Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: محمدرضا لوایی

آقاى توكلى عزيز
اين دوستانى كه بر نوشته ى من ايراد گرفته اند مثل اينكه اصل قضيه را نمى دانند. لطفاً فايل صوتى سخنان شفيعى كدكنى را كه برايتان ارسال كرده ام منتشر كنيد تا اشمئزاز اهانت او را ببينند. من فقط جواب سخن او را كه مى گويد: " شاشيدم به اين زبان محلى" داده ام. اگر قرار است كسى مورد سئوال قرار گيرد كدكنى اديب اين قوم است. بنده در نهايت آرامش جوابش را داده ام.

جمحوریت .اذربایجان به قلم لوایی
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام اقای لوایی امیدوارم که حالتان خوب بوده باشد.
بنده هم از طریق نوشته شما با این ننگ بعضی از مسئولان سیاسی اذربایجان شمالی اطلاع پیدا کردم که انها باید این ننگ را بشویند. متاسفانه در فضای مجازی روشن فکران اذربایجان انچنان فعال نیستند حتی در واکنش به زخم زبانهای شوونیسم فارس. و مهمترین علت اینکار ضربه سنکینی است که فارسها به اعتماد بنفس ترکها از تحقیر انها در 90 سال گذشته زده اند.
کارتان درست و قابل تحسین است ادامه بدهید

نوشته شده توسط: Anonymous

جالبه این خیال پردازی شما میگید بیابم مثل ترکیه و یونان تبادل کنیم دوست گرامی انگار امیختگی اذربایجان با دیگر قوم ایرانی فراموش کردی و نسل جدید چطور میخواهید انها را جدا کنید و ببرید سمت ترکیه شما فکر کردید تبریزبزرگترین شهر ترک نشین ایرانه نه عزیز من تهران بزرگترین شهر ترک نشینه و شما چطور میخواید مردم تهرانو و حتی تا خوزستان .. بقیه جاهارو تفکیک کنید و بفرستید ترکیه بابا کمی فکر کنید بعد مقاله بدید

کانون نویسنده گان
نوشته شده توسط: Anonymous

امیدوارم که کانون نویسنده ها در ایران ویا برون مرز دربرابر توهین های فردی بنام محمد رضا لوایی سکوت نفرمایند.امروز اگر دربرابر این فرد
ضد فرهنگی سکوت شود فرداد روزی شاهد قتل قتل عام اهل قلم بدست این فرد خواهیم بود .نوشته لوایی آنچنان متعفن بود که بیش از چند ساعت روی تارنما نماند. ما فردا روزی شاهد کشتار کسانی خواهیم شد که به زبان پارسی شعری سروده ویا مطلبی نوشته باشند.جامعه اهل قلم و اندیشه با توجه به آبشخور این گونه هرز ه نویسی ضد ایرانی موظف به دفاع از حقوق شاعران و نویسندگان ایرانی است.

نوشته شده توسط: Anonymous

اون آقایی که بنام ما عربهای ایران آنچنان اظهار نظر کرده در واقع از تمنیات خودش گفته و گرنه بسیاری از ما عربها خواهان وحدت ایران و بخش قابل توجهی از ما هم خواهان یک نظام مشروطه سلطنتی هستیم به این دلیل ساده که در این جهل سال سیاه رضا پهلوی نشون داده که بهترین چهره اپوریسیون است و دمکرات ترین آنها با توانی واقعی برای حلب مردم حهت سرنگونی رژیم آخوندها

نوشته شده توسط: سازاخ

نوشته ائی بسیار علمی و منطبق بر شرایط سیاسی امروز، لطفا اگر وقتش را دارید، این نوشته را با دقت بخوانید، و مضافا اینکه:
در دنیای پست مدرنیسم، باکلمات قصار اسطوره ها و ادیان و ایدئولوژیها نمی شود مشکلات امروز را حل کرد، سقوط و فروپاشی یک کشور، بخاطر عدم مرزبندی با دوران بربریت و سنگینی گوش برای شنیدن صدای مخالفان صورت می پذیرد،

نوشته شده توسط: محمدرضا لوایی

هيچ گرفتارى و مشكلى نمى تواند مانع آن باشد كه اجازه دهيم تريبون دموكراسى بسته بماند. كيانوش توكلى عزيز هميشه تقاضاهايى براى انسانيت و دموكراسى داشته كه قابل تحسين بوده است. من به موافقان و مخالفان محترم كه با هزينه هاى شخصى خويش بر استقلال قلم و بيان پاى مى فشارند احترام وافرى قايلم.

نوشته شده توسط: Anonymous

من تا این سن که رسیدم برای دومین بار دانشگاه را ترک می کنم . یکبار دهه هفتاد حالا هم دهه نود
خیلی ها را می شناسم با گرفتن یک امتیاز از حکومت رفتن پی زندگی شان نگاهی به ما نکردن حالا هم خوشبخت خوشبخت و نگاه شون به اینجور مطالب یک سرگرمی .
خب با این ننه من غریبم بازی ها با مداد با خودکار ما به جایی نمی رسیم . چون خلق الله نان را به نرخ روز می خرد
و گرنه این حکومت به 40 سالگی نمیرسید

نوشته شده توسط: Anonymous

خوشبختانه مناطق آزاد را چن وقت گذاشتیم کنار
از ایده پردازان مناطق آزاد نیستیم . چون مناطق آزاد مثل هر نقطه ای دیگه با مدادنوشته شده برای عموم آزاد اما در حقیقت ملک خصوصی همان جماعتی است که ابتدا امضا میکنند چقدر تراش لازم داریم
بعد اخبار فاکتورها را می گذارند برای میزان

دعوا وفهاشی در کنفرانس واشنگتن
نوشته شده توسط: lachin

آقای علی.... متاسفانه نمیدانم که شما چقدر در انگلستان تشریف داشتید. ولی تقریبآ بیست سالی که من در انگلستان بودم لازم دانستم که به اطلاع شما براسانم که کشور United Kingdom متشکل از چهار ایالت مستقل , اسکاتلند, ایرلند شمالی, ولز و انگلستان متشکل شده است . این ایالت ها دارای پارلمان های مستقل از پارلمان وست مینستر, سرود ملی , پول و اسکناس ایالتی و پرچم ایالتی دارند. آن پرچمی که ما به عنوان پرچم انگلستان می مبینیم , مجموعه ای از پرچم های این چهار ایالت هاست. در ایالت ولز مردم نه تنها ولزی صحبت میکنند بلکه حتی اعلائم راننده گی در جاده ها هم به زبان ولزی نوشته شده است. زنده یاد « ریچارد برتن » قبل از اینکه به فیلم و تئاتر رو بیاورد, بایستی زبان انگلیسی را یاد میگرفت و بعد را این زبان را با لهجه مخصوص خود انگلیسی ها تمرین میکرد.در اسکناس های اسکاتلند که بوسیله بانک مستقل اسکانلند چاپ

میشود, شما عکس های شخصیّت های معروف اسکاتلند از جمله شاعر (( روبرت برنس)) و یا (( جیمر وات با آن ماشین بخار مشهورش )) را می بینید و در اسکناس های ایالت انگلستان, عکس های (( اسحق نیوتن و داروین )) را مشاهده میکنید. بیش از 90 درصد درامد ایالت ها, در خود ایالت ها خرج می شود. قوانین خانواده گی, مال و اموال , اداره دانشگاه ها در ایالت ها فرق میکند.ملکه انگلستان , خادم کلیسا های فقط انگلستان است. اداره کلیسا های اسکاتلندبا انگلستان و ایرلند شمالی فرق میکند. در یکی از بازی های مشهور راگبی بین اسکاتلند و فرانسه که در اسکاتلند انجام میشد, دختر ملکه بنام (( شاهدخت آن )) در هنگام اجرای سرود ملی اسکاتلند بایستی به این سرود , ایستاده احترام میگذاشت. شما فکر بکنید که در ایران , یک بانک آزربایجانی اسکناسی چاپ بکند که بجای عکس خمینی, عکس (( ستار خان )) باشد. در کشور کثیر المل ممالک محروسه ایران , شما نمی توانید زبان و فرهنگ یک (( اقلیّت )) را با زور , زبان و فرهنگ رسمی این کشور بکنید. یکی از خوشبختی های ملل غیر فارس در ایران این است که ملل غیر فارس با زبان و فرهنگ فارسها آشنائی دارند و لی متاسفانه این اقلیت فارس , هیچ آشنائی با زبان و فرهنگ های اکثریـت غیر فارس آشنائی ندارند. به امید روزی که که این ملت ها هر چه زودتر به آزادی و استقلال دست یافته تا از حقوق بشر از نوع (( کوروشی )) در مصون باشند..
پاسخ به آقای کاوه جویا
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کاوه جویا
برخورد شما با جناب آقای لوایی منو یاد ضرب المثل تورکی می اندازید
فارسی آن ضرب المثل میشود _ فلانی با خطا کرده کاری ندارد بلکه چشم خطا دیده را درمی آورد

برادرمن غیز از این است ازافشای خطای دیگری شما ناراحت می شوید چون با خطا کرده همفکر وهم مرام هستید
خطای دیگران را نپوشانید و خود درمحکومیت آن اقدام کنید.
چرا درنظر شما تکرار وبیان کار خطا کار که به جهت اطلاع و افشا است عمل زشت وتعفن ولجن و.... فلان است ؟
مگر آن استادگرانقدر زبان ادبیات فارسی با دراختیارداشتن امکانات کشوری درمورد دیگر زبانها جمله زشت و تحقیرکنند بیان کرده است ؟

نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

با کمال تشکر از کیانوش توکلی عزیز و بقیه یاران زحمت کش و مبارز از جمله لاله و کاوه و رضای گرامی، مسئول فنی و دیگران در ایران گلوبال. بنده به نوبه خود از این تقاضای پشتيبانی مالی حمایت می کنم. امیدوارم همه دوستان اعم از نویسندگان سایت و بازدیدکنندگان با درک مسئولیت در حد استطاعت مالی خویش به این سایت مردمی و مستقل کمک کنند. این سایت یک پلاتفرم دمکراتیک، مفتوح و متعلق به همه ما انسانهای مستقل است. در نتیجه کمک کردن برای حفظ این سایت وظیفه تک تک ماست. باید به خاطر داشته باشیم که بخشنده بودن بیش از آنکه توانایی مالی بخواهد، همت عالی و قلب بزرگ میخواهد.

