن و سال ها از خونشون وطنوشن دورشدن از زنشون پدر ومادرشون فامیلشون خودم ازنزدیک تو مجلس ختم یکیشون سا لها پیش شرکت کردم تو غربت مرد حتی نشد براش مجلس ختم بگیرن مراسم ساده ش مثل یه سوسیا لیست ملی ساده توی خونه کوچیک پسرش انجام شد پسرشو نتونست ببینه 25 هزار نفر سلاخی شدند فقط به جرم شهریگری وتمدن خواهی چرا رضا پهلوی بابت این جنایات نباید عذر خواهی کنه از تمام مردم ایران وهرسال شهادت حکومت شهری آذربایجان رو جشن میگیرن واقعا دلم تنگ میشه همیشه برای شهید پیشه وری وفدائیاش خیلی تنهاییم بدون اونا کاش کنارمون بودن تا تهرانو زمین بزنیم عیلامیم نزادم تورک نیست ولی شاگرد شهید پیشه وری وفدائیاش هستم هروقت تو ایران و شهرهاش تحقیر میشم یاد غریبی پیشه وری می افتم که تهرانوبا بغض و خشم ترک کرد ورفت بخاطر تمدن بخاطر فرهنگ بخاطر عروج تورکا بخاطر سوسیالیسم بخاطر حکومت شهری بخاطر حکومت ملی ..وقتی پیشه وری هست چه نیازی به علی حسین و ابولفضل داریم پیشه وری همه بغض ماست همه خشم ماست همه فریاد ماست همه ایدئولوژی ماست پرچم ماست تورک یا غیر تورک با هرزبان فداییان پیشه وری هستیم.مرگ هست وبازگشت نیست .
خانم افشار اتفاقا من هم پدری دارم بالای۸۵سال و در آن مقطع ساکن تبریز .خاطرات بسیاری داشت(متاسفانه به علت کهولت سنّ در حال حاضر دچار مشکلات جسمی شده)از استقبال مردمی از شاه و بلند کردن ماشین وی و حمل آن در خیابان.بسیار میگفت از نامتجانس بودن آن فرهنگ کمونیستی با تفکرات سنتی مذهبی‌آذربایجانیها.و همچنین از ترسو و بزدل بودن پیشه‌وری که برعکس قاضی محمد فرار رو به قرار ترجیح داد و سرانجام به دست ولی نعمت خویش به قتل رسید.گفته‌های خودم رو با یک بیت از شهریار بزرگ (که همفکران شما هویت سازان !بدترین توهین‌ها رو بهش کرده و میکنن)به اتمام میرسان : گرچه ترکی بس عزیز است و زبان مادری.......... لیک اگر ایران نگوید لال باد
لیدا خانم عزیز،
اولا خطاب من به شما نبود، به سایت ایران گلوبال بود و شخص آقای کیانوش توکلی. دوما من به شما نسبت مارکسیسم و کمونیسم ندادم و اشاره ام به سابقه مارکسیستی کیانوش خان و گردانندگان این سایت بود. نسبتی که من به شما دادم "نژادپرستی" بود و آنهم بدلیل جمله ای که در اول کامنتم آوردم که نقل قول از نوشته شما بود. هرکسی بخواهد قلم یک زبان را بشکند و کتابهایش را پاره کند (چه آن زبان فارسی باشد، چه ترکی و چه عربی و چه چینی) یک نژادپرست است و بعد از اینکه از اینکار فارغ شد آنوقت استخوانها را خواهد شکست و شکمها را پاره خواهد کرد. پس شما مارکسیسم را بخودتان نگیرید،آقای توکلی زنده است وآدم زنده وکیل لازم ندارد. چیزهایی که شما درباره 21 آذر می نویسید یک مشت افسانه است. ما همه در انقلاب 57 حظور داشتیم
ولی نمی توانیم در باره جزئیات آن نظر قطعی بدهیم، شما واقعا شهامت تحسین برانگیزی دارید که در مورد وقایع 66 سال پیش به این قاطعیت حکم صادر می کنید. از این گذشته شما گویا به علم غیب هم مجهز هستید که می دانید من فارسم و طرفدار شاه هستم و از همه بدتر "خارجه نشین"م! این همه اطلاعات را از کجای نوشته من درآوردید، خانم عزیز!؟
بهر حال شما نوشته مرا بخودتان نگیرید، شما با این افکارتان مسلما از مارکسیسم به اندازه چندین سال نوری فاصله دارید و همانطور که گفتم نزدیکترین ایدئولوژی به این نوشته شما "راسیسم" است.
آیا شما اصلا کامنت مرا خوانده اید؟
من برخلاف برخی قلمزنان، زیاده نویسی و نوشتن به هر بهانه ای و درباره هر کسی و هر موضوعی را نمی پسندم و آن را پیشه خود نکرده ام. از طرف دیگر شیوه کار و زندگی ام نیز متاسفانه امکان زیاد نوشتن، حتی اتمام نوشته های ناتمام را بمن نمی دهد. بنابرین همواره می کوشم فرصتهای پیش آمده را صرف نوشتن مطالبی کنم که بنظرم بسیار ضروری هستند. با این وصف می خواهم از فرصت های کوتاهی که در حین کار پیش می آیند، استفاده کنم و چند نکته درباره نوشته اخیر آقای شاملی علیه آقای قره جه لو را خاطرنشان کنم. این نکته را نیز ناگفته نگذارم که اگر نویسنده مطلب مورد اشاره، شخصی غیر از آقای شاملی و از نقابداران شبکه انحطاط بود، زحمت نوشتن و در مواردی شاید خواندن را نیز بخود هموار نمی کردم. برخوردهای آقای شاملی با نوشته آقای قره جه لو از یکسو و اشاره ایشان به «چپ»
و به سایت «آذربایجان» - که من ازمدیران آنم – مرا ناچار از نوشتن این یادداشتها کرد.
***
نوشته آقای قره جه لو مطلبی است درباره شبکه موسوم به «مهران بهاری». شبکه ای مخفی و مرموز و ارتجاعی که سالهاست «مامور» به انحطاط کشاندن «جنبش ملی» آذربایجان است. و آقای یونس شاملی متاسفانه در مقام دفاع از این شبکه بجای آنکه به مضمون گفته های قره جه لو بپردازد، نخست فارسی نویسی قره جه لو را به باد انتقاد گرفته و این عمل او را علامت دادن به فارس ها معنی می کند. من این شیوه را می شناسم و این کار متاسفانه نامی جز فضاسازی و تلاش برای گم کردن محتوا و بازداشتن خواننده از اصل موضوع ندارد. بیاد دارم که پس از انتشار سخنرانی من بمناسبت 21 آذر 1388، بازجوی من نیز از همین در وارد شد. ایشان نیز از من به اصرار می خواست علت انتشار ترجمه متن سخنرانی ام (بزبان فارسی) را بیان کنم. سخنرانی من بزبان آذربایجانی بود و متن پیاده شده آن نخست به همین زبان انتشار یافت و سپس به فارسی ترجمه شد. فرد مورد اشاره حتی ترجمه را نیز جایز نمی شمرد. این شیوه را می شناسیم. دوستان این شیوه را در برخورد با نوشته آقای قره جه لو نیز به کار برده اند. ایشان کوشش می کنند بجای پرداختن به اصل موضوعات به تکفیر نویسنده به پردازند تا اصل موضوع در این میان گم و گور شود.
بلی! برای من بکرات ثابت شده است که ناراحتی دوستان محترم نارضایی و خشم آنان، از مضمون نوشته های منتقدین دموکرات است. اگر فارسی نویس حرام و نشانه «کفر» است، پس چرا نوشته های اساسی شبکه مورد احترام دوست عزیز آقای یعنی شبکه مهران بهاری علی العمده بزبان فارسی است. چرا زمانی که شبکه «غائب الوجود مجهول المکان» خودش با خودش بزبان فارسی مصاحبه می کند، صدای اعتراض بر نمی خیزد؟ منظورم از مصاحبه «خودش با خودش» مصاحبه صد سئوالی با «پژوهشگر خستگی ناپذیر جناب مهران بهاری» است که به فارسی انجام گرفته است و آقای شاملی از آن بهره ها گرفته و من نشانه های این بهره ها را در نوشته های ایشان دیده ام. چرا مصاحبه گر ترک و این « آقا پسر» با هم به زبان فارسی سخن گفتند و آقای شاملی اعتراضی نکرد؟ چرا زمانی که همین کانون انحطاط با بدام انداختن بعضی اشخاص مبارز و خوشنام آذربایجانی، درباره مسائل آذربایجان بزبان فارسی مصاحبه می کرد، مصاحبه گر و مصاحبه شوندگان هر دو عزیز بودند؟ آقای شاملی حتما مقاله «گرگ در اساطیر ترک» را بخاطر دارند که برای دست و پا کردن مبنای میتولوژیک و تاریخی برای طرفدار گرگان خاکستری در آذربایجان سرهم بندی شده است. این نوشته که بزبان فارسی است!! پس چرا احدی به زبان نوشته ها اعتراضی نکرده و نویسنده جز تعظیم و تکریم و افزایش احترام شما چیز دیگری ندید؟ از این مثالها صدها نمونه میتوان زد. پس چنانکه گفتم مسئله بر سر مضامین است. آقای شاملی را مضمون نوشته قره جه لو ناراحت کرده است. و شرط اخلاق و صداقت آن بود که آقای شاملی بجای فرود آوردن چماق تکفیر بر سر قره جه لو و وارد کردن اتهام چاپلوسی و علامت دادن به فارس ها، یکسره بر سر موضوع می رفت و نظرش را درباره شبکه مهران بهاری بیان می کرد. آقای شاملی نظرتان درباره شبکه مهران بهاری و اندیشه های بویژه مقاله مذکور چیست؟
اجازه دهید سخن را در این عرصه کوتاه کنم: امروز در نتیجه 100 سال حاکمیت ناسیونالیسم افراطی فارسی، یک هزارم ملت آذربایجان (ایران) قادر به خواندن متون سیاسی بزبان مادری خود نیستند، میزان افرادی که قادر به نوشتن مقاله ای بزبان ادبی آذربایجان باشند- حتی در خارج از کشور – انگشت شمار اند. برخی از مدعیان رهبری و پیشوایی نه تنها زبان ادبی، بلکه زبان محاوره ای را بسختی می نویسند. آقای شاملی اجازه دهید از شما سئوال کنم: آیا شما خود قادرید بزبان مادری خود، ولی در سطح ادبی- آکادمیک مطلبی بنویسید؟ من به قطع می دانم که یک سبب فارسی نویسی برخی مدعیان پیشوایی آنست که قادر به نوشتن بزبان مادریشان نیستند. بنابرین فعالان دلسوز و واقع بین آذربایجانی ناگزیرند برای تامین اشتراک قشر هرچه وسیعتر آذربایجانی به مباحث حیاتی، از زبان فارسی بهره گیرند. چنانکه گرگان خاکستری و استاد مهران بهاری و دوستانشان بهره می گیرند. همان گرگان و گرگ پرستانی که حتی صرف نوشتن کلمه «آذربایجان» را نشانه پان ایرانیسم و لاجرم نویسنده را دشمن می دانند. من بارها گفته ام، یکی از نخستین وظایف فعالان آذربایجانی «یاد گرفتن» زبان خود است. متاسفانه اکثر کسانی که ادعای رهبری نیز دارند، از این مهم غافلند. در چنین فضایی گرفتن یقه قره جه لو بخاطر فارسی نویسی، اگر جز فرار از موضوع وتحریک عوام الناس وطنی و یا جوانان کم آگاه جنبش علیه قره جه لو نیست، پس چیست؟ با عرض پوزش سئوال می کنم: فارسی نویسی آقای قره جه لو در نقد شبکه مهران بهاری - که اساسی ترین نوشته هایش بزبان فارسی است، چاپلوسی به فارسها است یا حمله شما به آقای قره جه لو – زبانم لال خود شیرینی در برابر نژادپرستانی که با آحاد ملت فارس و نیز زبانشان دشمنند و علاوه بر آن فدرالیستهای آذربایجانی را دشمن اصلی جنبش می پندارند.
***
آقای شاملی انتشار مقاله قره جه لو در سایتهای اخبار روز، ایران گلوبال و آذربایجان را دلیلی دیگر بر مجرمیت آقای قره جه لو ذکر کرده است. این نیز مانند اعتراض به فارسی نویسی قره جه لو، تلاشی برای انحراف افکار است. آیا تعداد مقالات فارسی آقای شاملی در سایتهای اخبار روز و ایران گلوبال کمتر از نوشته های قره جه لوست. همین الان در آرشیو مطالب اخبار روز 48 مقاله فارسی از آقای شاملی در دسترس است. و تنها دو مقاله از آقای قره جه لو. مدیران «ایران گلوبال» هم که رمز سایت را تقدیم آقای شاملی و برخی دوستانش کرده و دستشان را در انتشار مقالاتشان باز گذاشته اند!!. چه شده که اخبار روز و ایران گلوبال زمانی که نوشته جات این دوستان را منتشر می کنند، خوبند و زمانی که نوشته ای همچون نوشته آقای قره جه لو را باز می تابند، بد. آقای شاملی حتما می دانید که یک عضو دیگر شبکه مهران بهاری، ایران گلوبال را «توالت عمومی» نام داده است. اخلاق هم خوب چیزی است. کاش «بیش از صد سایت» عالیجنابان نیز برای نمونه یک نوشته مخالف را منتشر می کردند تا دوستان عزیز زبانی به این درازی می داشتند. اگر این سایتها متعلق به فارسهای «دارای نقص ژنتیک» هستند و یا نوشتن در آنها علنی کردن مسائل «داخلی» آذربایجان است، چرا در آنها مطلب می نویسید؟ نه! اگر سایتهایی هستند که نظرات گوناگون را منتشر می کنند، چرا انتشار مقاله قره جه لو در آنها جرم تلقی می شود؟ اگر سایتهای «دشمن» هستند و شما از تریبون «دشمن» استفاده می کنید، این کار چرا برای قره جه لو حرام شده است؟ می دانید که مسئولین و گردانندگان هر دو سایت نامبرده با رفتار خود نشان داده اند که به پرنسیپهای چپ دموکراتیک و دموکراسی پای بندند. آیا سایتهای شما دست راستی ها، یکصدم این وسعت نظر را از خود نشان داده اند که اکنون برای چپ دموکرات آذربایجان درس اخلاق می دهند؟ می دانید که چه می گویم.
آقای شاملی سایت آذربایجان را جزو سایتهای ضاله !! نظیر «اخبار روز» و «ایران گلوبال» قرار داده و آنرا سایت متمایل به چپ فارس معرفی کرده است. ما از میزان علاقمندی دموکراتهای حقیقی و چپهای دموکرات آذربایجان و ایران به سایت آذربایجان آگاهیم. و همچنین از نفرت وابستگان شبکه مهران بهاری، عمال رژیم و ... از سایت خود نیز اطلاع داریم. نام «آذربایجان» تصادفی انتخاب نشده است. ما افتخار می کنیم که در طول سالهای انتشار مجله آذربایجان و سایت آذربایجان یگانه ارگانی بوده ایم که بدون ترس و وحشت از تهدیدها، بدون عوام زدگی و یا وابستگی به این یا آن منبع مالی و یا دولت و حزب از هستی ملی و حقوق ملی، از دموکراتیسم در جنبش آذربایجان دفاع کرده ایم. اگر امروز فالانژهای وطنی «تورک» از هیچ نوع اتهام، پرونده سازی و حتی تهدید به ... علیه سایت «آذربایجان» و گردانندگان آن خودداری نمی کنند، ناشی از مشی پایدار «آذربایجان» است. من و رفقایم بعنوان دموکراتهای چپ آذرباجان، دوست همه آزادیخواهان و همه چپهای دموکرات جهانیم. فاش می گوییم و از گفته خود دلشادیم. بر چه مبنایی ناسیونالیستهای فاناتیک و شبکه های مخفی فالانژیستی در آذربایجان، نژادپرستان ترکیه و ... را رفیق و محرم اسرار خود می دانند ولی همدلی ما با آندسته از آزادیخواهان فارس که مخالف تبعیض ملی اند - کفر محسوب می شود؟ آقای شاملی که ناسلامتی خود را – دستکم پیش گروههایی - فدرالیست هم می نامد، به این سئوال چه جوابی خواهد داد؟ دموکراتیسم، انساندوستی، تلاش برای زندگی بهتر برای توده زحمتکش، تلاش برای برابر حقوقی زن ومرد، کوشش در راه حفظ محیط زیست و بالطبع کوشش برای الغای ستم ملی و تبعیض نیز ما را دوست و رفیق همه دموکراتهای جهان و بویژه چپ دموکرات همه ملیتها اعم از ترک، فارس، کرد، عرب، امریکایی، اسرائیلی و ... ساخته است. طبیعی است که کسانی تلاش می کنند جنبش بر حق مردم آذربایجان را به مجرای نژادپرستی بکشانند و بجای نفرت علیه ارتجاع ایران و نژادپرستان «فارس» – نفرت علیه همه فارس ها را تبلیغ می کنند، از این مشی ما ناراضی خواهند بود.
