Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

واشنگتن و تل آویو در آستانۀ جنگ علیه ایران, بیل فن اوکن
نوشته شده توسط: Anonymous

"" فکر می‌کنید ناتانیاهو هنگام لغو برجام توسط ترامپ در کجا خواهد بود؟ "" ایشون در قبرس خواهند بود تا پیرامون خط لوله گاز از میادین نفت / گاز تامار و دیگر میادین با طرف قبرسی و سایر طرفین گفتگو کنند، و بعد از قبرس، راهی‌ مسکو خواهند شد. برای همراهی یا نرمش ترکیه پیرامون سیاست اتخازی در قبال ایران، پیشنهاد "" عبور خط لوله از خاک ترکیه "" داده شده، هر ابلهی که جامعه شناسی‌ نخانده میداند که "" ترکیه با صرفه‌ترین مسیر انتقال نفت / گاز "" تمام منطقه به سوی اوروپاست، ببینید روزنامه قبرسی چه نظریی دارد >>
https://cyprus-mail.com/2018/05/08/let-the-natural-gas-pipeline-pass-th…

حتی سقوط سرکیسیان در ارمنستان، با هدف نزدیکی‌ ارمنستان به "" آزربایجان، ترکیه و آسیای مرکزی "" صورت گرفت. آیا میدانید خدایان "" ژئوپلتیک و لجستیک "" در منطقه شما، کدام کشور‌ها هستند؟

واشنگتن و تل آویو در آستانۀ جنگ علیه ایران
نوشته شده توسط: Anonymous

"" ابعاد حذف ایران بر ژئوپلتیک منطقه "" صنایع ماشین سازی، آب / برق، تولید قطعات صنعتی، ریسندگی، کشاورزی ،حمل و نقل، برای دهه ها منبع ایجاد شغل برای میلیون‌ها انسان در جوامع غربی بود، اینک ظرفیت تولیدی کشور‌های " ترکیه، چین، ویتنام، هند " به عنوان رقیبی برای آمریکا و اتحادیه اورپا وارد میدان شده ا‌ند. "" برای تداوم اشتغال "" کشور‌ها ئی مانند آمریکا، صنایع "" ذغال سنگ "" و "" صادرات نفت و گاز "" را دوباره وارد سیکل اشتغال زایی خواهند کرد. به برکت " انقلاب تکنیک فرکینگ " آمریکا روسیه / عربستان را در صادرات نفت / گاز، جلو خواهد زد. حذف ایران از بازار نفت و گاز دنیا، هدف تیم ترامپ است. فکر کنم در ۱۹ جون امسال، خط لوله گاز آزربایجان " تاناپ " تکمیل خواهد شد. پ ک ک خطوط لوله نفت / گاز عراق را تخریب کرد و خواهد کرد، کشور‌های غنی نفت / گاز نیز، ایران را از بازار نفت / گاز دنیا، حذف خواهند کرد، کشو

کشور ایران، بدون روحیه "" بالای کار آفرینی تورکان آزربایجان جنوبی "" و سایر نکات ایران، هیچ آینده‌ای ندارد و پان فارسیسم و جامعه شناس‌های ساده لوح تحصیل کرده خارج نیز، تورکان را در ایران زیر حمله گرفته ا‌ند. برای اولین بار در تاریخ دنیا، جامعه شناس ها، به "" جوامع صاحب نیروی کار افرینی که منشا جامعه و جوامع انسانی‌ هستند "" الام جنگ داده ا‌ند، و برای اولین بار، جامعه شناس ها، در ردیف "" آنار شیست‌ها و اخلال گران "" بر ضد جامعه، وارد میدان شده ا‌ند.
در دویستمین سالگرد تولد کارل مارکس: دیدگاه مارکس درباره سرشت انسان , احد قربانی دهناری
نوشته شده توسط: Anonymous

"" چگونه کاپیتالیسم میتواند به استثمار کارگر توسط کمونیست‌ها پایان دهد؟ "" این استراتژی باید به شکل مرحله‌ای ابتدا از "" صادرات قطعات ساخت مکزیک به آمریکا "" شروع شود، طبق این استراتژی، باید آمریکا دولت مکزیک را زیر فشار قرار دهد تا "" حقوق کارگران بخش تولیدی قطعات ماشین صادراتی به آمریکا "" حداقل به "" ۱۶ دلار آمریکا "" ارتقأ یابد. اگر دولت مکزیک اقدامات لازم را انجام ندهد، باید نصف مراکز تولیدی قطعات ماشین از مکزیک، به آمریکا منتقل شوند. اگر دولت مکزیک با این الزامات همراهی نکند باید تمام قطعات ماشین صادراتی مکزیک به آمریکا، بیدرنگ متوقف شوند. این سیاست به تدریج، به تمام کشور‌های کمونیستی که "" معجزه‌ای رخ داده و توان تولید "" دارند اعمال شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر جناب جوادی
همیشه از مقالات حضرتعالی استفاده کرده و میکنم.
جناب جوادی متاسفانه بحث و نقد با جماعتی که دوست ندارند چیزی بغیر سلیقه شان بشنوند و از قضا سواد و مطالعه کافی هم ندارند کاملا بیهوده است. خیلی از دلسوزان و ملی گرایان واقعی حتی حوصله جواب دادن به جماعت رو هم ندارند چون بی فایده هست، مشکل اساسی این جماعت یک‌ نوع سندرم و اجتماعی روانی است که بیشتر باید روانکاوان اجتماعی در این مورد نظر بدهند. حتی جناب دکتر سید جواد طباطبایی بیشتر از یک مورد زحمت پاسخوگی و نقد به این جماعت ندادند.
متاسفانه تاثیرات مخرب این جماعت تورکیست و بوزقوردیست باعث تحلیل رفتن و ضعیف شدن نیروی جنبش حقیقی ملی آذربایجان و تفرقه در بین آزادیخواهان و مبارزین واقعی شده است.

اصلاح برجام نه! اصلاح نظر مخالفان برجام!
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ممبینی مگر عربستان سعودی کم در منطقه دخالت میکند. در افعانستان با رواج وهابیگری و پرداخت پول به گروههای مسلح، در سوریه، در یمن. مگر نیستند کشور هائی که به دلخواه پرواز میکنند میروند چند بمب روی سوریه می اندازند بر می گردندف هیچ ارگانی لب به اعتراض نمی گشاید و آنها از فتح الفتوح خود سخن می گویند؟ پس نمیتاون گفت قاعده ای بعنوان عدم دخالت در امور منطقه، یک الزام همگانی ست و اگر نست، بی قانونی ست و در بی قانونی نمیتوان قواعد درست کرد.بعلاوه اگر خارج علائق حربی و ایدئولوژی و غیره سخن گفتیم از یاد نبریم که فرضیه رفتن رژیم به سوریه با حذف داعش و جلوگیری از خطری بوده که بیح گوی او و عراق و ترکیه سبز کردند. هر کشوری باید حواسش باشد در مرز هایش چه مزدورانی را برای حمله به آنها اجیر میکنند. روسیه ستیزی را چنان به کمک رسانه ها در گوش ها فرو کرده اند که روسیه مفصر حمله به افعانستان شناخته شد. آن

ها ولی نالیدند که افعانستان منطقه نفوذ نبرو هائی برای حمله و یا کنترل روسیه شده بود و برای پیشگیری از گسترش آنها تا داخل خاکشان به افعانستان رفتند. امروزه در عالم سیاست هیج کشوری نمیتواند به آنجه اندکی دورتر برای ضربه زدن و داغون کردن او تدارک می بینند بی توجه بوده و چشمهایش را هم بگذارد. هیچکس از رژیم ولایت فقیه راضی نیست اما در عالم سیاست و زبان سیاسی شاید اگر داعش را دور نکرده بود الان داخل خاکش بودند. چون این نیرو، خوب میدانید برای آبادانی خاورمیانه تربیت و مجهز نشده است
در دویستمین سالگرد تولد مارکس
نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از دوسیت بسیار عزیزم جناب احد قربانی که دیدگاه های بیشتر سیاسی مارکس را بررسی و با زبان روان نوشته اند و از سایت ایرانگلوبال هم تشکر می کنم که زمینه انتشار اینگونه مطالب خوب و پر بار را فراهم می آورند. یحیایی

در دویستمین سالگرد تولد کارل مارکس: دیدگاه مارکس درباره سرشت انسان
نوشته شده توسط: lachin

دوستان....... مارکس تنها کسی است که (( بیماری های اجتماعی )) را بهتر از دیگران , درست و دقیق تشخیص میدهد ولی مشکل مارکس و مارکسیسم در اینجاست که نسخه ای که به این بیماری ها میدهد « بی اثر » است وهیچگونه تغیری در حال (( بیمار)) ندارد.. یکی از مشهورترین گفته های مارکس است که گفته بود (( اسم من مارکس هست , ولی من مارکسیست نیستم ))...

نوشته شده توسط: Anonymous

"هیچ کسی از آشنایان حمزه جوابی برای دلایل ناپدید شدن حمزه ندارند. آشنایان او میگویند که رفتار و خلق و خوی حمزه از بدو تولد نا متوازن بود بعضی وقتها بسیار آرام و بعضی وقتها بسیار انفعالی و خشمگین او از بدو تولد اینگونه بوده و شرایط سخت زندگی خانواده این وضع حمزه را وخیم تر کرده بود"

اصولا خوزستانی ها همیشه از این داستان ها دارند و دلشون می خواد اینطور شناخته بشوند ... با وضعیت اقتصادی ناگوار و همیشه اسم ننه هاشون عساکره است
مامورین نیروی انتظامی ما هم چه کسانی هستن یک مشت تن لش ...
علاقه ای به این داستان ها ندارم

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ادامه « هیچ موجود»:
« هیچ» « فضایی ست خالی از انرژی»: دقیق تر: هیچ یعنی: « نبود فضا بعلاوه انرژی» . هیچ نامی ست بر « عدم فضا و انرژی»، هردو.
اینجا دو فضا وجود دارد: اول فضایی که انرژی در درون آن است( فضای محیطی مانند اتاق )، دوم فضایی که خود ذره انژری دارد. و این فضا در واقع بعدی از ذره انرژی ست.