نوشته شده توسط: پیمان عارف

با سلام ؛ درباره ارتباط نقد مطروحه از سوی یکی از منسوبین جناب مصطفی آزمایش و چرایی انتخاب تیتر خوانندگان محترم را ارجاع میدهم به اعلامیه نمایندگان پنجگانه دکتر نورعلی تابنده که در آن صراحتا به نقش جناب مصطفی آزمایش و در تی وی شان در جریان سازی علیه قطب دراویش گنابادی پرداخته شده است.
اعلامیه را دقایقی پیش در سایت گذاشتم.
جناب آزمایش نیز بهتر است از پشت نقاب سخن گفتن با زبان دیگران بیرون آیند و در قبال عملکرد مورد نقد خویش علیه قطب دراویش سلسله نعمت اللهی در لوای حمایت از آن پاسخگو باشند.
ضمنا ادعای گزاف "قطب طریقت بودن" درباره مصطفی آزمایش نیز آنقدر مضحک است که پاسخ به آن را به خود دراویش می سپارم و تنها به این نکته بسنده می کنم که او صرفا از سوی دکتر تابنده ماذون به نماز بوده و نه بیش از آن!
که آن هم با توجه به عملکرد او و در تی وی اش در جریان سازی های مخرب علیه این سلسله و قطب آ

که آن هم با توجه به عملکرد او و در تی وی اش در جریان سازی های مخرب علیه این سلسله و قطب آن بعید می دانم تداوم پیدا کند و اتفاقا جریان سازی اخیر او در بی اعتبار لوه دادن مکتوبات دکتر تابنده نیز به گمانم چیزی بیش از یک فرار به جلو با علم به احتمال بالای عزل از ماذون به نماز بودن نیست.
بهرحال تاریخ قضاوت خواهد کرد چه کسی خادم بود و چه کسی همپاله سرویس های استخباراتی خارجی و همگام با آمدنیوز!
پاینده ایران
نوشته ی حذف شده ی محمدرضا لوایی
نوشته شده توسط: کاوه جویا

جناب ناظر، در پاسخ کامنت شما می گویم: 1 ـ این که به من نسبت داده اید: "به آقای لوائی خرده میگیرد، که چرا از حقوق ملل مظلوم جهنم ایران صحبت میکند" دروغ آشکاری است. من هرگز چنین خرده ای بر آقای محمدرضا لوایی نگرفته ام، بلکه ایرادهای من به ادبیات مستهجن و نژاد گرایانه ی ایشان بوده است.
2 ـ اعتراض اخیر من به آقای محمدرضا لوایی، ادبیات هرز و به کار بردن واژه های مستهجن، توهین آمیز و اوباش گونه در نوشته ی حذف شده ی ایشان بود، نه دیدگاه های سیاسی و اجتماعی نامبرده.
3 ـ من با درک شما از مفهوم و گستره ی آزادی بیان، که هرز نویسی و توهین به اشخاص را نیز مشمول آن می پندارید، کاملاً مخالفم. به دید من، توهین به اشخاص و گروه های اجتماعی معین استثنا بر اصل آزادی بیان است. زیرا توهین، هجوم به شرافت و کرامت انسان و پایمالی یکی از حقوق نخستین بشری است.
نوشته ی حذف شده ی آقای محمدرضا لوایی انباشته از

واژه های زشت و شرم آور خطاب به مخالفان فکری ایشان بود. انتشار چنین نوشته ی هرزی، که شوربختانه چند ساعتی در تارنمای ایران گلوبال باقی ماند، نمایش ننگینی از اوباشگری نوشتاری بود. جای تأسف است که شما از چنین ادبیات ننگینی پشتیبانی می کنید و خواهان پراکندن تعفن آن در فضای یک رسانه ی سیاسی و اجتماعی اپوزیسیون هستید. باید بگویم که شما هرگز "ناظر" خوبی نیستید.
مخالفت من با امکان نشر مستقیم مطلب از سوی آقای محمدرضا لوایی، نه برای جلوگیری از نشر عقاید ایشان، بلکه مخالفت با امتیاز دادن به هرزنویسان و نژادگرایان است. به دید من مطالب آقای محمدرضا لوایی نیز، همچون مطالب کاربران عادی، باید برای مدیر تارنما فرستاده و از طریق ایشان منتشر گردد.
نوشته شده توسط: Anonymous

این فرد با اسم مغولی ، میزان رفراندوم را ، تماشاگران استادیوم ورزشی میداند.
همه شما که در کشورهای اروپا و امریکا و دیگر نقاط زندگی میکنید ، میدانید که تماشاگران غالبا جوان فوتبال در استادیومهای ورزشی ، بخشی از فاشیستی ترین ... ترین قشر هر جامعه ای هستند که در غالب کشورها تحت پیگرد قانونی و ممنوع الورود به مکانهای ورزشسی هستند.
حالا این فرد خارج نشین ترک ضد ایرانی بیسواد که هیچ اطلاعی از مردم و حوانان ندارد ، خواهان اهمیت به رای این شبه فاشیست های نابالغ شده.
همه اینها نشان میدهد که ... استعداد درک سیاست در قرن 21 را ندارذ. طرفداری از اردغان خود گواهی دیگری از این مجمل است.

لوایی
نوشته شده توسط: Anonymous

آنچه نابخردی تجزیه طلب و چپ بنام لوایی در ایران گلوبال نوشته ناشی از تسلط فکری فاشیسم چپ است.جنایتکاران حرفه ای چپ هدفی جز نوکری برای استعمار روس در سر ندارند.چپ باید بیشتر اصالت ملی داشته باشد و نه لیسنده تهوع لنین واستالین.چپ در ایران نقشی جز خیانت و همکاری با نظام اسلامی نداشته است. اگر چپ ریگی در کفش ندارد باید که در برابر أین گونه هزیان های تجزیه طلبانه وضد ایرانی اعلام موضع کند.

نوشته شده توسط: سازاخ

اینهائی که در غار اصحاب کهف بسر می برند و دم از دمکراسی و سکولاریزم می زنند کافی است فقط یکبار در استادیوم فوتبال تبریز حضور داشته باشند، تا متوجه شوند ، یک من ماست چقدر کره دارد، این رفراندوم هست که نوع و خواست دیگر ملل را تعیین خواهد کرد، حضار در این جلسه هم اگر متولد آزربایجان باشند، فقط حق دارند یک رای نه بیشتر به صندوقهای رای بریزند، و قبل از رفراندوم در آزربایجان، تحمیل کردن نظر خود در خارج به سخنران و قطع غیر دمکراتیک سخنان او نشانگر سطح درک حضار مخالف از دمکراسی است!خفه کردن صدای سخنران با جیغ و داد عین دیکتاتوری است، تخم تجزیه طلبی را پارسی پارسی گویان از مدتها پیش کاشته اند، که امروز در استادیوم های تبریز شکوفه داده. لطفا در لینک زیر می توانید سرکی به تبریز بزنید، بعدا شعار تک ملت سازی پارسی سر دهید.
https://youtu.be/fDX_VCOliZA

نوشته شده توسط: Anonymous

این آقای کاوه جویا تازه گیها گوئی سر آورده، شروع کرده روی این و آن خیز برداشتن! ایشان که اینهمه از فضل و کرامت و دمکراسی دم میزند بر خلاف ادعای خود چرا در ایرانگلوبال در ملا عام تبلیغ سانسور میکند؟ وی که صاحب هیچ اخیاری نیست. و حتا در ایرانگلوبال نیز کسی نیست! حالا بیا امر و نهی این آقا را تماشا کن! خواننده خنده اش میگیره! این مبارک که بغلط خود را دمکرات تلقی میکند. بقول معروف فقه نخوانده ملاست! بهتر بگیم، مارکس نخوانده چپ است. با تاسف هنوز که هنوز است محتوای کامنتهایش دیدگاه اسارتبار فکری و کنش هویت ستیزی وی را نسبت به دیگران آشکارا نشان میدهد! ایشان که یهو رگ غیرتش بیرون زده خواستار حذف مطالب دیگران است، به آقای لوائی خرده میگیرد، که چرا از حقوق ملل مظلوم جهنم ایران صحبت میکند، از نظر ایشان گویا نباید از تفکر راسیستی و استعماری ناسیونالیستهای افراطی فارس و پان ایرانیستهای