آقای شاملی حتما مصاحبه من با مدیر «فارس» سایت ایران گلوبال را بخاطر دارند که محور اساسی آن افشاگری علیه شوونیستها و ملیت پرستان فاناتیک فارس بود. این مصاحبه را یک «فارس» با من کرده و در سایت تحت مدیریت او منتشر شده است. راستی کدامیک از سایتهای شما حاضر شده است کوچکترین تنقید علیه «افراطیگری» را حتی با بیان مخالفت خود منتشر کند؟ بگذارید صریح بگویم: برای من رفتار کسانی که سایتهای فارسی را دشمن می دانند و خواندن و یا ارسال مطلب به آنها را بایکوت کرده اند، از رفتار شما قابل فهم تر است که نوشته های خود را بی مانع و رادع در ایران گلوبال منتشر می کنید و بعد نوشتن قره جه لو در آنرا نشانه ارسال سیگنال و ... می دانید. آنها دستکم به یک پرنسیپ پایبندند و در کار خود صادق.
انتقاد دیگر آقای شاملی به آقای قره جه لو این است که ایشان از ادبیات «چپ سنتی» در نوشته خود استفاده کرده است. این ادبیات کدامند؟ قره جه لو نوشته است که شبکه مهران بهاری شبکه ای است که «در تاریکی کمین کرده»، برای "به انحراف کشاندن حرکت ملی-دمکراتیک آذربایجان" و برای "جا انداختن سیاست انحرافی و عمیقا ارتجاعی" و" نفرت پراکنی در بین ملیتها" «شیادانه» تلاش می کند. کدام یک از این اوصاف نامنطبق است؟ کدام یک از این صفات نابرازنده شبکه مهران بهاری است؟ بهتر نیست که آقای شاملی آشکارا بنویسد که مرام و مشی شبکه را – یا بخش اعظم آنرا صحیح می داند؟ لقمه را از پشت سر بدهان گذاشتن چه ضرورتی دارد؟ آیا شبکه مورد بحث در تاریکی کمین نکرده است؟ چرا کسی جسارت آنرا ندارد که بنویسد دستکم یکی از مهران بهاری ها را می شناسد؟ آیا منحرف کردن جنبش حق طلبانه آذربایجان به سوی جنبش نژاد پرستانه
آزاد اورمولو نوشته اند--نکند شما انتظار دارید که نیروهای موجود حرکت ملی آذربایجان که شما آنهارا پانترکیست، ناسیونالیست،.. می دانید روش مبارزاتی خودشان را عوض کنند و به مبارزه طبقاتی بپردازند؟ ..........
ناسیونالیست ها هم مشغول مبارزه طبقاتی هستند ، مبارزه با سرمایه سلطه گر مرکزی و نیزتدارک کوبیدن جوانه های جنبش کارگری پیرامون . نگاهی به کامنت آقای آلتین نمونه واضحی است
.
حامدایرانی نوشته اند--زیرابااین تعریف شما هیچ حاکمیت ملی درجهان وجودندارد مثلا حاکمیت آلمان ،آلمانی نیست وفرانسوی وانگلیسی همین !!!.......
کاملا درست است ما حکومت های سرمایه داری داریم که برای پنهان کردن ماهیت خود اسامی مستعار آلمانی و ...و یا اسلامی را بر خود نهاده اند.
هومن نوشته اند--رژیم روستایی فعلی نماینده فارس یا زبان فارسی نیست .....
ریشه نظر شما به جامعه شناسان روستا نشین متعلق است ومن آنها را قبول دارم!!
یوسف آذربایجان نوشته اند--ملت حاکم چيز ديگری جز فارس نيست کافی است به سرمايه گذاری رژيم از دوره رفسنجانی تا احمدی نژاد نگاه کنيد . و بزرگترين شاهد ش زلزله اخير در آذربايجان بود .......
سرمایه جایی میرود که سود آور باشد کافی است به سرمایه گذاری ترک ها در تهران نگاه کنید .
تبریزی نوشته اند-- شاید دوستانی بپرسند که اگر رژیم جمهوری اسلامی ایران یک رژیم ناسیونالیست و یا نژادپرست نیست پس نابرابری برای کردها و ترکمن ها و سیستانی ها در کجا ریشه دارد؟ پاسخ، ایدئولوژی رژیم ولایت فقیه یا تشیع است
اولا شجره صاحب منصبان دولتی آنرا قومی یا غیر قومی نمیکند . دوما ایدئو لوژی دولتی ، ریشه نابرابری های اجتماعی نیست بلکه نابرابری های اجتماعی ریشه ایدئولوژی دولت است .
آلتین نوشته اند-ممکن است «بطور عینی» بگویید که این «چپهای باصطلاح انقلابی همفکر شما» پس از به خاک و خون کشیده شدن فرقه دموکرات در سال 1325 تا انقلاب اسلامی 1357 چه گلی بر سر «ملت آزربایجان» زدند؟....کاملاً واضح است که دشمنی «کمونیستها» که تلاش دارند امروز خود را زیر عناوینی مانند «چپ دموکرات» و ... قایم نمایند با «حرکت رهایی بخش ملی آزربایجان» از کجا آب میخورد.........
\ممکن است «بطور عینی» بگویید که این ملی گرا های ترک حتی قبل و بعد ازبه خاک و خون کشیده شدن فرقه دموکرات تاکنون چه گلی بر سر «ملت آزربایجان» زدند؟..کاملاً واضح است که دشمنی «ملی گرا های ترک » که تلاش دارند امروز خود را زیر عناوینی مانند «حرکت رهایی بخش ملی آزربایجان» و ... قایم نمایند با «جنبش سراسری دموکراتیک و عدالت خواهانه مردم تمام ملیت هاای گوناگون ساکن ممالک محروسه ایران » از کجا آب میخورد.برزویه طبیب
جناب آقاي رازي با احترام عرض مي كنم كجاي دل نوشته بنده رنگ و بوي ماركس و استاليني داده است كه به اين شكل مورد هجوي شما شده ام مگر نه اين است كه در روز 21 آذر 1325 توسط پادشاه پادشاهان ، شاهنشاه آريامهر شما كه روز نجات آزربايجان مي نامي به آزربايجان يورش برد و قتل عام كردن و كتابخانه ها و كتابهاي به زبان تركي را آتش زدند نفرماييد كه بنده از جايی اين تاريخ را گپي پيس مي كنم و تحريف تاريخ مي كنم بنده پدر پيري به سن 85 ساله دارم كه سال 1324 را به عينه تجربه كرده و تحصيل به زبان تركي را خوانده و نوشته است داستان هاي كودكانه من همين ها بود كه امروز يراي من سند تاريخي است و مادر بزرگ پدري را تجربه كرده ام كه برايم از سازندگي هاي شهيد پيشه وري مي گفت كه
سواد خواندن ونوشتن نداشت نفرماييد كه او هم كمونيست بود و ماركسيسم كه اصلا بغير از سجاده اش چيزي را نمي دانست .
حالا چرا ما نژاد پرست استالين شده ايم اما شماي خارج نشين خوش نشين در مهد دموكراسي اگر تاييد بكني بعداز 300 سال مبارزه مدني مردم اسكاتلند و ايرلند و راي به جدايي از بريتانيا كاري بس پسنديده و نه ماركسيستی و نه نژاد پرستانه، بلكه كاملا دموكراسي بود. اما در آزربايجان، که من گفته ام تحصيل به زبان مادرم کنیم خائن به وطن تجزيه طلب و كمونيستم. درست است آقاي رازي پس زنده باد فارسي و به قول آقاي حداد عادل از بخارا تا تبريز هست فارسي. تا نگوييد كه من كمونيستم. و استاليني حرفم را در گلويم خفه كنيد و به زبان مادريم توهين كنيد و من از ترس مسخره ولودگي هاي شما ها مجبور بشوم تا با فارسي با شما صحبت كنم. اما هم زبان شما، دل نوشته اي نوشته ، اينكه، چرا فارسي بخوانيم بياييد زبان اصلي ايران انگليسي شود، به به مي گويد و ايشان اصلا كمونيست و امپراليسم و چه چیز ايسم نيست .
جناب آقاي رازي چطور به خود اجازه داديد كه مهر ماركسيستي به من بزنيد كجاي دل نوشته من دياليكتيك ماركس و لنين داده است كه شما چنين هجمه اي به زبان مادري من مي كنيد مگر همين شما فارسي زبانان محترم نبوده ايد در 21 آزر 1325 كه به اصطلاح محمد رضا، شاه شاهان، روز نجات آزربايجان، در آزربايجان قتل و غارت و كتابخانه ها و كتابهاي تركي را به آتش كشيديد؟ بفرماييد كه بنده تحريف تاريخ مي كنم و اشاره به تاريخ سازان جعلی، بفرماييد جناب آقاي رازي !
اگر بنده مطالبي در اينجا مي نويسم منعكس شده و يا به قولي كپي پيس از جائي نيست. پدري دارم 85 ساله در 1324 در همين آزربايجان در مكتبخانه به زبان تركي تحصيل کرده و مشاهدات عيني ايشان را نقل مي كنم . ايشان نه تنها ماركسيست نبود بلكه يكي از دو آتيشه هاي محمدرضا شاه پهلوي بود . ومادر بزرگي- از پدرم- را درك كرده ام كه شهيد پيشه وري را بياد داشته است. از نزديك خدماتش را لمس كرده بود . يك آدم بي سواد چه مي داند ماركس چه كسي است و لنين كيست . فقط آنچه را كه ديده بيان مي كند . و اما شما خارج نشين محترم كه مرا خائن به وطن و ماركسيست مي خواني، چرا كه گفته ام آن بلايی كه به سر ما در 21 آزر ماه 1325 آوردن بار ديگر در يك 21 آزر ديگري بياوريم.اين موضوع اكنون در ايرلند و اسكاتلند بعد از 300 سال جدايی از بريتانياي كبير اتفاق مي افتد ماركسيسم، كمونيست، چپگرا نيست، و داير بر دموكراسي و فهم شعور ملي آنها مي خواني؛ اما مرا خائن، كمونيست، استالين، مي خواني. پس مرغ همسايه غاز است .
جناب آقاي حاتمي بسيار متشكريم از تحليل سياسي كه انجام داده ايد و روابط سياسي منطقه و سپاه قدس و ارتباط آن با پ ك ك و نيز اوضاع منطقه فقط روابط اقتصادي را با اجازه شما اضافه مي كنم كه يكي از منابع اقتصادي سپاه قدس بطوريكه مي دانيد براي هر تشكيلاتي موضوع منابع مالي و اقتصادي از اهم موارد مي باشد كه از اين رو است كه
از زمان جنگ 8 ساله بهترين منبع درآمد اقتصادي هم براي سپاه قدس و هم پ ك ك موضوع ترانزيت مواد مخدر از افغانستان به اروپا كه در مبادي مرز هاي سرو ( اروميه ) و كوهستانهاي اطراف و كليه روستاهاي كه از همان دير باز رفته رفته به روستاهاي كرد نشين تبديل و اين موضوع بيشتر تسري پيدا نمود و در اوايل دهه 70 برخي از شهرهاي غرب آزربايجان هم نشانه رفت و بطوريكه مي دانيد هم اكنون اورميه خصوصا و بسياري از شهرهاي غرب آزربايجان اعم از خوي ماكو سلماس در روند شهر نشيني كردها مي باشد .
در همين رابطه به اطلاع برسانم كه از چند سال قبل هم كه ترانزيت شديد مواد مخدر به سمت آزربايجان شمالي نيز گسترش يافته كه يكي از اخبار همين درگيري ها چند روز اخير در همين سايت ايران گلوبال منعكس شده . اظهار نمودم در همانجا كه شاهد از غيب رسيد كه روز 4 آبان ماه سال جاري بنا به خبر آنلاين آقاي فياضي مدير عامل اسبق خبرگزاري ايرانا به نا گاه سخن باز كرده و در عمل متقابل به مثل غرب در تحريم ايران و گزارش آقاي احمد شهيد كه به موضوع اعدام هاي اخير در ايران اشاره نموده است توضيح مي دخند كه با توجه به اينكه ايران يكي از مدافعين به اصطلاح مواد مخدر است و اين اعدام ها ناشي از همين ادعا ست بنابراين بد نيست كه دولت اين ترانزيت را قويا انجام دهد كه عملي متقابل با غرب باشد .
ببينيد به قولي تا نباشد چيزكي مردم نگويند چيز ها يعني اگر نباشد اين ترانزيت مواد مخدر توسط سپاه قدس كه اين آقا جو گير نمي شود و به ناقافل چنين سخن نمي گويد .
به هرحال ضمن مطالبي كه شمما فرمايش فرموديد دو موضوع تامين عمده منابع مالي پ ك ك و نيز موضوع ساست داخلي ايران در خصوص تحركات حركت ملي آزربايجان اعلمي بنام كردستان شمالي كه مدعي اراضي غرب آزربايجان مي باشد نقش بسته و جاي بسي تاسف است كه امروز تمامي روستاهاي مرزي اروميه سلماس خوي و تا ماكو مسلح به سلاح گژرم هستند و جالب اينكه همه اين موضوع را هم اطلاعات منطقه ( اورميه) و هم سپاه آگاهي دارند .
آرزوهای خودت رااا به جای مردم جاا نزن همایون ،چه کسی گفته مردم آنقدر احمق شده اند که سرنوشت خود را به پسر دیکتاتوری میدهند تا این پسر فرصت انتقام پدرش را بیابد؟خنده دار است این مقاله اگر اسمش را مقاله بنامیم ! این یک پاچه خواری شخصی برای شاید گذر زندگی باشد
سلام
به عنوان کارگر کارخانه داروسازی فارابی در اصفهان مطلبی رو می خواستم بگم . به جایی دسترسی ندارم که این خبر رو منتشر کنم لطفا شما این کار رو بکنید تا بقیه آگاه بشن
کارخونه داروسازی فارابی از مواد تاریخ گذشته برای تولید دارو های خودش اشتفاده کرده و می کنه .جریان از این قراره در سال 87 این کارخونه کپسول سفیکسیم تولید می کنه ولی این محصول رو به دلیل عدم استقبال پزشک ها و داروخانه ها نمیتونه بفروشه . تا اینکه این محصول دو سال تاریخ انقضاش تموم میشه و تو انبار این کارخونه میمونه .
چون مقدار زیادی تولید کرده بودن ( نزدیک به 400 میلیون تومان ) به دستور مدیر عامل = مهندس تحسیری این کپسول های تاریخ گذشته رو آسیاب می کنند و در سال 89 مجددا به عنوان مواد اولیه جدید با اونا دوباره کپسول سفیکسیم تولید می کنن البته با تاریخ جدید !!!!!! چون دیدند که باز هم فروش نمی ره به عنوان جایزه بین داروخانه ه
سلام
به عنوان کارگر کارخانه داروسازی فارابی در اصفهان مطلبی رو می خواستم بگم . به جایی دسترسی ندارم که این خبر رو منتشر کنم لطفا شما این کار رو بکنید تا بقیه آگاه بشن
کارخونه داروسازی فارابی از مواد تاریخ گذشته برای تولید دارو های خودش اشتفاده کرده و می کنه .جریان از این قراره در سال 87 این کارخونه کپسول سفیکسیم تولید می کنه ولی این محصول رو به دلیل عدم استقبال پزشک ها و داروخانه ها نمیتونه بفروشه . تا اینکه این محصول دو سال تاریخ انقضاش تموم میشه و تو انبار این کارخونه میمونه .
چون مقدار زیادی تولید کرده بودن ( نزدیک به 400 میلیون تومان ) به دستور مدیر عامل = مهندس تحسیری این کپسول های تاریخ گذشته رو آسیاب می کنند و در سال 89 مجددا به عنوان مواد اولیه جدید با اونا دوباره کپسول سفیکسیم تولید می کنن البته با تاریخ جدید !!!!!! چون دیدند که باز هم فروش نمی ره به عنوان جایزه بین داروخانه هایی که بقیه محصولات فارابی رو خوب می خریدن مجانی توزیع کردن .
این کار توسط کارگرا و کارمندا ی کارخونه به وزارت بهداشت و شخص دکتر شانه ساز اطلاع داده شد . اطلاع دادن همانا و اخراج 15 – 14 نفر از کارکنان کارخونه در اردیبهشت 90 همانا . و تنها چیزی که بهش رسیدگی نشد مسئله همین داروهای تاریخ گذشته بود .جالب اینه که مدارک تولید این محصول رو کارمند های کارخونه دارند و هر زمان که مسئولین بخوان میشه ارائه کرد ولی مسئله اینه که هیچ مسئولی نمی خواد که رسیدگی کنه.
البته این مسئله قبلا هم در این کارخونه در مورد شربت های آموکسی سیلین تکرار شده بود . و با اینکه از این کار کارگرا فیلم هم گرفته بودن و برای وزارت بهداشت فرستاده بودن ولی باز هم هیچ رسیدگی نشد .
لطفا" اطلاع رسانی کنید .
آقای علیزاده این تفکر شماست که نه تنها تجزیه طلبی را تقویت می کند بلکه افرادی مثل فرشاد بیان را مستید تر می کند . زمان شعار دهی تمام شده است و عمر شعار خواران هم بسر رسیده است .