هیچ را می توان « نیست شدن خلاء گوانتم» نیز در نظر گرفت. یعنی اگر در قدم اول جهان را یک خلاء با حداقل انرژی نزدیک به صفر0 فرض کنیم ، و بعد این « خلاء» را نیز، نیست ببینیم، ما با «هیچ» مواجه میشویم. حالا با « موجودیت این هیچ» روبرو هستیم. با « هیچ موجود» سروکار داریم.
اصولا با هستی « هیچ موجود» نباید مشکلی داشته باشیم:


1- هیچ موجود» هستی دارد و از این رو نیز بعد از هیچ به دنبال اش واژه « موجود» را میاوریم..
2- درون هیچ موجود چگونه است؟ چطور می تواند ذره اولیه را تولید کند؟
- «هیچ موجود» را می توان « یک پدیده یا حالت گوانتمی» در نظر گرفت. خاصیت حالت گوانتمی چگونه است؟ ساختار درون «هیچ» چگونه می تواند باشد؟
برای ساختار درون «هیچ» دو شرایط فرض میکنیم:
1- «هیچ» ساختاری « متقارن، منظم و یکنواخت» دارد. و فاقد هرگونه نشانی از هستی ست. در واقع هیچ مطلق است. در این حالت « هیچ» جاودانه می شود. بنابرین میگوییم«هستی» وجود ندارد و نمی تواند به وجود آید. به جای هستی، نیستی داریم. نیستی ابدی، که نازا ست.

2- «هیچ» چون «پدیده و حالت گوانتمی» ست ساختار آن از « نقض تقارن و عدم قطعیت» پیروی می کند یعنی خلاف فرض اول، نمی تواند« ساختاری متقارن، منظم و یکنواخت دائم» داشته باشد و در نقطه و مرحله و شرایطی « تقارن موجود به علت عدم قطعیت نقض می شود» . درون آن جنبش و « ذره و پاد دزه» گوانتمی ، ماده و ضد ماده پدید میایند و سپس با برخورد خود به انرژی تبدیل میشوند.
بر این اساس « هیچ» زایاست. و ذره اولیه را پدید میاورد.

چرا هیچ مطلق نیست؟ چون:
1- هیچ یکحالت گوانتمی ست و «موجودیت» دارد
2- در ساختار خود «نقض تقارن و عدم قطعیت» را داراست، و عدم یکنواخی حادث می شود. و « حرکت خلاق». در واقع « تکانه اولیه» به وجود میاید.
3- بر اساس دو نکته مذکور ذره و پاد ذره را تولید میشوند.
4- با توجه به موارد بالا هیچ یا نیستی آمیخته با هستی ست. و هر دو بخش در عین استقلال، مکمل همدیگر اند و جدایی ناپذیر. از این رو « وجود هیچ» و « وجود چیز» نسبی ست. هیچ، جدا از «وجود» نیست. و بر عکس.
با توجه به اصل عدم قطعیت نمی شود «انرژی یک نقطه از فضا دقیقا صفر باشد»، یعنی عملا در فضای کاملا خالی و فاقد انرژی- هیچ - مقداری نزدیک به صفر انرژی وجود دارد.

این انرژی از کجا آمده ؟ اگر دستگاه و سیستم بسته باشد؟ به خاطر « عدم قارن و عدم قطعیت»، تکانه اولیه رخ میدهد و ادامه می یابد که منجر به تولید ذره و پاد ذره و انژری میشود.

« جهان هستی-نیستی» ، جهان حالت های متغیر است( میدانها). از حالت هستی به نیستی و برعکس تبدیل میشود.
از سوی دیگر حالت ها نیز از حالت های کوچک و کوچک تشکیل می شوند. تا ریزترین آنها. که ابعاد حالت ها را در بر می گیرند. ابعاد به حالتها فرم می دهند. آنها می توانند در حالت های مختلف حذف و خلق شوند. ابعاد بدون محتوای خود وجود ندارند. فضا-زمان از این گروه اند.

«حالت ها»ی گوانتمی عینی و فیزیکی هستند و نمی توان آنها را « خیالی» فرض کرد. هر چند بینهایت بار تغییر و تبدیل شوند و حتی به « هیچ» رسند. هیچ خودش نیز عینی ست. به این معنی که وجود دارد. «جسم و فکر انسان» نیز جزیی از جهان گوانتم است. جهان گوانتم بدون انسان به بازی های خود ادامه میدهد. هرچند وجود انسان در آن تأثیرات متقابل خود را داشته باشد. و دارد. در عرصه ها و حالتهای مختلف قوانین خاص و عام وجود دارند.
سازاخ بزندان رفته و با او به ترکی بازجویی نشده
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب سازاخ،
کافی بود که در کمیته و اوین تقاضا میدادید با شما به زبان ترکی بازجویی کنند. بسیاری از بازجویان و شکنجه گران زبان کامل و خالص ترکی را از شما بهتر میدانستند.
شما سعی کنید از خودزنی و معصوم بازی دست بردارید!

نوشته شده توسط: سازاخ

آقای کاوه جویا عزیز، ما وقتی در زمان شاه و جمهوری اسلامی، چه در اوین و چه در کمیته مشترک زیر شلاق و کابل بازجوئی تمام برگه های بازجوئی و سئوالها و جواب ما بزبان فارسی باید می بود و وقتی هم که دادگاهی شدیم کیفرخواست ما بزبان فارسی خوانده شد، و حکم صادره هم از طرف دادگاه بزبان فارسی صادر گردید، و امروز هم اسناد افشا شده اتمی در اسرائیل هم بزبان فارسی است، من واقعا نمی توانم سر در بیاورم آن پیر مرد و یا کودک ترک آزربایجانی که اصلا فارسی نمی داند، چه تقصیری دارد که تاوان جاه طلبی جناح پانفارسیسم مذهبی را بدوش بکشد؟ از قدیم گفتند کسی که خربزه می خوره پا لرزش هم میشنه، در نوشتجات من ضرب المثل قورباغه و مرداب نمی تواند مورد مناقشه واقع گردد، در ضمن کلماتی مثل سیال و آبکی هم توهین نیست و منظور من ضعیف بودن زبانفارسی است و اصلا نمیشود با تبعید به مغولستان و توهین های چارواداری مقایسه کرد!!!!

ما در وطن خود بخاطر یادگیری زبان فارسی باید کتک می خوردیم، چون نمی توانستم درک کنم که چرا در زبانفارسی چاه کندن (قازماق)، مو کندن(یولماق)، کندن کوه (سوکمک)، پوست درخت کندن(سویماق)، دیوار کندن (اوچورتماق) همه به کندن خلاصه شده ، فارسی مطلقا نمی تواند زبان علمی و ارتباطی واقع شود فارسی می تواند فقط و فقط بعنوان زبان مهاوره ائی خانگی در بین ملت های فارس و تاجیک و افغان استفاده شود ، زبان فارسی مطلقا نمی تواند با زبان ترکی رقابت بکند، اگر بودجه ائی که از سرقت بودجه زبان فرهنگ دیگر ملیتها در ایران برای زبانفارسی به زبان و فرهنگ ترکی اختصاص می یافت، امروز زبان ترکی آزربایجانی می توانست حتی با زبان انگلیسی هم رقابت کند،
اسناد بدست آمده در رابطه با افشا شدن برنامه اتمی ایران بزبان شیرین فارسی بوده, سازاخ
نوشته شده توسط: Anonymous

"" زبان علم آنها و زبان علم ما "" پرژهٔ ساخت ماشین ملی‌، پروژهٔ ساخت هواپیمای ملی‌، فتح آسمان ها، مرکز توریزم، ننو تکنولوژی ( nanotechnology)، در این مراکز به دست مهندسین، تکنیسین ها، طراحان و کارگران ماهر، با تولید میلیون‌ها شغل، با " روحیه بالای کار آفرینی جوامع ترک " پیشتاز تص و پیشرفت هستند. آنان در صورت تحریم، جنگ و قادر نبودن به صادرات نفت / گاز، بقا یا انقرازشان، جلو چشمانشان به رژهٔ می‌‌رود، به پیشرفت و توسعه ما در این فیلم نگاه کنید.
https://www.youtube.com/watch?v=RDRxovcVZLY

تفاوت نقد با پیش داوری و قضاوت نادرست , محمد زمانی
نوشته شده توسط: Anonymous

"" جامعه شناسی‌ ما غیر مسولانه و ساده انگارانه irresponsible and simplistic است "" فوکویاما کسی‌ است با تئوریزیه کردن نظریه "" پایان تاریخ "" به ابطال نظریه خود پیش از مرگ واقف شد، اینک جامعه شناس ما، برای اثبات نظرات خویش، از ایشان نقل قول می‌کند. هیچ اندیشمندی، حتی به بقا نظریه " فوکویاما " در دمکراسی‌های غربی نیز، باور ندارد. آیا جامعه شناس ما از خود پیرسیده ا‌ند چرا جامعه شناسی‌ در غرب ، "" شبه علم / pseudoscience "" به حساب می‌‌آید؟ حتی در غرب، جامعه شناسی‌، علم پاسخ به بحران‌های اجتمائی نیست، مسول تبدیل جامعه شناسی‌ به "" دکان حوزه‌ای "" تحصیل کردهگان ساده لوح خارج هستند.