برتری طلب و مرکز گرا که ایران را ملک شخصی خود میپندارند، و هیچ حقوقی نسبت به دیگر ملل قائل نیستند، حرفی بمیان آورد؟! زیرا آنطور که واضح است به مزاق جناب مبارک خوش نمی آید!
اما وقتیکه پانفارسهای راسیست و برتری طلب، به ملت تورک، عرب و سایر خلقهای ایران فحاشی میکنند، جوک میگویند، دهن کجی میکنند، ایشان نه تنها ککش نمی گزد، بلکه در کمال آرامش خاطر و با لذت تمام تماشاگر چنین صحنه هاست! به این میگن وجدان دموکراسی جناب آقای کاوه جویا! حال سئوال اینست که آیا چنین خصوصیات اپورتونیستی، یکجانبه، طلبکارانه و ننگین زیبنده یک فرد مدعی دمکراسی ست!؟
بد نیست بمحضر آن مبارک برسد، که امر و نهی های گستاخانه نسبت بدیگران مثل تف سربالاست! آیا ایشان چه زخمی از آقای لوائی خورده است کار و زندگیش را ول کرده بند کرده به ایشان!؟
جناب مبارک!، اگر آقای لوائی مقاله نوشته چیزی را نقد میکنه، او که از کسی هراسی ندارد! او عکس خود مثل آقای توکلی بالای نوشته اش قرار داده با خلوص نیت موضع سیاسی خود را مطرح میکند!
شما نیز اگر خلوص نیت داری، به گفته های خود ارزش قائلی با معرفی خود به خوانندگان، با قرار دادن عکس خود بالای نوشته ات، در مقابلش مقاله بنویس او را نقد کن! تا خوانندگان ارزیابی مختصری از سواد و معلومات شما نیز داشته باشند. شما را بهتر بشناسند. نه اینکه مثل میرزا ملکوم خان گوئی از فرنگ بر میگردد، به آقای توکلی دستور توقیف نوشته های وی را صادر کنی! خوانندگان از خود میپرسند مگر آقای کاوه جویا چه کاره است ؟! چنین دستوری صادر میکند؟!
آقای کاوه جویا که سالهاست در خارج اقامت دارد اما هنوز که هنوز است خصوصیات استبداد و دیگر ستیزی درهیبت پانفارسیسم و پان ایرانیسم تمامیت خواه، همچنین انکار دیگران را در بطن تفکر خویش حمل میکند، افکاریکه جز بردگی و اسارت زبانی، فرهنگی، ملی مدنی، اجتماعی ـ اقتصادی، مخصوصا حذف آزادیهای سیاسی را در فراسوی اهداف خود قرار دارد، تفکریکه همچون رژیم شاه و شیخ، جز بردگی هیچگونه حق حیاتی بر دیگر خلقهای ایران قائل نیست، جناب ایشان بی آنکه از گذشته آنان درس عبرت گیرد، به نحوی آنرا تبلغ و ترویج مینماید. براستی چنین طرز رفتار بیانگر چیست؟ مگر غیر از اینست که دیگر ستیزی در رگ فکری، در نهانخانه سرشتش بطرز مزمنی نهادینه شده، خود را بشکل خود بزرگ بینی و امر و نهی نسبت بدیگران بنمایش میگذارد. حال هر کسی از خود میپرسد آقای کاوه جویا به چه حقی بخود اجازه میدهد رئیس مآبانه به آقای توکلی تاکید کند مقالات جناب لوائی را از صفحه ایران گلوبال حذف نموده آنرا سانسور کند. آیا ایرانگلوبال سازمان امنیت، ایشان نیز رئیس آنجاست!؟


نوشته شده توسط: Anonymous

دعوا وفهاشی در کنفرانس واشنگتن

آقایان بجای فهاشی اول بایستی با برنامه ریزی و حمایت از مردم بجان آمده در داخل کشور این حکومت فاشیستی و اشغالگر را سرنگون کرد .و پس از آن نخبگان و نمایندگان منتخب ملت قانون اساسی منطبق بر قانون حقوق بشر تدوین و نوع حکومت را هم از طریق رای ملت تاین کنند.البته بایستی اقوام ایرانی هم بتوانند زبان مردی خودشان را داشته باشند ولی زبان مشترک و رسمی کشور باید فارسی باشد .انهایی که از اروپا ونقاط دیگر دنیا نمونه ذکر می‌کنند میدانند که بعنوان مثال که در انگلستان و فرانسه زبان و پرچم یکی است در روسیه و امریکا هم همین طور.اینها که بدون نظر مردم ایران حرف میزنند بوی کباب به مشامشان خورده.
نوشته شده توسط: Anonymous

این تجزیه طلبان ترک؛ که شیفته باکو و آنکار ا هستند، چرا نمی روند در آنجا زندگی کنند ؟ و وظیفه شان شده , در امریکا و غرب نشستن ؛ و دشمنی با ابرقدرت فرهنگی -تاریخی -جغرافیایی ایران ، و زبان 3 هزارساله پارسی آن.؟ !
رضا پهلوی با کمک مادرش، اکنون متوجه شده که او و پد بزرگش رضا شاه ،آذری هستند. دولت ترک قاجار نیز آسیبی فراموش نشدنی به ایران و ایرانی زد که اکنون موجب ماست مالی تجریه طلبان آذری است. اینها بجای برخورد با اسلام و آخوند ترک شیعه صفوی، از پارس و ایرانی عقده گشایی میکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

یه 2 کلام حرف حساب و صحیح .

بالاخره همه فهمیدند این جنبش بدون آلترناتیو و رهبر خاص و خودش داره پیش میره .

اما من مثل همیشه می نویسیم شما چه کمکی به ما می توانید بکنید

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

دکتر جان ، این امید دانا به چه کسی اتهام تجزیه طلبی نزد ،در ادامه تهمت زنی های ایشان، آقای آرش گرگین ضمن دفاع از شما، از ادامه همکاری با امید نا دان سر باز زد

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

ایرانگلوبال همواره از خواستهای دروایش ایران حمایت کرده است و اخبار آنان را در سایت باز تاب داده است .اما مقاله مورد نظر توسط آقای عارف پیمان در سایت درج شده بود، منهم با شما توافق دارم که معلوم نیست که چرا نام مصطفی آزمایش در تیتر مقاله آمده بود، بدین وسیله از منتشر کننده مطلب مورد نظر در خواست می کنم که توضیح خود را در همینجا به اطلاع همگان برسانند و همچنین از مدیر "اینفو صوفی"هم تشکر می کنم که ما را مورد نقد و شخص مرا مورد پرسش قرار داده اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

"به گفته مدیرکل آموزش و پرورش خوزستان در سال‌های اخیر ۱۰ هزار معلم از خوزستان رفته‌اند و ۱۰ هزار معلم دیگر نیز در صدد مهاجرت از این استان هستند."
اینکه سیاست حکام ایران در پی نابود سازی استان های مرزی ایران است از چند سال قبل استارت و پیاده کشف جدیدی نیست و گمان می کنم دیر شده. چون هر زمان هرکسی خواست صحبت و هشدار بده گفتند هیس صحبت و جیغ زیادی موقوف.
مهاجرت که فراوان شده به گفته آقای درویش این درست . نخبه که شک دارم نه خوزستان ونه هیچ کدام از استان های ایران به ویژه پایتخت ما که نخبه ندیدیم .
به هر حال این استان داره غیر مسکونی میشه .
اما اعتراض ما به آموزش عالی و آموزش و پرورش نظام جمهوری اسلامی ایران ربطی به صحبت های مدیرکل آموزش و پرورش خوزستان نداره
چون ایشون به همراه بازرسینش یک متخلف و صحبت از معلمین مهاجر یک بهانه است برای پوشاندن تخلفاتش .

فقدان شرفِ ملی
نوشته شده توسط: کاوه جویا

بزرگترین دشمن مردم ایران، همانا رژیم کثیف جمهوری اسلامی است. استقلال از بیگانه، به معنی بیگانه ستیزی نیست. مردم ایران نه با اسرائیل، نه با عربستان و نه با هیچ کشور و ملت دیگری جنگ ندارند، بلکه دشمن خود را به درستی رژیم جنایتکاری می دانند که 40 سال است دارایی ملی را تاراج و زندگی را بر ایرانیان تیره ساخته است. آلوده کردن فضای سیاسی با گفتمان های بیگانه ستیزی که در اتاق های فکر رژیم جمهوری اسلامی ساخته شده اند، منحرف کردن ذهن ها از دشمن اصلی (رژیم جمهوری اسلامی) و همراهی با این رژیم جنایت پیشه است. اصطلاح "بچه کش"، که امروزه ورد زبان بلندگوهای رژیم شده، بیش از همه شایسته ی رژیم جمهوری اسلامی است، که ده ها هزار کودک ایرانی را به عنوان "ضد انقلاب" به جوخه های اعدام سپرد یا به عنوان "بسیجی" در جبهه های جنگ به کشتن داد. پشتیبانی از دخالت جمهوری اسلامی در جنگ های منطقه ای،

به خرج مردم نیازمند ایران، پشتیبانی از خیانت به مردم ایران است.
سيرى در سوابق دودمان هخامنشى، پادشاهى كوروش كبير و پاسارگاد پايتخت او, منوچهر برومند سها
نوشته شده توسط: Anonymous

"" کلیشه‌ها و پروژهٔ محال احیا "" کوروش و فردوسی کلیشه‌های مرده یک فرهنگ و جامعه نگاه داشته شده در حالت تنفس مصنوعی با اکسیژن نفت و گاز هستند، " توهم illusion تلنبار شده " چنین جامعه ای، در "" قطع ارتباط کامل با واقعیت و زندگی‌ در دنیای فانتزی "" است. ایتالیا و یونان، با آن تاریخ پر شکوهشان، که یکی‌ جمهوریت را به بشریت هدیه دادند و دیگری دمکراسی را، حتی یک صدم جامعه فارسی‌ ما، در باتلاق گذشته، گیر نکرده ا‌ند. توجه >> دست رد اوپیک به " در خاصت نجات بخشی bailout ایران "" اولین شوک به زندگان برده کلیشه خواهد بود.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