جناب آقاي ائليار ضمن تشكر از انعكاس دل نوشته اينجانب سوالي دارم كه در اصل نوشته ارسالي اينجانب ( چيز بنويسم ) وجود نداشته است دليلي داشته است كه اين عبارت را در داخل كوروشه نوشته ايد ؟
نبايستي آن روز برسد كه قلمهاي فارسي را شكست، و كتابهاي فارسي را پاره كرد، و معلم هاي ما تدريس را متوقف كنند ؟
تبریک به کیانوش توکلی و سایت ایران گلوبال که به بلندگوی نژادپرستان تبدیل شده اند.
کسی که قلمها را می شکند و کتابها را پاره می کند، بدون شک در قدم بعدی استخوانها را خواهد شکست و شکمها را خواهد درید. متأسفانه چپ مارکسیستی ایران هنوز هم اندر خم کوچه تفکرات استالینیستی پای در گل مانده است و برای اینکه طرفداری خودش را از "خلق"های (اخیرا ملتهای) اسیر نشان بدهد، خودش را تبدیل به بوق تبلیغاتی نژادپرستان کرده است. واقعا که به این تکامل باید آفرین گفت.
آقای توکلی، فردا نوبت کدام جریان ارتجاعی است که شما بوق تبلیغاتش بشوید؟
آقای دکترمهرآسای عزیز
اگرشما بتوانیدمدارک تحصیلی دبیرستان آقای مصدق را ارائه دهیدوچگونگی«کسب تیتردکتری»را نشان دهید،خدمت بزرگی به ملّیون واقعی می کنید،واقعاًچرامصدق را در«مدرسهء سیاسی تهران»،بریاست محمدعلی فروغی،نپذیرفتند؟ وچرا مصدق برای«ادامهء تحصیل»عازم خارج شد؟
اعتراض كارگران عیلامی کشت و صنعت کارون شوشترازصبح روز یکشنبه تا كنون ادامه دارد
کارگران فصلی زحمتکش عیلامی که به کار تخصصی بریدن نی اشتغال دارند خواستار اجرای طرح طبقه بندی مشاغل و همچنین افزایش دستمزد ماهانه خود هستند.
كارگران فصلی «نی‌بر» كشت و صنعت شوشتر در اعتراض به عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل برای چندمین بار متناوب طی یك سال اخیر ضمن یك اعتراض صنفی دست از كار كشده و تجمع کردند.
نماینده این کارگران به ایلنا گفت: دو هزار کارگر «نی بُر» کشت و صنعت کارون شوشتر در اعتراض به عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل، از صبح روز یکشنبه دست از کار کشیده و در مقابل درب ورودی کارخانه تجمع کرده‌اند.
این کارگر افزود: کارگران فصلی که به کار تخصصی بریدن نی اشتغال دارند خواستار اجرای طرح طبقه بندی مشاغل و همچنین افزایش دستمزد ماهانه خود هستند.
رفع مشكلات سنوات و باقی ماندن معضل طبقه‌بندی مشاغل
دبیر اجرایی خانه کارگر اهواز ضمن تایید اعتراض صنفی و تجمع کارگران نی بر کارون شوشتر، اظهار كرد: کارگران نی بر کشت و صنعت کارون شوشتر برای چندمین بار است كه نسبت به عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل و محاسبات سنواتی خود تجمع و اعتراض میکنند.
آقایار حسینی ادامه داد: مشکلات سنواتی این کارگران هم اکنون رفع شده است ولی همچنان قانون طبقه‌بندی مشاغل در خصوص این كارگران اجرا نمی‌شود.
به گفته این فعال کارگری بسیاری از این کارگران به سن بازنشستگی رسیده‌اند اما به دلیل تعویق در پرداخت حق بیمه توسط کارفرما امکان بازنشسته شدن و استفاده از مزایای تامین اجتماعی را ندارند.
دبیر خانه کارگر اهواز اضافه کرد: مشکلات صنفی کارگران با واحد‌های تولیدی استان همچنان به قوت خود باقی است و در بخشهای مختلف تولیدی کماکان کارگران با تاخیر حقوق و دستمزد مواجه‌اند.
گفتنی است تماس خبرنگار ایلنا برای پی گیری مشکلات کارگران با مسئولان این کارخانه بی‌نتیجه مانده است، علاوه بر آن رئیس اداره تعاون، کارو رفاه اجتماعی شوشتر نیز حاضر به پاسخگویی در این زمینه نشد.
جالبه از بومیان فلات مانند عیلامیان غارت میکنند وآنهارا نسل کشی و سرکوب میکنند بعد ثروت غارت شده آنهارا به بومیان کانادا میدهند که وحشی های شمالی اریایی کانادایی سرزمین انهارا اشغال کرده اند خوبه ایران مدعی اریایی گری که سردمداران و ثروتمنداش و قدرتمنداش همه از وحشی های شمالی هستند کثافت کاری های وحشی های شمالی مهاجم به سراسر دنیا رو با پول دزدی شده از بومیان ایران ماله کشی میکنه تا حیثیت نداشته نژاد سفید وحشی ومهاجم شمالی کمتر به باد بره از زمانی که هجوم وحشی های شمال ومهاجرت اونها به سراسر دنیا اغاز شده تاریخ فقط ناظر دزدی و غارت و وحشی گری اونها بوده پیشرفت تکنولوزی هم فقط وحشی های شمالی رو خشن تر و وحشی تر کرده کسی که ذاتا متمدن وشهرنشین نبوده از ابتدا همیشه کوچرو ومهاجم و غارتگر و استعمار گرخواهد موند چه در اتاوا زندگی کنه چه در تهران .
به نظر من تنها عامل موفقیت خمینی و برنامه ریزان حکومت وی ، تنها و تنها ،باوراندن این مهم به خمینی بود که خود را به عنوان یک شخص قهرمان و نه جزئی از یک حرکت و در کنار یک حرکت ،به مردم ایران معرفی کند و
موفقیت خمینی
????!!!
My problem with these people is they have same mentality Khomenei had.
به امید روزی که شاهزاده ما و تنها امید میلیونها انسان رنج دیده و ستم کشیده ایران ، به ندای درون خود پاسخ دهد .
I hope not.
We do not need another person like Khomenei come to power.
ممنون اقای تبریزی واقعا به وجدان چپ شما باید تبریک گفت متاسفانه کسانی که این رژیم را فارس خطاب میکنند افرادی خانه نشین یا خارج نشین هستند اگر افرادی بودند که با فضای بیرون در ارتباط بودند و در شهرهای مختلف ایران گشته بودند میدیدند علاوه بر پست های رده بالا پست های رده پایین ادارات بانک ها و پیمانکاران وصل به ادارت دولتی تماما در انحصار تورک های روستایی(شیعه)هست بخصوص در شهر های مرکزی ایران بسیاری ازمزدوران نیروی انتظامی هم تورک هستند حداقل 5 میلیون تورک داریم که در بدنه حکومت مشغول کار هستند و خرابکاری و خیانت به دیگر ایالات میکنند تخصصشان تنها داشتن پدر مادری روستایی بیسواد وخشن و وحشی است که تنها به انها نماز خواندن و عشق به آل علی و تعصب شیعه گری ودریدگی و عدم نجابت یاد داده اند
چون معمولا کسانی جذب جکومت روستایی شده اند که دریده و خشن هستند چاکر مسلک و پلیس صفت از زمان غزنویان تورک ها را بخاطر خشونت و دریدگی در دستگاه حکومتی ودیوانی ایران راه میدادند بدنه حکومت روستایی و گوشت تن آن تورکی اصفهانی مشهدی شرق مازندران کرمانشاهی و لری و قمی وبعد افراد دیگر است ملاک های حکومت برای جذب افراد یکی تشیع (فرهنگ روستایی) دیگری توحش خود شخص و خانواده اش است ونیز سابقه کم سکونت در شهر و ده گریز بودن چون تازه شهری ها در برابر شهری های قدیمی شرافت کمتری دارند وراحت تر دست به خرابکاری و خیانت برای سیستم میزنند و بسیار خرف گوش کن وادم فروش هستند.متاسفانه تورک های مدعی ملی گرایی نمیخواهند شیعه بودن قوم خودرا زیاد نمایان کنند که همین خیلی موقعیت خوبی برای تورک ها بعد از شورش 57 پدید اورده و هرکس با توده های مردم تورک اشنا نباشد و نوشته های نویسندگان طرفدار حقوق تورک هارا درایران بخواند فکر میکند تورک های ایران یا سنی هستند یا سکولار در صورتیکه پایبندی به تشیع(فرهنگ روستایی) در تورک ها از همه اقوام هم از نظر تعداد بیشتر است هم از نظر غلظت کافی است هر سال ماه محرم گشتی در تهران تبریز اردبیل زنجان قزوین بزنید تا بفهمید عقبه مردمی حکومت روستایی فعلی ایران چه کسانی هستند.فقط در تهران حدود 300 نفر مداح تورک زبان داریم.که به کارافرینی روستایی مداحی اشتغال دارند
دوستان گرامی، در بخش نخست نوشتار آقای آ.ائلیار من دیدگاهم را درباره زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم گفته ام و برای پیشگیری از چندباره نویسی از بازنویسی آن نوشته ها خودداری می کنم و اما درباره بخش دوم نوشتار آقای آ.ائلیار: نخست آن که ..........
دوستان گرامی، در بخش نخست نوشتار آقای آ.ائلیار من دیدگاهم را درباره زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم گفته ام و برای پیشگیری از چندباره نویسی از بازنویسی آن نوشته ها خودداری می کنم و اما درباره بخش دوم نوشتار آقای آ.ائلیار: نخست آن که رژیم جمهوری اسلامی ایران رژیمی ایدئولوژیک است نه یک رژیم ناسیونالیست یا نژادپرست. شاید دوستانی بپرسند که اگر رژیم جمهوری اسلامی ایران یک رژیم ناسیونالیست و یا نژادپرست نیست پس نابرابری برای کردها و ترکمن ها و سیستانی ها در کجا ریشه دارد؟ پاسخ، ایدئولوژی رژیم ولایت فقیه یا تشیع است. کردها و ترکمن ها و سیستانی ها سنی هستند و هرگز به سخنانی که از بام تا شام از رسانه های رژیم ولایت فقیه درباره تشیع و باورهای شیعی پخش می شوند کوچکترین باوری ندارند. نابرابری (آپارتاید) ناسیونالیستی درباره آذربایجانی ها از سوی رژیم بی باور به ناسیونالیسم هم چیزی است که در هیچ کجا یافت نمی شود (به جز شعارهای تبلیغاتی دوستان ناسیونالیست آذربایجانی!) چرا که بسیاری از پست های کلیدی در رژیم ولایت فقیه را ترکان آذربایجان به دست آورده اند و به کار گرفتن واژگانی مانند: بی حقوقی ملل غیر فارس در اسارتگاه رژیم فارس! رژیم آپارتاید فارس! رژیم راسیست فارس! رژیم قوم آریا! رژیم پان فارس! رژیم پان آریا! رژیم فاشیست فارس! رژیم نژادپرست فارس! رژیم شوونیست فارس! رژیم آریاپرست! و ..... درباره رژیم ولایت فقیه از سوی دوستانی که دیدگاه های ناسیونالیستی دارند نمی تواند درست باشد. بیائید باهم به چند پست بزرگ که در رژیم ولایت فقیه ترکان آذربایجانی به آنها رسیده اند نگاهی بکنیم: ۱- علی خامنه ای ترک آذربایجانی و سردمدار رژیم ولایت فقیه در روستای خامنه در پیرامون شبستر در هشتاد کیلومتری تبریز زاده شد. پدر علی خامنه ای یعنی شیخ جواد خامنه ای سال ها پیشنماز مسجد جامع تبریز بود و خانه اش در کوی قره باغی ها در تبریز و در چهار راه منصور (شهید بهشتی کنونی) بود. علی خامنه ای از سوی مادر با شیخ محمد خیابانی تبریزی پیوند خویشاوندی دارد. سرانجام شیخ جواد خامنه ای به همراه خانواده اش به مشهد کوچید و در آنجا برای علی خامنه ای شناسنامۀ مشهدی گرفت! البته هواداران علی خامنه ای او را سید خراسانی! می نامند بی آن که روشن کنند چگونه علی خامنه ای که در روستای خامنه زاده شده است می تواند خراسانی باشد؟! آن هم در حالی که علی خامنه ای در تاریخ ۵ مرداد ۱۳۷۲ به تبریز آمد و به زبان ترکی سخنرانی کرد و گفت که ترک آذربایجانی است! ۲- میرحسین موسوی ترک آذربایجانی که مانند علی خامنه ای در روستای خامنه زاده شد و هنگامی که پستی به نام نخست وزیر از قانون اساسی جمهوری اسلامی حذف نشده بود هشت سال نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران بود. ۳- علی مشکینی ترک آذربایجانی زاده شده در مشکین شهر آذربایجان که سال ها رئیس مجلس خبرگان بود. ۴- عبدالکریم موسوی اردبیلی ترک آذربایجانی زاده شده در اردبیل که سال ها رئیس قوه قضائیه رژیم ولایت فقیه بود. ۵- صادق خلخالی ترک آذربایجانی زاده شده در خلخال که از قضات دانه درشت رژیم ولایت فقیه بود و صدها تن به ویژه سران رژیم پهلوی را به اعدام و زندان محکوم کرد. ۶- سیدحسین پورمیرغفاری معروف به سیدحسین موسوی تبریزی ترک آذربایجانی زاده شده در تبریز که از قضات دانه درشت رژیم ولایت فقیه بود و سال ها رئیس دادگاه انقلاب، دادستان کل کشور، دادستان کل انقلاب، نماینده مجلس، رئیس کمیسیون اصل نود، رئیس خانه احزاب و ..... بود و در اعدام و سرکوب و کشتار هزاران تن از دشمنان رژیم ولایت فقیه دست داشته و یکی از بزرگترین جنایتکاران بر ضد بشریت است. ۷- یحیی رحیم صفوی ترک آذربایجانی زاده شده در اردبیل که سال ها فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رژیم ولایت فقیه بود. ۸- صادق محصولی ترک آذربایجانی زاده شده در اورمیه که دارائی چند صد میلیاردی او زبانزد همگان است و سال ها فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شمال باختری کشور یعنی آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل بود و پس از رسیدن به پست های گوناگون در دولت محمود احمدی نژاد وزیر کشور و وزیر رفاه شد و از صحنه گردانان اصلی کودتای انتخاباتی سال ۱۳۸۸ بود. ۹- محمدرضا میرتاج الدینی ترک آذربایجانی زاده شده در تبریز که دارای پست های گوناگونی بود و در دولت محمود احمدی نژاد به پست معاونت پارلمانی ریاست جمهوری رسید. دوستان گرامی، چنان که می بینید ترکان ترکمن در رژیم جمهوری اسلامی در هیچ پست کلیدی و بزرگ به کار گارده نشده اند! آیا برای ترک بودن است که ترکمن ها در پست های کلیدی رژیم ولایت فقیه به کار گمارده نمی شوند؟ نه، برای سنی بودن است! همچنان که کردها و سیستانی ها نیز برای سنی بودن در پست های بزرگ جمهوری اسلامی به کار گرفته نمی شوند. البته کردی به نام محمدرضا رحیمی که در شهر قروه کردستان زاده شده است معاون اول ریاست جمهوری رژیم ولایت فقیه شد، برای کرد بودن؟ نه، برای شیعه بودن! ***** سرانجام همچنان که در بخش نخست این نوشتار نیز گفته ام باز هم می گویم که ناسیونالیسم و دیدگاه های ناسیونالیستی جز زهر کشنده برای همایش انسان ها چیز دیگری نیستند و تاریخ نشان داده است که همه اندیشه های ناسیونالیستی در سرتاسر جهان جز شکست فرجامی ندارند و در فرجام تاریخ یک کشور در جهان به جای خواهد ماند و آن هم کشوری به نام کره زمین برای باشنده ای به نام انسان است.
نفت دزدی ایرانیان از عیلامیان دودش اول خود تهرانیان را از پای در میاورد عاقبت دزدی نفت و سوزاندن ان تنها مرگ ایرانیان غارتگر است عدالت طبعی دنیا خودش از غارتگران به سختی انتقام میگیرد همه عیلامیان را از ماشین بازی و ماشین گردی باز میدارم وانهارا به حفظ سرمایه نفت گاز خودشان فرا میخوانم بگذاریم تنها ایرانیان غیر عیلامی نفت و گاز دزد ماشین گرد و ماشین باز باشند ونفت جنوب را درماشین هایشان هدر دهند و ما عیلامیان به سرمایه اجدادی خود خیانت نکنیم خبر جدید در باره میزان بالای مرگ تهرانیان بر اثر ماشین بازی :
به گفته مدیرعامل شرکت کنترل هوای پایتخت ایران
آلودگی هوای تهران سالانه 4 تا 5 هزار نفر را می‌کشد
یوسف رشیدی مدیرعامل شرکت کنترل هوای تهران گفته است که آلودگی هوای این شهر سالانه به مرگ 4 تا 5 هزار نفر می انجاند.
به گزارش خبرگزاری "مهر" رشیدی با بیان اینکه در حوزه آلودگی هوا روح کارشناسی در قوانین وجود ندارد و نگاهمان در این حوزه سطحی و ساده انگارانه است، تصریح کرد: "نخستین گام برای کاهش آلودگی هوا اتفاق نظر ملی بر مبنای این است که خسارات آلودگی هوا بر سلامت انسان‌ها باید متوقف شود."