اسناد بدست آمده در رابطه با افشا شدن برنامه اتمی ایران بزبان شیرین فارسی بوده, سازاخ
نوشته شده توسط: Anonymous

"" تنگنای ژئوپلتیکی آنها، گستردگی فرصت‌های ما "" در محافل به اصطلاح " اتاق فکر آنها " تنها راه نجاتشان، حمایت از رقص کوردی در " تبریز ۲۰۱۸ " بود، مافیای سپاه و کشور ایران، درمانده از پیشرفت در آسیای مرکزی، ارمنستان ( با سقوط سرژ کیسیان )، تنها راه بقا را، جلب حمایت پ ک ک برای هر چه بیشتر رونق بخشیدن به تجارت تنها محصول افغانستان، می‌‌بیند. در مقابل، هفتهٔ گذشته، اردوغان، با سفری به ازبکستان، آسیای مرکزی را، وارد مسیر ارتباط آسیای مرکزی از طریق قفقاز، به ترکیه و اورپا کرد. اردوغان با سفری به ترکیه، "" الگوی پیشرفت کرهٔ جنوبی را "" در ترکیه پیش خواهد بورد.

نوشته شده توسط: Anonymous

این نادانها هنوز نمی فهمند که بین مردم ایران و زبان شان و حکومت شان باید فرق گذاشت. همان حرف مرد یکی است. ... یا اینکه حکومت اسلام و آخوند را خودی میدانند و فقط فارسها هستند که همه اینها را به اروپا و امریکا فرستاده اند و نه به استانبول و باکو و اوران باتون. یعنی هم از تربه میخوذنذ و هم از آخور. به مردم و تاریخ و فرهنگ و زبانشان توهین میکنند ولی کاری به آخوند و اسلام و دین و داعش و گرگهای درنده خاکستری و اردعانی ندارند. ... خلاف کرد و عرب و بلوچ، اپوزیسون حاضر نیست یک ثانیه با اینها هم سخن باشد چون کارشان آدرس غلط دادن و خاک به چشم مردم پاشیدن است تا حکومت ترک صفوی شیعه تا ظهور امام زمان ادامه داشته باشد.

اسناد بدست آمده در رابطه با افشا شدن برنامه اتمی ایران بزبان شیرین فارسی بوده
نوشته شده توسط: کاوه جویا

جناب سازاخ گرامی،
1 ـ بر خلاف آنچه که در کامنت خود خطاب به من آورده اید، من هرگز به "ترک" بودن شما، حق شما در حفظ زبان مادری و فرهنگتان و حق تحصیل به زبان مادری تعرضی نکرده ام.
2 ـ هرگز درخواست حذف نوشته های کسی را نکرده ام، بر عکس خواهان بازتاب یافتن همه ی گرایش های سیاسی و عقیدتی در ایران گلوبال بوده ام و هستم.
3 ـ اعتراض من به نوشتار شما، به علت توهین های زشتی بود که به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، با به کار بردن واژه های خوار کننده ای چون "آبکی"، "سیال"، "قورباغه" و "غور غور" نموده و یک مسأله ی سیاسی پیرامون برنامه ی هسته ای رژیم جمهوری اسلامی را به ابزاری برای توهین به زبان و فرهنگ ده ها میلیون انسان تبدیل ساخته اید.
4 ـ در کامنت خود خطاب به من نوشته اید: "ترک آزربایجانی ...چطور می تواند جور جاه طلبی اتمی و تنبیهات اقتصادی و نظامی جامعه فارسی را بدوش بکشد؟"!

شما سیاست های رژیم جمهوری اسلامی را سیاست های "جامعه فارسی" می نامید و از این راه تبهکاری های این رژیم جنایتکار را به "فارس ها" نسبت می دهید. این روش تحلیل شما بر اندیشه ای قوم پرستانه استوار است، که می خواهد بار فساد و جنایت را از دوش رژیم جمهوری اسلامی بردارد و بر دوش "فارس ها" بگذارد. شما می کوشید دعوای مردم ستمدیده ی ایران با رژیم اهریمنی جمهوری اسلامی را به دعوای "ترک و فارس" تبدیل کنید و نفرت قومی را برانگیزید. روشن است که رژیم جمهوری اسلامی از دزدان و جنایتکارانی تشکیل شده است که در میان آنها هم فارس، هم آذربایجانی و هم کسانی از دیگر قوم های ایرانی وجود دارند و به هیچ وجه یک رژیم تک قومی نیست. همچنین در 40 سال گذشته ده ها هزار انسان ستم ستیز فارس، در کنار ایرانیان مبارز غیر فارس، به دست همین رژیم کثیف کشته، شکنجه و زندانی شده اند. اما شما می کوشید که ریشه ی جنایت و فساد را "جامعه فارسی" و "زبان فارسی" معرفی کنید و با این کار از یک سو نقش رژیم جمهوری اسلامی را بپوشانید و از سوی دیگر دشمنی و کینه ی قومی را ترویج نمایید.
در پایان یادآور می شوم که آزادی بیان امتیازی انحصاری نیست، بلکه حقی است همگانی. پس همانگونه که شما دیدگاه خود را بیان می کنید، مخالفان شما نیز حق دارند دیدگاه خویش را بازگو و نظر شما را نقد کنند.
آنچه که من با آقای توکلی در میان گذاشتم، نظر من پیرامون ضوابط واگذاری امکان نشر مستقیم مطالب به شماری خاص بود، که به دید من ضوابط درستی نیستند، از جمله اینکه به دید من نفرت افکنان قوم گرا و نژادگرا نباید در یک رسانه ی دموکراتیک دارای امکان درج مستقیم باشند. زیرا در این صورت دروازه ی توهین به اقوام و دیگر گروه های اجتماعی باز گذاشته می شود و رسانه به ابزار هرز نویسی و خراش انداختن بر کرامت انسانی تبدیل می گردد.
اسناد یافت شده در رابطه با حذف ایران دوستان در گلوبالستان
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کاوه جویا با سلام و ادب دستان را می فشاررررم،
همانطور که جویا هستید فراموش کرده اید که من خود از تخریب کنندگانم اما در تعجبم که چرا شما قصد خودکشی در گلوبالستان را کرده اید؟ مگر از خودکشی های گذشته جویا نشده اید ببم؟جویای عبرت باش! من دیگر سخنی از سکته کولار دمکراسی و پلو پزیسم با شما ندارم و کوشش خواهم داشت تنها با طیب در این باره سخن گویم. طیب گفت که اروپا و بویژه آلمان و فرانسه باید دماگوگی را " نه ببخشید دموکراسی بروش ترکی" را باید از ما ترکها بیاموزند. و اگر طیب آوازه ورود به اروپا را دارد نه برای بدور انداختن لیر و جانشینی آن با اورو است بلکه برای آموزش اروپائیان با دماگوگی " میبخشید که باز بجای دموکراسی اشتباه نوشتم دموگرافی" میباشد. از قضا نشر افکار افرادی مثل من و یا طیب نشانه آنست که کیانوش قصد دارد نشان دهد که ما زاده شده از پدر و مادری ترک تا کجا به دموکراسی پای بندیم .

و از پای بندی به دست بندی پیش رفته ایم. اصلا شما چیزی از حقوق کرد، نه ببخشید از حقوق بشر شنیده اید؟ من امروز سعی ندارم به آقای توکلی القا کنم که شما ضد بشر تشریف دارید و کلا و گلوبالا قصد دارید گلوبال را از دست طیب برون آورده و به گولن پیشکش کنید! بنظر من شما دارید از حساب کاربری خودتان بیشتر از احتیاج حساب میکنید. من نمیگویم که جناب توکلی حساب شما را ببندد اما اگر کد را بست چکار میکنید؟ آیا از تخته شده کد ورود آنهایی که جناب توکلی خود را القا احساس کرده بودند درسی نگرفته اید؟ بابا این را بپا!
نوشته شده توسط: سازاخ

آقای رضا محترم، با احترام، من اگر بزبان مادریم و پدریم و پدر بزرگم تجاوز کنم براحتی می توانم به همه چیز و همه کس تجاوز کنم، بدین خاطر کسانی که هویت خود را انکار می کنند موجوداتی غیر قابل اعتماد و خطرناکی هستند، چون کسی که مادرش را انکار کند ، می تواند تمام نرمهای اجتماعی را هم براحتی زیر پا بگذارد، من ترکم و به ترک بودنم افتخار نمی کنم ولی ترکم چون سو و چورک زبان من است کسی که به خود دروغ بگوید به همه دروغ خواهد گفت، انکار هویت راه چاره نیست چون یکجائی مجبوری به آب بگوئی سو، و به نان گوئی چورک و آیران آشی ! من زبان فارسی را هرگز به میل خود انتخاب نکردم، زبان فارسی بزور کتک معلمین مزدور مواجب بگیر تحمیل شده، چون نه مادرم فارسی می دانست و نه پدرم، و نه خواهرم، این یک تجاوز آشکاری است به حیثیت و مرز خصوصی شخصیت من، تجاوز را با گلوله پاسخ می دهند نه با نوازش، چون تجاوزگر

حد خود را نمی شناسد و ما بعنوان یک آزربایجانی ترک حق نداریم بخاطر ضعف جنسی و یا شخصیتی در را بروی بیگانه بیرحم بگشائیم و دست آنها را برای تجاوز بیشتر باز بکذاریم، ما نباید مدرنیسم را فقط در حیطه عشرتکده ببنیم، بلکه حقوق فردی انسانها که اساس دمکراسی است باید مد نظر بگیریم، باید مدرنیسم را در حد تعقل و تفکر و تکنولوژی ببینیم نه در حد عشرتکده و آزادی سکس!
نوشته شده توسط: سازاخ