پیمان گرامی برخی از کار برآن انتقاد داشتند که نام نویسنده "شرر کنور تبریزی "اصلن وجود خارجی ندارد و نام مصطفی آزمایش آنهم در تیتر مقاله بی معنی است ، لطفا در این باره در همین توضیح دهید

پسخ بابک آزاد به امید نادان
نوشته شده توسط: Anonymous

حیف از وقتی که برای گوش کردن حرفهای بابک آزاد در پاسخش به آنهائی که متهم به تجزیه طلبی میکنند، تلف کردم. فشرده حرفهای آقای آزاد اینست که یا استقلال اقوام ایرانی از حکومت مرکزی پذیرفته میشود یا شرایط خطرناکی پیش میآید که عبارت باشد استفاده از اسلحه، که آقای بابک آزاد مژده میدهند و می ترسانند که بدانید این اسلحه در دست مردم هست. حیف وقت که به مثالهای بابک آزاد در مورد حکومتهای منتخبی چون سویس یا انگلیس بپردازم که راز تجزیه نشدن آنها را باید به روایت بابک آزاد شنید و تاسف خورد . عدم اداره کشوری مثل فرانسه به شیوه فدرال علیرغم حضور اقوام و زبانهای گوناگون چون باسک ها، کورس ها، برتن ها، آلزاسی ها.... در نشست آموزشی بابک آزاد به نفع تهدید به فدرالیسم، فراموش میشود. بعلاوه چه موذیانه و بی صداقت، کسانی را که با شیوه تجزیه طلبی با مارک و اسم مختلف مخالفند، طرفدار استفاده از سلاح اتمی یا دخالت در کش

کشور های منطقه قلمداد میکند. بسیار کاسبکارانه، بی صداقت و آغشته به دروغ و پروپاگاند پوچ بود سخنان شما جناب بابک آزاد. چه خوب میشد با اسم اصلی خودتان معرفی میشدید شاید اندکی راستی به اندیشه شما خطور کند.
سخنی افشاگرانه با امید نادان ء دروغگو و بقیه مامورین معذور
نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

خطاب به نادان بیسواد

علیرغم تاکید مکرر من بر فعالیت در چارچوب تمامیت ارضی ایران، امید نادان بیسواد و "معذور" بقول خودش بصورت علمی و آکادمیک ثابت کرده که علیرغم ادعای بنده که خواهان تجزیه ایران نبوده و نیستم؛ اما به دلیل اینکه عضو کنگره ملیت های ایران فدرال هستم، پس در نتیجه "تجزیه طلب" هستم.

حرام باد بر تو اون پولی که می گیری و می خوری، بدبخت! چون براش کار نکردی. حداقل به اندازه حقوقی که می گیری اطلاعات درست جمع آوری کن. به اوون مسئولین و "مهار بدستان" که از "آنسو" به روسیه می آیند و قراره با هم تحت پوشش بازی های جام جهانی ملاقات حضوری داشته باشید، بگو اطلاعات درست به تو بدهند. تا اینقدر خنگ و کودن ظاهر نشی.

بنده یا جبهه متحد بلوچستان ایران عضو کنگره ملیت های ایران فدرال نیستیم. "جبهه متحد بلوچستان جمهوریخواهان" که یک گروه دیگری است عضو آن کنگره می باشند.

سيرى در سوابق دودمان هخامنشى، پادشاهى كوروش كبير و پاسارگاد پايتخت او
نوشته شده توسط: lachin

ادامه 3.. ، حال آنکه روش مورخین این است که معمولا سند کهنتر و معاصر واقعه بیشترین اعتبار را دارد.
با قبول سخن این کهنترین سند در مورد جنگ لیدی، باید بپذیریم که حداقل این قانون همیشگی نبوده است و گاهی هم کوروش پادشاهان عصر خود را میکشته است.
۱۳-کوروش حمله می کرد یا دفاع؟
در اسناد تاریخی هیچ جا نمیبینیم که از سوی شاه بابل به کوروش حمله شده باشد. بلکه این کوروش است که به بابل حمله میکند. به نظر مرحوم پیرنیا «شاهی مانند کوروش نمیتوانست در همسایگی خود دولت مستقلی را مانند بابل تحمل کند»(ایران باستان،مرحوم پیرنیا، ص۳۳۳)
جالب این است که پیرنیا از نخستین نویسندگانی بود که به دستور دربار پهلوی به تعریف و تمجید از ایران باستان می پردازد.
طبق این نظر و با توجه به عدم اعلان جنگ از طرف بابل به کوروش میتوان به این نتیجه رسید که کوروش صرفاً جهت افزایش قلمرو حکومتش به یک کشور مستقل هجوم

هجوم برد و جالب این است که پس از فتح این کشور در منشورش ادعا می کند که بدون جنگ و خونریزی وارد بابل شده و مردم را از دست پادشاه بابل نجات داده است.
همچنین در مورد حمله به ماد، به غیر از کزنفون که معتقد به وراثتی بودن پادشاهی کوروش است کتزیاس، هرودوت و کتیبه های بابلی همگی تأکید دارند که این کوروش بود که به ماد حمله کرد و آغازگر جنگ بود.....نتیجه

« اهــــــــورا مــــــــزدا پشـــــت و پنــــــــــاه آریـــــــــــان و پـا رسیـــــــــــــــان بـــــاشـــــــــــد.»



همانطور که دیدید علاوه بر بخشش ها و مهربانی هایی که در بعضی کتب تاریخی به کوروش نسبت داده شده موارد زیادی نیز از وحشیگری و تجاوز در مورد او آمده است که اگر بخواهیم همه ی آن ها را رد کنیم ناگزیر خواهیم بود بخش های دلپسند آن که در مورد عدالت و مهربانی کوروش است را نیز نا دیده بگیریم.

بنابراین کوروش هخامنشی نیز شاهی مانند تمام شاهان خونخوار و ظالم تاریخ است و این در حالی است که نخواهیم او را یکی از خونخوارترین و ستمگرترین شاهان جهان به حساب بیاوریم.
سيرى در سوابق دودمان هخامنشى، پادشاهى كوروش كبير و پاسارگاد پايتخت او
نوشته شده توسط: lachin

۷- چگونگی بخشندگی های کوروش کبیر
زنان یکی از مظلوم‌ترین و ستم‌کشیده‌ترین اعضای جوامع انسانی بوده‌اند که قربانی جنگ‌ها و تجاوزهای متجاوزان و جهان‌گشایان می‌شدند. زنانی که شوهران یا پدران خود را از دست می‌دادند و به اسارت و بردگی گرفته می‌شدند. رفتار کورش با زنان نیز از این قاعده همیشگی تاریخ جنگ‌ها و تجاوزات بشری مستثنا نبوده است.
یکی از منابعی که برای وصف سجایای کورش و بخصوص بخشندگی‌های او بدان استناد می‌شود، کورش‌نامه گزنفون است. اما در این استنادها جزئیات این «بخشندگی» دقیقاً مشخص نمی‌شود.
به موجب این متن، کورش پس از آنکه دختر زیبایی را که مادها همراه با خیمه و خوابگاه به او تقدیم کرده بودند، به حضور پذیرفت، به سراغ تقسیم زنان اسیر و غنائم جنگی ناشی از غارت ماد و سرزمین‌های غربی ایران رفت. او یکی از زنان «تحت تملک» خود را که نوازنده‌ای خوش ‌الحان بود، به یکی از همدستان خود بخشید تا

«اقامتگاه جنگی‌اش دلکش‌تر و روح‌پرورتر از خانه‌اش شود».
برای آگاهی بیشتر بنگرید به: گزنفون، کوروش‌نامه، ترجمه رضا مشایخی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ ششم، ۱۳۸۶، صفحه ۱۲۳ تا ۱۲۸...

۸- کوروش و تصرف خاله اش
کتزیاس مورخ و زشک رسمی دربار اردشیر دوم هخامنشی آورده است که کورش پس از غلبه بر ماد اسپیتاماس را کشت و زن او را که آمیتیس نام داشت، تصرف کرد. آمیتیس دختر آستیاگ و خواهر ماندانا و خاله کورش بود.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به: تاریخ کتزیاس (خلاصه فوتیوس)، ترجمه کامیاب خلیلی، تهران، ۱۳۸۰، ص ۱۹،

۹- کوروش در تورات
کورش در متن عهد عتیق تورات گرامی داشته شده و نجات دهنده یهودیان از اسارت هفتاد ساله در بابل معرفی شده است . اما در همان کتاب او مجری خواست و اراده و این سخن خدای یهودیان برای نابودی بابل نیز بوده است:
من خود بر ضد بابل بر خواهم خواست و آنرا نابود خواهم کرد . نسل بابلیان را ریشه کن خواهم کرد تا دیگر کسی از آنان زنده نماند .
بابل را به باتلاق تبدیل خواهم کرد تا جغدها در آن منزل کنند،با جاروی هلاکت بابل را جارو خواهم کرد تا هرچه دارد از بین برود)کتاب) اشعیا،باب ۱۴ ،بند ۲۲ و ۲۳
پس از هفتاد سال پادشاه بابل وقوم او را به خاطر گناهانشان مجازات خواهم کرد وسرزمین ایشان را به ویرانه ای ابدی تبدیل خواهم کرد.)کتاب ارمیا،باب ۲۵ ،بند ۱۲)
شواهد تاریخی و اکتشافات باستان شناسان نشان از نابودی تمدن بابل پس از کورش می دهد.