او در کارگاه تخصصی "ترافیک و رسانه" که ویژه خبرنگاران رسانه‌های جمعی برگزار شد، با اعلام این که طبق گزارش وزارت بهداشت به واسطه چند آلاینده تعداد مرگ و میرهای ناشی از آلودگی هوای تهران سالانه به 4 تا 5 هزار نفر می‌رسد، گفت: "میزان آزبست در تهران 50 تا 100 برابر شهرهای پاک است."
علاقه بسیار ایرانیان به ماشین بازی و ماشین گردی که ازارابه رانی وحشی های شمالی مهاجم ماورای فلات به انها به ارث رسیده است یکی از نشانه های توحش آنهاست ونشانه خوی کوچرویی و ولگردی آنهادارد اکثر ماشین داران ایرانی افرادی هستند که غیر شهری میباشند وبرای بازدید های اخر هفته ازهمولایتی های خارج از شهر خود ماشین داری میکنند تا رفتن به ولایت زادکاهشان راحت تر باشد وپبش همولایتی های خود پزی بدهند وکمی عقده حقارت غیر شهری بودنشان ارضا شود . درکشورهای متمدن وشهرنشین اکثر شهرنشینان با دوچرخه در شهر تردد میکنند یا با وسایل نقلیه عمومی برقی وهیچ کس چون روستایی دهگریز و تازه بدوران رسیده نیست برای خودنمایی ماشین داری و ماشین گردی نمیکند .ایران روستایی بالاترین میزان مصرف بنزین در جهان ومرگ میر و مجروحیت در سوانح ماشینی را داراست.هیچ وقت مال دزدی و غارتی عاقبت خیری براس سارق به بار نمی آورد.
صادرات خرما از چین اقدام دیگررژیم روستایی برای مبارزه با عیلامیان و اقتصاد کشاورزی در عیلام
نخلستان های عیلام خشک می شود
و خرمای چینی وارد ایران
دبیر انجمن خرما مژده داد که بزودی خرمای چینی وارد کشور می شود! وی گفت: اقتصاد شش استان جنوبی کشور به خرما وابسته است و در صورت ادامه مشکلات موجود تمام نخلستان های خرما در ایران تا پنج سال آینده خشک خواهند شد و ما به واردکننده خرمای چینی تبدیل می‌شویم.
چین برای دومین سال است که تولیدکننده خرما شده و محصولش را به ایران نیز صادر کرده است.
جناب آقای حمید خان که اینجوری سنگ این قاتلان رو به سینه میزنید آیا شما فیلم "رنگ شب" با بازی آقای فریبرز عرب نیا رو دیدین؟
اگر ندیدین حتما ببینید از فیلمهای تقریبا قدیمی سینمای ایران است،دوستان همه حتما ببینید احمالا داستان این آقا حمید ما هم همین است...
آقای موافق عیلامیان چه عرب زبان چه زبان های دیگر فقط بخاطر اینکه عیلامی هستند مورد تبعیض قرار میگیرند
آقای موافق عیلامیان چه عرب زبان چه زبان های دیگر فقط بخاطر اینکه عیلامی هستند مورد تبعیض قرار میگیرند من خودم در شهرهای غیر از عیلام هم زندگی کرده ام ولی اصلا به عیلامی ها کار دولتی نمیدهند مگر اینکه طرف خیلی خودرا شیعه (روستایی )وعرب نشان دهد وپابوس امامان فرهنگ روستایی باشد بسیار چاکری کند و پلیسی دیگران من عیلامیم وبخاطر داشتن هویت عیلامی وتن ندادن به هویت حکومتی روستایی-عربی نه استخدام شده ام نه هیچ وامی به من دادند همواره با سخت ترین شرایط پول دراورده ام وزندگی بسیار سختی داشته ام به هیچ کدام از افراد خانواده ام هم کار دولتی ندادند در فامیلمان هم همینطور رژیم ایران ضد عیلامی است هرچند خودش بسیار عربی-روستایی است ولی با عربیت شهری نیز مشکل دارد ونمیخواهد عربیت شهری در جنوب ترویج شود وعربیت روستایی تهرانی خودش را میخواهد ترویج دهد برای همین است به عرب زبان های جنوب نیر اجازه ترویج عربیت شهری نمیدهد.وقتی من در خارج از عیلام در ایران مانند یک غریبه و پناهنده زندگی کنم چگونه میتوانم ایران را ببینم وبدان اعتقاد داشته باشم ایرانی که با پول سرمایه غارت شده عیلامیان در صدسال گذشته ساخته شده ومردمش عیلامیان را تحقیر میکنند وبا پول غارت شده ار انها به خودشان فخر میفروشند آقای کاظم موافق شما بادفاع از ایرانیان شریک دزد هستید نمیتوانید رفیق عیلامیان باشید شما یک عرب حکومتی روستایی شیعه هستید وحتما شغل دولتی دارید ووام های بسیاری از حکومت روستایی ایران گرفته اید مهم من هرچند با عرب زبان های مبارز در مورد خیلی مسائل مشکل دارم ولی اینکه انها به عنوان بخشی از مردم غیور عیلام دارند از حق مالکیت سرزمینی مردم عیلام بر منابعشان و مشاغلشان دربرابر ایرانیان اشغالگر دفاع میکنند کارانهارا را ارج مینهم در عیلامیان غیر عرب زبان هم میل با استقلال خواهی شدید است لازم است برایتان یاد اور شوم در زمان حکومت قبیله پارساگاد یا به قول ایرانیان هخامنشیان عیلامیان 19 باربرای استقلال وعلیه هخامنشیان قیام کردند وبه شدت توسط قبیله حاکم پاسارگاد سرکوب شدند ورهبرانشان کشته شدند.میل به استقلال خواهی درعیلام ربطی به عرب و عجم بودن ندارد همه عیلامیان غارت شده سرکوب شده هستند وخواستار تشکیل دوباره کشورعیلامی در جنوب بزرگ هستند .
چیزتازه ای نبودبجز آنچه تا حال رژیمهای شاه وشیخ در90 سال گذشته گفته اندواین نوشته بخوبی نشان میدهدکه آسیمیله شده ها برای خودشیرینی درست همان مفاهیم واسمها رابکارمیبرند که مورد نظروخواست ارباب باشدوچه زیادند ازاین آسیمیله شده ها!چندی پیش دسته ای ازکردان فرهنگ فروش هم طوماری درنفی هویت خود دقیقآ مثل جنابعالی امضا کردندودرهمین سایت منتشرشد که آقای ناصرایرانپورافشائ شان کرد.حتم دارم که این نوشته با به به وچه چه درنشریات دکتراحمدی نژاد ودکترمحسن رضائی چاپ شود وبشما نیزبخاطرذوب شدگی درفرهنگ حاکم فارسی نیز جایزه دهند.آسوده بخوابیدکه احمدی نژادبیداراست وازهمین حرفهاپاسداری میکند.
دختر آریایی قشنگیه فکر کرده حاج محمود هم اریاییه نه خواهر یهودی تغییر دین دادست تفاهم نژادی باهم ندارین اگه خواستی با قالیباف ازدواج کن اونم الان شهردار ولی یه روز رئیس جمهور میشه آریایی هم هست و سفید بلونده بیشتر بهم میاید هیکلشم گنده تره یه کم تو انتخاب شوهر دقیق تر باش امید وارم یه شوهر آریایی حکومتی ایرانی پیدا کنی اینقدر تو کف شوهر حزب اللهی آریایی نمونی اگه وقت کردی یه سر بیا امامزاده صالح تجریش یه امامزاده تخصصی فقط برای پیدا کردن شوهر اکثر دخترای تو کف شوهر میان اونجا معمولا نتیجه هم میگیرن یه امتحانی بکن تا نترشیدی
عُمر تلف کنندگانی که نام برنامه ساز تلویزیونی برخود نهاده اند!!
idiots of world are united.
Khomenei: economy belong to dunky?!,...
Ahmadi nejat: Breaks of atomic energy is gone?!,...
This one is very uniqe:
من چنانکه در پیش نیز گفته ام، همانند بسیاری از ایرانیان، دیش برای دیدن برنامه های تلویزیونهای ایرانی ندارم؛ و از این جهت خود را خوشبخت احساس می کنم. هیچ پروائی هم ندارم که بگویم دستکم نود و پنج درسد برنامه های تلویزیونهای ایرانی بی ارزش، بی محتوا، پرت و آشغال است. گفتم برنامه ....!!! از زبانم لغزید. زیرا هیچ برنامه ای درکار نیست:
How he measure 5% or 95%?
آن هم نه از دانشگاه تهران بل از دانشگاه تبریز در 35 سال پیش...
This idiot does not know
دانشگاه تبریز
is & was one of the best university These people with all islamist always try to close classes.
For many years they reserch in cematry & still does not want to come out,...they belong there
من یکی از بازداشت شدگان این حمله هستم طی چندین بازجویی که هدفشان ایجاد رعب و وحشت میان مردم بود و بیشتر سوالاتشان مربوط به فعالیتهای رزمگاه کماندو ایران و همچنین استاد یکیتا بود ولی از آنجا که همه مردم شهر میدانند استاد مردی نیکو و در راه آموزش و تربیت جوانان این مرز و بوم بوده است و چندین سال است که به هدایت جوانان به درستی و راستی میپردازد و هیچگونه فعالیت غیر قانونی انجام نداده است و همه مردم شهرهای اطراف به نیکی از این مرد بزرگ یاد میکنند . ظاهرا این رژیم نامه هایی برای دعوت استاد و شاگردان ورزیده اش برای سرکوب مردم در اغتشاشات احتمالی فرستاده است که با مخالفت استاد یکیتا مواجه شده اند و این خشم رژیم را در بر داشته است
خدا رو شکر شما دیش برای دیدن برنامه های تلویزیونهای ایرانی ندارید و اصلن پیگیر این برنامه ها نیستید نمیدونید چطور تیپ میزنن و آرایش میکنن وگرنه چه ارتباطها و مسائل پشت پرده ای که لو نمیدادید
احتمالن منظورتون از 5 درصد برنامه های با محتوا برنامه های آقای مشیری که نیست ؟!؟!
آقاي مهدي شما به عنوان يك كرد راستين بايستي كه در مورد فرار پيشه وري وخيانت البته كه خيانت به ايراني و پان ايرانيست براي من هم افتخاري است را بگوييد كه چرا كردها هميشه در طول 100 سال گذشته دوش به دوش فارسها بر عليه تركها بودند يادمان نرفته حمايت هاي مصطفي بارزاني كرد مبارزه با بعث صدام حسين كه در شهرك زيوه كه امروز يكي از شهرهاي حومه اورميه شده است اسكان شده و حقوق ماهيانه از ساواك اورميه مي گرفته و امروز پسر خلفش مسعود بارزاني رييس حكومت خودگردان اقليم كردستان عراق دوست و در آغوش گر آقاي احمدي نژاد است و يا اين افسانه به قول آقاي رازي كه معاون وزير كشور بعث عراق در زمان شاهنشاه آريامهر از حقوق بگيران دستي سرهنگ صياديان رييس ساواك اورميه بوده است اينها داستانهاي كودكانه و ذهني بنده است اما اگر روزي روزگاري كسي باورش باشد مي شود اسنادي را به آنها نشان داد كه چندان هم داستان نباشد
خدا رحم كند كه پس از كذشت 66 سال ديگر واقعا اين حرفها را افسانه خواهيد خواند اكنون كه چند نفري زنده هستند و از واقعيت هاي وحشتناك آن موقع سخن مي گويند و زنده هستند شما افسانه مي خوانيد مانند كشتار اورميه در 90 سال اخير در جنگهاي جيلو كه ديگر كسي از آن دوره نيست و مثل آقاي احمدي نژاد كه هولكاست را قبول ندارد و افسانه مي پندارد شما هم اين جنايت را افسانه مي خوانيد اما آثار اسكلتهاي كه چند هفته پيش در پي كني مدرسه مهر ( 15 خرداد اكنون) در اورميه اجساد گور دسته جمعي كه قبل از دفن آتش زده شده اند را حتما ناشي از نژاد پرستي خود توركها مي دانيد
جناب آقاي مهدي بسيار خرسند شدم كه جنابعالي مقايسه بين قاضي محمد رييس حكومت خود مختار مهاباد را با پيشه وري نموديد كه اتفاقا پدر 85 ساله من كه همانروزها يك شاه دوست دو اتيشه بود از سرهنگ كريمي ها كه رييس ستاد قاضي محمد نيز بود صحبت ها كرد و گفت چرا كه بعداز فرار به قول شما پيشه وري و انهدام حكومت فرقه دموكرات در آزربايجان و حكومت خودمختار كردها در مهاباد ايشان را ( سرهنگ كريمي ) را حكم اعدام داده شد بعد با امر ملوكانه تخفيف قائل شد و مجازات نكردن و بعدها ايشان از عوامل خود آرتش شاهنشاهي ركن دو و ساواك شدن
خداي را شاكرم كه با اين جمله كه ( آن زبان فارسي باشد يا چيني ) پس اگر نه تاريخ نويسان جعلي بلكه الحمدالله كه هستند پيرمردهاي 85 و 90 ساله كه هنوز زنده هستند و به چشم خود ديده اند كه كتابخانه ها و كتابهاي تركي را پاره كردن و آتش زدن و از آن موقع تا كنون شكمهاي ما را پاره كردند و استخوانهاي همرزمان من را در سلولهاي دژخيم ساواك به جرم آزادي خواهي زبان تركي با برچسب توده اي و كمونيست و بعداز انقلاب 57 نيز با همين مارك شكستند و مي شكنن .
اما يك سوالي از جنابعالي دارم كه خواست يك ملت 42 ميليوني كه مي خواهد بر اساس اصل 15 قانون اساسي كه نوشت خود همين آقايان است به زبان مادري خود تحصيل نمايد آيا راسيسم گراي است اما چه قبل از انقلاب 57 و چه بعداز انقلاب 57 وجود مدارس به زبان ارمني براي جمعيت 150 هزار نفري راسيسم گراي نيست براي همين عرض كردم مرغ همسايه غازه . اينطور نيست ؟؟
حقیقتی که اقای موحدی نوشتند پاشنه اشیل حکومت میباشد ضمنا بله ایشان هرگز با شاهپرستان همراه نبودند ولی ما مردمان ساده اورا دوست داریم رضا پرستان هرچه بر علیه وی ناسزا بگویند فقط خود را بی ابروتر میکنند
حقیقتی که اقای موحدی نوشتند پاشنه اشیل حکومت میباشد ضمنا بله ایشان هرگز با شاهپرستان همراه نبودند ولی ما مردمان ساده اورا دوست داریم رضا پرستان هرچه بر علیه وی ناسزا بگویند فقط خود را بی ابروتر میکنند
جناب بهرام گرامی / به این دلیل که گویا سایت خصوصی است و نمی شود از آن شکایت کرد ؛ نادرست است . در المان و خیلی از کشورهای اروپایی انکار هولوکاست و تفکرات راسیستی و نژاد پرستانه جرم محسوب می شود . تفکری که لینک دونی سایت گویا بر آن اساس تنظیم شده است ، بر مبنای تفکر «یک ملت ، یک کشور و یک زبان » می باشد. احتیاچ به ارائه مدرک نیست که کشور ایران چند زبانی و چند فرهنگی است .تفکر گویا که بر ان اساس تنظیم شده است و بطور مثال در این لینک دونی حتی نام یک سایت کردی (که دو ربانه یعنی فارسی و کردی است )نیست
جناب بهرام گرامی / به این دلیل که گویا سایت خصوصی است و نمی شود از آن شکایت کرد ؛ نادرست است . در المان و خیلی از کشورهای اروپایی انکار هولوکاست و تفکرات راسیستی و نژاد پرستانه جرم محسوب می شود . تفکری که لینک دونی سایت گویا بر آن اساس تنظیم شده است ، بر مبنای تفکر «یک ملت ، یک کشور و یک زبان » می باشد. احتیاچ به ارائه مدرک نیست که کشور ایران چند زبانی و چند فرهنگی است .تفکر گویا که بر ان اساس تنظیم شده است و بطور مثال در این لینک دونی حتی نام یک سایت کردی (که دو ربانه یعنی فارسی و کردی است )نیست . البته احزاب اتنیکی می توانند موضوع را به مجامع حقوق بشری ارجاع دهند . دوم اینکه سایت گویا بخشی از کمک های مالی دولت های امریکا و انگلیس و اتحادیه اروپا را در پوشش تبلیغ بنر های رادیو فردا ، بی بی سی و چند رادیویی که هزینه های ان را کشورهای اروپایی می دهند ، دریافت می کند . در صورتی که سایت هایی که صادقانه برای دمکراسی واقعی مبارزه می کنند ؛ نه تنها کمکی نمی گیرند بلکه از سوی مدیر گویا اقای فرشادبیان مسدود هم می شوند نمونه اش همین سایت ایران گلوبال است . حالا خدا می داند که صاحب گویا چه پولهایی را تحت عناوین دفاع از حقوق بشر و...دریافت نکرده باشد .بنظر من این نکته بسیار ظریف و دقیقی بود که اقای توکلی طرح کرده است.قیصر امین پور شاعری حکومتی وروستایی بود و ننگ عیلامیان است هم او و میر شکاک که عیلامی بودند هیچ وقت دنبال حقوق مردم عیلام نبودند ونویسنده گانی جنگ طلب و مرتجع و پان شیعه ایست بودند فکر میکردند اینطوری تهرانی میشوند مدح فرهنگ روستایی ورژیم روستایی راگفتند انها فقط دونفر ولگرد کوچرو نمازخوان لومپن بودند هیچ ارتباطی به شهریگری عیلامی ندارند در عیلام همه آنهارا فراموش خواهند کرد برای ما حسین پناهی عیلامی بس است شاعری محروم مردمی که بیانگر یاس وحرمان عیلامیان از زندگی زیر تیغ تهرانیان بود حسین پناهی عیلامی شاعر همه مردم ایران هست و همه محرومان و مایوسان اورا دوست دارند او با شهامت تحصیل درمدارس حوزوی آخوندی را ترک کرد
وشاعر وبازیگر وکارگردانی شهری شد اوحوزه را ترک کرد و به کلاس های آناهیتا مرحوم اسکویی پیوست وحسین پناهی شد اورا به یاد خواهیم داشت ومیرشکاک و امین پوررا که بخاطر استخوانی و تریاکی که خامنه ای جلویشان انداخت شعر ونثر نوشتند را فراموش خواهیم کرد آنها نویسندگانی به زعم خود تهرانی شدند هرچند تهرانی های اصیل هم آنها را نپذیرفتند.آتاخان همایون نشان اي نادر مان، شما غیر از مجیز گویی رضا پهلوی کار دیگری بلدید؟ تا آنجا که من از متن مقاله فهمیدم در مقاله بالا صحبت از یک کمپین است که رژیم را در بن بست قرار دهد ،حالا شما و این اپزیسیونتان پیشنهاد بهتری دارید بفرمائید واگر نه دست از این مسخره بازی و تخریب مبارزین بر دارید تا به کارشان برسند ،شما هم که شکر خدا ۲۰۰ دلاری از شازده میگیرید تا گاهی برایش هورا بکشید و اینجا چاپ فرمائید.