آقای کاوه جویا، با ادای احترام به تفکرات و نوع نگرش شما، من در تعجبم که چرا در هر سطر و لغت آن نفرت می بارد؟ آیا قصد تخریب مرا دارید و یا جذب مرا؟ من فقط خواستم بگویم که دو دو تا می شود چهار تا، یعنی آن ترک آزربایجانی که حق تحصیل بزبان مادری خود را ندارد چطور می تواند جور جاه طلبی اتمی و تنبیهات اقتصادی و نظامی جامعه فارسی را بدوش بکشد؟ شما می فرمائید باید بکشد، من آنم که رستم بود پهلوان، من دیگر حرفی در چهار چوب سگولار دمکراسی و پلورالیسم با شما ندارم، شما چرا سعی می کنید که حیثیت سایت ایرانگلوبال را به نوشته بی پروای من گره بزنید؟ اتفاقا نشر افکار افرادی مثل من نمایگر رعایت حقوق بشر و دمکراسی در سایت ایرانگلوبال است، شما ها چرا تا یک مقاله مخالف افکارتان را در ایران گلوبال می بینید، یقه کیانوش را می چسبید و با تمام توان سعی می کنید که به ایشان القا کنید که باید نوشتجات

کفار مرتد باید حذف شود، ای داد و بیداد که به سایت ایران تجاوز شده و دیگر سایت گلوبال باکره نیست، کاوه جان چندین سال است که در کشور های مترقی زندگی می کنید؟ آیا این حق را به من نمی دهید که بعنوان فردی که از پدر و ماد ترک آزربایجانی زاده شدم، حق آنرا دارم که خودم را ترک بنامم و برای حفظ زبان مادریم و فرهنگ ملتم تلاش کنم؟
نقد دکتر دوشوکی در باره آمد نیوز و شبکه بیان
نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

بی نهایت متاسفم برای مسئولین شبکه بیان برای "خفه کردن صدای منتقد"

متاسفانه به دلیل شکایت شبکه رسانه ای بیان، یوتیوب ویدئو بنده را که در آن بخش های از ویدئو سخنان روح الله زم و بیژن فرهودی را نشان داده و نقد کرده بودم حذف کرد و بنده را هم بلوک کرد. این نشان می دهد که قدرت مالی چه کار می تواند بکند.

در ضمن بنده نیز به یوتیوب شکایت کرده ام به دو دلیل:
اول اینکه آقای فرهودی بدون اجازه من پیغام خصوصی بنده را در واتسآپ در تلویزیون نشان داده که یک کار غیر حرفه ای ، غیر اخلاقی و غیر قانونی است
دوم اینکه آقای زم به بنده اتهام دروغین زده که از جای دیگری پر شدند و از جای دیگری تغذیه شدند (می گویند هر کسی که بیماری یرقان دارد تمام دنیا را زرد می بیند).
اما از آنجایی که من مشتری "پروپاقرص" یوتیوب نیستم، تا اکنون به شکایت من توجهی نشده. که خود گویای خیلی چیزها است.

بعد از افشاگری

بعد از افشاگری مستدل و با مدرک و دلیل و برهان من بر علیه عکس جعلی و فتوشاپی شمش "طلای پلاتینوم"، اینها وحشت زده شدند. چون حتی یک بچه کودکستانی هم می فهمد آن عکس جعلی است. زیرا بر طبق نظر صریح کارشناسان متعدد در لندن و بیرمینگهام و ولورهامپتون چیزی بنان شمش یا فلز قیمتی "طلای پلاتینوم" وجود نداشته و ندارد. من چطور می توانستم بدون استفاده و یا نشان دادن آن عکس تقلبی، جعلی بودن آن را برای مخاطبین به نمایش بگزارم؟
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

شناخت « هیچ موجود»
---
ابزار شناخت «هیچ موجود»:
1- فلسفه
2- فیزیک تئوریک
3- فیزیک
---
در مورد « هیچ موجود» اطلاع زیادی نداریم. اما می توان در گام اول از راه فلسفه و فیزیک تئوریک به دانسته های نسبی دست یافت و بعد هم توسط فیزیک مسئله را دنبال نمود.
« هیچ موجود» چه فرقی با فرض« خدا» یا « انرژی» دارد؟
گزاره های:
1- خدا جهان را آفریده است. خدا جاودانه است.
2- انرژی جهان را آفریده است. انرژی جاودانه است.
3- « هیچ موجود» جهان را آفریده است. « هیچ موجود» جاودانه است.
---
این گزاره ها « ظاهراً» یکی هستند ولی با طناً باهم فرق اساسی دارند.
- خدا را نمی توان به آزمایشگاه برد و آزمایش کرد ولی انرژی را می توان. همینطور حالتی از« هیچ موجود» را . خلاء را. « خلاء نسبی» حالتی از « هیچ موجود» است. یا « ذره های گوانتمی» که به اصطلاح« نیست» می شوند، حالتی از « هیچ موجود» را نشان میدهند.

« هیچ موجود» چه تفاوتی با « انرژی» دارد؟
« انرژی»، موجودی ست که در یک حالت فقط « خودش» است. یعنی تنها « انرژی»ست و نه چیزی دیگر. اما « هیچ موجود» دارای دو وجود است: « هستی، و نیستی». به زبان فیزیک گوانتم بگوییم یعنی دارای : « ذره گوانتم + نیست شدن آن».
ذره گوانتم حالتی از « انرژی» ست. «نیست شدن»ِ این « انرژی» «حالتی از تبدیل» یا « تغییر و تحول» است به « چیز دیگر» یا « موجود دیگر» که میتوان آنرا حالتی از« هیچ موجود» به حساب آورد. به عبارت دیگر، ذره ی گوانتم یا انرژی « نیست مطلق» نمی شود، حالت خود را عوض می کند. اما اینکه « به چه چیزی تبدیل می شود» اطلاعی نداریم. از دید من اگر نهایت این « نیست شدن نسبی» را در نظر گیریم ، باید گفت: انرژی یا ذره گوانتم هنگام «نیست شدن نسبی» تبدیل به « خلاء نسبی» می شود. فعلاً امکان آزمایش این مسئله پیش نیامده است. معمولا با گفتن « نیست میشود» مسئله را رها می کنند.

دو دیدگاه:
1- برخی فیزیک دانها مطرح میکنند« ذره اولیه از هیچ تولید شده است» و منظورشان نیز ظاهراً « هیچ مطلق» است. و « نیست شدن ذره ی گوانتم» را که نمونه میاورند ظاهراً « همان نیست یا هیچ شدن مطلق» است. کسانی مانند هاوگینگ و Lawrence Krauss. هاوکینگ گوید: در جهان چیزی هیچ نمی شود ولی قانونی مثل جاذبه وجود دارد که جهان خودش می تواند از «هیچ» به وجود آید.
البته این سخن که «در جهان چیزی هیچ نمی شود» ایده ی « نیست شدن ذره گوانتم» را رد می کند. و متضاد با آن است. یا گفته میشود « ذره گوانتم که نیست می شود» از قانون « بقا انرژی» پی روی نمی کند.

2- دیدگاه دیگر این است که « موجود و هیچ» ، یا « بود چیز ، و نبود چیز» همزیستی دارند و به همدیگر تبدیل می شوند. و « بود و نبود مطلق نیستند، نسبی اند». « نبود چیز» حالتی از « بود آن چیز» است. و خودش « موجود یا هستی ست» . « هیچ موجود» صورتی از « موجود» یا هستی ست. در عین حال صورتی از « هیچ » نیز می باشد. مانند « خلاء». که نسبی ست. هم « هیچ است» و هم « چیز».
نیست شدن ذره گوانتم تبدیل ذره به « عدم نسبی»ست. یا « خلاء نسبی». و یک نوع تغییر کیفت است.

آنچه در این نوشته ها آمده برخورد دیدگاه دوم به دیدگاه اول است.

نقد دکتر دوشوکی در باره آمد نیوز و شبکه بیان
نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

بی نهایت متاسفم برای مسئولین شبکه بیان برای "خفه کردن صدای منتقد"

متاسفانه به دلیل شکایت شبکه رسانه ای بیان، یوتیوب ویدئو بنده را که در آن بخش های از ویدئو سخنان روح الله زم و بیژن فرهودی را نشان داده و نقد کرده بودم حذف کرد و بنده را هم بلوک کرد. این نشان می دهد که قدرت مالی چه کار می تواند بکند.

در ضمن بنده نیز به یوتیوب شکایت کرده ام به دو دلیل:
اول اینکه آقای فرهودی بدون اجازه من پیغام خصوصی بنده را در واتسآپ در تلویزیون نشان داده که یک کار غیر حرفه ای ، غیر اخلاقی و غیر قانونی است
دوم اینکه آقای زم به بنده اتهام دروغین زده که از جای دیگری پر شدند و از جای دیگری تغذیه شدند (می گویند هر کسی که بیماری یرقان دارد تمام دنیا را زرد می بیند).
اما از آنجایی که من مشتری "پروپاقرص" یوتیوب نیستم، تا اکنون به شکایت من توجهی نشده. که خود گویای خیلی چیزها است.

بعد از افشاگری مستدل و

بعد از افشاگری مستدل و با مدرک و دلیل و برهان من بر علیه عکس جعلی و فتوشاپی شمش "طلای پلاتینوم"، اینها وحشت زده شدند. چون حتی یک بچه کودکستانی هم می فهمد آن عکس جعلی است. زیرا بر طبق نظر صریح کارشناسان متعدد در لندن و بیرمینگهام و ولورهامپتون چیزی بنان شمش یا فلز قیمتی "طلای پلاتینوم" وجود نداشته و ندارد. من چطور می توانستم بدون استفاده و یا نشان دادن آن عکس تقلبی، جعلی بودن آن را برای مخاطبین به نمایش بگزارم؟
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

منوچهر محمدي نوشت:واقعیت بستری شدن منصور اسانلو چه می‌باشد ؟

واقعیت بستری شدن منصور اسانلو آن نیست که رسانه‌های مجازی به آن پرداختند! البته بجز یکی‌ دو رسانه که تا اندازه‌ای با احتیاط و صداقت عمل نمودند و تا حدودی هم نیز حرمت حرفه‌ای بودن و اخلاق رسانه‌ای داشتن را بجا آوردند.