۱۰- کوروش راهزن بود؟
کتزیاس میگوید :کورش پسر چوپانی بود از ایل مرد ها، که از شدت احتیاج مجبور گردید راهزنی پیش گیرد .
کورش در ایام جوانی به کارهای پست اشتغال می ورزید و از این جهت مکرر تازیانه خورد. او با آستیاکس، آخرین پادشاه ماد، هیچ گونه قرابتی نداشت و از راه حیله و تزویر به مقام سلطنت رسید
حسن پیرنیا، ایران باستان، جلد اول، ص ۲۴۰

۱۱-فریبکاری کوروش
هرودوت در کتاب اول خود ضمن گزارش نبرد کوروش با کرزوس(شاه لیدی)، ضمن اینکه گزارش میدهد کوروش ابتدا تصمیم به اعدام کرزوس میگیرد ولی بعدا پشیمان میشود، در بند ۸۷-۹۵ میگوید:
کرزوس … چون دید که پارسیها خانه های مردم را غارت میکنند، رو به کوروش کرده گفت:«شاها آیا اجازه دارم بگویم در چه باب فکر میکنم یا باید خاموش بنشینم؟» کوروش جواب داد:«هر چه خواهی بگو»کرزوس پرسید این جمعیت با این جد چه میکنند؟ کوروش:«شهر تو را غارت میکنند و خزانۀ تو را میربایند» کرزوس:«نه شهر مرا غارت نمیکنند و نه خزاین مرا میربایند، من دارای چیزی نیستم، آنچه میکنند با مال و منال توست» کوروش از این جواب متنبه شد و اطرافیان خود را دور کرده به کرزوس گفت:«عقیده تو در باب این اوضاع چیست؟»… در ادامه کرزوس پیشنهاد میکند که عشر اموال غارت شده را به بهانه نیاز خدا بگیرند وجالب اینکه کوروش نیز این فریبکاری را میپذیرد!!(اصل متن در کتاب ایران باستان مرحوم پیرنیا صفحه ۲۵۰)
می بینید که کوروش بیشتر به فکر حکومت و ثروت خود است نه مردم

۱۲-کوروش و کشتن پادشاهان
معمولاً ادعا می شود که کوروش پادشاهان دشمن را نمی کشت اما آیا واقعاً این مطلب صحت دارد؟برای مثال در مورد کرزوس شاه لیدیه،مورخین یونانی ادعا میکنند که کوروش او را نکشت، ولی در اسناد بابلی سال نهم سلطنت نبونید بابلی نوشته شده است:
«در ماه نیسان، کوروش شاه در نزدیکی آربل از دجله عبور کرده در ماه ایار به طرف مملکت لودی رفت و پادشاه آن را کشت، ثروت او را ربود و ساخلوی در آنجا گذاشت»
مرحوم پیرنیا در مورد این بخش میفرمایند که وقایع نگاران بابلی اشتباه کرده اند زیرا یونانیها خلاف این را میگویند ولی معلوم نیست که چرا ایشان نظر مورخین یونانی که سالها با زمان کوروش فاصله داشته اند را بر اسناد معاصر کوروش برتری میدهد، حال آنکه روش مورخین این است..
سيرى در سوابق دودمان هخامنشى، پادشاهى كوروش كبير و پاسارگاد پايتخت او
نوشته شده توسط: lachin

ادامه......کورش همچنین فرمان داد تا خانه‌های بزرگان شهر را مصادره کنند و به سردارانی که مجاهدت بیشتری کرده بودند، واگذار شوند. او به مردان تحت امر خود اختیار داد تا اسیران جنگی را تحت مالکیت خود نگه دارند.

کورش به مردم نینوا فرمان داد که از حاکمی که او معین می‌کند، فرمانبرداری کنند و به کشت و کار مشغول شوند تا بتوانند خراج و غنائم لازم را پرداخت کنند.

برای آگاهی بیشتر از جمله بنگرید به: گزنفون، کورش‌نامه، ترجمه رضا مشایخی، چاپ ششم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۶، صفحه ۲۱۴ تا ۲۱۶...
۴- کوروش و نابودی تمدن لیدی
یکی دیگر از تمدن‌هایی که به دست کورش بر افتاد و از بین رفت، تمدن کهن و درخشان لیدی بود. با اینکه اهالی لیدی در همان زمان کوشیدند تا از سلطه هخامنشیان رهایی یابند، اما این قیام که به رهبری پاکتیاس بر پا شد، به فرمان کورش بزرگ و به خشن‌ترین شکل ممکن سرکوب شد.

کورش با اعزام سپاهی به فرماندهی مازارس دستور داد که تمامی قیام‌کنندگان را به بردگی بکشند و رهبر آنان را زنده به نزد او بفرستند. او همچنین دستور داد لیدیایی‌ها را چنان خرد و منکوب سازند که راه هرگونه شورشی علیه سلطه پارسیان هخامنشی بسته شود.
سپاه کورش به سرعت دست به منکوب کردن لیدیایی‌ها می‌زند و رهبر آنان را به اسارت می‌گیرد. شهرهای پری‌ین و مگنزی غارت می‌شوند و مردم شهرهای فوسه و تئوس خانه‌های خود را رها کرده و راه فرار در پیش می‌گیرند. ساکنان کاریه به بردگی کشیده می‌شوند و گروهی از اهالی کزانتوس و کونوس در لیکیه دست به انتحار می‌زنند و مرگ را بر تعبد و بندگی ترجیح می‌دهند. شهرها یکی پس از دیگری تسخیر می‌شوند و پس از اینکه تاراج می‌گردند، پادگان‌های نظامی پارسی و نیروهای ضد شورش هخامنشی در آنها مستقر می‌شوند.
برای آگاهی بیشتر و تفصیل منابع بنگرید به: بریان، پی‌یر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، انتشارات زریاب، ۱۳۷۷، جلد اول، صفحه ۱۱۴ تا ۱۱۷..

۵- نابودی تمدن عیلامی خوزیان به دست کوروش
یکی دیگر از تمدن‌های کهن ایران‌زمین که به دست کورش بزرگ بر افتاد و از میان رفت، فرهنگ و تمدن کهن و درخشان عیلامیان/ خوزیان بود. تمدنی که به مدت زمانی بس طولانی یعنی متجاوز از دو هزار سال در جنوب‌غربی فلات ایران تداوم داشت و آثار هنری و معماری فراوانی از آن برجای مانده است. این در حالی بود که پس از سلطه هخامنشیان بر این سرزمین چیزی جز کاخ سلطنتی آنان در شوش ساخته نشد. کاخی که بنا به اظهارات داریوش در کتیبه ششم او در شوش پارسیان کمترین نقشی در ساخت آن نداشتند.
با اینکه خوزیان دستکم یکبار کوشیدند تا در زمان داریوش یکم از سلطه هخامنشیان رهایی یابند و تا حد زیادی نیز در اینکار موفق شدند، اما به گفته داریوش در کتیبه بیستون با سرکوب شدید او مواجه شدند و برای همیشه منکوب گردیدند و از صفحه تاریخ محو شدند.
در این زمینه پی‌یر بریان آورده است: «قتل‌عام‌هایی که پس از جنگ به وسیله سپاهیان کورش انجام گرفته است، از شدت و خشونت ارتش نوبابلی حکایت می‌کند. احتمالاً در همین زمان (یا شاید اندکی پیش یا بعد از آن) است که شوش نیز مسخر کورش گشته و آخرین پادشاهی نوعیلامی برای همیشه نابود شده است».
بنگرید به: بریان، پی‌یر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، انتشارات زریاب، ۱۳۷۷، جلد اول، صفحه ۱۲۵..

6- کوروش و تامین هزینه های دربار از محل نذورات مردمی
یکی دیگر از اعمالی که پس از تجاوز کورش به بابل و تصرف آن کشور متداول شد، موظف کردن معابد و نیایشگاه‌ها به تأمین مخارج دربار از قبل نذورات مردمی بود. معابد موظف بوده‌اند که مرتباً و بنا به نیاز، بخشی از مایحتاج و هزینه‌های کمرشکن خاندان سلطنتی و تشریفات دربار را که همواره بر دوش مردم سنگینی می‌کرده است، تأمین کنند. در یک سند بازمانده از سال ۵۲۸ پیش از میلاد، معبد اِئانا موظف شده است تا برای یکی از مهمانی‌های شاهانه در اسرع وقت ۲۰۰ بره شیرخوار و ۸۰ گاو چاق فراهم کند و تحویل رئیس تشریفات بدهد. چنین درخواست‌هایی معمولاً با کمبود منابع مالی معبد مواجه می‌شده و آنان ناچار بوده‌اند تا برای تأمین آن به راه‌های دیگری همچون وام گرفتن از رباخواران زیر نظر حکومت یا اجحاف به مردم روی بیاورند. علاوه بر این، معابد موظف بودند در هر زمان که دربار تقاضا کند، برده و کارگر و نیروی انسانی لازم را به خدمت گسیل کنند و حتی گله‌های احشام سلطنتی را به خرج خود پرورش دهند و نگهداری کنند.
برای آگاهی بیشتر از جمله بنگرید به: بریان، پی‌یر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، ۱۳۷۷، جلد اول، صفحه ۱۹۲ تا ۱۹۳،..
سيرى در سوابق دودمان هخامنشى، پادشاهى كوروش كبير و پاسارگاد پايتخت او
نوشته شده توسط: lachin