متشکر از آقای کیانوش
کیانوش جان نخست اتهام مارسیست کمونیستی را بپذیر و خلاص و بعد برو خدا را شکر کن که حداقل در منطقه آذربایجان یا کردستان یا بلوچستان اهواز متولد نشدی و گرنه مارک تجزیه طلب و خیانت را هم می بایست از سوی وطن پرستان آریایی را هم پذیرا میشدی. چقدر خوش شانس هستید که ترک آذربایجانی نیستید.
از سویی از خانم لیدا افشار متشکریم
فاشیست های پان ایرانیست آریایی بزودی برای همیشه در ایران محو خواهد شد .
منتطر نتیجه های تحریم ها باشید
پیروزی با ملیتهای کرد و ترک و عرب و بلوچ است
آقای سلطان زاده شما خدمات شایان خود را به احزاب چپ کردید و نتیجه اش هم بعد سالها مقابل چشمان ملت آذربایجان است. اکنون اساتید و تحصیل کردکان جوان با افکاراتی بسیار متفاوت تر و مترقی تر از شما در حرکت ملی حضور دارند و ملت آن جوانانی که ما بین سن 30 تا 40 قرار دارند را رهرو جریان می خواهد . لطفا اگر کاری و کمکی مالی معنوی به انسجام این حرکت نمی کنید حداقل مسبب بدبینی و تفرقه را باعث نشوید. عزیز فرهیخته سلطان زاده شما و تفکراتتان بسیار هم از حیث زمان وهم از خواستهای روشنفکران داخل فاصله دارد. سکوت شما خدمت به آذربایجان است و نیز سکوت شما باعث حفظ حرمت سالخوردکی تان میشود باز خود دانید
عجب مقاله‌ای نوشتی جناب آقای موحدی. شما اصلا شاهکار کردید. شما اصلا نابغه هستید،مثل اینکه یواش یواش آهنگ رفتن دارید به ایران،خدا قوت.
............... و هیچ جائی ندارید تو اپوزیسیون، تنها راهتان بازگشتتون به ایران است.
با تمام انتقادات و حملاتی که به ارتجاع و بخش تمامیت خواه تورک ها دارم اینو بگم خیلی پستی میخواد هنوز هستن کسایی که نمیخوان قبول کنن ارتش شاهنشاهی ایران
وایل ذولفقاری و مزدوران واراذل اوباشی که برای سرکوب وانهدام یکی از اولین حکومت های شهری و ملی چپ در فلات حکومت: پرافتخار وسرافراز ملی چپ و سکلولار "دموکرات فرقه سی" که چکیده باسواد ترین و متفکر ترین و شهری ترین تورک های ایران بود رفتن یک مشت جنایتکار پست وحشی وادمخوار بودن هیچ وقت فراموش نمیکنم چطور مردم تبریز رو چطور تو خیابونا سربریدن فقط به جرم اینکه نمیخواستن رعیت حکومت بی هویت واستعمار ساخته تهران باشن جرمشون این بود میخواستن تمدن تورکی به پا کنن ودیگه رعیت نباشن شهروند باشن در س بخونن کار کنن فرهنگ وزبان شهری تورکی یاد بگیرن تاریخ تورکی یاد بگیرن لباس تمیز و شیک بپوشن بی حجاب باشن سینما تئاتر تورکی داشته باشن مدرسه و دانشگاه تورکی ولی همه چیز توسط ارتش اراذل وایلات مهاجم به تبریز به خاک وخون کشیده شد مترقی ترین بچه های تورک که زنده موندن مجبور به ترک وطن شدند 7000 نفراز مرز رد شدن و سال ها از خونشون وطنوشن دورشدن از زنشون پدر ومادرشون فامیلشون خودم ازنزدیک تو مجلس ختم یکیشون سا لها پیش شرکت کردم تو غربت مرد حتی نشد براش مجلس ختم بگیرن مراسم ساده ش مثل یه سوسیا لیست ملی ساده توی خونه کوچیک پسرش انجام شد پسرشو نتونست ببینه 25 هزار نفر سلاخی شدند فقط به جرم شهریگری وتمدن خواهی چرا رضا پهلوی بابت این جنایات نباید عذر خواهی کنه از تمام مردم ایران وهرسال شهادت حکومت شهری آذربایجان رو جشن میگیرن واقعا دلم تنگ میشه همیشه برای شهید پیشه وری وفدائیاش خیلی تنهاییم بدون اونا کاش کنارمون بودن تا تهرانو زمین بزنیم عیلامیم نزادم تورک نیست ولی شاگرد شهید پیشه وری وفدائیاش هستم هروقت تو ایران و شهرهاش تحقیر میشم یاد غریبی پیشه وری می افتم که تهرانوبا بغض و خشم ترک کرد ورفت بخاطر تمدن بخاطر فرهنگ بخاطر عروج تورکا بخاطر سوسیالیسم بخاطر حکومت شهری بخاطر حکومت ملی ..وقتی پیشه وری هست چه نیازی به علی حسین و ابولفضل داریم پیشه وری همه بغض ماست همه خشم ماست همه فریاد ماست همه ایدئولوژی ماست پرچم ماست تورک یا غیر تورک با هرزبان فداییان پیشه وری هستیم.مرگ هست وبازگشت نیست .خانم افشار اتفاقا من هم پدری دارم بالای۸۵سال و در آن مقطع ساکن تبریز .خاطرات بسیاری داشت(متاسفانه به علت کهولت سنّ در حال حاضر دچار مشکلات جسمی شده)از استقبال مردمی از شاه و بلند کردن ماشین وی و حمل آن در خیابان.بسیار میگفت از نامتجانس بودن آن فرهنگ کمونیستی با تفکرات سنتی مذهبی‌آذربایجانیها.و همچنین از ترسو و بزدل بودن پیشه‌وری که برعکس قاضی محمد فرار رو به قرار ترجیح داد و سرانجام به دست ولی نعمت خویش به قتل رسید.گفته‌های خودم رو با یک بیت از شهریار بزرگ (که همفکران شما هویت سازان !بدترین توهین‌ها رو بهش کرده و میکنن)به اتمام میرسان : گرچه ترکی بس عزیز است و زبان مادری.......... لیک اگر ایران نگوید لال باد
ارادتمند, یک هم قوم شما
لیدا خانم عزیز،
ولی نمی توانیم در باره جزئیات آن نظر قطعی بدهیم، شما واقعا شهامت تحسین برانگیزی دارید که در مورد وقایع 66 سال پیش به این قاطعیت حکم صادر می کنید. از این گذشته شما گویا به علم غیب هم مجهز هستید که می دانید من فارسم و طرفدار شاه هستم و از همه بدتر "خارجه نشین"م! این همه اطلاعات را از کجای نوشته من درآوردید، خانم عزیز!؟اولا خطاب من به شما نبود، به سایت ایران گلوبال بود و شخص آقای کیانوش توکلی. دوما من به شما نسبت مارکسیسم و کمونیسم ندادم و اشاره ام به سابقه مارکسیستی کیانوش خان و گردانندگان این سایت بود. نسبتی که من به شما دادم "نژادپرستی" بود و آنهم بدلیل جمله ای که در اول کامنتم آوردم که نقل قول از نوشته شما بود. هرکسی بخواهد قلم یک زبان را بشکند و کتابهایش را پاره کند (چه آن زبان فارسی باشد، چه ترکی و چه عربی و چه چینی) یک نژادپرست است و بعد از اینکه از اینکار فارغ شد آنوقت استخوانها را خواهد شکست و شکمها را پاره خواهد کرد. پس شما مارکسیسم را بخودتان نگیرید،آقای توکلی زنده است وآدم زنده وکیل لازم ندارد. چیزهایی که شما درباره 21 آذر می نویسید یک مشت افسانه است. ما همه در انقلاب 57 حظور داشتیم
بهر حال شما نوشته مرا بخودتان نگیرید، شما با این افکارتان مسلما از مارکسیسم به اندازه چندین سال نوری فاصله دارید و همانطور که گفتم نزدیکترین ایدئولوژی به این نوشته شما "راسیسم" است.
آیا شما اصلا کامنت مرا خوانده اید؟
من برخلاف برخی قلمزنان، زیاده نویسی و نوشتن به هر بهانه ای و درباره هر کسی و هر موضوعی را نمی پسندم و آن را پیشه خود نکرده ام. از طرف دیگر شیوه کار و زندگی ام نیز متاسفانه امکان زیاد نوشتن، حتی اتمام نوشته های ناتمام را بمن نمی دهد. بنابرین همواره می کوشم فرصتهای پیش آمده را صرف نوشتن مطالبی کنم که بنظرم بسیار ضروری هستند. با این وصف می خواهم از فرصت های کوتاهی که در حین کار پیش می آیند، استفاده کنم و چند نکته درباره نوشته اخیر آقای شاملی علیه آقای قره جه لو را خاطرنشان کنم. این نکته را نیز ناگفته نگذارم که اگر نویسنده مطلب مورد اشاره، شخصی غیر از آقای شاملی و از نقابداران شبکه انحطاط بود، زحمت نوشتن و در مواردی شاید خواندن را نیز بخود هموار نمی کردم. برخوردهای آقای شاملی با نوشته آقای قره جه لو از یکسو و اشاره ایشان به «چپ»
و به سایت «آذربایجان» - که من ازمدیران آنم – مرا ناچار از نوشتن این یادداشتها کرد.***
نوشته آقای قره جه لو مطلبی است درباره شبکه موسوم به «مهران بهاری». شبکه ای مخفی و مرموز و ارتجاعی که سالهاست «مامور» به انحطاط کشاندن «جنبش ملی» آذربایجان است. و آقای یونس شاملی متاسفانه در مقام دفاع از این شبکه بجای آنکه به مضمون گفته های قره جه لو بپردازد، نخست فارسی نویسی قره جه لو را به باد انتقاد گرفته و این عمل او را علامت دادن به فارس ها معنی می کند. من این شیوه را می شناسم و این کار متاسفانه نامی جز فضاسازی و تلاش برای گم کردن محتوا و بازداشتن خواننده از اصل موضوع ندارد. بیاد دارم که پس از انتشار سخنرانی من بمناسبت 21 آذر 1388، بازجوی من نیز از همین در وارد شد. ایشان نیز از من به اصرار می خواست علت انتشار ترجمه متن سخنرانی ام (بزبان فارسی) را بیان کنم. سخنرانی من بزبان آذربایجانی بود و متن پیاده شده آن نخست به همین زبان انتشار یافت و سپس به فارسی ترجمه شد. فرد مورد اشاره حتی ترجمه را نیز جایز نمی شمرد. این شیوه را می شناسیم. دوستان این شیوه را در برخورد با نوشته آقای قره جه لو نیز به کار برده اند. ایشان کوشش می کنند بجای پرداختن به اصل موضوعات به تکفیر نویسنده به پردازند تا اصل موضوع در این میان گم و گور شود.
بلی! برای من بکرات ثابت شده است که ناراحتی دوستان محترم نارضایی و خشم آنان، از مضمون نوشته های منتقدین دموکرات است. اگر فارسی نویس حرام و نشانه «کفر» است، پس چرا نوشته های اساسی شبکه مورد احترام دوست عزیز آقای یعنی شبکه مهران بهاری علی العمده بزبان فارسی است. چرا زمانی که شبکه «غائب الوجود مجهول المکان» خودش با خودش بزبان فارسی مصاحبه می کند، صدای اعتراض بر نمی خیزد؟ منظورم از مصاحبه «خودش با خودش» مصاحبه صد سئوالی با «پژوهشگر خستگی ناپذیر جناب مهران بهاری» است که به فارسی انجام گرفته است و آقای شاملی از آن بهره ها گرفته و من نشانه های این بهره ها را در نوشته های ایشان دیده ام. چرا مصاحبه گر ترک و این « آقا پسر» با هم به زبان فارسی سخن گفتند و آقای شاملی اعتراضی نکرد؟ چرا زمانی که همین کانون انحطاط با بدام انداختن بعضی اشخاص مبارز و خوشنام آذربایجانی، درباره مسائل آذربایجان بزبان فارسی مصاحبه می کرد، مصاحبه گر و مصاحبه شوندگان هر دو عزیز بودند؟ آقای شاملی حتما مقاله «گرگ در اساطیر ترک» را بخاطر دارند که برای دست و پا کردن مبنای میتولوژیک و تاریخی برای طرفدار گرگان خاکستری در آذربایجان سرهم بندی شده است. این نوشته که بزبان فارسی است!! پس چرا احدی به زبان نوشته ها اعتراضی نکرده و نویسنده جز تعظیم و تکریم و افزایش احترام شما چیز دیگری ندید؟ از این مثالها صدها نمونه میتوان زد. پس چنانکه گفتم مسئله بر سر مضامین است. آقای شاملی را مضمون نوشته قره جه لو ناراحت کرده است. و شرط اخلاق و صداقت آن بود که آقای شاملی بجای فرود آوردن چماق تکفیر بر سر قره جه لو و وارد کردن اتهام چاپلوسی و علامت دادن به فارس ها، یکسره بر سر موضوع می رفت و نظرش را درباره شبکه مهران بهاری بیان می کرد. آقای شاملی نظرتان درباره شبکه مهران بهاری و اندیشه های بویژه مقاله مذکور چیست؟
اجازه دهید سخن را در این عرصه کوتاه کنم: امروز در نتیجه 100 سال حاکمیت ناسیونالیسم افراطی فارسی، یک هزارم ملت آذربایجان (ایران) قادر به خواندن متون سیاسی بزبان مادری خود نیستند، میزان افرادی که قادر به نوشتن مقاله ای بزبان ادبی آذربایجان باشند- حتی در خارج از کشور – انگشت شمار اند. برخی از مدعیان رهبری و پیشوایی نه تنها زبان ادبی، بلکه زبان محاوره ای را بسختی می نویسند. آقای شاملی اجازه دهید از شما سئوال کنم: آیا شما خود قادرید بزبان مادری خود، ولی در سطح ادبی- آکادمیک مطلبی بنویسید؟ من به قطع می دانم که یک سبب فارسی نویسی برخی مدعیان پیشوایی آنست که قادر به نوشتن بزبان مادریشان نیستند. بنابرین فعالان دلسوز و واقع بین آذربایجانی ناگزیرند برای تامین اشتراک قشر هرچه وسیعتر آذربایجانی به مباحث حیاتی، از زبان فارسی بهره گیرند. چنانکه گرگان خاکستری و استاد مهران بهاری و دوستانشان بهره می گیرند. همان گرگان و گرگ پرستانی که حتی صرف نوشتن کلمه «آذربایجان» را نشانه پان ایرانیسم و لاجرم نویسنده را دشمن می دانند. من بارها گفته ام، یکی از نخستین وظایف فعالان آذربایجانی «یاد گرفتن» زبان خود است. متاسفانه اکثر کسانی که ادعای رهبری نیز دارند، از این مهم غافلند. در چنین فضایی گرفتن یقه قره جه لو بخاطر فارسی نویسی، اگر جز فرار از موضوع وتحریک عوام الناس وطنی و یا جوانان کم آگاه جنبش علیه قره جه لو نیست، پس چیست؟ با عرض پوزش سئوال می کنم: فارسی نویسی آقای قره جه لو در نقد شبکه مهران بهاری - که اساسی ترین نوشته هایش بزبان فارسی است، چاپلوسی به فارسها است یا حمله شما به آقای قره جه لو – زبانم لال خود شیرینی در برابر نژادپرستانی که با آحاد ملت فارس و نیز زبانشان دشمنند و علاوه بر آن فدرالیستهای آذربایجانی را دشمن اصلی جنبش می پندارند.