از آنجا که دوست گرامی‌‌ام جناب منصور اسانلو پس از چندین روز خوشبختانه از حالت کما خارج شده و چشم باز نموده است لذا مرا بر آن داشته است که حقیقت ماجرا را به سمع دوستان برسانم؛ واقعیت آن است که جناب منصور اسانلو به هنگام طی‌ کردن راه برای مصاحبه با تلویزیون اینترنشنال بود که دچار شوک قلبی شده بود و سپس نیز در بیمارستان سر در آورده بود. از آن زمان تاکنون پلیس منطقه در پی تحقیق ژرف بر آمده است که آیا این شوک قلبی، ناشی‌ از هیجانات وارده از درون او بوده است و یا ناشی‌ از ضربات و یا آثار فیزیکی‌ وك

واقعیت بستری شدن منصور اسانلو چه می‌باشد ؟

واقعیت بستری شدن منصور اسانلو آن نیست که رسانه‌های مجازی به آن پرداختند! البته بجز یکی‌ دو رسانه که تا اندازه‌ای با احتیاط و صداقت عمل نمودند و تا حدودی هم نیز حرمت حرفه‌ای بودن و اخلاق رسانه‌ای داشتن را بجا آوردند.

از آنجا که دوست گرامی‌‌ام جناب منصور اسانلو پس از چندین روز خوشبختانه از حالت کما خارج شده و چشم باز نموده است لذا مرا بر آن داشته است که حقیقت ماجرا را به سمع دوستان برسانم؛ واقعیت آن است که جناب منصور اسانلو به هنگام طی‌ کردن راه برای مصاحبه با تلویزیون اینترنشنال بود که دچار شوک قلبی شده بود و سپس نیز در بیمارستان سر در آورده بود. از آن زمان تاکنون پلیس منطقه در پی تحقیق ژرف بر آمده است که آیا این شوک قلبی، ناشی‌ از هیجانات وارده از درون او بوده است و یا ناشی‌ از ضربات و یا آثار فیزیکی‌ و یا شیمیایی‌ وارده از بیرون بر او .

تأ آنجا که من میدانم، چه دو سال پیش به منزل او در نیو یورک رفته بودم تا با او و همسرش برای جشن نوروزی ( یعنی پرجن پرد) در نیو یورک برای شام به منزل دوستم دکتر اسدی مسول پرجن پرد برویم و چه پس از آن تا حال حاضر که همواره با او و همسر و فرزندان او در ارتباط بودم، لذا ندیدم و نشنیدم که او ماشینی از خودش داشته باشد بلکه او برای جابجایی‌ همواره از قطار درون شهری بهره میبرده است که در جنب منزل او واقع شده است، لذا تصادف او با ماشینش هم واقعی‌ نیست. تنها باید تشکر کرد از آن یکی‌ دو رسانه مجازی که حداقل به درستی، بیماری قلبی او را خبر رسانی نمودند.
نوشته شده توسط: Anonymous

دیروز در زمینه بیگانه بودن زبان فارسی برای ملت های غیر فارس ایران، کامنتی در "صفحه شما" درج کردم . نمیدانم چرا تا حال انتشار نیافته است.

زبان فارسی در آذربایجان یک زبان بیگانه است
نوشته شده توسط: Anonymous

آیا زبان فارسی در نقاط غیر فارس نشین ایران ، زبان بیگانه ای محسوب میشود یا نه؟ بنظر من بدون تردید، زبان فارسی برای بیش از نصف اهالی ایران، زبان بیگانه ای بشمار می آید. از زمان رضا شاه تا کنون ، به مدت نود سال، ملت های غیر فارس ایران از فراگرفتن زبان های بومی خود محروم بوده و مجبور شده اند در مدارس به زبان فارسی که تنها متعلق به ملت فارس ایران است ،درس بخوانند. زبان فارسی در طول این مدت مدید، با زور و قلدری رژیم های شوونیست سلطنتی و اسلامی به ملت های غیر فارس ایران تحمیل شده و آنها را از یاد گرفتن زبان های خود که یک حق مسلم انسانی است، محروم ساخته است. در بین بسیاری از روشنفکران ملت فارس، شوونیسم و برتری طلبی همواره سخت رواج داشته است . از دید این برتری طلبان نژادی و زبانی ، هیچ ترک و کرد و عرب و بلوچی نباید به این پدیده ضد انسانی و شوونیستی که در

کلیه مدارس کشور همه باید به زبان فارسی تحصیل کنند ، اعتراضی داشته باشد . چون زبان رسمی ایران زبان فارسی است و زبانهای دیگر یا تحمیلی هستند یا شعبه ای از زبان فارس می باشند! در حقیقت امر ، زبان تحمیلی برای ملت های غیر فارس ایران همانا زبان فارسی است که به مدت تقریبا یک قرن با زور سرنیزه به ملت های تحت ستم غیر فارس،تحمیل شده است . این را هم باید متذکر شوم که یک کشور چند ملیتی نظیر ایران، نمیتواند زبان رسمی داشته باشد . زبان رسمی هر ملتی ، زبان خود آن ملت میباشد.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

انبساط جهان تا به کجا؟
گفتیم: جهان به سوی قسمتی از«بخش نیستی-خلاء» انبساط می یابد. ظاهراً بین هستی و نیستی « بخش خلاء» موجود است، و انبساط در درون آن صورت میگیرد. اینکه از محیط «کل خلاء» به طرف « نیستی» رد بشود چه پیش خواهدآمد اصولاً سرنوشت اش تبدیل شدن به « هیچ» است. تا بار دیگر « ذره و ذره های اولیه»-در درون «هیچ موجود» به وجود آیند و به جهانهای دیگر مبدل شوند.
روند چنین است که جهان به «هیچ موجود» تبدیل می شود و بعد دوباره از «هیچ موجود» زاده میشود.

قانون تولد ذره اولیه:
اولین قانون و پایه همه قوانین « قانون جنبش» است که نخست در «هیچ موجود» زاده میشود. علت آن هم « موجودیت خود هیچ» است. قانون جنبش نه تنها از قوانین هستی ست بل در « هیچ موجود» هم در مرحله ای وجود دارد. زیرا، هیچ موجود، حالتی از « هستی»ست. علت تولد « ذره اولیه» نیز همین قانون« جنبش یا شدن» در « هیچ موجود» است.

اینکه «قانون جنبش» چه رابطه ای با «نیروی جاذبه» دارد، مسئله ای ست که می تواند در « هیچ موجود هم مطرح» شود. «جنبش ذره» در حالت خاصی از « هیچ موجود» پدید میاید. اما هیچ موجود خودش بدون ذره - قبل از تولد ذره-نیز دارای جنبش است و این امر باعث پدیدآمدن خود ذره جنبنده میشود. هیچ موجود فاقد جنبش نیست. در چنین حالتی نمی توانست ذره را بزاید. در واقع دچار نوعی « شکست تقارن» میشود.

« هست و نیست»، « سکون و جنیش» از هم جدایی ناپذیراند. نمی توان آنها را جدا-جدا بررسی کرد. سخت تودرتوی اند. و در حال « بودن-شدن». و « بود و نبود». انگار همه چیز به « ابعاد» تبدیل می شوند که « هست و نیست» می گردند و همیشه در حال« بود و نبود و شدن»اند.

مسئله ی « جنبش» و «نیروی جاذبه»، در ارتباط با « هیچ موجود»، در فرصت دیگر .

گفته میشود:« مجموع انرژی مثبت و منفی جهان مساوی ضفر 0 است.» یعنی « هیچ». و از این رو نیز جهان از هیچ پدید آمده . اما «هیچ» چطور ذره ی اولیه را پدید آورده؟
در درون هیچ موجود « شکست تقارن» صورت گرفته، ( از دید من در هیچ موجود به علت وجود«جنبش»)، ذره اولیه پدید آمده است.
بدون جنبش، شکست تقارن صورت نمی گرفت و ذره ای هم تولید نمی شد. هیچ مطلق می توانست جاودانه باشد. البته این شکست تقارن( مانند تقارن cp) بعد ها در ذره اولیه نیز بین ماده و ضد ماده انجام گرفته و باعث شده ماده بر ضد ماده -نابرابری مقدار-پیروز شود.
«نقض تقارن» را در ماده، بررسی میکنند. ظاهراً، آن در خلاء و « هیچ موجود» هم به علت « وجود جنبش» باید هستی داشته باشد. چون «خلاء و هیچ موجود» به عنوان «هستی جنبده» مطرح می شوند.
اگر « هیچ » در « تقارن اولیه» خود می ماند، جاودانه بود. نه ذره اولیه ای متولد میشد و نه جهان و جهانهایی. نقض تقارن ( به زبان مذهب اشتباه خداوند) باعث شده جنبش و مسیر زایش پدید آید. و « سکون نسبی و حرکت نسبی» و « هستی-نیستی نسبی» برویند.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ماهیت و مکانیزم « هیچ»
------
«فضا-زمان»، «هیچ»، « چیز»، « جنبش و شدن »، « خلاء»،« هست-نیست»:
----
گفته می شود:
- « هیچ» «ذره اولیه» را تولید کرده است.
این سخن کپی این اندیشه است که:
« خدا» « جهان» را تولید کرده است.
اگر پرسیده شود « ماهیت خدا چیست؟» پاسخ آن است که « نمی دانیم». یا خدا، خداست.
دقیقاً مثل این است که بپرسیم « ماهیت هیچ چیست؟»؛ هیچ، هیچ است. نیستی ست. یعنی « نیست».