دوستان....هماتنطور که می دانیم موج باستان گرایی در ایران با تلاش بیگانگان در حال پیشرفت و حرکت به جلو است و در این میان بزرگ نشان دادن کوروش هخامنشی یکی از حربه های این جریان می باشد. و متاسفانه به دلیل عدم پرداختن دقیق و علمی به این موضوع در میان جوانان، تقریباً اکثریت مردم ایران کوروش را به عنوان یک پیامبر الهی و اسطوره عشق و عدالت و آزادی و حقوق بشر و نماد ایران میپندارند به نحوی که کوچکترین نقد به رفتار کوروش برابر با وطن فروشی قلمداد می شود.
همانطور که قبلاً در مطلبی به بیان ترجمه ی منشور کوروش و بت پرستی کوروش هخامنشی کردیم اینک قصد داریم قسمتی بسیار کوچک از جنایات و وحشی گری های این شاه هخامنشی را بازگو کنیم.البته واضح است کوروش نیز مانند اکثر شاهان تاریخ از عنصر تزویر بهره می برده و در کنار خشونت های بی حد و حصرش گاهی لطوفت ها و بخشش

بخشش های بینظیری از خود نشان می داده است که باعث جلب توجه مردم آن روز شده بود و حتی آوازه ی برخی از کارهای او به دیگر کشور ها هم رفته بود،چنانکه اکبر مغول پادشاه هند ضمن کشت و کشتارهای خود در خلال جنگ های گسترش طلبانه اش با اسیران جنگی به مهربانی رفتار می کرد و عدالت میان ادیان و مذاهب هند را رعایت می کرد(شاید اکنون معنی تزویر را بهتر درک کرده باشید).
۱- مصادره خانه های مردم به نفع سرداران توسط کوروش
گزنفون مورخ یونانی که در کتاب خود، کوروشنامه به تجلیل از شخصیت و اخلاق کوروش هخامنشی پرداخته است(والبته کتاب او به گواهی همه ی استادان تاریخ چندان معتبر نیست)از مصادره خانه‌های مردم توسط کورش به نفع سردارانی که مجاهدت بیشتری کرده بودند، یاد کرده است.و برخی از ایران شناسان غربی نیز به این موضوع اشاره کرده اند.

برای آگاهی بیشتر از جمله بنگرید به: کورت، آملی، هخامنشیان، ترجمه مرتضی ثاقب‌فر، تهران، ۱۳۷۸، صفحه ۱۱۹ تا ۱۲۲؛

بریان، پی‌یر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، ۱۳۷۷، جلد اول، صفحه ۱۹۲ تا ۱۹۵؛

گزنفون، کورش‌نامه، ترجمه رضا مشایخی، چاپ ششم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۶، صفحه ۲۱۶..
۲- نابودی تمدن ماد توسط کوروش
یکی از جنگ‌های کورش که منجر به نابودی تمدنی کهن شد، غلبه او بر مادها و تسخیر شهر هگمتانه (همدان/ اکباتان) بود. غلبه‌ای که با مساعدت اشراف و فئودال‌ها صورت پذیرفت و منجر به غارت همدان و به بردگی کشیدن گروهی از مردم آن شد.
او توانست با به اسارت گرفتن آمیتیس (دختر آخرین پادشاه ماد) و تهدید مبنی بر شکنجه او و فرزندانش، شاه را وادار به تسلیم کند و سپس با کشتن شوهر آمیتیس، او را به همسری خود در آورد. در نهایت نیز شاه نگون‌بخت و شکست خورده در بیابانی دورافتاده رها شد تا از گرسنگی و تشنگی جان بسپارد.
در تاریخ ایران کمبریج به سرپرستی ایلیا گرشویچ آمده است که «گرایش مردم ماد نسبت به کورش خصمانه بود» (ص ۲۴۱). او هگمتانه را غارت کرد و برخی از مادها را به بردگی گرفت» (ص ۲۴۰).
با اینکه مادها دستکم دو بار در زمان داریوش بزرگ کوشیدند تا استقلال خود را از سلطه هخامنشیان باز یابند، اما در هر دوبار با سرکوب خشونت‌بار داریوش مواجه شدند و۳۸۰۰۰ نفر از آنان قتل‌عام گردیدند. .
بنگرید به: گرشویچ، ایلیا، تاریخ ایران دوره ماد- از مجموعه تاریخ کمبریج، ترجمه بهرام شالگونی، تهران، انتشارات جامی، ۱۳۸۷، صفحه ۲۳۸ تا ۲۴۱...
۳- کوروش و قتل عام مردم نینوا
یکی از منابعی که برای وصف سجایای کورش به فراوانی بدان استناد می‌شود، کورش‌نامه (سیروپدی) نوشته گزنفون است. اما در این استنادها معمولاً به بازگویی بخش‌های دلپسند آن اکتفا می‌شود و بقیه متن را نادیده می‌انگارند.

گزنفون آورده است که کورش برای حمله و تسخیر شهر نینوا، روز عید را انتخاب کرد که مردم سرگرم جشن و شادی هستند. او به سپاهیان خود می‌گوید که خانه‌های مردم قابل احتراق است و ما می‌توانیم با پشتیبانی خدا و با مشعل‌های فراوانی که داریم، آنها را به آتش بکشیم تا ساکنان شهر در میان شعله‌های آتش بسوزند.

آنان در حالیکه بانگ جشن و شادی در شهر پیچیده بود، وارد شهر شدند و هر آنکس را که می‌دیدند به ضرب تیغ از پای در می‌آوردند. گزنفون نقل کرده که: «کورش به سواره نظام و سربازان خود فرمان داد هر کس را که در کوچه‌ها یافتند، بکشند».

پس از این پیروزی، اولین اقدام کورش و سپاهیانش این بود که در برابر خدایان به میمنت این پیروزی شکرگزاری کنند و سهمی از غنائم ناشی از غارت شهر را به معابد خدایان اختصاص داد.




نوشته شده توسط: دیرنج مین ائللی

CHAPTER 201
When Cyrus had achieved the conquest of the Babylonians, he
conceived the desire of bringing the Massagetae under his
dominion. Now the Massagetae are said to be a great and warlike
nation, dwelling eastward, toward the rising of the sun, beyond the
river Araxes, and opposite the Issedonians. By many they are
regarded as a Scythian race.
CHAPTER 205
At this time the Massagetae were ruled by a queen, named Tomyris,
who at the death of her husband, the late king, had mounted the
throne. To her Cyrus sent ambassadors, with instructions to court
her on his part, pretending that he wished to take her to wife.
Tomyris, however, aware that it was her kingdom, and not herself,
that he courted, forbade the men to approach. Cyrus, therefore,
finding that he did not advance


that he courted, forbade the men to approach. Cyrus, therefore,advance his designs by this deceit, marched
towards the Araxes, and openly displaying his hostile intentions; set
to work to construct a bridge on which his army might cross the
river, and began building towers upon the boats which were to be
used in the passage
CHAPTER 206
While the Persian leader was occupied in these labours, Tomyris
sent a herald to him, who said, "King of the Medes, cease to press
this enterprise, for thou canst not know if what thou art doing will be
of real advantage to thee. Be content to rule in peace thy own
kingdom, and bear to see us reign over the countries that are ours to
govern. As, however, I know thou wilt not choose to hearken to this
counsel, since there is nothing thou less desirest than peace and
quietness, come now, if thou art so mightily desirous of meeting the
Massagetae in arms, leave thy useless toil of bridge-making; let us
retire three days' march from the river bank, and do thou come
across with thy soldiers; or, if thou likest better to give us battle on
thy side the stream, retire thyself an equal distance." Cyrus, on this
offer, called together the chiefs of the Persians, and laid the matter
before them, requesting them to advise him what he should do. All
the votes were in favour of his letting Tomyris cross the stream, and
giving battle on Persian ground.
CHAPTER 212
When Tomyris heard what had befallen her son and her army, she
sent a herald to Cyrus, who thus addressed the conqueror: "Thou
bloodthirsty Cyrus, pride not thyself on this poor success: it was the
grape-juice - which, when ye drink it, makes you so mad, and as ye
swallow it down brings up to your lips such bold and wicked words -
it was this poison wherewith thou didst ensnare my child, and so
overcamest him, not in fair open fight. Now hearken what I advise,
and be sure I advise thee for thy good. Restore my son to me and get
thee from the land unharmed, triumphant over a third part of the host
of the Massagetae. Refuse, and I swear by the sun, the sovereign
lord of the Massagetae, bloodthirsty as thou art, I will give thee thy
fill of blood."
CHAPTER 214
Tomyris, when she found that Cyrus paid no heed to her advice,
collected all the forces of her kingdom, and gave him battle. Of all
the combats in which the barbarians have engaged among
themselves, I reckon this to have been the fiercest. The following, as
I understand, was the manner of it: First, the two armies stood apart
and shot their arrows at each other; then, when their quivers were
empty, they closed and fought hand-to-hand with lances and
daggers; and thus they continued fighting for a length of time,
neither choosing to give ground. At length the Massagetae prevailed.
The greater part of the army of the Persians was destroyed and
Cyrus himself fell, after reigning nine and twenty years. Search was
made among the slain by order of the queen for the body of Cyrus,
and when it was found she took a skin, and, filling it full of human
blood, she dipped the head of Cyrus in the gore, saying, as she thus
insulted the corse, "I live and have conquered thee i
نوشته شده توسط: دیرنج مین ائللی

مشکل آقای نگارنده استناد به منابع بشدت آلوده فارسیست. ایشان اگر از ترجمه انگلیسی , فرانسه و یا هر زبان اروپائی دیگری کتاب " تاریخ" هرودوت استفاده میکردند و برداشت ایدئولوژیک را کنار می نهادند کارشان تنها ارزش تبلیغاتی راستگرایانه نمی داشت. هرودت می گوید کورش در کرانه های ارس ( بین رودهای کر و ارس) توسط ماساژتهای ساکن منطقه, پس ا ز دفع هچوم هخامنشایان کشته شد. تومریز (تبریز) ملکه ماساژتها به او اخطار کرده بود که حمله نکند وگرنه در خونهائی که ریخته غرق خواهد شد. ملکه ماساژتها او را حتی نصیحت کرد که به سرزمینهائی که فتح کرده قانع باشد. ماساژتها سر جسد کوروش را پریدند و در مشک پر از خون با پیغام " شاهتان در خونهائی که ریخت غرق شد"تحویل هخامنشیان شکست خورده گردید. متن انگیسی از کتاب تاریخ هرودوت عینا در کامنت دیگری کپی پیست خواهد شد.