***
آقای شاملی انتشار مقاله قره جه لو در سایتهای اخبار روز، ایران گلوبال و آذربایجان را دلیلی دیگر بر مجرمیت آقای قره جه لو ذکر کرده است. این نیز مانند اعتراض به فارسی نویسی قره جه لو، تلاشی برای انحراف افکار است. آیا تعداد مقالات فارسی آقای شاملی در سایتهای اخبار روز و ایران گلوبال کمتر از نوشته های قره جه لوست. همین الان در آرشیو مطالب اخبار روز 48 مقاله فارسی از آقای شاملی در دسترس است. و تنها دو مقاله از آقای قره جه لو. مدیران «ایران گلوبال» هم که رمز سایت را تقدیم آقای شاملی و برخی دوستانش کرده و دستشان را در انتشار مقالاتشان باز گذاشته اند!!. چه شده که اخبار روز و ایران گلوبال زمانی که نوشته جات این دوستان را منتشر می کنند، خوبند و زمانی که نوشته ای همچون نوشته آقای قره جه لو را باز می تابند، بد. آقای شاملی حتما می دانید که یک عضو دیگر شبکه مهران بهاری، ایران گلوبال را «توالت عمومی» نام داده است. اخلاق هم خوب چیزی است. کاش «بیش از صد سایت» عالیجنابان نیز برای نمونه یک نوشته مخالف را منتشر می کردند تا دوستان عزیز زبانی به این درازی می داشتند. اگر این سایتها متعلق به فارسهای «دارای نقص ژنتیک» هستند و یا نوشتن در آنها علنی کردن مسائل «داخلی» آذربایجان است، چرا در آنها مطلب می نویسید؟ نه! اگر سایتهایی هستند که نظرات گوناگون را منتشر می کنند، چرا انتشار مقاله قره جه لو در آنها جرم تلقی می شود؟ اگر سایتهای «دشمن» هستند و شما از تریبون «دشمن» استفاده می کنید، این کار چرا برای قره جه لو حرام شده است؟ می دانید که مسئولین و گردانندگان هر دو سایت نامبرده با رفتار خود نشان داده اند که به پرنسیپهای چپ دموکراتیک و دموکراسی پای بندند. آیا سایتهای شما دست راستی ها، یکصدم این وسعت نظر را از خود نشان داده اند که اکنون برای چپ دموکرات آذربایجان درس اخلاق می دهند؟ می دانید که چه می گویم.
آقای شاملی سایت آذربایجان را جزو سایتهای ضاله !! نظیر «اخبار روز» و «ایران گلوبال» قرار داده و آنرا سایت متمایل به چپ فارس معرفی کرده است. ما از میزان علاقمندی دموکراتهای حقیقی و چپهای دموکرات آذربایجان و ایران به سایت آذربایجان آگاهیم. و همچنین از نفرت وابستگان شبکه مهران بهاری، عمال رژیم و ... از سایت خود نیز اطلاع داریم. نام «آذربایجان» تصادفی انتخاب نشده است. ما افتخار می کنیم که در طول سالهای انتشار مجله آذربایجان و سایت آذربایجان یگانه ارگانی بوده ایم که بدون ترس و وحشت از تهدیدها، بدون عوام زدگی و یا وابستگی به این یا آن منبع مالی و یا دولت و حزب از هستی ملی و حقوق ملی، از دموکراتیسم در جنبش آذربایجان دفاع کرده ایم. اگر امروز فالانژهای وطنی «تورک» از هیچ نوع اتهام، پرونده سازی و حتی تهدید به ... علیه سایت «آذربایجان» و گردانندگان آن خودداری نمی کنند، ناشی از مشی پایدار «آذربایجان» است. من و رفقایم بعنوان دموکراتهای چپ آذرباجان، دوست همه آزادیخواهان و همه چپهای دموکرات جهانیم. فاش می گوییم و از گفته خود دلشادیم. بر چه مبنایی ناسیونالیستهای فاناتیک و شبکه های مخفی فالانژیستی در آذربایجان، نژادپرستان ترکیه و ... را رفیق و محرم اسرار خود می دانند ولی همدلی ما با آندسته از آزادیخواهان فارس که مخالف تبعیض ملی اند - کفر محسوب می شود؟ آقای شاملی که ناسلامتی خود را – دستکم پیش گروههایی - فدرالیست هم می نامد، به این سئوال چه جوابی خواهد داد؟ دموکراتیسم، انساندوستی، تلاش برای زندگی بهتر برای توده زحمتکش، تلاش برای برابر حقوقی زن ومرد، کوشش در راه حفظ محیط زیست و بالطبع کوشش برای الغای ستم ملی و تبعیض نیز ما را دوست و رفیق همه دموکراتهای جهان و بویژه چپ دموکرات همه ملیتها اعم از ترک، فارس، کرد، عرب، امریکایی، اسرائیلی و ... ساخته است. طبیعی است که کسانی تلاش می کنند جنبش بر حق مردم آذربایجان را به مجرای نژادپرستی بکشانند و بجای نفرت علیه ارتجاع ایران و نژادپرستان «فارس» – نفرت علیه همه فارس ها را تبلیغ می کنند، از این مشی ما ناراضی خواهند بود.
آقای شاملی حتما مصاحبه من با مدیر «فارس» سایت ایران گلوبال را بخاطر دارند که محور اساسی آن افشاگری علیه شوونیستها و ملیت پرستان فاناتیک فارس بود. این مصاحبه را یک «فارس» با من کرده و در سایت تحت مدیریت او منتشر شده است. راستی کدامیک از سایتهای شما حاضر شده است کوچکترین تنقید علیه «افراطیگری» را حتی با بیان مخالفت خود منتشر کند؟ بگذارید صریح بگویم: برای من رفتار کسانی که سایتهای فارسی را دشمن می دانند و خواندن و یا ارسال مطلب به آنها را بایکوت کرده اند، از رفتار شما قابل فهم تر است که نوشته های خود را بی مانع و رادع در ایران گلوبال منتشر می کنید و بعد نوشتن قره جه لو در آنرا نشانه ارسال سیگنال و ... می دانید. آنها دستکم به یک پرنسیپ پایبندند و در کار خود صادق.
انتقاد دیگر آقای شاملی به آقای قره جه لو این است که ایشان از ادبیات «چپ سنتی» در نوشته خود استفاده کرده است. این ادبیات کدامند؟ قره جه لو نوشته است که شبکه مهران بهاری شبکه ای است که «در تاریکی کمین کرده»، برای "به انحراف کشاندن حرکت ملی-دمکراتیک آذربایجان" و برای "جا انداختن سیاست انحرافی و عمیقا ارتجاعی" و" نفرت پراکنی در بین ملیتها" «شیادانه» تلاش می کند. کدام یک از این اوصاف نامنطبق است؟ کدام یک از این صفات نابرازنده شبکه مهران بهاری است؟ بهتر نیست که آقای شاملی آشکارا بنویسد که مرام و مشی شبکه را – یا بخش اعظم آنرا صحیح می داند؟ لقمه را از پشت سر بدهان گذاشتن چه ضرورتی دارد؟ آیا شبکه مورد بحث در تاریکی کمین نکرده است؟ چرا کسی جسارت آنرا ندارد که بنویسد دستکم یکی از مهران بهاری ها را می شناسد؟ آیا منحرف کردن جنبش حق طلبانه آذربایجان به سوی جنبش نژاد پرستانه
آزاد اورمولو نوشته اند--نکند شما انتظار دارید که نیروهای موجود حرکت ملی آذربایجان که شما آنهارا پانترکیست، ناسیونالیست،.. می دانید روش مبارزاتی خودشان را عوض کنند و به مبارزه طبقاتی بپردازند؟ ..........
.ناسیونالیست ها هم مشغول مبارزه طبقاتی هستند ، مبارزه با سرمایه سلطه گر مرکزی و نیزتدارک کوبیدن جوانه های جنبش کارگری پیرامون . نگاهی به کامنت آقای آلتین نمونه واضحی است
حامدایرانی نوشته اند--زیرابااین تعریف شما هیچ حاکمیت ملی درجهان وجودندارد مثلا حاکمیت آلمان ،آلمانی نیست وفرانسوی وانگلیسی همین !!!.......
کاملا درست است ما حکومت های سرمایه داری داریم که برای پنهان کردن ماهیت خود اسامی مستعار آلمانی و ...و یا اسلامی را بر خود نهاده اند.
هومن نوشته اند--رژیم روستایی فعلی نماینده فارس یا زبان فارسی نیست .....
ریشه نظر شما به جامعه شناسان روستا نشین متعلق است ومن آنها را قبول دارم!!
یوسف آذربایجان نوشته اند--ملت حاکم چيز ديگری جز فارس نيست کافی است به سرمايه گذاری رژيم از دوره رفسنجانی تا احمدی نژاد نگاه کنيد . و بزرگترين شاهد ش زلزله اخير در آذربايجان بود .......
سرمایه جایی میرود که سود آور باشد کافی است به سرمایه گذاری ترک ها در تهران نگاه کنید .
تبریزی نوشته اند-- شاید دوستانی بپرسند که اگر رژیم جمهوری اسلامی ایران یک رژیم ناسیونالیست و یا نژادپرست نیست پس نابرابری برای کردها و ترکمن ها و سیستانی ها در کجا ریشه دارد؟ پاسخ، ایدئولوژی رژیم ولایت فقیه یا تشیع است
اولا شجره صاحب منصبان دولتی آنرا قومی یا غیر قومی نمیکند . دوما ایدئو لوژی دولتی ، ریشه نابرابری های اجتماعی نیست بلکه نابرابری های اجتماعی ریشه ایدئولوژی دولت است .
آلتین نوشته اند-ممکن است «بطور عینی» بگویید که این «چپهای باصطلاح انقلابی همفکر شما» پس از به خاک و خون کشیده شدن فرقه دموکرات در سال 1325 تا انقلاب اسلامی 1357 چه گلی بر سر «ملت آزربایجان» زدند؟....کاملاً واضح است که دشمنی «کمونیستها» که تلاش دارند امروز خود را زیر عناوینی مانند «چپ دموکرات» و ... قایم نمایند با «حرکت رهایی بخش ملی آزربایجان» از کجا آب میخورد.........
\ممکن است «بطور عینی» بگویید که این ملی گرا های ترک حتی قبل و بعد ازبه خاک و خون کشیده شدن فرقه دموکرات تاکنون چه گلی بر سر «ملت آزربایجان» زدند؟..کاملاً واضح است که دشمنی «ملی گرا های ترک » که تلاش دارند امروز خود را زیر عناوینی مانند «حرکت رهایی بخش ملی آزربایجان» و ... قایم نمایند با «جنبش سراسری دموکراتیک و عدالت خواهانه مردم تمام ملیت هاای گوناگون ساکن ممالک محروسه ایران » از کجا آب میخورد.برزویه طبیب
عالی بود
جناب آقاي رازي با احترام عرض مي كنم كجاي دل نوشته بنده رنگ و بوي ماركس و استاليني داده است كه به اين شكل مورد هجوي شما شده ام مگر نه اين است كه در روز 21 آذر 1325 توسط پادشاه پادشاهان ، شاهنشاه آريامهر شما كه روز نجات آزربايجان مي نامي به آزربايجان يورش برد و قتل عام كردن و كتابخانه ها و كتابهاي به زبان تركي را آتش زدند نفرماييد كه بنده از جايی اين تاريخ را گپي پيس مي كنم و تحريف تاريخ مي كنم بنده پدر پيري به سن 85 ساله دارم كه سال 1324 را به عينه تجربه كرده و تحصيل به زبان تركي را خوانده و نوشته است داستان هاي كودكانه من همين ها بود كه امروز يراي من سند تاريخي است و مادر بزرگ پدري را تجربه كرده ام كه برايم از سازندگي هاي شهيد پيشه وري مي گفت كه
سواد خواندن ونوشتن نداشت نفرماييد كه او هم كمونيست بود و ماركسيسم كه اصلا بغير از سجاده اش چيزي را نمي دانست .حالا چرا ما نژاد پرست استالين شده ايم اما شماي خارج نشين خوش نشين در مهد دموكراسي اگر تاييد بكني بعداز 300 سال مبارزه مدني مردم اسكاتلند و ايرلند و راي به جدايي از بريتانيا كاري بس پسنديده و نه ماركسيستی و نه نژاد پرستانه، بلكه كاملا دموكراسي بود. اما در آزربايجان، که من گفته ام تحصيل به زبان مادرم کنیم خائن به وطن تجزيه طلب و كمونيستم. درست است آقاي رازي پس زنده باد فارسي و به قول آقاي حداد عادل از بخارا تا تبريز هست فارسي. تا نگوييد كه من كمونيستم. و استاليني حرفم را در گلويم خفه كنيد و به زبان مادريم توهين كنيد و من از ترس مسخره ولودگي هاي شما ها مجبور بشوم تا با فارسي با شما صحبت كنم. اما هم زبان شما، دل نوشته اي نوشته ، اينكه، چرا فارسي بخوانيم بياييد زبان اصلي ايران انگليسي شود، به به مي گويد و ايشان اصلا كمونيست و امپراليسم و چه چیز ايسم نيست .
جناب آقاي رازي چطور به خود اجازه داديد كه مهر ماركسيستي به من بزنيد كجاي دل نوشته من دياليكتيك ماركس و لنين داده است كه شما چنين هجمه اي به زبان مادري من مي كنيد مگر همين شما فارسي زبانان محترم نبوده ايد در 21 آزر 1325 كه به اصطلاح محمد رضا، شاه شاهان، روز نجات آزربايجان، در آزربايجان قتل و غارت و كتابخانه ها و كتابهاي تركي را به آتش كشيديد؟ بفرماييد كه بنده تحريف تاريخ مي كنم و اشاره به تاريخ سازان جعلی، بفرماييد جناب آقاي رازي !
اگر بنده مطالبي در اينجا مي نويسم منعكس شده و يا به قولي كپي پيس از جائي نيست. پدري دارم 85 ساله در 1324 در همين آزربايجان در مكتبخانه به زبان تركي تحصيل کرده و مشاهدات عيني ايشان را نقل مي كنم . ايشان نه تنها ماركسيست نبود بلكه يكي از دو آتيشه هاي محمدرضا شاه پهلوي بود . ومادر بزرگي- از پدرم- را درك كرده ام كه شهيد پيشه وري را بياد داشته است. از نزديك خدماتش را لمس كرده بود . يك آدم بي سواد چه مي داند ماركس چه كسي است و لنين كيست . فقط آنچه را كه ديده بيان مي كند . و اما شما خارج نشين محترم كه مرا خائن به وطن و ماركسيست مي خواني، چرا كه گفته ام آن بلايی كه به سر ما در 21 آزر ماه 1325 آوردن بار ديگر در يك 21 آزر ديگري بياوريم.اين موضوع اكنون در ايرلند و اسكاتلند بعد از 300 سال جدايی از بريتانياي كبير اتفاق مي افتد ماركسيسم، كمونيست، چپگرا نيست، و داير بر دموكراسي و فهم شعور ملي آنها مي خواني؛ اما مرا خائن، كمونيست، استالين، مي خواني. پس مرغ همسايه غاز است .جناب آقاي حاتمي بسيار متشكريم از تحليل سياسي كه انجام داده ايد و روابط سياسي منطقه و سپاه قدس و ارتباط آن با پ ك ك و نيز اوضاع منطقه فقط روابط اقتصادي را با اجازه شما اضافه مي كنم كه يكي از منابع اقتصادي سپاه قدس بطوريكه مي دانيد براي هر تشكيلاتي موضوع منابع مالي و اقتصادي از اهم موارد مي باشد كه از اين رو است كه
از زمان جنگ 8 ساله بهترين منبع درآمد اقتصادي هم براي سپاه قدس و هم پ ك ك موضوع ترانزيت مواد مخدر از افغانستان به اروپا كه در مبادي مرز هاي سرو ( اروميه ) و كوهستانهاي اطراف و كليه روستاهاي كه از همان دير باز رفته رفته به روستاهاي كرد نشين تبديل و اين موضوع بيشتر تسري پيدا نمود و در اوايل دهه 70 برخي از شهرهاي غرب آزربايجان هم نشانه رفت و بطوريكه مي دانيد هم اكنون اورميه خصوصا و بسياري از شهرهاي غرب آزربايجان اعم از خوي ماكو سلماس در روند شهر نشيني كردها مي باشد .در همين رابطه به اطلاع برسانم كه از چند سال قبل هم كه ترانزيت شديد مواد مخدر به سمت آزربايجان شمالي نيز گسترش يافته كه يكي از اخبار همين درگيري ها چند روز اخير در همين سايت ايران گلوبال منعكس شده . اظهار نمودم در همانجا كه شاهد از غيب رسيد كه روز 4 آبان ماه سال جاري بنا به خبر آنلاين آقاي فياضي مدير عامل اسبق خبرگزاري ايرانا به نا گاه سخن باز كرده و در عمل متقابل به مثل غرب در تحريم ايران و گزارش آقاي احمد شهيد كه به موضوع اعدام هاي اخير در ايران اشاره نموده است توضيح مي دخند كه با توجه به اينكه ايران يكي از مدافعين به اصطلاح مواد مخدر است و اين اعدام ها ناشي از همين ادعا ست بنابراين بد نيست كه دولت اين ترانزيت را قويا انجام دهد كه عملي متقابل با غرب باشد .