اما « چرا و چیستی» مسایل مذکور با این پاسخ ها رفع شدنی نیست.

- « هیچ» از این جهت هیچ است که شناخت ما از آن « ناقص» است.
ما « نمی دانم» را « هیچ» نام گذاری کرده ایم. دقیق این است که بگوییم « هیچ» چیزی ست که ما در مورد « ماهیت آن» آگاهی نداریم، یا آگاهی مان ناقص است و کم می دانیم.

- اینکه « ذرٌه اولیه» و بعدش جهان را«هیچ» تولید کرده است، به این معنی ست که این « جناب هیچ» همه کاره است و « مهمترین چیز». وقتی قبول کنیم « هیچ جهان را تولید کرده»، ضمناً می پذیریم که « هیچ وجود داشته» و خود هیچ « وجود» و موجودی ست. یعنی«چیز» است و « هستی».

- خوب، منطقاً « هیچ یک موجود» است. پس حق داریم بپرسیم«ماهیت موجودی به نام «هیچ» چیست؟ مخصوصاً که«همه کاره» است و « جهان و جهان ها» را خلق می کند. در واقع مهمتر از « انرژی» همین « موجودی به نام«هیچ» است که مادر همه چیز است. و«ذره اولیه و جهانها» را می زاید.

برای اینکه از طلسم«هیچ» خارج بشویم منطقی ست آن را«هیچِ موجود» به نامیم. که حالتی از « وجود» است. این وجود، ذره اولیه را میزاید. سئوال طرح می شود: ماهیت و مکانیزم این « موجود» در پاکت سر بسته ی«هیچ» چیست؟
1- تا اینجا به این اصل رسیدیم که«هیچ یک موجود است»:« هیچِ موجود».
2- « هیچ موجود» زاینده و تولید کننده است.

اصل سوم: پس«هیچِ موجود» دارای قانونی به نام«جنبش و شدن» است. یعنی دارای قانون«حرکت و تغییر» است.«هیچِ موجود»یک چیز جنبشی ست. یا یک پدیده گوانتمی ست.

اما حرکت بدون سکون معنی ندارد. یعنی «هیچ موجود»ما دارای« سکون نسبی-حرکت نسبی»ست. یک تضاد را در خود دارد و درست میکند. نه سکون اش مطلق است و نه حرکت اش. در واقع « سکون نسبی و حرکت نسبی» جدایی ناپذیر « همزیستی» دارند. از سوی دیگر « هیچِ موجود» هست-نیست است. هم « وجود است و هم عدم». هستی-نیستی در حالت تضاد، همزیستی دارند. باز جدایی ناپذیراند.
« هیچِ موجود» یک چیز جنبشی ست.
اگر«هیچِ موجود» دارای سکون مطلق بود ذره اولیه تولید نمی شد. و هیچ مطلق وجود داشت. مثلا همه چیز صفر 0 بود. چون سکون نسبی ست حرکت حادث شده و حالت نسبی یافته است. و « شرایط صفر و یک» به وجود آمده. یعنی « هیچ موجود» خودش « هستی-نیستی»ست. تضاد و همزیستی اینجا نیز دیده میشود.
نتیجه: مکانیزم«هیچ موجود»:
- « هیچ یک موجود است»
- « هیچِ موجود» یک چیز جنبشی ست.
-« هیچ موجود» خودش « هستی-نیستی»ست.
- « هیچ موجود» دارای قوانین « هستی-نیستی» ست. مانند قانون«تغییر و تحول». یا « بودن و شدن».
«زمان - فضا» ابعادی از «وجود» اند. موجودیت نسبی دارند. ابعاد به خودی خود وجود ندارند و تنها با زایش «چیز»در مراحل مختلف به وجود میایند.ابعاد می توانند کم و زیاد شوند. بستگی به ماهیت «چیز» دارد.
«هیچ موجود» دو بخش است : هستی و نیستی. اما از همدیگر جدایی ناپذیراند. و این به معنای آن نیست که بین این دو بخش مرز ی وجود ندارد. مرز هست و یک مرز نسبی ست. ذره ای که « هیچ یا نیست» میشود در واقع به بخش « نیستی» فرو می رود. و دیگر از قوانین هستی پیروی نمی کند. اما در بخش نیستی نیز قوانینی وجود دارد که ما از چگونگی آنها ناآگاهیم. وجود این قوانین به دین علت است که « نیستی» خودش نوعی « هستی»ست. و اصولاً باید قوانینی خاص خود داشته باشد. و طبیعاً هم دارد.

خلاء ،و بخش«نیستی»:
«خلاء مطلق» را - که وجود ندارد- اما در نهایت تصور، وجودش را فرض میکنیم- قسمتی از همان بخش « نیستی» هیچ، می توان در نظر گرفت. علت اینکه «جهان هستی» انبساط می یابد، به خاطر وجود همین بخش«نیستی» ست.جهان به سوی قسمتی از«بخش نیستی-خلاء» انبساط می یابد.
در درون « هیچ موجود» یا « هستی -نیستی» جهانهای بی نهایت می توانند وجود داشته باشند یا به وجود آیند. چون « هیچ موجود» اصولاً قادر به تولید « ذره های بسیار زیادی» ست. از ذره های زیاد یا حتی از یک ذره ممکن است جهانهای زیادی تولید شوند.
---
در واقع منشاء همه چیز « هیچ موجود» است و « قانون جنبش» در مرز بین « هست و نیست» زاده شده و باعث به وجود آمدن « ذره یا ذره های اولیه» می شود.
اسناد بدست آمده در رابطه با افشا شدن برنامه اتمی ایران بزبان شیرین فارسی بوده
نوشته شده توسط: Anonymous

درود-شوربختانه در نوشتاری که فرنام ان :اسناد بدست آمده در رابطه با افشا شدن برنامه اتمی ایران بزبان شیرین فارسی بوده
میباشد
نویسنده با چنان کینه و البته بی پروایی و جسارتی به دبیره پارسی میتازد،که گویی در این رسانه ایران گلوبال هیچگونه واپایشی از سوی فرنشین تارنما یا رسانه بر روش و کردار نوشتاری انجام نمیشود!
جای بسی شگفتیست که یک رسانه زمینه را برای تبار ستیزی و رفتار تبار پرستانه ایی باز گزارده،اما از سویی خود را ازادیخواه و بزرگ اندیش میداند
دوست ارجمندشمایی که بنیان گذاریاگرداننده این تارنمایارسانه هستید
نویسنده ایی بنام سازاخ بدون کوچکترین دانش و اگاهی از دبیره پارسی و تنها از سر کینه به دبیره اییکه تاروپود نوشتاری همین تارنماست میتازد-ایا برداشتتان از ازادی اینست که هرگونه سخنی حتا جسارت به زبان یگانه ملت ایران را ،ازادی میخوانید؟!
پس بایدزمینه برای نوشتارهای برابر هم ازاد باشد

نوشته شده توسط: Anonymous

من فکر میکنم اسم مستعار" سازاخ " همان "لوایی" است. چون بی ...، کوتاه نویسی، قهوه خانه ای، راسیستی و ضد ایرانی نوشتن از نشانه های اوست.

نوشته شده توسط: Anonymous

مغول زادگان تحزیه طلب ترک ،جنبه ضد ایرانی و ضد پارسی شان از داعش بیشتر است. شونیسم قومی باعث شده که اینها به مراتب نادان تر و کینه توز تر ار حزب الله فقاهتی و شاه اللهی های لس آنجلسی باشند. امید است که در آینده ،اپوزیسون دمکرات پیروز بتواند اینها را در ایران در دادگاههای خلقی به سزای اعمالشان برساند. اینگونه اسامی مغولی را حتی نمیشود در آناتولی و اران یافت. دشمنی اینها، نه سیاسی یا طبقاتی یا فرهنگی با فاشیسم مدهبی بلکه با مردم و فرهنک و زبانشان است. به این دلیل ترکیسم گرگی ، اندیشه ای سوپر ارتجاعی است که باید بزودی در زمین و هوا و دریا، بشکل گلوبال افشا و سرکوب گردد.و یا به دشتهای خالی ترکستان و اویغورستان پرتاب گردند. اگر آذری ها اینها را بیابند حتما یک گوشمالی میدهند تا به مجیزگویی رجب اردغان ادامه دهند.

اسناد بدست آمده در رابطه با افشا شدن برنامه اتمی ایران بزبان شیرین فارسی بوده
نوشته شده توسط: کاوه جویا

دیدن چنین نوشتار های بی پایه ای در ایران گلوبال تأسف انگیز است. پیوند دادن خبر افشای اسناد هسته ای ایران با زبان فارسی، آن هم با واژه هایی چون "سیال"، "آبکی" ، "قورباغه"، از کینه ی ژرف و روان متلاطم نویسنده در ضدیت با موجودیت و فرهنگ ایرانی حکایت می کند، که به گونه ای زشت و رسوا کننده به نمایش گذاشته شده است. نه تنها گفتمان این نوشتار بی ربط و منطق است، بلکه سواد نوشتاری نویسنده نیز چنان ابتدایی و انباشته از غلط های نوشتاری و دستوری است، که برای نمونه واژه ی "نا مرئی" را "نامرعی" نگاشته است! درج مستقیم چنین مطالبی در ایران گلوبال، به ویژه در بخش "دیدگاه ها"، نتیجه ی سیاست نادرست آقای کیانوش توکلی در پخش کد تارنما بر پایه ی روابط شخصی و باندی است، بدون اینکه توجه شود که چنین سیاستی چه آسیبی به کیفیت تارنما وارد می آورد و آن را به میدان جنگ نژادی و قومی، با شرکت مشتی بی مایه ی بی منطق