خیلی از دیگر نقل قولهای نویسنده از هرودوت در کتابهایش نیست و افزوده های مترجمین فارسی زبان است که فارس زبانان از جمله آقای نگارنده این نوشتار تکرار می کنند.
نوشتار حذف شده ی محمدرضا لوایی
نوشته شده توسط: کاوه جویا

محمدرضا لوایی، بار دیگر در نوشتار ننگینی، که امروز ساعاتی روی تارنمای ایران گلوبال بود، شخصیت ناهنجار خود را به نمایش گذاشت و کوشید لکه ی آلوده ی دیگری بر پیشانی ایران گلوبال بچسباند. در این ننگ، آقای کیانوش توکلی نیز شریک است، که با واگذاری امکان انتشار مستقیم، به این شخص امکان آلوده سازی این رسانه را داده است و همچنان از این آلوده سازی خود دفاع می کند. برای چندمین بار از آقای توکلی می خواهم که به این ننگین سازی محیط اندیشه پایان دهد و امتیازی را که به این منبع تعفن رسانه ای داده است، از او پس بگیرد.

نوشته شده توسط: lachin

https://www.youtube.com/watch?v=jaZ8yu5zkHM
دوستان.....کتاب خانه "رئیس جمهور رونالد ریگان " در شهر Simi Valley در نزدیکی های شهر لوس آنجلس نمایشگاه (( چنگیز خان )) و میراث او به دنیای غرب و بشرّیت را تا ماه آوگوست به نمایش گذاشته است. دوستانی که علاقه به فرهنگ مغول ها دارند و علاقه دارند که با موسیقی مغول ها از نزدیک آشنا بشوند, میتوانند از این کتابخانه استفاده بکنند. برای اشنای بیشتر با این برنامه , لطفآ به لینک بالائی رجوع کنید...

نوشته شده توسط: lachin

آقا و یا خانم رازیانه....لطفآ به قوانین ایران گلوبال در مورد افزودن نظر احترام گذاشته و کاربران را با همان اسمی که انتخاب کرده اند خطاب بکنید...

اقتصاد مال خره؟
نوشته شده توسط: Anonymous

دانشمند لاشین،
این نخستین بار است که شما به این موضوع که اقتصاد مال خره است اشاره کرده اید و هیچ ایرانی خواب آلودی هنوز تا کنون این موضوع را کنکاش نکرده. دستان درد نکند . من در این چهل سال گذشته هنوز از کسی نشنیده و نخوانده بودم که به این ژرفیت مقوله اقتصاد مال خرست را بازخوانی و شکافانی کند که شما انجام داده اید. خدا سایه شما داشمندان را از سر هیچ ایرانی کوتاه نکند. شما نجاتدهنده ایران و زبان فارسی باز با این ایده برگی از افتخار را برای ایرانیان به ارمقان آوردید.

نوشته شده توسط: سازاخ

آقای فرخنده خوی، استنباط من از نوشته شما این است
مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، پابرجا باد رژیم
کلمات شما به عینه
تکرار کلمات سران رژیم
پس از بیرون رفتِ غیرقانونی ترامپ از برجام،آغاز تحریم ها،
تکرار شعارهای نماز جمعه
رژیم بچه کُشِ "اسراییل"
آیا همانند زاهدی بخاطر حفظ شرف ملی از ماندگاری رژیم باید حمایت کرد؟
آیا مقوله انتزاعی شرف ملی در دنیای ایندویدالیستی می تواند جای یک وعده غذا را به کارتون خوابها و گورخوابها بدهد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

"و عرصه را بر مردم ستم کشیده ایران تنگ تر خواهد نمود"
از من به تو نصیحت مردم و منافع مردم را بهانه نکن.این مردم با همه چیز راه اومدن با ارزانی با گرانی با فرصت طلبی
با اعدام با بی تفاوتی نسبت به زندان رفتن دگر اندیشان که بخاطر همین مردم مورد مثال همیشگی شما
خودشان را به آب و آتش زدند.این مردم با رشوه به کارمندان حکومتی که کارشان زودتر راه بیفته راه اومدن با همه جور مافیایی راه اومدن چون کارمند آن مافیا هستن . سوار ماشین های لوکس در حالی که می دانستن وارد کننده آن کدام تیم است .از گلوی خودشان زدن تا بچه هایشان را در مدارس خصوصی ثبت نام تا پزش رابه بقیه بدهند درصورتی که می دانستن سهامدارانش چه کسانی هستن
اگر درست دیدی اما نفهمیدی مثل همیشه،این حلقه را در نظام هم تنگ کردیم وزارت آموزش عالی را تحریم و رفتن به دانشگاه و مدارس را قدغن چون چن وقت این حکومت کور و کررا به رسمیت نمی شناسیم

درصورت تجاوز نظامی به ایران نظام دیکتاتوری مسئول است یامتجاوزان؟
نوشته شده توسط: lachin

آقای اکبر گنجی ... نوشته بودید که " ایران نیازمند یک برنامه اقتصادی واحد مورد اجماع نخبگان اقتصادی و سیاسی است." حکومت اسلامی که شما هم یکی از طرفداران بنیان گذارشان بودید و هستید دو نخبه اقتصادی را به جهانیان عرضه داد و فکر میکنم که ایشان لایق جایزه نوبل در رشته اقتصاد باشند. نخبه اول آقای بنی صدر است که میتواند دنیا را با یک (( اقتصاد توحیدی)) به بهشت تبدیل بکند. ونخبه دوم که دانش اقتصادیش با دانش فیزیک نجومی آلبرت انیشتن میتواند همردیف باشد همان رهبر معظم شما یعنی آیت الله خمینی است که در یک مصاحبه به جهانیان اعلام کرد که (( اقتصاد مال خر است ))...

آیا تحریم چند جفت کفش ورزشی به سرنگونی رژیم کمک می کند؟!
نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر من همان چند جفت کفش هم کمک به سرنگونی میکند.
شد نقل غضنفر که رفت خالکوبی کنه و هوس شکل شیر کرد و تا آخر داستان که همه میدانند.
نمیشود شب تا صبح مرگ بر آمریکا بگیم و آدم هم حسابمان بکنند.
تمام کمبود ها و اشکالاتی که در کشور وجود دارد نتیجه ی مستقیم رای دادن به رژیم اسلامی است از سال 58 تا کنون.
بجای انتقاد از عمل دیگران باید کسانیکه در قدرت گرفتن رژیم با رای هایشان کمک کرده اند پاسخگو باشند.
40 سال است زبانمان مودرآورد که بابا توقع نداریم مردانه جلو این رژیم جهل بایستید ولی این را توقع داریم که اینقدر زبون نباشید که در بازیهای حقارت بارش مشارکت کنید. توقع زیادیست؟
ایندفعه برید و به حسن لولاساز رای بدید.
هر ملتی لایق همان حکومتیست که حاکمشان است.

نوشته شده توسط: سازاخ

آقای اکبر گنجی سعی می کنند همانند سالهای ۶۰ تا ۶۷ جریان توابسازی را ادمه داده و رژیم را به توبه کردن تشویق کنند، البته با فراموش کردن (توبه گرگ مرگ است) و از طرف دیگر وحشت از حمله آمریکا و اسرائیل را دارند، به فرض اگر آنها حمله هم بکنند، به مراکز نظامی حمله می کنند، این چه مشکلی برای مردم عادی تولید می کند؟ به فرض محال اگر سربازان آمریکائی بجای بسیجی ها در خیابانها حضور داشته باشند، حداقلش اینست که خانمها دیگه لازم نیست با آزادی یواشکی روسریشان را سر چوب بزنند، و یا مردم بخاطر خوردن روزه و نوشیدن الکل شلاق بخورند، و از برگزاری مراسم عروسی و جشن و کنسرت بترسند، آقای گنجی چرا شما بجای پاسدارها می ترسید؟

آتش خواهد گرفت بنزين!
نوشته شده توسط: Anonymous

یا ناسپاس هستید و یا گوهر ناشناس و یا هر دو آقای کیانوش توکلی!
قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری
همین!