ببينيد به قولي تا نباشد چيزكي مردم نگويند چيز ها يعني اگر نباشد اين ترانزيت مواد مخدر توسط سپاه قدس كه اين آقا جو گير نمي شود و به ناقافل چنين سخن نمي گويد .
به هرحال ضمن مطالبي كه شمما فرمايش فرموديد دو موضوع تامين عمده منابع مالي پ ك ك و نيز موضوع ساست داخلي ايران در خصوص تحركات حركت ملي آزربايجان اعلمي بنام كردستان شمالي كه مدعي اراضي غرب آزربايجان مي باشد نقش بسته و جاي بسي تاسف است كه امروز تمامي روستاهاي مرزي اروميه سلماس خوي و تا ماكو مسلح به سلاح گژرم هستند و جالب اينكه همه اين موضوع را هم اطلاعات منطقه ( اورميه) و هم سپاه آگاهي دارند .
Yaşasın Avşar kızı Lida Xanım..
آرزوهای خودت رااا به جای مردم جاا نزن همایون ،چه کسی گفته مردم آنقدر احمق شده اند که سرنوشت خود را به پسر دیکتاتوری میدهند تا این پسر فرصت انتقام پدرش را بیابد؟خنده دار است این مقاله اگر اسمش را مقاله بنامیم ! این یک پاچه خواری شخصی برای شاید گذر زندگی باشد
عزیز لیدا ! یاشا. ملت ما به جمیه بوپاشاهائی مثل شما احتیاج دارد و افتخار میکند.
سلام
سلامبه عنوان کارگر کارخانه داروسازی فارابی در اصفهان مطلبی رو می خواستم بگم . به جایی دسترسی ندارم که این خبر رو منتشر کنم لطفا شما این کار رو بکنید تا بقیه آگاه بشن
کارخونه داروسازی فارابی از مواد تاریخ گذشته برای تولید دارو های خودش اشتفاده کرده و می کنه .جریان از این قراره در سال 87 این کارخونه کپسول سفیکسیم تولید می کنه ولی این محصول رو به دلیل عدم استقبال پزشک ها و داروخانه ها نمیتونه بفروشه . تا اینکه این محصول دو سال تاریخ انقضاش تموم میشه و تو انبار این کارخونه میمونه .
چون مقدار زیادی تولید کرده بودن ( نزدیک به 400 میلیون تومان ) به دستور مدیر عامل = مهندس تحسیری این کپسول های تاریخ گذشته رو آسیاب می کنند و در سال 89 مجددا به عنوان مواد اولیه جدید با اونا دوباره کپسول سفیکسیم تولید می کنن البته با تاریخ جدید !!!!!! چون دیدند که باز هم فروش نمی ره به عنوان جایزه بین داروخانه ه
به عنوان کارگر کارخانه داروسازی فارابی در اصفهان مطلبی رو می خواستم بگم . به جایی دسترسی ندارم که این خبر رو منتشر کنم لطفا شما این کار رو بکنید تا بقیه آگاه بشن
کارخونه داروسازی فارابی از مواد تاریخ گذشته برای تولید دارو های خودش اشتفاده کرده و می کنه .جریان از این قراره در سال 87 این کارخونه کپسول سفیکسیم تولید می کنه ولی این محصول رو به دلیل عدم استقبال پزشک ها و داروخانه ها نمیتونه بفروشه . تا اینکه این محصول دو سال تاریخ انقضاش تموم میشه و تو انبار این کارخونه میمونه .
چون مقدار زیادی تولید کرده بودن ( نزدیک به 400 میلیون تومان ) به دستور مدیر عامل = مهندس تحسیری این کپسول های تاریخ گذشته رو آسیاب می کنند و در سال 89 مجددا به عنوان مواد اولیه جدید با اونا دوباره کپسول سفیکسیم تولید می کنن البته با تاریخ جدید !!!!!! چون دیدند که باز هم فروش نمی ره به عنوان جایزه بین داروخانه هایی که بقیه محصولات فارابی رو خوب می خریدن مجانی توزیع کردن .
این کار توسط کارگرا و کارمندا ی کارخونه به وزارت بهداشت و شخص دکتر شانه ساز اطلاع داده شد . اطلاع دادن همانا و اخراج 15 – 14 نفر از کارکنان کارخونه در اردیبهشت 90 همانا . و تنها چیزی که بهش رسیدگی نشد مسئله همین داروهای تاریخ گذشته بود .جالب اینه که مدارک تولید این محصول رو کارمند های کارخونه دارند و هر زمان که مسئولین بخوان میشه ارائه کرد ولی مسئله اینه که هیچ مسئولی نمی خواد که رسیدگی کنه.
البته این مسئله قبلا هم در این کارخونه در مورد شربت های آموکسی سیلین تکرار شده بود . و با اینکه از این کار کارگرا فیلم هم گرفته بودن و برای وزارت بهداشت فرستاده بودن ولی باز هم هیچ رسیدگی نشد .
لطفا" اطلاع رسانی کنید .
آقای علیزاده این تفکر شماست که نه تنها تجزیه طلبی را تقویت می کند بلکه افرادی مثل فرشاد بیان را مستید تر می کند . زمان شعار دهی تمام شده است و عمر شعار خواران هم بسر رسیده است .
جناب آقاي ائليار ضمن تشكر از انعكاس دل نوشته اينجانب سوالي دارم كه در اصل نوشته ارسالي اينجانب ( چيز بنويسم ) وجود نداشته است دليلي داشته است كه اين عبارت را در داخل كوروشه نوشته ايد ؟
نبايستي آن روز برسد كه قلمهاي فارسي را شكست، و كتابهاي فارسي را پاره كرد، و معلم هاي ما تدريس را متوقف كنند ؟
تبریک به کیانوش توکلی و سایت ایران گلوبال که به بلندگوی نژادپرستان تبدیل شده اند.
کسی که قلمها را می شکند و کتابها را پاره می کند، بدون شک در قدم بعدی استخوانها را خواهد شکست و شکمها را خواهد درید. متأسفانه چپ مارکسیستی ایران هنوز هم اندر خم کوچه تفکرات استالینیستی پای در گل مانده است و برای اینکه طرفداری خودش را از "خلق"های (اخیرا ملتهای) اسیر نشان بدهد، خودش را تبدیل به بوق تبلیغاتی نژادپرستان کرده است. واقعا که به این تکامل باید آفرین گفت.
آقای توکلی، فردا نوبت کدام جریان ارتجاعی است که شما بوق تبلیغاتش بشوید؟
یعنی جناب کاوه خان نمیدونستن که آتش بس رخ نخواهد داد؟ O.o
??آقای دکترمهرآسای عزیز
اگرشما بتوانیدمدارک تحصیلی دبیرستان آقای مصدق را ارائه دهیدوچگونگی«کسب تیتردکتری»را نشان دهید،خدمت بزرگی به ملّیون واقعی می کنید،واقعاًچرامصدق را در«مدرسهء سیاسی تهران»،بریاست محمدعلی فروغی،نپذیرفتند؟ وچرا مصدق برای«ادامهء تحصیل»عازم خارج شد؟
(FDA, Food and Drug Administration) سازمان مسۀول نذارت بر تولیدات غذاعی و داروءی دولت آمریکا در سال 2007 فروش این آب معدنی را دوباره ممنوع اعلام کرده بود. http://www.fda.gov/NewsEvents/Newsroom/PressAnnouncements/2007/ucm10887…
اعتراض كارگران عیلامی کشت و صنعت کارون شوشترازصبح روز یکشنبه تا كنون ادامه دارد
کارگران فصلی زحمتکش عیلامی که به کار تخصصی بریدن نی اشتغال دارند خواستار اجرای طرح طبقه بندی مشاغل و همچنین افزایش دستمزد ماهانه خود هستند.
كارگران فصلی «نی‌بر» كشت و صنعت شوشتر در اعتراض به عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل برای چندمین بار متناوب طی یك سال اخیر ضمن یك اعتراض صنفی دست از كار كشده و تجمع کردند.
نماینده این کارگران به ایلنا گفت: دو هزار کارگر «نی بُر» کشت و صنعت کارون شوشتر در اعتراض به عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل، از صبح روز یکشنبه دست از کار کشیده و در مقابل درب ورودی کارخانه تجمع کرده‌اند.این کارگر افزود: کارگران فصلی که به کار تخصصی بریدن نی اشتغال دارند خواستار اجرای طرح طبقه بندی مشاغل و همچنین افزایش دستمزد ماهانه خود هستند.
رفع مشكلات سنوات و باقی ماندن معضل طبقه‌بندی مشاغل
دبیر اجرایی خانه کارگر اهواز ضمن تایید اعتراض صنفی و تجمع کارگران نی بر کارون شوشتر، اظهار كرد: کارگران نی بر کشت و صنعت کارون شوشتر برای چندمین بار است كه نسبت به عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل و محاسبات سنواتی خود تجمع و اعتراض میکنند.
آقایار حسینی ادامه داد: مشکلات سنواتی این کارگران هم اکنون رفع شده است ولی همچنان قانون طبقه‌بندی مشاغل در خصوص این كارگران اجرا نمی‌شود.
به گفته این فعال کارگری بسیاری از این کارگران به سن بازنشستگی رسیده‌اند اما به دلیل تعویق در پرداخت حق بیمه توسط کارفرما امکان بازنشسته شدن و استفاده از مزایای تامین اجتماعی را ندارند.
دبیر خانه کارگر اهواز اضافه کرد: مشکلات صنفی کارگران با واحد‌های تولیدی استان همچنان به قوت خود باقی است و در بخشهای مختلف تولیدی کماکان کارگران با تاخیر حقوق و دستمزد مواجه‌اند.
گفتنی است تماس خبرنگار ایلنا برای پی گیری مشکلات کارگران با مسئولان این کارخانه بی‌نتیجه مانده است، علاوه بر آن رئیس اداره تعاون، کارو رفاه اجتماعی شوشتر نیز حاضر به پاسخگویی در این زمینه نشد.
جالبه از بومیان فلات مانند عیلامیان غارت میکنند وآنهارا نسل کشی و سرکوب میکنند بعد ثروت غارت شده آنهارا به بومیان کانادا میدهند که وحشی های شمالی اریایی کانادایی سرزمین انهارا اشغال کرده اند خوبه ایران مدعی اریایی گری که سردمداران و ثروتمنداش و قدرتمنداش همه از وحشی های شمالی هستند کثافت کاری های وحشی های شمالی مهاجم به سراسر دنیا رو با پول دزدی شده از بومیان ایران ماله کشی میکنه تا حیثیت نداشته نژاد سفید وحشی ومهاجم شمالی کمتر به باد بره از زمانی که هجوم وحشی های شمال ومهاجرت اونها به سراسر دنیا اغاز شده تاریخ فقط ناظر دزدی و غارت و وحشی گری اونها بوده پیشرفت تکنولوزی هم فقط وحشی های شمالی رو خشن تر و وحشی تر کرده کسی که ذاتا متمدن وشهرنشین نبوده از ابتدا همیشه کوچرو ومهاجم و غارتگر و استعمار گرخواهد موند چه در اتاوا زندگی کنه چه در تهران .
به نظر من تنها عامل موفقیت خمینی و برنامه ریزان حکومت وی ، تنها و تنها ،باوراندن این مهم به خمینی بود که خود را به عنوان یک شخص قهرمان و نه جزئی از یک حرکت و در کنار یک حرکت ،به مردم ایران معرفی کند و
موفقیت خمینی
????!!!
My problem with these people is they have same mentality Khomenei had.
به امید روزی که شاهزاده ما و تنها امید میلیونها انسان رنج دیده و ستم کشیده ایران ، به ندای درون خود پاسخ دهد .
I hope not.
We do not need another person like Khomenei come to power.
ممنون اقای تبریزی واقعا به وجدان چپ شما باید تبریک گفت متاسفانه کسانی که این رژیم را فارس خطاب میکنند افرادی خانه نشین یا خارج نشین هستند اگر افرادی بودند که با فضای بیرون در ارتباط بودند و در شهرهای مختلف ایران گشته بودند میدیدند علاوه بر پست های رده بالا پست های رده پایین ادارات بانک ها و پیمانکاران وصل به ادارت دولتی تماما در انحصار تورک های روستایی(شیعه)هست بخصوص در شهر های مرکزی ایران بسیاری ازمزدوران نیروی انتظامی هم تورک هستند حداقل 5 میلیون تورک داریم که در بدنه حکومت مشغول کار هستند و خرابکاری و خیانت به دیگر ایالات میکنند تخصصشان تنها داشتن پدر مادری روستایی بیسواد وخشن و وحشی است که تنها به انها نماز خواندن و عشق به آل علی و تعصب شیعه گری ودریدگی و عدم نجابت یاد داده اند
چون معمولا کسانی جذب جکومت روستایی شده اند که دریده و خشن هستند چاکر مسلک و پلیس صفت از زمان غزنویان تورک ها را بخاطر خشونت و دریدگی در دستگاه حکومتی ودیوانی ایران راه میدادند بدنه حکومت روستایی و گوشت تن آن تورکی اصفهانی مشهدی شرق مازندران کرمانشاهی و لری و قمی وبعد افراد دیگر است ملاک های حکومت برای جذب افراد یکی تشیع (فرهنگ روستایی) دیگری توحش خود شخص و خانواده اش است ونیز سابقه کم سکونت در شهر و ده گریز بودن چون تازه شهری ها در برابر شهری های قدیمی شرافت کمتری دارند وراحت تر دست به خرابکاری و خیانت برای سیستم میزنند و بسیار خرف گوش کن وادم فروش هستند.متاسفانه تورک های مدعی ملی گرایی نمیخواهند شیعه بودن قوم خودرا زیاد نمایان کنند که همین خیلی موقعیت خوبی برای تورک ها بعد از شورش 57 پدید اورده و هرکس با توده های مردم تورک اشنا نباشد و نوشته های نویسندگان طرفدار حقوق تورک هارا درایران بخواند فکر میکند تورک های ایران یا سنی هستند یا سکولار در صورتیکه پایبندی به تشیع(فرهنگ روستایی) در تورک ها از همه اقوام هم از نظر تعداد بیشتر است هم از نظر غلظت کافی است هر سال ماه محرم گشتی در تهران تبریز اردبیل زنجان قزوین بزنید تا بفهمید عقبه مردمی حکومت روستایی فعلی ایران چه کسانی هستند.فقط در تهران حدود 300 نفر مداح تورک زبان داریم.که به کارافرینی روستایی مداحی اشتغال دارنددوستان گرامی، در بخش نخست نوشتار آقای آ.ائلیار من دیدگاهم را درباره زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم گفته ام و برای پیشگیری از چندباره نویسی از بازنویسی آن نوشته ها خودداری می کنم و اما درباره بخش دوم نوشتار آقای آ.ائلیار: نخست آن که ..........