و پرکینه تبدیل می سازد.
ارس امیری
نوشته شده توسط: Anonymous

این حکومت مخصوصا سپاه که همه قدرت و ثروت ایران اشغال شده در دستش هست گروگان گیری مخصوصا از دو ملیتیها جز برنامه طولانیش است که با این روش از کشورها باج خواهی کنه و متاسفانه تا حالا هم موفق بوده است و کشورهای اروپایی هم باشون همکاری کرده اند و بهش باج دادن نمونه آن هم ریس جمهور اوباما بود که با پالت پول فرستاد برای رژیم.و آنها هم پول را برای تروریست ها فرستادن.س

رضا شاه ، موميايى، موريانه!
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب احمدپورمندی
داستان شما ما رابه گذشته دور برد
درتهران زندگی می کنیم وقتی می خواستیم به آزربایحان اردبیل برویم و به روستا خود درلب مرز برسیم .
همسفرمادراین مسیر لوله گازی بود که ازاهواز راهی شده بود وبه شوری می رفت ودرشهر آستارا ازما جدامی شد به آن سوی مرز وارد می شد.
چنانچه شماهم می دانید این لوله گاز درمسیر خود به مردم ایران هیچ خیری نداشت !!
ولی بعداز انقلاب این لوله گاز انشعابی داد مثل یک درخت و تمام شهرهای ایران را به نعمت رساند
حتی به کاخ های شاهنشاهی که با مازت وگازوئیل گرم می شدند
ولی پدران ما مثل شما بسوادنبودند این کارهارا وظیفه دولت می دانند .
چنانچه می بینید امروزه ازبازار باریدند نور به قبر امام خبری نیست.
شاه حتی نمی توانست به کاخ خود گاز به کشدچه برسدبه شهرتهران .
چون این لوله گازو آن پل صاحبی داشتنداولی روسیه دومی آلمان بود.
حناب گناه رضاخان را نشوری

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

منبع در مورد آراتتا ، زبان متن آلمانی:
http://www.zora.uzh.ch/id/eprint/139535/1/Mittermayer_2009_Enmerkara_un…

زبان فارسی درآزربایحان بیگانه است
نوشته شده توسط: Anonymous

جنابAmir sayad
ایکاش نوشته خودرا یک بارهم شده می خواندید وبعد درایران گلوبال قرارمی دادید
در زیر عکس خود نوشتید که درمقابل تبعیض ایستادید!!
آیا سخنان معاون امور اقوام ریاست جمهوری تبعیض نیست بس چیست ؟
شما درمقابل کدام تبعیض می خواهید بایستید؟
مگر جناب لوایی چه گفتند که شما انقدر متعصب و بی منطق شدید.

مثل این می ماند که کسی را ماشین زده وپرکرده دست وپاش شکسته شما به او بگوید چرا افتادید و بلند نمی شوید مترضید و اهوناله می کنید
جناب اگر شما به جای جناب لوایی بودید به غیر ازاین جواب که جناب لوایی دادند چه اعتراضی می کردید؟
...

آقای 10000
نوشته شده توسط: Anonymous

بدین وسیله متن پایین را اصلاح میکنم و*هفت صد سال قبل (از میلاد) به جنوب ایران امروزین آمده*
ونیزبه10000 عرض میشود که پدر رضا خان یعنی عباسقلی تورک وباکویی نبوده ومانند ده هاهزارازایران برای فعله گی به آزربایجان شمالی رفته بوده است.(نظیرپدرزن رضاشاه که ازایلات آیراملوی اورمیه ومدتی ساکن باکوبوده اند)ایشان بانوش آفرین نامی ازتورکهای گورجستان ازدواج میکند که مادررضا شاه میباشد.درموردعباسقلی مطالب مختلفی موجودند.برخی ویراازایل پالانی معرفی میکنند که گویااصلا ازلرستان آمده اند.

نوشته شده توسط: تبریزی

امروز یازدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷ خورشیدی و یکم ماه مه سال ۲۰۱۸ برابر با روز جهانی کارگر است، خجسته باد این روز بر همه کارگران و رنجبرانی که بیل و کلنگ و داس و چکش به دست گرفته و از بام تا شام کار می کنند و جهان انسان ها با کار آنها ساخته می شود، در فرجام تاریخ یک کشور در همه جهان به جای خواهد ماند، کشوری به نام کره زمین و مرزبندی های ناسیونالیستی میان کشورهای گوناگون از میان خواهند رفت و این رسیدن جهانیان به تک میهنی یا انترناسیونالیسم است و مردم آن کشور یکتا از دارائی های آن کشور یکتا مشترک و یکسان بهره برداری خواهند کرد و این رسیدن جهانیان به کمونیسم است! آری، فرجام جهان رسیدن به تک میهنی و کمونیسم جهانی است!

احمد تاج الدینی: نمادهای اهورا مزدای هخامنشی و ساسانی معرف چه هستند
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای احمد تاج الدینی ، پارس های باستان قبایلی مهاجرازجنوب روسیه امروز بوده اند که هفت صد سال قبل به جنوب ایران امروزین آمده ودرسرزمین عیلامیان سکنی گزیده اند.هنوز هم تشابهات لغوی زبان های پارسیان باستان واسلاو ها رامیتوان مشاهده کرد.نظیربغ (خدا) فارسی حاخامنشی و бог درزبانهای اسلاوی.
خدای آسوریان همان مردریشوی بالداراست وآسورنام داشته که پارسیان آنرا آهورنامیده اند،چنانچه پسرعمویان آنان یعنی هندی ها هم سند راهند تلفظ کرده اند.
https://en.wikipedia.org/wiki/Ashur_(god)
وحلقه دردست فرشته مونث نیزسمبل پیروزی یونانیان باستانی است که Nike نام دارد.
https://en.wikipedia.org/wiki/Nike_(mythology)

طبیعی است که اقوام وقبایل در طول تاریخ دادوستد های فرهنگی داشته اند،ولی نبایستی دروغ نوشت وجعل تاریخ کرد ومظاهرمدنی دیگران رابنام خود مصادره نمود.
نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

جناب محسن کردی سلام؛
لازم نمی بینم که با شیوه خاص تان بشما پاسخ دهم، و بنا بر این از آن توهین و کنایه ها می گذرم.

اما شما برایم چنین نوشته اید: اینقدر تحریف شده و از سر کینه و بی منطق نباشد.

دوست گرامی! بیایید لااقل شما بجای متلک گفتن و گفتمان ستیزی، سرراست بمن بگوئید که در نوشته ی کوتاهم دقیقا کجا تحریف کرده، بی منطق بوده و بدتر از همه غلوآمیز نوشته ام؟! اگر دقت کرده بودید بی گمان درمی یافتید که من تنها به بخش کوچکی از خودکامگی و خودرائی رضا خان اشاره کرده، و در بخش بازهم کوچکتری پسرش محمدرضا را مورد انتقاد قرارداده ام . محور عمده ی نقدم هم، دیکتاتوری ست که با ساختن زندان قصر و زندانی کردن بی شمار مخالفان از جمله وزرا، درباری ها و یاران مجلسی و نیروهای مترقی و سوسیال دمکرات و چپ و کمونیست همراه بوده، سپس با ترورها، و همچنین اعدام ها و کشتارهای دستجمعی عشایز بشدت ضدبشری شده است

تبهکاری و جنایت هائی که منابع موثق و مدلل، و حتی در همین ویکی پیدیا به اندازه کافی وجوددارند.

همزمان بگویم که من در مورد ترور و کشتارهای رضاخان نیز به همین چند جمله مستند اکتفاکرده، و با نام های دیرآشنا، چند مثال دورانی را یادآوردی کرده و در پیوند با آن مقطع تاریخی مثال زمانی آورده ام. شما در صورتی می توانستید حق بجانب باشید که لطف کرده و تحریف های مرا افشامی کردید. البته هنوز هم دیرنیست.
باسپاس از پانویس تان
نوشته شده توسط: Anonymous

yaradiciliq 'گرامی شاید هم به شما اثبات شود رضا خان اصلا فارس نبود و پسر یک مهاجر باکویی بود

نوشته شده توسط: کاوه جویا

آقای کیانوش توکلی گرامی، کامنت زیر در اعتراض به سانسور کامنت پیشین این کامنت گذار فرستاده شده است، که برای توجه و رسیدگی شما ارائه می شود:

"یکشنبه, آوریل 29, 2018 - 14:56
Anonymous
مسئول کامنت! مگر آدم ... هستی تو ؟! کامنت را سانسور میکنی!؟ وقتی ما میگوئیم چهره تابناک رفیق دنیز ایشچی از چاه ظلمت استتار بیرون آمد! تا قیافه نورانی اش مردم کارگر را شاد نماید، چرا آن را تیغ میزنی؟! شما خدای نکرده کاره ای شوی، از خامنه ای بهتر میشوی؟! وقتی ما میگوئیم جمهوری اسلامی دارد به آخر خط نزدیک میشود، به فرمایش احمدی نژاد نواده کوروش کبیر به هول امدادهای غیبی مثل خاندان معدوم رضا پالانی و پسر شیرین عقلش محمد رضا! به زباله دادن تاریخ سپرده خواهد شد، اینک برادران کمونیست با نشان دادن چهره نورانیشان در صحنه مبارزه، قلوب امت مسلمان را شاد نمایند، بهت بر میخوره!؟ عجب آدم توخسی هستی تو؟!

«صفحه شما»

نوشته شده توسط: Anonymous

... آدم میفهمد چرا آحوند 3 کلاسه شما و شاهتان را لت و پاره کرد!
غیر از اینکه مدام کمنت های انکار و نفی علیه دیگران در اینجا بگذاری نمیتوان یک جمله عقلگرایانه در نظرات ات پیدا کرد.
این سایت اول باید به شما درس ژورنالیسم بدهد و ترمز دستی تان را بکشد وگرنه بازهم ایران را مثل آخوندها به سراشیب فضاحت روانه خواهید نمود.
انگار مثل 2 پهلوی مرحوم . دچار نارسیسم شده ای !