نوشته شده توسط: Anonymous

از جمله تهدید کارمندان نهادهای حکومتی
!
شما هنوزهم به کارمندان نهادهای حکومتی امید داری ؟
خدا شفاتون بده

تدبیر دبیران عروج عریبان
نوشته شده توسط: Anonymous

این سومین بار درعرض چند روزمی فرستم اینبار من سانسورکردم شما زحمت نکشید
جناب تاج الدینی
اگر دبیران شما کاره ای بودند ازاین نمد برای خود کلاه می بافتند
دبیران شما درحال ایجادمحدودیت به دیگر زبانها هستند
اگر حاکمان تورک واعراب آزاد اندیش نبودند مثل برزگان فارس به دیگر زبان ایجادمحدودیت می کردند
امروز شما چنین ادعای نداشتید.
حاکمیت فارس شوونیست نتیجه اختلاف " تورک واعراب " تورک و مغول می باشد نه اراده دبیران
دبیران شما ابزاری بیش درحاکمیت بخصوص درمغولان نبودند اگر مغولان نیز به دیگر زبان مثل آقای کدکنی توهین کی کردند شما دیگر سعدی وحافظ را نداشتید.
وقتی گفته می شود حاکمیت فارس نتیجه نفاق می باشد امروزه ببیند اردشیر زاهدی ودکتر زیبا کلام دریک سنگر به رهبرملا هستند اینها دبیران نفاق هستند
فارسی که ازدوره هخامنشی ، اشکانیان و ساسانیان یعنی از 1300سال گذشته هیچی از خود ندارد

ویا با تخفیف گفت فقط تعداد سنگ نیمه تراش آن هم متعلق 50سال پیش درتخت جمشید دارد نه کتابی ونه نوشته ای از آنها بجا مانده است .
ولی ازحدود 500سال قبل از میلاد از روم ویونان نویسندگان به نام چون هرودت ، گزنفون و... داریم
دبیران شما مرکز حکومت شان تیسفون درعراق بوده وشاید به عربی می نوشتند چون دبیران شما حتی درایام حاکمیت اعراب هم یک نوشته ای ازخودبه جا نگذاشتند
به صراحت می شود گفت ظهور اسلام باعث بروز اختلاف تورک واعراب گردید چنانچه درتاریخ می بینیم وقتی اعراب به ایران حمله کردند بطور مشخص این تورکها بودند درمقابل آنها ایستادگی کردند ودرنهایت جای اعراب را درایران گرفتند
ازآن وقتی که اسلام دین تورکها شده بر سر رهبریت آن بین تورکها اختلاف افتاده است
شاخه سنی اسلام به رهبری عثمانیها بود وازاروپا تا آفریکارا داشت وشاخه شیعه اسلام به رهبری صفویان درآسیا حاکمیت داشت دراین بین جنگ های نیز رخ داده است مانند حمله عثمانی ها به تبریز وحمله صفویان به چالداران
متاسفانه این رقابت امروزه نیز به شکل شیعه وسنی منتها به رهبری تورک واعراب وفارس ادامه دارد.
امروزه حاصل نفاق برای شما دبیرانی می باشد وبسیار متاسف هستیم که دراین 100سال گذشته حاکمیت دبیران فارس درایران وخاورمیانه جز ویرانی حاصل دیگرنداشته است.
ایران و ایرانیت..
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام نابغه جهان! رازیش بئی!
ایشان انگار حالش خیلی چاقه ! داره تیکه میندازه.شیطون بلا! تازه گیها خیلی شوخ و شنگ بنظر میاد! براستی انسان در عجب است گویا کسی نیست بهش بگه مست و ملنگی بسه جانم! هواست باشه یهو به کج راهه نری دادش! بچه ها میگفتند؛ ذوقش خیلی گل کرده، بقول مشدعلی استعداد بی نظیرش ترمز بریده میره تا کرب و بلا! اونجا رو هم اصلاح و آباد کنه. یکی میگفت خیلی ناراحته وقتی به لوائی دانشمند خطاب میشه. گویا (رازیش بئی) خود نیز هوس دانشمند شدن کرده اس. شیطون بلا اگه به لوائی این کلمه خطاب میشه به اندازه وزنتان مقاله های کالبد شکافانه نوشته. با تیز بینی و برائی کلامش پانفارسیسم را کالبد شکافی نموده بساط پان ایرانیستهای خجالتی را درهم ریخته! گوئی به لانه مورچگان آب بگیرند، مثل مور از انظار پنهان شده اند! کسی که به گرد پای جناب لوائی نیز نمی رسد، جطور انتظار دارد

بهش دانشمند خطاب بشه اینکه نمیشه مشدی! لوائی مثل بعضی ها تو خارج گردن چاق نمیکنه! در ثانی افندی رازیش! شما که به این چیزها نیاز نداری! عطر آنست ببوید! نه عطار بپوید! فضل بیکران و کمالات معنوی شما الحمد الله بر عالم و آدم هویداست، چه نیازی به معرفی نبوغ تان است؟ بقول معروف نکنه با مسترهای خوش آب و رنگ فرنگ نشین نگه داریها زیاد دمخور و دمساز شده ای! نکنه برای اصلاح آخوندهای شاه الهی به زیارت عتبات حضرت خامیش صلوات الله علیه هوس کرده ای! افندی مکن همچین ! آرتیم بئی میگفت؛ بخدا صمد آقا ناراحت میشه! مواظب باش شوخ و شنگی کار دستت نده! خدای نکرده اینطور نشه که طوری بشه که آخوند "لاریجانی" جیگرت را با هفتاد و پنج ضربه شلاق اسلامی مقرون صرفه نماید! شاشقین دلخور بود؛ میگفت شیطون با آن نبوغ خارق العاده اش با آن الفاظ مغللذین اش خوانندگان را حیران خود کرده با اطوار فاضلانه، عشوه های عالمانه میریزه ! برادر این چیزها برای فشار خون قرین سعادت نیست!
بقول شاعر :
(قدرینی اوندا کی وار بیل اخوی/ دای اؤلن نن سونرا جیرما یخوی )
" قدر خویش برادر بدان بوقت حیات/ مدر جامه از تن به روز ممات"
در مفهوم و معنای فوق یعنی اینکه ای نابغه زمان ! ای تسخیر گر دانش جهان، قدری انصاف فرما! اینهمه دل داده، قلوه مگیر! خدا را خوش نیاید! اقلا عکس یادگاری از چهره نورانیت را ارائه فرما تا در صفحه ایران گلوبال چشم خوانندگان از تلالو و تشعشع انوارعالمانه ات مرهون سخاوت شود. تا انشالله ایران و ایرانیت! و حساب پس انداز تمامیت ارزی برادران پاک آریائی زاگرس نشینان اهورائی دوهزار و پانصد ساله کوروش کبیری، صلوات الله علیه و صلم ، در سایه منویات بی نظیر تان، غرق شور و شادی شوند. تا بلکه نام پر افتخارتان در جریده عالم مقبول حق آید. در پایان با آرزوی زیارت امامزاده حضرت کوروش کبیرعجل الله تعالی فرجه و شریف! و نیل به زیارت چاه مبارک جمکران برای آن بزرگوار، خداوند جلیل به همت امداد های غیبی ارواح نافدا، وجود مستطابشان را در کنف حمایت اصلاح طلبان سوسیالیسم واقعا موجود، و پانفارسهای شاه اللهی لس آنجلیسی از کنز کنازان، و خنس خناسان، مخصوصا از گزند (پانتورکها) و زوزه های هولناک (بوز قوردهای) قورد میدانی تبریز، مصون و محفوض نماید. آمین یا ربی! ( آمین دئیه ن دیل لال اولماسین!) "لال مباد زبان آمین گو!"


نگاهی به “همپیمانی ملی جمهوریخواهانه برای برچیدن حکومت اسلامی و استقرار جمهوری ایران”
نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

جناب متولی گرامی؛
سپاس از مهر شما. تندرستی، شادی و بهروزی تان مانا باد.
با احترام
اقبال

شاخص صلح جهانی؛ تصویری تاریک با کورسوهایی اندک, تنزل اروپای غربی
نوشته شده توسط: Anonymous

"" اشتباهات مهلک تهلیلگر ما در مقاله ( بازگشت بازها ، صف آرایی جنگ طلبان, بیژن نیابتی) چه زود برملا شد "" در حالیکه تهلیلگر ما قادر به " برجسته کردن حتی یک اندیشه " نشده بود، و مقاله ایشون بیشتر به درد سایت توده یها می‌‌خورد، به برجسته کردن نکاتی‌ خواهم پرداخت، برخلاف تاکید تهلیلگر ما در مقاله آبکی " بازگشت باز‌ها "، اروپا دیگر آن قدر قدرت نیست، چهار فاکتور ۱- چین ۲- روسیه، ۳- ترکیه با نفوز در بالکان ۴- برگزیت نه تنها اورپای پیر را بیشتر از پیش آسیب پذیر کرده است بلکه هم اکنون تیم ترامپ، با همکاری ناتو، در حال استقرا تجهیزات سنگین، در شرق و مرکز اورپاست که به شدت " ضد روسیه " تشریف دارند. توجه " ژئوپلتیک شرق و مرکز اورپا، مانع نزدیکی‌ اوروپای غربی به روسیه خواهد شد. همچنانکه همسایگان شرقی‌ و جنوب شرقی‌ چین، مانع قدرت گیری چین در آبهای شرقی‌ چین و جنوب شرقی‌ خواهند شد. تحلیلگر ما توان و ذ

و ذهنیت برجسته کردن این پدیدهٔ ژئوپلتیکی را نداشت >> هر فقط حضور روسیه در دریای سیاه و مدیترانه، به سطح بالای دوران جنگ سرد برسد، اوروپا وارد " بی‌ ثباتی ژئوپوتیکی می‌‌شود ". فرصتی شد بیشتر در مورد مقاله آبکی " بازگشت باز و .. " خواهم نوشت.