دوستان گرامی، در بخش نخست نوشتار آقای آ.ائلیار من دیدگاهم را درباره زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم گفته ام و برای پیشگیری از چندباره نویسی از بازنویسی آن نوشته ها خودداری می کنم و اما درباره بخش دوم نوشتار آقای آ.ائلیار: نخست آن که رژیم جمهوری اسلامی ایران رژیمی ایدئولوژیک است نه یک رژیم ناسیونالیست یا نژادپرست. شاید دوستانی بپرسند که اگر رژیم جمهوری اسلامی ایران یک رژیم ناسیونالیست و یا نژادپرست نیست پس نابرابری برای کردها و ترکمن ها و سیستانی ها در کجا ریشه دارد؟ پاسخ، ایدئولوژی رژیم ولایت فقیه یا تشیع است. کردها و ترکمن ها و سیستانی ها سنی هستند و هرگز به سخنانی که از بام تا شام از رسانه های رژیم ولایت فقیه درباره تشیع و باورهای شیعی پخش می شوند کوچکترین باوری ندارند. نابرابری (آپارتاید) ناسیونالیستی درباره آذربایجانی ها از سوی رژیم بی باور به ناسیونالیسم هم چیزی است که در هیچ کجا یافت نمی شود (به جز شعارهای تبلیغاتی دوستان ناسیونالیست آذربایجانی!) چرا که بسیاری از پست های کلیدی در رژیم ولایت فقیه را ترکان آذربایجان به دست آورده اند و به کار گرفتن واژگانی مانند: بی حقوقی ملل غیر فارس در اسارتگاه رژیم فارس! رژیم آپارتاید فارس! رژیم راسیست فارس! رژیم قوم آریا! رژیم پان فارس! رژیم پان آریا! رژیم فاشیست فارس! رژیم نژادپرست فارس! رژیم شوونیست فارس! رژیم آریاپرست! و ..... درباره رژیم ولایت فقیه از سوی دوستانی که دیدگاه های ناسیونالیستی دارند نمی تواند درست باشد. بیائید باهم به چند پست بزرگ که در رژیم ولایت فقیه ترکان آذربایجانی به آنها رسیده اند نگاهی بکنیم: ۱- علی خامنه ای ترک آذربایجانی و سردمدار رژیم ولایت فقیه در روستای خامنه در پیرامون شبستر در هشتاد کیلومتری تبریز زاده شد. پدر علی خامنه ای یعنی شیخ جواد خامنه ای سال ها پیشنماز مسجد جامع تبریز بود و خانه اش در کوی قره باغی ها در تبریز و در چهار راه منصور (شهید بهشتی کنونی) بود. علی خامنه ای از سوی مادر با شیخ محمد خیابانی تبریزی پیوند خویشاوندی دارد. سرانجام شیخ جواد خامنه ای به همراه خانواده اش به مشهد کوچید و در آنجا برای علی خامنه ای شناسنامۀ مشهدی گرفت! البته هواداران علی خامنه ای او را سید خراسانی! می نامند بی آن که روشن کنند چگونه علی خامنه ای که در روستای خامنه زاده شده است می تواند خراسانی باشد؟! آن هم در حالی که علی خامنه ای در تاریخ ۵ مرداد ۱۳۷۲ به تبریز آمد و به زبان ترکی سخنرانی کرد و گفت که ترک آذربایجانی است! ۲- میرحسین موسوی ترک آذربایجانی که مانند علی خامنه ای در روستای خامنه زاده شد و هنگامی که پستی به نام نخست وزیر از قانون اساسی جمهوری اسلامی حذف نشده بود هشت سال نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران بود. ۳- علی مشکینی ترک آذربایجانی زاده شده در مشکین شهر آذربایجان که سال ها رئیس مجلس خبرگان بود. ۴- عبدالکریم موسوی اردبیلی ترک آذربایجانی زاده شده در اردبیل که سال ها رئیس قوه قضائیه رژیم ولایت فقیه بود. ۵- صادق خلخالی ترک آذربایجانی زاده شده در خلخال که از قضات دانه درشت رژیم ولایت فقیه بود و صدها تن به ویژه سران رژیم پهلوی را به اعدام و زندان محکوم کرد. ۶- سیدحسین پورمیرغفاری معروف به سیدحسین موسوی تبریزی ترک آذربایجانی زاده شده در تبریز که از قضات دانه درشت رژیم ولایت فقیه بود و سال ها رئیس دادگاه انقلاب، دادستان کل کشور، دادستان کل انقلاب، نماینده مجلس، رئیس کمیسیون اصل نود، رئیس خانه احزاب و ..... بود و در اعدام و سرکوب و کشتار هزاران تن از دشمنان رژیم ولایت فقیه دست داشته و یکی از بزرگترین جنایتکاران بر ضد بشریت است. ۷- یحیی رحیم صفوی ترک آذربایجانی زاده شده در اردبیل که سال ها فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رژیم ولایت فقیه بود. ۸- صادق محصولی ترک آذربایجانی زاده شده در اورمیه که دارائی چند صد میلیاردی او زبانزد همگان است و سال ها فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شمال باختری کشور یعنی آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل بود و پس از رسیدن به پست های گوناگون در دولت محمود احمدی نژاد وزیر کشور و وزیر رفاه شد و از صحنه گردانان اصلی کودتای انتخاباتی سال ۱۳۸۸ بود. ۹- محمدرضا میرتاج الدینی ترک آذربایجانی زاده شده در تبریز که دارای پست های گوناگونی بود و در دولت محمود احمدی نژاد به پست معاونت پارلمانی ریاست جمهوری رسید. دوستان گرامی، چنان که می بینید ترکان ترکمن در رژیم جمهوری اسلامی در هیچ پست کلیدی و بزرگ به کار گارده نشده اند! آیا برای ترک بودن است که ترکمن ها در پست های کلیدی رژیم ولایت فقیه به کار گمارده نمی شوند؟ نه، برای سنی بودن است! همچنان که کردها و سیستانی ها نیز برای سنی بودن در پست های بزرگ جمهوری اسلامی به کار گرفته نمی شوند. البته کردی به نام محمدرضا رحیمی که در شهر قروه کردستان زاده شده است معاون اول ریاست جمهوری رژیم ولایت فقیه شد، برای کرد بودن؟ نه، برای شیعه بودن! ***** سرانجام همچنان که در بخش نخست این نوشتار نیز گفته ام باز هم می گویم که ناسیونالیسم و دیدگاه های ناسیونالیستی جز زهر کشنده برای همایش انسان ها چیز دیگری نیستند و تاریخ نشان داده است که همه اندیشه های ناسیونالیستی در سرتاسر جهان جز شکست فرجامی ندارند و در فرجام تاریخ یک کشور در جهان به جای خواهد ماند و آن هم کشوری به نام کره زمین برای باشنده ای به نام انسان است.نفت دزدی ایرانیان از عیلامیان دودش اول خود تهرانیان را از پای در میاورد عاقبت دزدی نفت و سوزاندن ان تنها مرگ ایرانیان غارتگر است عدالت طبعی دنیا خودش از غارتگران به سختی انتقام میگیرد همه عیلامیان را از ماشین بازی و ماشین گردی باز میدارم وانهارا به حفظ سرمایه نفت گاز خودشان فرا میخوانم بگذاریم تنها ایرانیان غیر عیلامی نفت و گاز دزد ماشین گرد و ماشین باز باشند ونفت جنوب را درماشین هایشان هدر دهند و ما عیلامیان به سرمایه اجدادی خود خیانت نکنیم خبر جدید در باره میزان بالای مرگ تهرانیان بر اثر ماشین بازی :
به گفته مدیرعامل شرکت کنترل هوای پایتخت ایرانآلودگی هوای تهران سالانه 4 تا 5 هزار نفر را می‌کشد
یوسف رشیدی مدیرعامل شرکت کنترل هوای تهران گفته است که آلودگی هوای این شهر سالانه به مرگ 4 تا 5 هزار نفر می انجاند.
به گزارش خبرگزاری "مهر" رشیدی با بیان اینکه در حوزه آلودگی هوا روح کارشناسی در قوانین وجود ندارد و نگاهمان در این حوزه سطحی و ساده انگارانه است، تصریح کرد: "نخستین گام برای کاهش آلودگی هوا اتفاق نظر ملی بر مبنای این است که خسارات آلودگی هوا بر سلامت انسان‌ها باید متوقف شود."
او در کارگاه تخصصی "ترافیک و رسانه" که ویژه خبرنگاران رسانه‌های جمعی برگزار شد، با اعلام این که طبق گزارش وزارت بهداشت به واسطه چند آلاینده تعداد مرگ و میرهای ناشی از آلودگی هوای تهران سالانه به 4 تا 5 هزار نفر می‌رسد، گفت: "میزان آزبست در تهران 50 تا 100 برابر شهرهای پاک است."
علاقه بسیار ایرانیان به ماشین بازی و ماشین گردی که ازارابه رانی وحشی های شمالی مهاجم ماورای فلات به انها به ارث رسیده است یکی از نشانه های توحش آنهاست ونشانه خوی کوچرویی و ولگردی آنهادارد اکثر ماشین داران ایرانی افرادی هستند که غیر شهری میباشند وبرای بازدید های اخر هفته ازهمولایتی های خارج از شهر خود ماشین داری میکنند تا رفتن به ولایت زادکاهشان راحت تر باشد وپبش همولایتی های خود پزی بدهند وکمی عقده حقارت غیر شهری بودنشان ارضا شود . درکشورهای متمدن وشهرنشین اکثر شهرنشینان با دوچرخه در شهر تردد میکنند یا با وسایل نقلیه عمومی برقی وهیچ کس چون روستایی دهگریز و تازه بدوران رسیده نیست برای خودنمایی ماشین داری و ماشین گردی نمیکند .ایران روستایی بالاترین میزان مصرف بنزین در جهان ومرگ میر و مجروحیت در سوانح ماشینی را داراست.هیچ وقت مال دزدی و غارتی عاقبت خیری براس سارق به بار نمی آورد.
صادرات خرما از چین اقدام دیگررژیم روستایی برای مبارزه با عیلامیان و اقتصاد کشاورزی در عیلام
نخلستان های عیلام خشک می شود
و خرمای چینی وارد ایران
دبیر انجمن خرما مژده داد که بزودی خرمای چینی وارد کشور می شود! وی گفت: اقتصاد شش استان جنوبی کشور به خرما وابسته است و در صورت ادامه مشکلات موجود تمام نخلستان های خرما در ایران تا پنج سال آینده خشک خواهند شد و ما به واردکننده خرمای چینی تبدیل می‌شویم.
چین برای دومین سال است که تولیدکننده خرما شده و محصولش را به ایران نیز صادر کرده است.
جناب آقای حمید خان که اینجوری سنگ این قاتلان رو به سینه میزنید آیا شما فیلم "رنگ شب" با بازی آقای فریبرز عرب نیا رو دیدین؟
اگر ندیدین حتما ببینید از فیلمهای تقریبا قدیمی سینمای ایران است،دوستان همه حتما ببینید احمالا داستان این آقا حمید ما هم همین است...
آقای موافق عیلامیان چه عرب زبان چه زبان های دیگر فقط بخاطر اینکه عیلامی هستند مورد تبعیض قرار میگیرند
آقای موافق عیلامیان چه عرب زبان چه زبان های دیگر فقط بخاطر اینکه عیلامی هستند مورد تبعیض قرار میگیرند من خودم در شهرهای غیر از عیلام هم زندگی کرده ام ولی اصلا به عیلامی ها کار دولتی نمیدهند مگر اینکه طرف خیلی خودرا شیعه (روستایی )وعرب نشان دهد وپابوس امامان فرهنگ روستایی باشد بسیار چاکری کند و پلیسی دیگران من عیلامیم وبخاطر داشتن هویت عیلامی وتن ندادن به هویت حکومتی روستایی-عربی نه استخدام شده ام نه هیچ وامی به من دادند همواره با سخت ترین شرایط پول دراورده ام وزندگی بسیار سختی داشته ام به هیچ کدام از افراد خانواده ام هم کار دولتی ندادند در فامیلمان هم همینطور رژیم ایران ضد عیلامی است هرچند خودش بسیار عربی-روستایی است ولی با عربیت شهری نیز مشکل دارد ونمیخواهد عربیت شهری در جنوب ترویج شود وعربیت روستایی تهرانی خودش را میخواهد ترویج دهد برای همین است به عرب زبان های جنوب نیر اجازه ترویج عربیت شهری نمیدهد.وقتی من در خارج از عیلام در ایران مانند یک غریبه و پناهنده زندگی کنم چگونه میتوانم ایران را ببینم وبدان اعتقاد داشته باشم ایرانی که با پول سرمایه غارت شده عیلامیان در صدسال گذشته ساخته شده ومردمش عیلامیان را تحقیر میکنند وبا پول غارت شده ار انها به خودشان فخر میفروشند آقای کاظم موافق شما بادفاع از ایرانیان شریک دزد هستید نمیتوانید رفیق عیلامیان باشید شما یک عرب حکومتی روستایی شیعه هستید وحتما شغل دولتی دارید ووام های بسیاری از حکومت روستایی ایران گرفته اید مهم من هرچند با عرب زبان های مبارز در مورد خیلی مسائل مشکل دارم ولی اینکه انها به عنوان بخشی از مردم غیور عیلام دارند از حق مالکیت سرزمینی مردم عیلام بر منابعشان و مشاغلشان دربرابر ایرانیان اشغالگر دفاع میکنند کارانهارا را ارج مینهم در عیلامیان غیر عرب زبان هم میل با استقلال خواهی شدید است لازم است برایتان یاد اور شوم در زمان حکومت قبیله پارساگاد یا به قول ایرانیان هخامنشیان عیلامیان 19 باربرای استقلال وعلیه هخامنشیان قیام کردند وبه شدت توسط قبیله حاکم پاسارگاد سرکوب شدند ورهبرانشان کشته شدند.میل به استقلال خواهی درعیلام ربطی به عرب و عجم بودن ندارد همه عیلامیان غارت شده سرکوب شده هستند وخواستار تشکیل دوباره کشورعیلامی در جنوب بزرگ هستند .شما نباید اوقات گرانبها خود را صرف سریال دورغ ترکی که راست نیست نماید زیرا سلطان سلیمان یک خونخور فراد بود
لطفا این سریال دورغ و مبتضل را نگاه و از دیدن آن خود داری کنید !چیزتازه ای نبودبجز آنچه تا حال رژیمهای شاه وشیخ در90 سال گذشته گفته اندواین نوشته بخوبی نشان میدهدکه آسیمیله شده ها برای خودشیرینی درست همان مفاهیم واسمها رابکارمیبرند که مورد نظروخواست ارباب باشدوچه زیادند ازاین آسیمیله شده ها!چندی پیش دسته ای ازکردان فرهنگ فروش هم طوماری درنفی هویت خود دقیقآ مثل جنابعالی امضا کردندودرهمین سایت منتشرشد که آقای ناصرایرانپورافشائ شان کرد.حتم دارم که این نوشته با به به وچه چه درنشریات دکتراحمدی نژاد ودکترمحسن رضائی چاپ شود وبشما نیزبخاطرذوب شدگی درفرهنگ حاکم فارسی نیز جایزه دهند.آسوده بخوابیدکه احمدی نژادبیداراست وازهمین حرفهاپاسداری میکند.
من هم بودم سايت جدايي طلبها را لينك نمي زادم
مگه همه مردم و سايت هاي ديگر مروج جزائي طلبي امثال موكله و حزب به اصطلاح دمكرات هستند
با درود...سپاس از جناب موافق ، نوشته زیبا ومستدلی بود....پیروز باشید
دختر آریایی قشنگیه فکر کرده حاج محمود هم اریاییه نه خواهر یهودی تغییر دین دادست تفاهم نژادی باهم ندارین اگه خواستی با قالیباف ازدواج کن اونم الان شهردار ولی یه روز رئیس جمهور میشه آریایی هم هست و سفید بلونده بیشتر بهم میاید هیکلشم گنده تره یه کم تو انتخاب شوهر دقیق تر باش امید وارم یه شوهر آریایی حکومتی ایرانی پیدا کنی اینقدر تو کف شوهر حزب اللهی آریایی نمونی اگه وقت کردی یه سر بیا امامزاده صالح تجریش یه امامزاده تخصصی فقط برای پیدا کردن شوهر اکثر دخترای تو کف شوهر میان اونجا معمولا نتیجه هم میگیرن یه امتحانی بکن تا نترشیدی
عُمر تلف کنندگانی که نام برنامه ساز تلویزیونی برخود نهاده اند!!
This idiot does not knowidiots of world are united.
Khomenei: economy belong to dunky?!,...
Ahmadi nejat: Breaks of atomic energy is gone?!,...
This one is very uniqe:
من چنانکه در پیش نیز گفته ام، همانند بسیاری از ایرانیان، دیش برای دیدن برنامه های تلویزیونهای ایرانی ندارم؛ و از این جهت خود را خوشبخت احساس می کنم. هیچ پروائی هم ندارم که بگویم دستکم نود و پنج درسد برنامه های تلویزیونهای ایرانی بی ارزش، بی محتوا، پرت و آشغال است. گفتم برنامه ....!!! از زبانم لغزید. زیرا هیچ برنامه ای درکار نیست:
How he measure 5% or 95%?
آن هم نه از دانشگاه تهران بل از دانشگاه تبریز در 35 سال پیش...
دانشگاه تبریز
is & was one of the best university These people with all islamist always try to close classes.
For many years they reserch in cematry & still does not want to come out,...they belong there
من یکی از بازداشت شدگان این حمله هستم طی چندین بازجویی که هدفشان ایجاد رعب و وحشت میان مردم بود و بیشتر سوالاتشان مربوط به فعالیتهای رزمگاه کماندو ایران و همچنین استاد یکیتا بود ولی از آنجا که همه مردم شهر میدانند استاد مردی نیکو و در راه آموزش و تربیت جوانان این مرز و بوم بوده است و چندین سال است که به هدایت جوانان به درستی و راستی میپردازد و هیچگونه فعالیت غیر قانونی انجام نداده است و همه مردم شهرهای اطراف به نیکی از این مرد بزرگ یاد میکنند . ظاهرا این رژیم نامه هایی برای دعوت استاد و شاگردان ورزیده اش برای سرکوب مردم در اغتشاشات احتمالی فرستاده است که با مخالفت استاد یکیتا مواجه شده اند و این خشم رژیم را در بر داشته است
خدا رو شکر شما دیش برای دیدن برنامه های تلویزیونهای ایرانی ندارید و اصلن پیگیر این برنامه ها نیستید نمیدونید چطور تیپ میزنن و آرایش میکنن وگرنه چه ارتباطها و مسائل پشت پرده ای که لو نمیدادید
احتمالن منظورتون از 5 درصد برنامه های با محتوا برنامه های آقای مشیری که نیست ؟!؟!
حقیقتی است که امید به خوردن یکدیگر و سقوط انان داریم
من لینکدونی «تیر آخر » را ترجیح میدهم!
http://www.tir-e-akhar.blogspot.de/
bi jahat nist ke bandeh Tarafdare ona hastam. Shomaha chi darid bra man wa chi kar kardid? Hich- sefr!