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

آقای کاوه جویای گرامی،
لطفا نوشته قبلی خودتان را یک بار دیگر بخوانید و با این نوشته‌تان مقایسه کنید.
کامنت قبلی شما مربوط می‌شود به اشکالات فنی کامنت‌ها و کامنت فعلی‌تان به آزادی بیان و سانسور و...
تفاوت این دو از زمین تا آسمان است.
مسلما اگر شما در کامنت قبلی خودتان درباره آزادی بیان و سانسور و... می‌نوشتید، من پاسخی به آن نمی‌دادم ولی از آنجایی که شما درباره اشکالات فنی نوشته بودید، من هم به آن پاسخ دادم زیرا آقای توکلی توضیحی درباره مسائل فنی نمی‌دهد و این کار را همیشه به عهده من می‌گذارد.
تغییرات فنی، به دلیل تصمیمات و سیاست‌های جدید آقای توکلی بوده‌اند و به همین دلیل هم من به آن اشاره کردم تا دلیل این تغییرات مشخص شود.
شما مختارید رابطه دوستی من و آقای توکلی و کمک فنی من به ایشان را هر طور که خواستید تفسیر کنید، آنگونه که هست، رابطه دو دوست و کمک به همدیگر یا رئیس و مرئوس و دستور و...

نوشته شده توسط: محسن کردی

اینقدر این مطلب حقیر و سخیف است که ارزش پاسخگویی ندارد. شاید بهتر باشد دوستان آقای چگایی از سر دلسوزی به ایشان یاد آور شوند که یا مطلبی ننویسند و یا اول یک کلاس روزنامه نگاری یا تفسیر سیاسی و تاریخ معاصر را از سر بگذرانند تا مطلب شان اینقدر تحریف شده و از سر کینه و بی منطق نباشد. این گونه جان دادن و تسلیم که چیزی بجز ناله و نفرین و فحاشی باقی نگذاشته واقعا ترحم برانگیز است.

حکومت غیر قانونی رضا مـیر پنجه معروف به رضا شاه و خانواده, Lachin
نوشته شده توسط: Anonymous

"" این شاه شاهان، بزرگ سرداران، تنها یک نوار صوتی ازش باقی‌ مانده، که ترکی حرف میزنند "" جدا از اینکه این شاه، بزرگترین قاتل "" خرده ملاکان و زمین داران "" به وجود آمده در دوران قاجار بود و با غصب زمین بیشتر از ۷ هزار خرده ملاک، کمر "" کار آفرینان "" را شکست، و امروز کشور به جائی رسیده که ایران بدون نفت، به روز افغانستان خواهد افتاد، شاید این "" نوار صوتی، با جا گذاری کردن در سیستم ماشنیهای تولید ترکیه "" به هخاپرستان ثابت خواهد کرد کشور ایران هیچوقت ارث پدری فارس‌ها نبود.

نوشته شده توسط: کاوه جویا

آقای اژدر بهنام گرامی،
با سپاس از پاسخ شما،
1 ـ نوشته اید: "آقای توکلی از من خواست که این امکان را فراهم آورم و من نیز این کار را کردم و به همین دلیل نیز این توضیح را نوشتم. من، خلاف آنچه که نوشته‌اید، هیچگونه آشفتگی در کامنتها نمی‌بینم. تنها کافی است با سیاست جدید آقای توکلی آشنا شوید و آن را به عنوان قانون و سیاست سایت بپذیریذ و با آن خو بگیرید.".
با این جمله ها، شما تمام نارسایی های موجود در صفحه ی کامنت ها و شیوه ی انتشار آنها را به دستورهای آقای کیانوش توکلی نسبت داده و خود را به عنوان کارمندی که فقط حرف رئیس را اجرا کرده است، غیر مسؤول معرفی کرده اید! در این صورت اصلاً چه نیازی بود که شما به انتقاد من پاسخ دهید؟! من که در کامنت انتقادی خود نامی از شما نبرده بودم. خوب بود می گذاشتید خود "رئیس" که این دستورها را داده است پاسخ دهد.
2 ـ وضعیت آشفته ی صفحه ی کامنت ها، بر خلاف

توصیه ی شما، از راه "آشنا شدن و خو گرفتن با سیاست جدید آقای توکلی" به سامان نمی رسد! تنها از راه رعایت کامل آزادی بیان و رفع هرگونه سانسور عقیدتی، برداشتن تبعیض میان کامنت گذاران، رویارویی با توهین و انتشار منظم و در جای خود کامنت هاست که صفحه ی کامنت ها و سامانه ی انتشار کامنت ها در ایران گلوبال از وضعیت ناشایست کنونی در خواهد آمد و به سامان خواهد رسید.
نوشته شده توسط: تبریزی

من زنده یاد فرزانه صابری را نمی شناختم و چیزی درباره ایشان نمی دانستم اما درباره دو خواهر بزرگوار ایشان خانم بانو صابری و خانم مریخ صابری و سرگذشت دردناک آنها نوشته هائی را خوانده بودم، پس از آن که دانستم خواهر این دو بانوی بزرگوار (خانم فرزانه صابری) پس از رنج های جانکاه و سال ها آوارگی و دوری از میهن از دست رفته است اندوهی ژرف مرا فرا گرفت و دلم به درد آمد از این همه رنجی که این خاندان دچارش شده اند و رنجی دیگر نیز پس از آن همه رنج بر آن رنج ها افزوده شد، من نیز همراه این خاندان بزرگوار دردمند و سوگوار هستم و خشمگین از رژیم دژخیمان و شکنجه گران آخوندی که از سرزمینی به نام ایران دوزخی بی همتا در جهان ساخته است که همه دردها و رنج های این خاندان ارجمند نیز ریشه در ددمنشی های این رژیم اهریمنی دارند! با آرزوی شادکامی و کامیابی و شادروزی و نیکبختی برای بازماندگان زنده یاد فرزانه صابری.

پاسخ هادی خرسندی
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای خرسندی ... ایا شاه پانزده هزار زندانی را در عرض شش ماه کشت؟حتی بیژن جزنی سنگ قبر داشت ایا در زمان شاه به دختران تجاوز میکرد بعد میکشت باید خاطرات دایی یوسف را بخوانید ببینید اونها که اسلحه دستشون گرفتند زیر نظر شوروی چه خیانتی به خود و ایران کردند شما لیاقتتون رژیم داعش ایران با گذرنامه با اعتبار صفر است

نبرد ضد اطلاعاتی نئوکان ها – بخش اول , دنیز ایشچی
نوشته شده توسط: Anonymous

"" پایان توهم the end of illusion "" در نیکاراگوا، مردم در حالی‌ قهرمان چپ / کمونیست ما را " دانیل اورتگا " را با حضور میلیونی به زیر کشیدند، کلمبیا نمیداند با فراریان میلیونی ونزولا، چگونه ثبات کشور را تامین کند، "" کمونیست ها، دولت پلیسی‌ " police state " به جان جامعه انداختند، در چین، افرادی که بالای ۱۶ سال هستند، تمام اطلاعات و زیر و بم زندگی‌ شخصی‌ آنان، در "" بانک اطلاعات "" حفظ می‌‌شود، عینک‌های دودی که پلیس‌ها استفاده میکنند، به این بانک اطلاعاتی وصل است، یک پلیس نوعی، به تمام نکات اسرار زندگی‌ شما، دسترسی دارد.

زبان فارسى در آزربايجان يك زبان بيگانه است
نوشته شده توسط: Anonymous

به امثال محمدرضا لوایی / ترک گرای معروف/
من بعنوان یک فارسی زبان زا طبقه فرودتس که عمری از ستم این حکومت دلم خون است، از تقاضا میکنم از حکومت خامنه ای (به قول امثال محمدرضا لوایی/ پان فارسیس فارشیست و ایرانی است) این کراها بکند کم دلم خنک شود به من ثابت شود تو خامنه ای وحکومت واقعا همانی هستی امثال محمدرضا لوایی میگوید:

1- کل بودجه ملی قطع کنی از استانهای با اکثریت ترک مانند اذربایجان غربی-شرقی، اردبیل، تمام شهرستانهای که ترک گراها آنها ترک اکثرا میدانند مثل کرجی که آن نماینده لمپن مجلس اسلامی میگوید ترک است و جزء اذربایجان/ از اپس این اتسانهانها و شهرستانهای ترک باید فقط از محل مالیاتی میدهند اداره شوند. خب مگر نمی گویند ما فارس ها استعمارگر هتسیم/ خب من فارس فردوست ستم کشیده دیگر نمیخواهم از غراتهایی که به نام ما فارس ها میوشد ضد فارس استافده کنند و من سهمی از این غارت میخواهم!! خب من فارس از حکومت پانفارس خامنه ای میخواهم یک ریال و یک دلار از نفت به هیچ غیر فارسی ندهد، این ریال و دلارهای درامد حق ما حکومت پانفارس است
2- همه ترکها از تمام ادارات ایران اخراج کند، تمام کارگران را از کارخانجات ایران اخراج کند
3- همنه ترکها را از مدارس و دانشگاههای دولتی اخراج کند. چرا بادی یک ترک که خودش ایرانی نمیداند و شبانه روز من فارس فحش میدهد از مال حکومت پانفارسی من مفت برود مدرسه دانشگاه و بعد بیاد با مدرک توی ادارن د.ولتی استخدام شود ومن فارس بیست فقیر و بیکار حسرت حتی نان شب داشته باشم؟!
ای خامنه ای بانفارس (محمدرضا لوایی) اگر بعد اخواندن این پیام باز به ترک ها پول و باج بدهی دو حالت دارد: یا پانفارس نیستی یا لوایی دروغ میگیود و یا خائن به من پانفارسها هستنی!